⭕️ حاشیه های خواندنی امین شایانمهر خبرنگار همراه رئیس جمهور در سفر به خوزستان:
✅ غروب پنج شنبه اطلاع دادند که برنامه فردای رئیس جمهور را پوشش دهم. طبق روال اسامی 4نفر را بعنوان تیم تصویربرداری و فنی ارسال کردم، گفتند فقط یک نفر کفایت میکند. از برنامه پرسیدم، پاسخ دادند بازدیدی سرزده.
اواخر شب مجددا خبر دادند نمازصبح فرودگاه باشید،گویا ماجرا بیش از یک بازدید است.
✅ خوشحالم که احتمالا دولت طبق رویه سابق، در روز اول کاری میخواهد مشهد برود و در ایام محدودیت تردد، توفیق زیارت دارم! نزدیک پاویون فرودگاه بودم که گفتند بیایید ترمینال 4؛ پس قاعدتا جدا از رئیس جمهور پرواز میکنیم. در هواپیمای کوچک جاگیر شدیم که اقای رئیسی هم آمد و برصندلی ردیف نخست نشست.
✅ "با سلام خدمت مسافران محترم، مقصد ما اهواز و مدت سفر یک ساعت است" هواپیما آماده برای تیک آف بود که خلبان بلاخره تیم خبری را از جهالت خارج کرد و فهمیدیم صبح یک روز تابستانی عازم خوزستانیم.
اما فقط ما در بی خبری نبودیم، اوضاع مدیران عالی استان هم کمی از ما بهتر بود!
✅ امام جمعه، استاندار و 4،5 نفر عضو اصلی شورای تامین ساعت 9 و نیم پنج شنبه شب به جلسه محرمانه ای دعوت شده بودن که تا 12 شب طول کشیده بود و آنجا از سفر رئیس جمهور مطلع شده بودند؛ با این شرط که به احدی سفر رییس جمهور را اطلاع ندهند. اما فراهم کردن برخی مقدمات، ضروری بود.
✅ نخستین دقایق جمعه، استاندار به معاونینش خبر میدهد ساعاتی دیگر وزیرکشور به اهواز می آید و به مدیرکل بهداشت هم گفته میشود وزیر بهداشت برای سرکشی از بیمارستانها عازم اهواز است. 7صبح؛ روی باند فرودگاه چند نفر از مدیران که برای استقبال از وزیر آمده اند، شاهد پیاده شدن رئیس جمهور هستند.
✅ آقای رئیسی بدون وقفه عازم پروژه جمع آوری فاضلاب شد. پروژه، جمعه ها تعطیل است و شب قبل به مدیران و مهندسانش گفته اند فردا فرمانده سپاه برای بازدید می آید و چندنفری حضور داشته باشید.
✅ برنامه بعدی حضور در بیمارستان رازی است، اصلی ترین مرکز رسیدگی به بیماران کرونایی اهواز. پیشتر وزیر بهداشت به آنجا رفته و رئیس بیمارستان بی خبر از حضور رئیس جمهور مشغول ارائه توضیحات است. که خودرو آقای رئیسی وارد حیاط شلوغ بیمارستان شد. مردم و پرستاران متعجب، خود را به رئیس رساندند.
✅ مردی که همسرش را شب گذشته از دست داده و در تلاش بود تا بتواند با وزیر بهداشت چند دقیقه ای گفتگو کند ناگهان رییس جمهور را مقابل خود دید و 4-5 دقیقه با حرارت و عصبانیت با رئیس جمهور درددل کرد. او ایستاد تا صبحتهای مرد داغ دیده تمام شود سپس وارد بخش کرونایی بیمارستان شد.
✅ رئیس بیمارستان گفت وارد این بخش نشوید، آلوده است، جواب شنید برای دیدار همین ها آمده ام، البته 2 تا ماسک هم زده ام. برخلاف شایعات نه کسی از حضور او خبر داشت و نه بازدیدی از بخش اورژانس پیش بینی شده بود که از قبل بخواهند آنجا را مرتب و خالی از بیمار کنند.
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
⭕️ حاشیه های خواندنی امین شایانمهر خبرنگار همراه رئیس جمهور در سفر به خوزستان: ✅ غروب پنج شنبه اطلا
✅ از بیمارستان سریعا راهی فرودگاه شدیم، اینبار مقصد را میدانم، روستای جفیر در اطراف هویزه. ساعت 10صبح است اما از آسمان آتش می بارد، گرمای داخل بالگرد بدتر از بیرون است و 40دقیقه پرواز. نزدیک روستا فرود
می آییم. 40-50 نفر از شیوخ و جوانان منطقه جمع شده اند و منتظر فرمانده سپاه خوزستان
✅ گفته شده فرمانده برای افتتاح طرح آبرسانی می آید! اما ناباورانه برگرد رئیس جمهور حلقه میزنند و با مهمان نوازی همیشگی شان، اشعار زیبای عربی را میخوانند. گرمای 45درجه و حضور در حیاط حسینیه بدون سایه بان در کنار کثرت استفاده از تلفن باعث شده تا گوشی مدام هشدار بدهد که امکان فعالیت ندارد!
✅ جوانان حاضر در برنامه که دل پری داشتند و گوش شنوایی یافته بودند، یکی پس از دیگری در آن آفتاب سوزان پشت میکروفون رفتند و بی پرده و بدون لکنت با رئیس جمهور حرف زدند. ما که در آنجا سایه ای گیر آورده بودیم و بطری خنک آب معدنی! اما آقای رئیسی در صف اول روی صندلی زیر آفتاب.
✅ مسیر بازگشت با بالگرد بیشتر طول کشید!
آقای رئیسی از مناطق هورالعظیم، رفیع و دشت آزادگان که مشکلات آبی داشتند، بازدید کرد. بالاخره می رسیم به استانداری. ظهر از سرتیم حفاظت نقل میکنند که رئیس جمهور از برنامه های سفر ناراضی است و میگوید چرا اجازه حضور بیشتر میان مردم را نمیدهید؟
✅ عصر 2 جلسه فشرده تنظیم شده یکی با سران عشایر و دیگری شورای مدیران استان، مهمانانی که صبح امروز و بعد از رسانه ای شدن سفر، به این جلسه دعوت شده اند. جلسات 5ساعت طول میکشد و نزدیک اذان مغرب است که میگویند حرکت کنید، نماز را در فرودگاه خواهیم خواند.
✅ به فرودگاه شهید سلیمانی اهواز میرسیم اما خبری از آقای رئیسی نیست. مطلع میشویم که در مسیر به یکی از محلات محروم اهواز رفته تا نماز را در جمع مردم بخواند. با اصرار به یکی از راننده ها، پس از نماز، خود را به محله منبع آب میرسانیم.
✅ مردم در اطراف و داخل مسجد جمع شده اند، اگرچه محرومیت در منطقه مشهود است، اما مشهودتر از آن امید در چشمان مردمی است که رئیس جمهوری با انگیزه را میان خود دیده اند که از حل واقعی مشکلات سخن میگوید.
✅ ساعت 10 شب، در حالیکه ماسک صورتمان از شدت گرما و تعریق مچاله شده، از مهماندار پرواز آب خوردن طلب میکنم. آنقدر گرم است که همراهان دنبال چای لیپتون میگردن بلکه یک روز چای نخوردن را در هواپیما جبران کنند! کمی بعد شام را می آورند؛ یک تی تاپ، مقداری مغز آجیل و یک آبمیوه داغ!
🔴 ایهود یاری تحلیلگر مطرح صهیونیست در وب سایت اسراییلی" N۱۲":
ایران ما را از مرز اردن تا دریای مدیترانه محاصره کرده است
اسرائیل با شرایط سختی روبرو است
ایران ها به آرامی در حال استقرار در منطقه جولان سوریه در مرز با اسرائیل هستند.
✍️ علی اکبر رائفی پور 🇮🇷
☔️@Gilan_tanhamasir
🔴 در مدار جاودانگی
تصویری زیبا از شهدای #عصر_ظهور
🌷@Gilan_tanhamasir
🎊بسیار زیبا، تا انتها بخوانید و لذت ببرید...
🌔آه ای قلم، ای روز و شب غمخوار ایران
با من بگو از دیده ی خونبار ایران
🌔بامن بگو با میهن پاکم چه کردند
میهن فروشانِ پلیدِ خوارِ ایران
🌔رفتند و بوسیدند دست دشمنان را
دستی که زخمی بود، از پیکار ایران
🌔آن بوسه مُهری گشت پای عهد ابلیس
عهدی که آتش ریخت، اندر بار ایران
🌔در گام بعدی شان هدف تسخیر ما بود
با حیله ی توقیفِ جنگ افزار ایران
🌔در معرض لیبی شدن بودیم، اما
مانع شد از آن، #رهبر بیدار ایران
🌔فرمود تا وقتی نفس در سینه دارم
پیوسته هستم حامی اقشار ایران
🌔کِی در ازای باغ و بستان های عالم
بر دست دشمن میدهم یک خار ایران؟
🌔در هر وجب زین خاک، خون صد شهیدست
جانم فدای خاک گوهربار ایران
🌔من آرشم کِی وا نهم تیر و کمان را؟
تا شاد گردد دشمن قدّار ایران
🌔ایمان خود را کِی تبادل مینمایم؟
با خنده های خصمِ بی مقدار ایران
🌔خصمی که خود را شیر میداند ولیکن
وامانده در گل چون خری در کار ایران
🌔کل نظامی هایشان باهم نکردند
کاری که تنها کرد، یک #سردار ایران
🌔ما در پی آزادی قدس و حجاز و .....
او در هراس از قدرت قهار ایران
🌔ما فاتح دلهای ملتهای مظلوم
او در شگفت از مردم هشیار ایران
🌔ما در فراز و خصم میبیند خودش را
چون دایره در حیطه ی پرگار ایران
🌔اینجا مکان ارتکابِ هر غلط نیست
پا کج نهد سر میدهد بر دار ایران
🌔در منطق معقول ما محکوم قطع است
دستی که باشد در پی آزار ایران
🌔راه خروج از مشکلات اقتصادی
هرگز نباشد تکیه بر اغیار ایران
🌔باید مسیری ساخت، در راه تکامل
با اتّکا بر دانش سرشار ایران
🌔با همتی والا و عزمی حیرت انگیز
هموار گردد، راه ناهموارِ ایران
🌔#قطعاً_یقیناً_میشود، #ما_میتوانیم
#زیرا_خدا_همواره_بوده_یار_ایران
✍شاعر انقلاب #شاهین_عیسی_پور #(انتظار)
🌷@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس #پارت60 راحیل وقتی تلفن را قطع کردم، با چشم های میخ شده ی سعیده و سوگند
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت61
سنگینی ام را روی سعیده انداخته بودم. بیچاره با سختی مرا به طرف آسانسور می کشید.– چه بگم به مامان که دروغ نباشه.سعیده گردنش را تابی داد و گفت:
–بگو داشتم می رفتم سر قرار، زدن لهم کردن.
ازحرفش شرمنده شدم، شایداین تصادف نشانهایی بود برای ندیدن آرش.
مادر راست می گفت خداهمیشه با ما حرف میزنه فقط باید گوش شنواداشته باشیم وچشم بینا...
سعیده دستم راگرفت و گفت:– تو که با خاله نداری، راستش روبهش بگو دیگه.ــ نه سعیده، شاید بعدا بگم ولی الان روم نمیشه.
ــ خب...بگو داشتم از دانشگاه میومدم اینجوری شد، زیاد با جزییات نگو.فرصتی نبود بیشتر فکر کنم که چه بگویم، مادر با دیدن سرو وضع من ماتش برد.
سعیده قبل از این که من حرفی بزنم خودش حرفهایی را که پیشنهاد داده بود را برایش توضیح داد.–چیزیش نشده خاله، فقط انگشت های پاش کوفته شده. بعد من را لنگان لنگان داخل برد.مادر همانجا جلودر چادر و مانتوام را درآورد و انداخت لباسشویی و بعد صدقه کنار گذاشت و خدارو شکر کردکه بخیر گذشته.
سعیده کمکم کرد تا روی تختم بنشینم و رو به مادر گفت: _خاله جان، فکر کنم تا یه مدت باید عصا استفاده کنه تا به پاش فشار نیاد. الانم خاله اگه شیر دارید براش بیارید برای شکستگی خوبه.
مادر انگار هنوز شوک بودحرفی نمیزد ولی با حرف سعیده با صدای بلندی پرسید:– مگه شکسته؟
ــ نه بابا، خاله جان مو برداشته.مادر با ناراحتی پایم را نگاه کردو گفت:
–فکر نکنم زیادم فرقشون باشه.
ــ چرا خالا جان، خیلی فرقشه
بعد لبخندی زد و گفت:– ولی کلا این دخترت خیلی خوش شانسه ها، ببین چه به موقع تصادف کرده، دیگه هم تعطیلی دانشگاهه هم اونورکارش با آقای معصومی تموم شده. کلا الان وقتش بود یه مریضی چیزی بگیره استراحت کنه.
مادر همانطور که از اتاق بیرون می رفت گفت: –شب عیدی بچه ناقص شده، خوش شانسه؟ سعیده بالشتی ازکمد درآوردو زیر پایم گذاشت و کمکم کرد دراز بکشم.–من میرم و شما رو با مادر گرامیتون تنها میزارم.دستش را گرفتم.
–سعیده لطفا بمون. سعیده دستش را از دستم درآورد و گفت: –ماست مال کردم رفت، خیالت راحت دیگه چیزی نمی پرسه.ــ آخه اگه پرسید چرا مترو سوار نشدی چی بگم؟سعیده در صورتم براق شدو گفت:– یعنی اینقدر خلاقیت خالی بندی دارم که هر دفعه از من می پرسی چه بگی؟
خواهر من، خودتم خلاقیتت رو یه کم به کار بنداز...مثلا بگوشب عیده متروها خیلی شلوغن، یا کمرم درد می کرد حوصله سرپا وایسادن تو مترو رو نداشتم.
دستش رارهاکردم.ــ نمی تونم سعیده، ولش کن. فقط دعا می کنم که نپرسه وگرنه از خجالت آب میشم.
با صدای تلفن خانه، سعیده هینی کشید و گفت: –فکر کنم مامانمه، قراربودبراش خریدکنم، حتما الان نگرانم شده.
صدای مادر به زور شنیده میشد، از لحنش معلوم بود که طرف صحبتش خاله نیست.سعیده مایوسانه گفت: –می بینی، من حتی مامانمم نگرانم نمیشهها.
مادر با یک لیوان شیروظرفی ازخرما وارد شدو گفت: –توش عسل ریختم بخور.ــ دستت درد نکنه مامان جان.ــ راستی آقای معصومی زنگ زد، می گفت به گوشیت زنگ زده جواب ندادی.
می پرسید دفترچه بیمه ی ریحانه رو کجا گذاشتی؟ دنبالش گشته پیداش نکرده.
به سعیده نگاه کردم.–گوشیم کجاست؟
ــ تو کیفته، کیفتم جامونده داخل ماشین.ــ میری بیاری زنگ بزنم بهش بگم؟سعیده بلند شد و رو به مادر گفت: –خاله من دیگه میرم. کیف رومیزارم توی آسانسور بردارید.
مادر همانطور که دنبالش میرفت گفت:– کجا؟ ناهار بمون.
سعیده با مسخرگی گفت:– ممنون خاله، نه اینکه مامانم از استرس دل تو دلش نیست، برم که بیشتر از این، نگران نشه.البته واسه شب نشینی میاییم دیدن راحیل.مادر گوشی را که دستم داد بازش کردم دوتماس ویک پیام ازآقای معصومی داشتم.
کلی فکر کردم تا یادم بیاید دفترچه را کجا گذاشتهام. وقتی یادم امد زنگ زدم.با زنگ اول گوشی را برداشت و فوری سلام کرد و بدونه این که منتظر جواب من باشه پرسید:– چی شده پاتون؟–سلام، شما از کجا می دونید؟
ــ خب، گوشیتون رو جواب ندادید نگران شدم، به خونه زنگ زدم مادرتون گفت که تصادف کردید.
ــ چیز مهمی نیست، فقط یه مدت باید با عصا راه برم، زنگ زدم جای دفترچه رو بهتون بگم، مگه ریحانه دوباره...
ــ نه، خواستم با دفترچهی خودم ببرم تمدیدشون کنم.دیدم مال من سر جاشه ولی مال ریحانه نیست. واسه همین مزاحم شدم.حالا اون مهم نیست. من میام دیدنتو براتون عصای خودم رو میارم، شاید به دردتون بخوره.
ــ نه، اون مال شماست، مامان میره از همین داروخانه سر خیابون میگیره.
ــ به خاطر چند روز نمیخواد بخرید. فقط باید کمی کوتاهش کنم.
من و ریحانه دو سه ساعت دیگه میاییم اونجا. دلمون حسابی تنگ شده.
با این حرفش سرخ شدم و با صدای از ته چاه درامده ایی گفتم.
–قدمتون روی چشم. پس دفترچه بهانه ایی بودبرای زنگ زدن
💐@Gilan_tanhamasir
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
روزگارتان از رحمت
«الرَّحْمَنُ الرَّحِیم» لبریز
سفرهٔ تان از نعمت
«رَبُّ الْعَالَمِين» سرشار
روزتون پراز لطف وعنایت خداوند
سلاااام
الهی به امیدتو
صبحتون بخیر💖
@Gilan_tanhamasir
┄┅─✵💝✵─┅┄
ziyaratashoora-mirdamad.mp3
4.92M
قرائتـــ زیارت عــاشـورا با نوای سید مهدی میرداماد، هدیه میڪنیــم به #امام_زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
🔸 روز بیست و چهارم
🔘شروع چله: ۱۴۰۰/۵/۱۹
🖤@Gilan_tanhamasir
نفس کشیدنِ کسى که بخاطر مظلومیت ما محزون باشد ، ذکر و تسبیح است .
📚نفسالمهمومباباولشیخعباسقمىره
#امامصادقعلیهالسلام
🌺@Gilan_tanhamasir
⭕️بیمارانی که این علائم را باهم دارند:
🔹۱. سرفه خشک دارند به طوری که وقتی سرفه میکنند قفسه سینه و پشت کمر احساس درد میکنند(و هر چه سرفه میکنند ،خلط سبز رنگی خارج نمیشود،فقط سرفه دارند)
🔸۲.بدن درد و خستگی
🔹۳.گاهی سرگیجگی
🔸۴.گاهی تب و داغی بالا تنه
🔹۵.موقع سرفه کردن گاهی سردرد و احساس فشار به مغز دارند
🔸۶.وقتی از خواب بیدار میشوند،بیشتر سرفه دارند تا بقیه مواقع روز
✅ در هنگام دارا بودن این علائم برای بهبودی فقط از این موارد استفاده کنید :
1.بخور سرکه هر روز یکبار : یک ماهیتابه روی گاز بگذارید وقتی داغ شد قاشق قاشق به آن سرکه سیب اضافه کنید تا بخار شود، بخار آن را استنشاق کنید به مدت 5 دقیقه(چشم ها راحتما ببندید).
🔺تذکر: درصورتیکه خیلی احساس نفس تنگی میکنید،در روزهای اول تعداد بخور سرکه را افزایش بدهید مثلا هر سه یا چهار ساعت.
2.دمنوش پونه : 1قاشق غذاخوری سرپُر پونه را در 2 لیوان آب ملایم بجوشانید تا 1 لیوان باقی بماند،سپس بدون هرگونه افزودنی (عسل، شکر، نبات) میل کنید. بسیار عالی هست.
3.یک لیوان آب سیب + ۱ قاشق چایخوری عسل، هر روز(اگر غلیظ است کمی رقیق کنید)
4.عصاره پیاز را آماده کرده و رقیق کنید، سپس بصورت جرعه جرعه با قاشق میل کنید.(روزی یکبار)
5.اصول تغذیه را حتما رعایت کنید (قبل و بعد غذا کمی نمک دریا، وسط غذا مایعات و آب نخورید، نوشابه و دلستر و... اصلا خوب نیست براتون و بقیه مواردی که مربوط به تغذیه هست رو رعایت کنید)
6.درصورتیکه احساس خستگی در ریه تان میکنید، بصورت سجده قرار بگیرید ،طوریکه هوا در اطراف سرتان نیز راحت جریان داشته باشد، (چند دقیقه در همین حالت بمانید).
⚠️اگر بعد از سرفه های مکرر خلط بیرنگی خارج شد، قورت ندهید و حتما خارج کنید، راحت میشوید.
🖼هوای آزاد و تنفس و پیاده روی در هوای آزاد و جریان هوای مناسب منزل برای کسانی که دچار سرفه خشک هستند، بسیار عالی هست👌یک مسیر خلوت بدون دود ماشین، پارک محل، کوه و...
در طی روز حتما نفس گیری داشته باشید و تا حد امکان نفس عمیق را تمرین کنید. (قوز نکنید و قفسه سینه تان را جمع نکنید، آزاد و رها نفس بکشید)
7. دمکرده بهدانه و بارهنگ روزانه 1 لیوان
📍در این علائم بالینی مذکور از این موارد اصلا استفاده نکنید:
1.بخور آویشن و زنجفیل و...
2. دمنوش آویشن، زنجبیل، سیر، دارچین به هر صورت
3. مصرف گوشت قرمز زیاد و غذاهای سنگین و یا خیلی خشک... ممنوع است. بهتر است غذاها لطیف و کمی گوشت بلدرچین یا ماهیچه داشته باشد تا تقویتی هم باشد.
📛از مصرف غذاهای با طبع گرم و یا پر ادويه و یا سرخ کردنی، چرب، جدا بپرهیزید. حالتون رو بد میکند.
📌در معرض سرخ کردنی و دود اسپند و دود ماشین و گرد و غبار و دود سیگار و غلیان و چیزهایی که وارد ریه میشود و التهاب را بیشتر میکند، قرار نگیرید.
⛔️در معرض بوهایی نظیر وایتکس، جوهر نمک، الکل، بوی صابونهای معطر و شامپوهای معطر، عطرهای طبیعی و یا مصنوعی قرار نگیرید.
4.تا حد امکان ماسک نزنید!
5.از مصرف چای سیاه بپرهیزید، معده تان را اسیدی تر میکند.
⚠️نکته: معده باید سبک باشد و غذای سنگین مصرف نشود و گرنه باعث تشدید سرفه میشود. سعی کنید پرخوری نداشته باشید.
❌غذای تیلیتی باعث سنگینی معده تون میشود. (مثلا آبگوشت بدون رب رو بصورت سوپی و با چندین لقمه نان بخورید، نه اینکه نان تیلیت کنید). مخلفات شور و ترش کنار غذا استفاده نکنید، رب و گوجه هم توی غذاهاتون نزنید.
اگر معده پر باشد و یا ترش کردهاید و سوزش معده دارید، دمنوش پونه بنوشید و معده را ماساژ دهید تا این حالت برطرف شود.
🚨اجابت مزاجتان باید مناسب باشد، تا معده تان سبک و سرفه هایتان کمتر شود، چنانچه دچار یبوست شده اید، ناشتا ۱ قاشق غذاخوری خاکشیر را در یک لیوان آب جوش دم کنید و میل کنید.
نکته آخر: استراحت هم داشته باشید، بعد فعالیت اگر خسته شدید کمی دراز بکشید .
❇️آرامش خودتان را حفظ کنید و از رفتارهای صفراوی و پراسترس و پرتنش پرهیز کنید.(اخبار گوش نکنید )
#نسخه_تخصصی
#مزاج_شناسی_تخصصی
#گوارش #درمان #کرونا
https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba
࿐❁🍀❒◌🦋◌❒🍀❁࿐