🔷تأثیر همنشین خوب و همنشین بد در اعمال انسان
▫️بیاناتی در باب موعظه و نصیحت
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔹از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز و ادعیهی مناسبهی اوقات و امکنه(مکانها)، در تعقیبات و غیر آنها؛ و کثرت تردّد در مساجد مشاهد مشرّفه و زیارت علما و صلحا و همنشینی با آنها از مرضیّات(موجب رضایت) خدا و رسول صلّیاللّهعلیهوآله است و باید روزبهروز مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشید.
🔸و برعکس، کثرت مجالست (همنشینی زیاد) با اهل غفلت، مزید (سبب افزایش) قساوت و تاریکی قلب و استیحاش (رمیدن و انس نگرفتن) از عبادت و زیارات است. از این جهت است که، احوال حسنۀ حاصلۀ از (حالات خوبی که نتیجه) عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست (همنشینی) با ضعفای در ایمان، به سوء حال (حال بد) و نقصان مبدّل میشوند.
🔹پس مجالست با ضعیفالایمان – در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها – سبب میشود که ملکات حسنهی خود را از دست بدهد بلکه اخلاق فاسدهی(ناپسند) آنها را یاد بگیرد:
▫️« جَالِسُوا مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُهُ؛ با کسانی نشست و برخاست کنید که برخورد و دیدن آنان شما را به یاد خدا آورد و گفتارشان موجب افزونی دانش شما و اعمال آنان موجب رغبت و تمایل شما به آخرت گردد» (برگرفته از فرمایش امام صادق علیهالسلام. اصول کافی، ج۱، ص ۳۹).
📚 برگی از دفتر آفتاب، ص٢٠١ و ٢٠٢
مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق #لینک زیر:🔻
http://bahjat.ir/fa/content/917
✅ @bahjat_ir
8.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌏 انتشار برای اولین بار توسط شبکه امریکایی
فیلم پهپادهای آمریکایی از از لحظه برخورد موشکهای ایرانی به پایگاه آمریکایی عین الاسد و بخشهایی از مستند شبکه سی.بی.اس درباره حمله موشکی ایران
این حمله شبیه آنچه تا آن زمان دیده بودیم، نبود!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠@mohemmat_k
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢صحبت شیطان با انسان ها در قیامت
💢ببینیم واقعا این نفس سرکش ارزششو داره؟
*واقعا خیلی خوب وعالی رعایت این چهار نون ان شاءالله رهگشا برای رسیدن به رضای خدا و ارامش*
*🌀 نبین*
.*🌀 نگو*
*🌀 نشنو*
*🌀 نپرس*
*🌀 اول: نَبین*
*۱- عیب مردم را، نَبین*
*۲- مسائل جزئے در زندگیِ خانوادگے را، نَبین*
*۳- کارهاے خوب خودت را که براے دیگران انجام دادے نَبین*
*۴- گاهے باید وانمود کنے که ندیدے (اصل تغافل)*
*🌀 دوم: نگو*
*1- هرچه شنیدی، نَگو*
*۲- به کسے که حرفت در او تأثیر ندارد، نگو*
*۳- سخنے که دلے بیازارد، نگو*
*۴-هر سخن ِراست را هرجا، نَگو*
*۵- هر خیرے که در حق دیگران کردی، نَگو*
*۶- راز را نَگو حتے به نزدیکترین افراد*
*🌀 سوم: نَشنو*
*۱- هر سخنے که ارزش شنیدن ندارد، نَشنو*
*۲- وقتے دو نفر آهسته سخن میگویند، سعے کن نَشنوی*
*۳- غیبت را نَشنو*
*۴- گاهے وانمود کن که نشنیدی. اصل تغافل*
*(خود را به نشنیدن بزن)*
*🌀 چهارم: نَپرس*
*۱- آنچه را که به تو مربوط نیست، نپرس*
*۲- آنچه که شخص از گفتنش شرم دارد، نپرس*
*۳- آنچه باعث آزار شخص میشود، نپرس*
*۴- آن پرسشے که در آن فایدهاے نیست، نپرس*
*۵- آنچه که موجب اختلاف و نزاع میشود، نپرس.*
*الهی همه عاقبت بخیر بشن......*
1️⃣⛅️اللهم صل علی محمد و ال محمد اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج
🔻🔻🔻👇👇
https://t.me/joinchat/hO6Z8Xkx2WAxM2Vk
استادی با شاگردش از باغى ميگذشت، چشمشان به يک کفش کهنه افتاد.
شاگرد گفت:
"گمان ميکنم اين کفش کارگرى است که در اين باغ کار ميکند، بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم...! "
استاد گفت:
"چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؟ بيا کاری را که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين. مقدارى پول درون آن قرار بده."
شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند.
کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى، پول ها را ديد و با گريه فرياد زد:
"خدايا شکرت...
خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى، ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی نزد انها بازگردم"
و همينطور اشک ميريخت....
استاد به شاگردش گفت:
"هميشه سعى کن براى خوشحاليت ببخشى نه اینکه بستانی... "
در مقابل یک فرد معلول با سرعت کم راه بروید.
در مقابل مادری که فرزندش رو از دست داده بچه تون رو نبوسید.
در مقابل یک فرد مجرد از عشقتون نگید.
در برابر کسی که نداره از داشته هاتون مغرورانه حرف نزنید.
هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد
مگر به ” فهم و شعور ”
مگر به ” درک و ادب ”
مهربانان ...
انسان فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از بالا نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده را بگیرد و او را بلند کند!
🍁این قدرت تو نیست،
این ” انسانیت ” است...
👇🔻💙💙
https://t.me/joinchat/hO6Z8Xkx2WAxM2Vk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ۱۶ ثانیه که به صورت اتفاقی و با یک دوربین فوق قوی شکار شده است، دقیقا حکایت زندگی خیلی از ما آدمها است!
خر که از پل گذشت!!!
👇🔻❤️❤️
https://t.me/joinchat/hO6Z8Xkx2WAxM2Vk
دو شخص 💕
رو هرگز فراموش نکنید:
شخصی که همه
چیزش رو باخته
تا شما برنده شوید (پدرتون)
شخصی که در تمام
رنج ها کنارتون بوده (مادرتون)
خدایا مواظبشون باش💕
👇🔻🔻🔻
https://t.me/joinchat/hO6Z8Xkx2WAxM2Vk
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
* مولانا در مثنوی می گوید:
یک فرد رفت ۳۰ سال در بازار مشغول تجارت شد ،
و ثروت عظیمی به دست آورد ،
و از طریق همین ثروت ، یک زمین بسیار عظیمی خریداری کرد ، و سپس رفت ۳۰ سال دیگر هم کار کرد ،
و باز هم ثروت کلانی به دست آورد ،
و با آن ثرون کلان ، کاخ بسیار مجلل و بزرگی ساخت ..
زمانیکه میخواست به آن کاخ نقل مکان کند ،
👈 ماموران شهربانی گفتند که زمین شما آن طرف تر بوده ،
و زمین را عوضی گرفته ایی ،
و کاخ را بر روی زمین یک نفر دیگر ساخته ایی ،
و زمین خودت بایر مانده است ..
این فرد به اشتباه یک زمینی را که زمین خودش تلقی کرده بود ، مد نظر قرار داده و هرچه ثروت داشته ،
خرج آن زمین کرده ،
و زمین یک نفر دیگر را آباد کرده بود ..
🔹 مولانا از این داستان استفاده کرده
و میگوید ..
من و شما هم همینگونه هستیم ..
* ما یک زمین داریم ، به نام : بدن
" و یک زمین هم داریم به نام * روح ،*
ما فکر می کنیم ، بدن ما ، زمین ماست ،
و هر چه داریم خرج این بدن می کنیم ،
از غذا و خورد و خوراک و جراحی زیبایی و هزینه های دیگر و ...
اما وقتی که میخواهیم بمیریم ، 😔
👈 به ما می گویند که زمین شما ،
* آن دیگری بوده ، 👈 یعنی روح شما ،*
و ما به اشتباه بدن را آباد کرده ایم ،
اما روح را ، رها کرده ایم ،
* از این جهت است که می گوید ..*
* در زمین دیگران خانه مکن ،*
* کار خود کن ، کار بیگانه مکن ،*
* کیست بیگانه ، تَنِ خاکیِ تو ،*
* کز برای اوست ، غمناکی تو ،*
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸
👇👇👇🔻
https://t.me/joinchat/hO6Z8Xkx2WAxM2Vk
____🍃🌸🍃____
در دورانی که همه به فکرِ
چشمِ زیبا هستند
تو به فکرِ نگاهِ زیبا باش...
👇🔻💙💙💙
https://t.me/joinchat/hO6Z8Xkx2WAxM2Vk
پیرمردی که شغلش
دامداری بود، نقل میکرد:
گرگی در اتاقکی در آغل گوسفندان ما زاییده بود و سه چهار توله داشت و اوائل کار به طور مخفیانه مرتب به آنجا رفت و آمد می کرد و به بچه هایش میرسید ، چون آسیبی به گوسفندان نمیرساند وبخاطر ترحم به این حیوان و بچههایش، او را بیرون نکردیم، ولی کاملا او را زیر نظر داشتم.
این ماده گرگ به شکار میرفت و هر بار مرغی، خرگوشی ، برهای شکار میکرد و برای مصرف خود و بچههایش می آورد.
اما با اینکه رفت آمد او از آغل گوسفندان بود، هرگز متعرض گوسفندان ما نمیشد.
ما دقیقا آمار گوسفندان وبره های آنها را داشتیم وکاملا" مواظب بودیم، بچهها تقریبا بزرگ شده بودند.
یکبار و در غیاب ماده گرگ که برای شکار رفته بود، بچههای او یکی از برهها را کشتند!
ما صبرکردیم، ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ وقتی ماده گرگ برگشت و این منظره را دید، به بچههایش حملهور شد؛ آنها را گاز می گرفت و میزد و بچهها سر و صدا و جیغ میکشیدند و پس از آن نیز همان روز آنها را برداشت و از آغل ما رفت.
روز بعد، با کمال تعجب دیدیم، گرگ، یک بره ای شکار کرده و آن را نکشته و زنده آن را از دیوار آغل گوسفندان انداخت رفت.»
این یک گرگ است و با سه خصلت:
درندگی
وحشیبودن
و حیوانیت
شناختهمیشود
اما میفهمد، هرگاه داخل زندگی کسی شد و کسی به او پناه داد و احسانکرد به او خیانت نکند و اگر ضرری به او زد جبران نماید
هر ذاتی رو میشه درست کرد،جز ذات خراب....!!
"به نقل از دکتر الهی قمشه ای"
👇🔻💜💜💜
https://t.me/joinchat/hO6Z8Xkx2WAxM2Vk
هنگامی که به دنیا می آیی
"همه می خندند" در حالی که
تو می گریی ،پس ای عزیز
زندگیت را چنان بگذران که
در روز مرگ در حالی که
همه می گریند و تو تنها
کسی باشی که می خندی..🍁🌷🍁
👇🔻❤️❤️❤️
https://t.me/joinchat/hO6Z8Xkx2WAxM2Vk
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍️ اربابی یکی را کشت و زندانی شد. و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد.شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، نقیبی (حفره، تونل) به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد.
اسبی به او مهیا کرده و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده میکردند. ارباب گفت: سپاسگزارم بدان جبران میکنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانوادهات و فرزندانت وداع میکردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم.
اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من میروم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد. ارباب برگشت و خود را یک بار تسلیم مرگ کرد .
💫 قرآن کریم:
✨لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الذی✨
هرگز نیکیهای خود را با منت باطل نکنید.
👇🔻💚💚
https://t.me/joinchat/hO6Z8Xkx2WAxM2Vk