کبوتر و گنجشک_صدای اصلی_65729-mc-mc.mp3
3.43M
#قصه_صوتی
🌸 کبوتر و گنجشک
گنجشک و کبوتر دو دوست بودند که نزدیک یکدیگر زندگی می کردند،تا این که کبوتر قرار شد مثل پرنده مهاجر سفر کنه و کبوتر قول داد که به زودی پیش اون برگرده.
🌸در این برنامه به دورشدن دوستان از همدیگر اشاره میکنند و هم چنین انتظار کشیدن را به کودکان آموزش میدهند
کودکان باید قدرت تحمل و صبر کردن در خود را افزایش دهند.
🌸🌸🌼🌸🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🦋🌼🌸🦋👦
#شعر
#دوازده_امام
شعر دوازده امام کودکانه
اول امام علی (ع)
هست جانشین نبی
دوم امام حسن (ع)
سرور هر مرد و زن
سوم امام حسین (ع)
فدای او هر دو عین
چهارم امام سجاد (ع)
سجده می کردند زیاد
پنجم امام باقر (ع)
عالم بودند و طاهر
ششم امام صادق (ع)
راستگو و خیلی لایق
هفتم امام کاظم (ع)
خوشرو بودند و عالم
هشتم امام رضا(ع)
راضی به کار خدا
نهم امام جواد (ع)
بخشنده و خوش نها
دهم امام هادی(ع)
راهنمای آزادی
یازدهم عسکری (ع )
دور و برش لشکری
آخر امام زمان (عج )
بیش از پدر مهربان
🦋🌼🌸🦋👦
✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#داستان
#پلیس_مهربون
روزی خانواده ای که بچه کوچکی داشتند با هم در خیابان راه می رفتند تا کم کم به جای شلوغی رسیدند. وقتی که رسیدند پدر به پسرش که اسمش محمدرسول بود گفت : پسرم اینجا شلوغه مواظب خودت باش تا گم نشی.محمدرسول هم گفت : چشم بابا جون. همین طور که داشتند راه می رفتند یهو بابای محمد رسول متوجه شد که پسرش نیست.
شروع کردند به دنبال محمد رسول تا اورا پیدا کنند و همون مسیری رو که رفته بودند دوباره برگشتن ولی محمد رسولو پیدا نکردن. آقا محمد روس که خیلی ترسیده بود داشت می رفت که به یک فلکه رسید. وسط فلکه آقا پلیسه وایساده بود که توی این شلوغی چشمش به محمدرسول خورد.فوری رفت پیشش و بهش گفت : چی شده عزیزم؟ چرا گریه می کنی : اسمت چیه ؟ محمد رسول گفت مامانو بابامو گم کردم.اسمم محمد رسوله. آقا پلیسه گفت اشکالی نداره آقا کوچولو. بیا بریم من کمکت می کنم تا پدرو مادرتو پیدا کنیم. محمدرسول و آقا پلیسه با هم رفتند و آقا پلیسه به همکاراش خبر داد و از اونا اجازه گرفت تا با محمدرسول بره و مامان و باباشو پیدا کنه. وقتی تو خیابون داشتن با هم راه میرفتن یهو آقا پلیسه دید اون طرف خیابون یه آقا و خانومی خیلی نگرانن و دنبال کسی میگردن. فوری صداشون کرد : مامان و بابای محمدرسولم تا اونو دیدن دویدن و پسرشونو بغل کردن.آقا پلیسه گفت دیگه نگران نباشید. از این به بعد برای اینکه اگه گم شد زود پیداش کنید یه شماره تلفن از خودتون توی جیبش بذارید.اونا هم گفتن باشه و از آقا پلیسه تشکرکردند
🦋🌼🌸🦋
✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸️شعر
( رنگین کمان قرآن )
🌸🌼🍃🌼🌸
🌸دنبالِ تکبیرت باید
🌱سوره حمد رو بخونی
🌸دنبالِ حمد هم میخونی
🌱یه سورهای که میدونی
🌸🍃
🌸سورهی عصر، سورهی نصر
🌱یا سورهی ناس و مسد
🌸تبت یدا ابی لهب
🌱یا قل هو الله احد
🌼🍃
🌸سورهیحمدچهباصفاست
🌱برای ما چه آشناست
🌸اولِ هر نمازِ ما
🌱اولِ قرآنِ خداست
🌸🍃
🌸نقشای رحمان و رحیم
🌱تو حمدِ ما نمایانه
🌸باهفت تا آیهی قشنگ
🌱رنگین کمونِ قرآنه
🌼🍃
🌸این هفتتا آیه رو کسی
🌱اگر که با حال بخونه
🌸خدا اونو برابرِ
🌱دو ثلثِ قرآن میدونه
🌸🌼🍃🌼🌸
#شروع_نماز_با_حمد_وسوره
✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
آسمون غمگین_صدای اصلی_65722-mc.mp3
4.71M
#قصه_صوتی
🌸 آسمون غمگین
🌸🌸🌼🌸🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ(۱)
اللَّهُ الصَّمَدُ(۲)
لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ(۳)
وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ(۴)
« معنی قل هوالله »
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
🥀 بگو خدا یگانهس
🍃 یکتا و جاودانهس
🥀 خدایِ بی نیازه
🍃 همیشه چارهسازه
🥀 نه بچه داره الله
🍃 نه مامان و نه بابا
🥀 یادش چهخوشگواره
🍃 همتا دیگه نداره
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_کودکانه
🐞🍃قصه پری کوچولو🍃🐞
پری کوچولو، دختری خوب و مهربان و با سلیقه بود که اتاق مرتّب و منظمی داشت. اتاقش صندلی خیلی خوشگلی داشت و گل های قشنگی روی میزش گذاشته بود. او کتاب هایش را منظّم می چید و لباس و کیف و کفش مدرسه اش را تمیز نگه می داشت و حتّی اسباب بازی هایش را تمیز و مرتّب نگه می داشت.
پری کوچولو، عروسک زیبایی داشت که خیلی آن را دوست داشت و همیشه با عروسکش صحبت می کرد. اگر کسی عروسکش را دست می زد، به او می گفت که عروسکم را خراب نکنی.
روزی دوستانش را به خانه شان دعوت کرد. آنان به اتاق پری کوچولو رفتند و شروع کردند به بازی کردن. مادر پری کوچولو برای دوستانش کیک پخته بود، به پری کوچولو گفت: بیا به من کمک کن میوه ها و کیک را به اتاقت ببریم تا از دوستانت پذیرایی کنی.
پری کوچولو به مادرش کمک کرد کیک و میوه ها را به اتاق آورد و از دوستانش پذیرایی کرد. یکی از دوستان پری کوچولو گفت: پری جان! عروسکت چقدر قشنگ است، آن را بیاور بازی کنیم.
پری گفت: مواظب باشید عروسکم خراب نشود؛ چون من به این عروسکم خیلی علاقه دارم. او همیشه با من صحبت می کند و خیلی مهربان است. او عروسک را از کمد برداشت و به دوستش داد، ناگهان عروسک از دست دوستش افتاد و شکست. پری خیلی ناراحت و عصبانی شد، گفت: چرا این کار را کردی؟ من عروسک زیبایم را از دست دادم. پری شروع کرد به گریه کردن، دوستش خیلی خجالت کشید و از او معذرت خواهی کرد.
مادر پری به اتاق آمد و گفت: دخترم! چرا گریه می کنی؟ پری مادرش را بغل کرد و گفت: مادرجان! عروسک شیشه ای زیبایم شکست. من چه کار کنم؟ مادر پری گفت: دخترم! اشکالی ندارد. دوست تو که قصد بدی نداشت. تو نباید این قدر نگران باشی، من برایت یک عروسک دیگر می خرم، برو از دوستانت عذر خواهی کن؛ زیرا آنان مهمان تو هستند. تو باید با آنان با مهربانی رفتار کنی؛ زیرا مهمان حبیب خدا است.
پری از دوستانش عذرخواهی کرد و گفت: مرا ببخشید! آخه من خیلی به این عروسکم وابسته بودم، بعد شروع کردند به خوردن میوه و کیک. دوستان پری بعد از مهمانی خداحافظی کردند و به خانه های شان رفتند.
آن دوست پری که عروسک را شکسته بود خیلی چهره اش نگران بود. وقتی به خانه شان رفت مادرش پرسید: دخترم! مهمانی به شما خوش گذشت یا نه؟ چرا ناراحتی؟ دختر شروع کرد به گریه کردن، گفت: مادر امروز مهمانی برای من خیلی غم انگیز بود؛ من یکی از بهترین عروسک های پری را شکستم.
مادرش گفت: دخترم! نگران نباش، بلند شو با هم به بازار برویم.
آنها تمام مغازه های عروسک فروشی را نگاه کردند تا عروسکی مثل عروسک پری پیدا کنند، ناگهان دوست پری عروسکی شبیه عروسک پری دید، مادرش فوراً آن عروسک را خرید و کادو کرد، آن گاه به طرف خانه پری رفتند.
وقتی به خانه پری رسیدند مادر پری از دیدن آنها خیلی خوشحال شد و گفت: خوش آمدید! پری کادو را از دست دوستش گرفت و باز کرد و از دیدن آن عروسک خیلی خوشحال شد و گفت: خدایا! این عروسک مثل عروسک خودم زیبا و دلنشین است دستت درد نکند، چرا زحمت کشیدی؟
پری از مادر دوستش تشکر کرد و گفت: خانم! خیلی از شما ممنونم، شما خیلی خوب و مهربان هستید. من به عروسکم خیلی علاقه داشتم، به خاطر همین، آن روز رفتار خوبی با دوستانم نداشتم.
امیدوارم دوستانم مرا ببخشند. آن وقت دوست پری او را بوسید و خداحافظی کردند و رفتند. بچه ها! نباید به خاطر یک اتفاق کوچک دوستی تان را به هم بزنید.
#قصه
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
موش کوچولو توی جنگل گم شده_صدای اصلی_65701-mc.mp3
4.46M
#قصه_صوتی
🐭موش کوچولو توی جنگل گم شده
🐁موش کوچولو داستان ما خیلی دوست داشت که حیوانات جنگل را از نزدیک ببیند اما چون خیلی کوچک بود پدر و ماردش به او اجازه نمی دادند.
اما یک روز موش کوچولو بدون اجازه پدر و مادرش بیرون رفت و در جنگل گم شد
موش کوچولو محو تماشای جنگل شد و راه افتاد ، در راه...
✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🍃🌸شعر کودکانه
#السلام_علیکِ_یا_فاطمة_الزهراء
_سلام_ﷲ_علیها
🌸🌼🍃🌼🌸
~ ایّـــــــــــامِ فــــاطمــــیة
~ یــــــــــــادآورِ شهــادت
~ چشـــمازجهان بــبستی
~ ای مــادرِ امامـــــــــــت
🏴🥀🕯
~ تو نـــورِ چـــشمِ احــمد
~ تو مَـظهَــــــرِ شـجاعت
~ گشتـــی فدای دین و
~ قــــربــــانیِ ولــــــــایت
🏴🥀🕯
~ از کودکیـــست مــــا را
~ بـعد از نمـــــاز عـــادت
~ گوییم ذکــــــــرِ تسبیح
~ باشـــیم تا به یـــــــادت
🏴🥀🕯
~ حـــــــقِ حسینِ مـظلوم
~ زهـــــرا بکــــــــن عنایت
~ گـــردد نصیبِ مــــا هم
~ در کــــــربلــــــــــا زیارت
🌸🌼🍃🌼🌸
شــــــعر: سلمان آتشی
#فاطمیه #شعر_کودکانه
✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🌼🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌼🌸👦
#داستان
#مسواک
دندانم را مسواک میزنم
سار گفت:مامان جون!مرا به پارک نمی بری؟
مادر گفت:اول صبحانه ات را بخور،بعد هم دندان هایت رامسواک بزن تا به پارک برویم
سارا پارک رفتن را خیلی دوست داشت، دلش می خواست زودتربه پارک برود
برای همین صبحانه اش را خورد، اما تنبلی کرد ومسواک نزد
سارادر پارک بازی می کردکه یک دفعه گفت: وای دندانم!مامان دندانم درد می کند
مادرسارا دندان او را نگاه کرد و گفت:ای وای! دندانت کرم خورده وسیاه شده!
سارا پرسید: دندانم چه جوری کرم خورده؟چرا درد می کند؟
مادرش گفت:حیوان های کوچولویی به اسم باکتری،دندان را می خورند و خراب می کنند
آن وقت دندان،درد میگیرد
سارا پرسید:این باکتری ها از کجا می آیند؟چطوری توی دهان ما می آیند؟
مادر گفت:بعد از اینکه غذا می خوریم، اگر مسواک نزنیم، ذره های کوچولوی غذا به دندان های ما می چسبند.
آن وقت دندان سیاه می شود ودرد می گیرد
سارا گفت: مامان جون، چطوری این باکتری ها را از روی دندانهایم جدا کنم؟ چه کار کنم که دندانهایم خراب نشود؟
مادرش گفت: اگر همیشه بعد ازغذا مسواک بزنی، این باکتری ها از بین می روند و دندانها خراب نمی شوند
سارا گفت: مامان جون!برگردیم به خانه، می خواهم مسواک بزنم
مادرش گفت: چی شد؟مگر مسواک نزده بودی؟
سارا گفت:نه مامان جون!ببخشید، من مسواک نزده بودم،ولی از این به بعد مرتب مسواک می زنم
مادر سارا گفت: آفرین دختر خوبم! الان می رویم، دندان هایت رامسواک بزن
سارا با خودش گفت:اول دندان های بالا را مسواک می زنم،بعد دندان های پایین را
سارا دهانش را باز تر کردتادندان های عقبی راخوب مسواک بزند
✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
همسایه های خوب آقا مورچه_صدای اصلی_57110-mc.mp3
12.09M
#قصه_صوتی
🐜همسایه های خوب آقا مورچه
🌸🌸🌼🌸🌸
❤️کانال تربیت کودکانه👇
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸 یادگاری از حضرت زهرا
علیها السلام
🌸🌼🍃🌼🌸
🌸فاطمه قلب ِسوره ی کوثر
🌱همسرِ مرتضی علی حیدر
🌸چارده قرن پیش آنحضرت
🌱نکته ای را شده ست یادآور
🌸🍃
🌸که حیاوحجاب وعفتِ زن
🌱هم صفا و وفای هر دختر
🌸حفظ گردد به چادرِ عفت
🌱وخدا هم ازوست راضی تر
🌸🍃
🌸یادگارِتو هستفاطمهجان
🌱چادر این تاج بر سرِ دختر
🌸از برایِ زنان کسی ننهاد
🌱درجهان یادگار ازین بهتر
🌸🍃
🌸ماهمه دخترانِ اینکشور
🌱تاجِ نورت نهادهایم به سر
🌸دوست داریم یادگارت را
🌱ای گلِ بوستانِ پیغمبر
🌸🌼🍃🌼🌸
✍🏼شاعر: سلمان آتشی
🔸
📎 #کودکانه
📎 #شعر_کودکانه
📎 #حجاب
📎 #چادر_حجاب_کامل
✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4