#آیههایآرامش
🌿فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ
هنگامی که تصمیم گرفتی،بر خدا توکل کن!
💌آیه ۱۵۹ سوره مبارکه آل عمران
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#آیههایآرامش 🌿فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ هنگامی که تصمیم گرفتی،بر خدا توکل کن! 💌آ
♡
تو با بقیه فرق داری!❤️🔥
میشه بیخیال هدف شد😒
میشه خوابید‼️
استراحت کرد 🔅
استرس نداشت😌
میشه علایق رو سرکوب کرد 🚫
آرزوها رو فراموش کرد ⚡️
میشه مثل بقیه بود میشه روزمرگی کرد
ولی میدونی چیه ؟
تو با بقیه فرق داری!❤️🔥
و این تفاوت توست که تو رو توی این مسیر قرار داده😉🤞🏻
و این تفاوت توست که تو رو #موفق میکنه
بر خدای مهربون #توکل کن و با تلاش و پشتکار به رویاهات برس💪
چون تو با بقیه فرق داری😎
#سلام_صباحالخیر_یااهلالخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ️فیلم دیدنی از شهید رجایی و صحبتهای او در خصوص لزوم یکسان بودن حرف با عمل در مسئولین
✅@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پاراوزنهبردار گیلانی مدال برنز پارالمپیک را گرفت
🔹محسن بختیار ملیپوش پاراوزنهبردارگیلانی در رقابتهای پارالمپیک پاریس در تلاش اول خود موفق به مهار وزنه ۱۹۲ کیلوگرمی شد او همچنین در تلاشهای دوم و سوم خود به ترتیب با مهار وزنههای وزنه ۱۹۵ و ۱۹۷ کیلوگرم به مدال برنز رسید.
تبریک مردم بزرگ ایران خصوصا گیلانیها قهرمان و جامعه بزرگ ورزش بابت کسب مدال برنز پارا المپیک توسط محسن بختیار دلاور مرد گیلان
جهانبخش آرمان، مدیرکل ورزش وجوانان گیلان در پیامی کسب مدال برنز پارا المپیک پاریس توسط محسن بختیار را به وی و خانواده اش، مردم گیلان و جامعه ورزش و خصوصا جانبازان و توان یابان تبریک و خداقوت گفت.
☔️@Gilan_tanhamasir
🖼 #اینفوگرافیک | بلای جان قاچاق کالا (آوردههای اقتصادی تولید و تجهیز دستگاه پرتوایکس کامیونی ایرانی)
🔹یک راه اساسی و مهم برای کمتر شدن قاچاق کالا از مبادی رسمی، استفاده از دستگاه پرتو ایکس کامیونی است. تولید و دسترسی به دستگاه پرتوایکس به ظاهر ساده است اما دستیابی به فنآوری ساخت و داشتن دقت بالا برای مانیتور هوشمند کالاها بسیار مهم است.
🔸نسخه ایرانی دستگاه پرتوایکس کامیونی با هزینهای کم و دقت و کارکرد مشابه خارجی، هم نیاز داخل را تامین کرده و هم مانع ارزبری این محصول راهبردی شده است.
#روشنگری
#ایران_قوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه عشقمان را به #امام_زمان ( عجل الله)اثبات کنیم.....⁉️
#نسل_ما_نسل_ظهور_است_اگر_برخیزیم
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#چهارشنبه_های... #بر_اساس_واقعیت #قسمت_بیستم بدون لحظه ای منتظر موندن گفت: احسنت به این نکته سنج
#چهارشنبه_های
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_بیست_یکم
اما نمی دونستم که هر سختی به اندازه ی ظرفیت انسان می رسه نه بیشتر که بشکنه! بلکه به اندازه ای که رشد کنه! و چیزی که تعیین کننده است که بشکنیم یا رشد کنیم خودمونیم نه اندازه ی سختی!
بعد از کلی تجزیه و تحلیل کردن به نتیجه ی مهمی رسیدم و تصمیم گرفتم ایندفعه که خانم حسینی رو می بینم من خوشحالش کنم و یک کاری که مطمئن بودم ذوق می کنه انجام بدم!
چادری که مادرم سال اول دانشگاه بهم هدیه داده بود رو سر کردم چه حس عجیبی داشت... با کلی هیجان رفتم دیدن خانم حسینی کلی خوشحال بودم هر چند برای بار اول چندین بار می خواستم زمین بخورم اما وقتی با خودم فکر میکردم چقدر خانم حسینی با دیدن من خوشحال و هیجان زده میشه! باعث می شد انگیزه بگیرم تا قدرت کنترل کردن چادرم رو داشته باشم...
رسیدم محل قرارمون خانم حسینی ایستاده بود شیطنت دانشجویم گل کرد و از پشت سر دستهام رو گذاشتم روی چشماش! سریع فهمید منم با لبخند برگشت سمتم اما تا دستم رو از روی چشماش برداشتم لبخند روی لبهاش خشک شد! با بهت نگاهم کرد گفت: چرا چادر پوشیدی!!!
با ذوق گفتم: برا اینکه شما رو سورپرایز کنم و خوشحال بشید!
اخم هاش بهم گره خورد!!! تا حالا اخم های خانم حسینی رو ندیده بودم! من که انتظار چنین برخوردی نداشتم حسابی جا خوردم! و متعجب موندم...
خانم حسینی با ناراحتی گفت: نازنین خانم اگر امروز به خاطر من چادر پوشیدی فردایی که نباشم درش میاری... یه چیزی یادت باشه چادر رو هیچ وقت به خاطر افراد نپوش! چون یه روزی ممکنه اون افراد به هر دلیلی کنارت نباشن و تو دلیلی دیگه برای پوشیدن چادر نخواهی داشت و رهاش می کنی به همین سادگی...
تازه متوجه شدم منظور خانم حسینی چیه لبخندی روی لب هام نشست، دستش رو گرفتم و گفتم: من دوست داشتم خوشحالی شما رو ببینم ولی چادر رو به این دلیل پوشیدم که دیده بشم و اذیت نشم...
نگاهی با تعجب بهم کرد و گفت: یعنی چی؟؟؟! گفتم: ببخشید اما از خودتون خیلی چیزها رویاد گرفتم برای داشتن حجاب، ولی اگه اجازه بدین ضربه ی نهایی که باعث شد چادر رو انتخاب کنم توضیح بدم! هر چند چادر حجاب برتر و محجبه بودن فقط به چادری بودن نیست!
لبخندی زد و گفت: می شنوم...
شروع کردم....
همیشه فکر می کردم و می شنیدم بین دوستام که حجاب خصوصا چادر باعث دیده نشدن آدم میشه! باعث اذیت شدن آدم میشه! به نظر خودم هم همینطور می رسید! فکر میکردم تمام زیبایی ها رو می پوشونه و دست و پامون رو می بنده!
تا اینکه توی این چند وقت آیه های حجاب رو بررسی میکردم خیلی جالب بود وقتی دیدم آیه ۵۹ سوره ی احزاب قرآن دقیقا برخلاف تصور من گفته بود !
ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهای خود را بر خود فروتر گیرند. این برای آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند
[به احتیاط] نزدیكتر است، و خدا آمرزنده مهربان است.
کتابهای لغتشناسی و تفسیر رو که بررسی کردم، برای جلباب معانی مختلفی گفته شده بود که مهم ترینش: لباس فراگیر از سر تا پا مانند چادر...
من خیلی فکر کردم که چطور ممکنه؟!
یعنی حجاب داشته باشیم مثلا چادر باعث شناخته شدن ما میشه!
دقیقا بر خلاف تصوراتم بود برای فهم این آیه چند وقت ذهنم درگیر بود تا اینکه یه داستان خوندم خیلی جالب و موثر بود خصوصا وقتی فهمیدم نویسنده این داستان یک خانم فرانسوی مسیحی بوده که با تحقیق مسلمون شده به نام کلر ژوبرت جذابیتش برام چند برابر شد...
توی داستان ماجرا از این قرار بود یک دختر خانمی که خیلی استعداد و توانمندی داشته از نظر دانایی و علم و منطق و شعر و شعور و احساس بسیار با ذکاوت هم بوده از قضا ظاهر زیبایی هم داشت خصوصا موهای زیبایی...
توی شهرشون هر جا که می رفت صحبت کنه تا توانمندی هاش رو نشون بده همه فقط به ظاهر زیباش توجه میکردند و موهاش! و کسی به استعدادها و علم و تفکر این دختر توجهی نمی کرد!
همه می گفتند: چه موهای زیبایی داره... دختر که از این وضع حسابی اذیت شده و خسته بود یه روز تصمیم میگیره موهاش رو کوتاه کنه و کچل بشه تا شاید اینطوری توانمندی هاش دیده و شناخته بشه...
بعد از اون روز دختر هر جا که صحبت می کرد همه از قیافه زشتش حرف میزدن از موهای سیخ سیخ شده...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ✨
• پذیرفتن، همان نقطهی رهایی از درد است!
هرآنچه که به سمتت میآید،
یا هر خطایی که از جانب خودت سر زده را
بپذیر،
پذیرفتن، نقطهی شروع حرکت به سمت بلوغ و مرزِ رهایی انسان است!
#شروع_تازه
سلام و صبح بخیر☕️
به عزیزان گل و گلاب تنهامسیری🌸😌✋
روز و هفتهٔ پر از امتحان
و پر از موفـقـیت و رشد🌱
نصیب همهمون باشه🤲
ان شاءالله یه هفتهٔ پرروزی داشته باشین🤲
🔺هفده شهریور، از ایام الله است...
یادتان نرود که ما یک ۱۷ شهریور داشتیم. ۱۷شهریور از «ایّام الله» است. و باید یادمان نرود این را. آن قدر شهید دادیم و آن قدر خون دادیم ما آن روز و در مقابل اجانب و در مقابل وابستگان به اجانب. قیام کردند ملت ما و خونشان ریخته شد، لکن پیروز شدیم...
( امام خمینی(ره) | ۱۷ شهریور ۵۸ )
🔻🔻🔻🔻
🌷@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 غزل جدید «شرح حال» از رهبر انقلاب منتشر شد
🔹در دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب، حجتالاسلام «انصارینژاد» شاعر برجسته کشور که بهتازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از رهبر انقلاب خواست تا غزل منتشرنشدهای از سرودههایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیارش قرار دهند.
🔸رهبر انقلاب نیز با تقدیر از انصارینژاد، غزلی از سرودههای خود را در اختیار این شاعر قرار داد.
🔻«شرح حال»
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگاروار دارم
دلبسته امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بیشکیب پویم، دل بیقرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بیاختیار دارم
گو ابر غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هرچند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
از خاک پاک مشهد نقشیست بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
👤 سیدعلی خامنهای
🔹رهبر انقلاب در نوروز امسال و در جریان محفل شعرخوانی شاعران، یک بیت از این غزل را خوانده بودند.
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#چهارشنبه_های #بر_اساس_واقعیت #قسمت_بیست_یکم اما نمی دونستم که هر سختی به اندازه ی ظرفیت انسان م
#چهارشنبه_های
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_بیست_ودوم
خلاصه خانم حسینی جان دختر که خیلی از این وضع ناراحت و غمگین بود دیگه طاقتش طاق شده بود! از اون شهر میره تا شاید یه شهر دیگه قدر توانمندی ها و استعدادهای او را بدونن...
به شهری رسید که در اون شهر خانم ها و دخترها روسری به سر داشتند و موهاشون دیده نمی شد...
خیلی براش سوال شد که چرا چنین پوششی دارن! از یکی از دخترها پرسید چرا شما روسری پوشیدید؟
دختر لبخندی زد و خیلی با وقار گفت: برای اینکه ما رو فقط بر اساس ظاهرمون قضاوت نکنند و محدود به قیافه و ظاهرمون نشیم!
اینطوری توانایی هامون بهتر دیده میشه... دختر که خیلی وقت بود دغدغه ی این مسئله رو داشت از شنیدن چنین چیزی خیلی خوشحال شد و گفت: چه کسی این راه را به شما نشون داده چه راه عالیی!
دختر گفت: همون کسی که این زیبایی های ظاهری را بهمون داده! خدای مهربون این راه رو برای دیده شدن توانمندی های ما قرار داده...
دختر داستان ما تازه فهمید کسی که توانمندی و فکر و استعداد را به انسان میده راه شکوفا کردنشون را هم حتما میده!
از نزدیکترین مغازه روسری خرید و پوشید و به شهر خودش برگشت... همونطور که دخترک گفته بود دیگه از اون روز دختر به خاطر ظاهرش قضاوت نشد و همه او را به خاطر استعدادهاش شناختن و به این همه توانمندی او افتخار میکردند...
خانم حسینی لبخندی همراه با تایید زد و گفت: چقدر زیبا و دقیق این خانم مسیحی که مسلمان شده این مسئله رو گفتن!
من ذوق کنان ادامه دادم: واقعا همینطوره! راستش برای خودم هم جذاب بود اینکه حجاب نه تنها محدودیت نیست بلکه به قول قرآن راهی برای شناخته شدن و مورد آزار قرار نگرفتنه! جالب اینجاست که وقتی داشتم راجع به حجاب سرچ میکردم خاطره ی جالبی از خانمی به نام “جک والار” که از انگلستان به ایران اومده بود رو دیدم که نماینده سابق مجلس انگلیس بود!
این خانم وقتی داشت برمی گشت و ایران رو ترک میکرد خبرنگاری ازش می پرسه: در ایران چه چیز خاصی مشاهده کردی؟
خانم حسینی نگاهی تأمل بر انگیز کرد و گفت: خوب چی مشاهده کرده!
مثل همیشه برای اینکه جمله ای رو اشتباه یا جابه جا نگم گوشیم رو آوردم بیرون و شروع کردم از روی صفحه اش خوندن...
جالبه او در پاسخ گفت: یک چیزی که برایم خیلی جالب بود این بود که، زمانی می خواستم به ایران بیایم دوستانم به من گفتند به ایران نرو! چرا که آزادیت را از تو می گیرند!
من چون حرف های ضد و نقیض زیادی درباره ایران شنیده بودم، گفتم میخواهم بروم تا بفهمم واقعا در ایران چه خبر است. حالا که آمدم ایران، متوجه شدم که در این چند وقت که در ایران بودم فکرم آزاد شده است. من در انگلیس که بودم چون بی حجاب بودم هر گاه با مردی صحبت می کردم دائم فکرم مشغول این بود که این آقا با چه نیتی دارد با من حرف می زند. آیا در ذهنش به فکر ارتباط نا مشروع با من است؟
آیا می خواهد مرا فریب بدهد؟ و این گونه همیشه فکر من مشغول بود. اما در این چند وقت که در ایران بودم چون حجاب داشتم، فکرم آزاد شد و پس از چند روز متوجه شدم که دیگر فکرم مثل گذشته مشغول آن مسائل نیست. و با هر که حرف می زنم واقعا می توانم به طور عادی با او صحبت کنم.
و حالا که دارم به کشورم بر می گردم، حامل پیام آزادی از سوی زنان ایرانی برای زنان انگلیسی هستم. می خواهم به ملت خودم بگوییم که اگر می خواهید آزاد باشید حجاب را برگزینید...
خانم حسینی بهم گفت: چادر مبارکت باشه عزیزم از اینکه می بینم چقدر خوب مسئله و منفعت حجاب رو درک کردی از صمیم قلبم خوشحالم...
بعد از تشکر از خانم حسینی دلم میخواست با چادرم زودتر در خیابانها راه بروم و با این بالها پرواز کنم...
وقت خدا حافظی خانم حسینی گفت: نازنین جان چهارشنبه برات یک سورپرایز دارم حتما راس ساعت شش در بوستان نجمه باش می بینمت...
هر چه اصرار کردم که قضیه چیه!
گفت: به وقتش می فهمی....
ظاهراً اصرار فایده ای نداشت باید تا چهارشنبه صبر می کردم...
و امان از مواقعی که دل بی طاقت است و تنها چاره صبر...
نویسنده#سیده_زهرا_بهادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
💟 خوشبختی سه قانون دارد؛
✨فراموش کردن تلخی های دیروز
✨غنیمت شمردن شیرینی های امروز
✨امیدواری به فرصت های فردا...
🔴آنچه این روزها سبب نارضایی هممیهنان مقیم استانهای شمالی شده، در ادبیات مدیریت شهری نامی شناختهشده دارد:
نشانگان بارسلون:
🔺ازدحام گردشگران، افزایش قیمتها، بیاحترامی به فرهنگ میزبانان، افت کیفیت خدمات شهری، برجاماندن کوهی از زباله و …
راهحل؟ به این آسانیها نیست معالاسف!
علی ابوطالبی
🌷@Gilan_tanhamasir
📝 ماشاءالله تیم المپیاد ایران
🔻با ۲۲ مدال در رتبه سوم بالاتر از ژاپن و کره جنوبی وایساد
🔸طرفداران پهلوی و براندازان: ای بابا زمان شاه داشتیم ژاپن میشیدیم که انقلاب نگذاشت
🔺چهل وپنج سال بعد انقلاب: ژاپن پایینتر از ایران در مباحث علمی المپیادی😍😍
#پهلوی_بدون_روتوش
#ایران_قوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتی از جمله تامل برانگیز شهید رئیسی
#روشنگری
#شهید_جمهور
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#چهارشنبه_های #بر_اساس_واقعیت #قسمت_بیست_ودوم خلاصه خانم حسینی جان دختر که خیلی از این وضع ناراح
#چهارشنبه_های...
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_بیست_وسوم
خداحافظی کردیم چند قدمی بیشتر نرفته بودم که چادرم رفت زیر پام و محکم خوردم زمین! خانم حسینی به سرعت اومد کنارم و بلندم کرد و چادرم رو تکون داد و گفت: چیزیت نشد نازنین!
با اشاره سر گفتم: نه! مشکلی نیست خوبم، ولی خیلی خجالت کشیدم! و توی دلم به خودم نهیب زدم دختر دست و پا چلفتی نمی تونی چادرت رو درست جمع کنی! چه آبروریزی شد! اما خانم حسینی جمله ای گفت که لبخند را روی لبم نشوند!
دستی به سرم کشید و گفت: یه پرنده وقتی قراره پرواز رو یاد بگیره چند بار زمین می خوره تا بالهاش رو بتونه به خوبی کنترل کنه! این زمین خوردنهاش برای بدست آوردن وسعت آسمونه که زمینی ها فقط حسرت داشتنش را می خورند! خجالت نکش عززززیزم قدر این زمین خوردن ها را بدون چون پرواز رو یادت میدن!
جمله اش چقدر قشنگ بود:
زمین خوردن هایی که پرواز را یادت میدهد!
از خانم حسینی که جدا شدم با چادر مشکیم راه افتادم... نمی دونم چی من رو به سمت خونه ی لیلا می کشید شاید دوست داشتم لیلا مرا در این بالهای آسمانی ببیند...
بالاخره سالها با هم دوست بودیم و من دوست داشتم دستِ دوستم را هم بگیر!
رسیدم در خونشون هر چی در زدم درست مثل دفعه های قبل خبری از هیچ کس نبود!
هم زمان همسایه ی کناریشون که پیرزنی قد خمیده و عصا به دست بود اومد بیرون با دیدن من گفت: دخترم کسی تو این خونه نیست با کی کار داری؟!
گفتم:مگه ممکنه!
اینجا خونه ی دوست منه!
منزل آقای ثنایی!
گفت: دخترم الان چند ماهی میشه از اینجا رفتند...
متعجب گفتم: رفتند! برای چیییی؟!
گفت: بعد از عروسی دخترش اونها هم از اینجا رفتند تا نزدیک خونه ی دخترش باشن...
لیلا تنها دختر این خونه بود یعنی عروس شده و به من خبر نداده بود!
ای بی معرفت...
گفتم: شما می دونید کدوم منطقه رفتن؟ پیرزن بنده خدا گفت: بعد از اون عروسی دردسر ساز دیگه خیلی با کسی رفت و امد نداشتن کسی هم خبری نداره!
یه بار مادرشون بنده خدا گفت: داریم میریم نزدیک خونه لیلا...
از شنیدن حرفش داشتم شاخ در میاوردم گفتم: عروسی دردسر ساز! چرااااا؟!
گفت: دخترم تو چکارشونی؟
گفتم: من دوست لیلا هستم
گفت: خوب اگر دوستش هستی که دیگه خودت حتما می دونی...
دیگه نمی شد سوالی پرسید....
هر چند دلم نمی خواست به این موضوع فکر کنم ولی تمام شواهد می گفت لیلا با امید ازدواج کرده و انگار من این وسط یه بازی حسابی خوردم...
دیگه برام مهم نبود!
مهم نبود چون من به جای اون روزهای سخت آرامشی بدست آورده بودم که دلم نمی خواست با این افکار خرابش کنم! چادرم رو محکم گرفتم وتوی دلم خداروشکر کردم که برای لیلا اتفاق بدی نیفتاده...
تا خونه پیاده اومدم حس پوشیدن چادر واقعا حس آرامش بخشی بود هرچند که هرزگاهی فکر عروسی پر دردسر لیلا ذهنم رو بهمم می ریخت! رسیدم جلوی خونه مادرم در رو که باز کرد با دیدنم چنان در آغوشم کشید و لبخندی رضایت بخش زد که تمام افکار طوفانیم به آرامش رسید حالا او هم خوشحال بود از مسیری که انتخاب کردم!
انتخابی که بهای سنگینی برایش دادم اما ارزشش را داشت...
رفتم داخل خونه و با دیدن لبخند مادرم تمام افکار مزاحمم محو شد...
دیگه هر چی بود برای من، امید و لیلا تموم شده بود! غافل از اینکه سرنوشت چیز دیگه ایی رقم زده بود...
بالاخره چهارشنبه شد...
از صبح بی قرار، قرارمون با خانم حسینی بودم یعنی چه جوری می خواست من رو سورپرایز کنه! چقدر تیک تاک ساعت دیر می گذشت زودتر آماده شدم بالاخره ساعت شش شد و من نزدیک محل قرارمون با خانم حسینی...
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
خدیا... !
ما رو دلیل حال خوب امام زمانمون قرار بده🌱
شبتون مهدوی💚
♡
هرگز فکر نکنید باید سال ها قبل شروع میکردید!
این فکر باورهایتان را خراب می کند!!
در عوض بگویید :
'می خواهم همین الان شروع کنم'
وبهترین سالهای زندگی ام را خلق
کنم...!✌🏼♥️
روزتون بخیر 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صف غذای نذری و غذای تبرک گرفتن مردم رو مسخره میکردند، ولی در سرزمین آرزوهاشون اینطوری برای یک وعده غذا چند ساعت میایستند و کیلومتری صف میکشند!
❌ اینجا کانادا
#اربعین
#خود_تحقیرها
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#افزایش_ظرفیت_روحی 129 ✅ از نظر روانشناسی لازم نیست که همه چیز رو به بچه یاد بدی بلکه کافیه بچه رو
#افزایش_ظرفیت_روحی 130
🔸 شما به بچه ادب رو یاد بده اون هم خودش در علم در بالاترین درجه ها قرار میگیره و هم در دعا و اعمال دینی خیلی قوی عمل خواهد کرد و نیاز به تذکرات مداوم نخواهد داشت.
🌺 امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود ثمره ادب، حسن خلق هست.
⭕️ در حقیقت اگه دیدید کسی اخلاقش بد هست در درجه اول باید روی "ادب" خودش کار کنه.
وقتی که انسان یه مدت روی ادبش کار کنه کم کم اخلاقش هم خوب خواهد شد.
❇️ خیلی از ما دنبال این هستیم که در زمینه های اخلاقی اهل تقوا و تزکیه بشیم ولی هر چقدر کتاب های اخلاق رو زیر و رو میکنیم میبینیم که بازم اثر چندانی روی روح ما نداره و انگار پیشرفت خاصی نداریم.
✔️ اما طبق روایات اون چیزی که موجب اخلاق عالی و پاکی روح انسان میشه حسن ادب هست. بنابراین ما باید ادب رو مقدم بر اخلاق بدونیم.
#افزایش_ظرفیت_روحی 131
🔹 ضمن اینکه ما باید دقت کنیم که منظور از ادب صرفا اخلاق معاشرت با دیگران نیست.
✅ دایره ادب وسیع تر از اینی هست که معمولا میشناسیم. انسان نسبت به خودش هم میتونه و باید ادب داشته باشه.
❇️ اگه انسان خودش رو مودب بار بیاره کم کم موقع گناه که میشه از خودش هم خجالت میکشه و حیا میکنه. 😌
👈🏼 در واقع اوج حیا این هست که انسان "پیش خودش بی ادبی نکنه".
آدم باید جوری زندگی کنه که اگه بهش گفتن چرا دروغ نمیگی بگه من چون خودم حس میکنم دروغ گفتن یه نوع بی ادبی در خودم هست و برام زشته که بخوام پیش خودم بی ادب باشم.
🔶آدم اگه خودش رو خیلی مودب بار بیاره به هر گناهی که میرسه "احساس زشت بودن" میکنه و خیلی راحت کنارش میذاره.
اصلا بعد از یه مدت دیگه فکر گناه هم به سرش نخواهد زد...