شوق دیدار تو چندیست که در من مرده است
خاطرم از نفس زخمی خود آزرده است
من پر از حادثه ناب شکفتن بودم
چه کسی حنجره سبز مرا پژمرده است
پشت ویرانی دل حس غریبی دارم
نکند نام من از دفتر تو خط خورده است
اضطراب از نفس آخر من میریزد
دلم انگار خودش رابه خدا نسپرده است
●
میروم سمت حضوری که مرا می خواند
رود غمگین و زلالی که دلم را برده است
#مرضیه_موفق_شورچه
https://eitaa.com/Goghnooos
تابالمان به حجم قفس خو نکرده است
یاباوجود زخم هیاهو نکرده است،
مارا ببر به وسعت ابی ترین بهار
انجا که عشق سجده به هرسو نکرده است
ای اشتیاق گمشده در محضرغزل!
این لکنت از جنون غمت رو نکرده است
دیریست در حرارت زخمی که کهنه است
این دل به سمت آینه سوسو نکرده است■
سجاده پهن کن که پراز گریه ام هنوز
شور دعا به حنجره ام رو نکرده است
#مرضیه_موفق_شورچه
https://eitaa.com/Goghnooos
اندوه من! شهید نفسهای سرنوشت!
آدم مرا به نام تو آورده از بهشت
با آن همه غریزه مرموز سوختن
آتش به روی پیکره ام از تو می نوشت
تا اشتیاق کال زمین بارور شود
باید که بغض حادثه را با غزل سرشت
آن دور دست روی پریشانی درخت
مضمون انتظار تو را می توان نوشت
&
من تشنه نیایش اشراقی توام
در انتشار برزخ آوازهای زشت
#مرضیه_موفق_شورچه
https://eitaa.com/Goghnooos
دوستان به مناسبت اغاز دهه کرامت و میلاد پربرکت خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها به دهمین نفری که عضو کانال #ققنوس شود هدیه ای تعلق خواهد گرفت. 😍
سلام و درود می فرستیم بر بانوی شاعره "خانم ملیحه اخوندی و به جهت دهمین حضور فرخنده در این کانال، کانال محبوب "سه شنبه" رو معرفی می کنیم.
ضمنا در اولین دیدار، هدیه ای به رسم یادبود تقدیمشان خواهد شد.
هدایت شده از سهشنبهیِ ملیحه آخوندی🕊
میگن که گوشهِ گوشهی این شهر هستی
سهمم ولی دنیایِ سردِ بی پدر شد
کلّی اثر جا مونده از جنگِ تو، امّا
اسمت چرا سرباز مفقودالأثر شد!
تو آخرین دستو تکون دادیو رفتی
حالا یه بچه پاشو توو دنیا میذاره
معنیِ بعضی حرفا انگار چیزِ دیگهس
این که میگن هر اومدی، یک رفتی داره
زهرا رو غرقِ بوسه کردی، خوب میدونم
اینو توو حرفای خودش فهمیده بودم
هرجا یه بابا بچهشو بوسید، میگفت
این صحنه رو قبلا یه جایی دیده بودم!
بابا! منم تنگه دلم خوابامو پُر کن
این دختره کوچیکتم یک ذره لوس کن
یک شب بیا، هرجوری که باشه قبوله
اصلن بیا توو خوابِ من زهرا رو بوس کن
خوبه که مثل کورِ مادرزاد باشی
که واسه هرچیزی خودش تصویر داره
وقتی که هیچی از تو توی خاطرم نیست
هرچیزی میتونه تو رو یادم بیاره
ما با درختایی که کاشتی قد کشیدیم
این خونه یه عمره که زیر سایهتونه
من حرفاتو با زهرا میبینم همیشه
سی ساله هرشب قاصدک بارونه خونه
#ملیحه_آخوندی
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
ای یار دوردست که دل میبری هنوز
چون آتش نهفته به خاکستری هنوز
هرچند خط کشیده بر آیینهات زمان
در چشمم از تمامی خوبان، سری هنوز
سودای دلنشینِ نخستین و آخرین!
عمرم گذشت و توام در سری هنوز
ای چلچراغ کهنه که زآن سوی سالها
از هر چراغ تازه، فروزانتری هنوز
بالین و بسترم، همه از گل بیاکنی
شب بر حریم خوابم اگر بگذری هنوز
ای نازنین درختِ نخستین گناهِ من!
از میوههای وسوسه بارآوری هنوز
آن سیبهای راه به پرهیز بسته را
در سایهسار زلف، تو میپروری هنوز
وان سفرهٔ شبانهٔ نـان و شـراب را
بر میزهای خواب، تو میگستری هنوز
با جرعهای ز بوی تو از خویش میروم
آه ای شراب کهنه که در ساغری هنوز
#حسین_منزوی