eitaa logo
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
761 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
63 فایل
🌿🌾 اینجا ؛ تنها مسیر گیلان🌾🌿 ✨جهت ظهور تنها منجی عالم لطفا صلوات✨ همه دنیا یک لحظه است لحظه ای در برابر ابدیّت ارتباط با ادمین کانال:👇👇 @rahim_faraji @adrekni1403 http://eitaa.com/joinchat/1390084128Cd05a9aa9c5
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕شب vs شب قضاوت با شما که کدام نشانه تمدن و فرهنگ انسانی است و کدام نشانه توحش و خروج از انسانیت ✍ جناب آقای استیون 💐@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
اخیرا فیلمی در فضای #مجازی تحت عنوان برخورد #گشت_ارشاد با یک دختر جوان دست به دست شد. متاسفانه رسان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 با نزدیک شدن به آبان ماه و سالگرد اغتشاشات آبان ۹۸ صفحات مجازی منافقین با تلاش برای راه اندازی و یا تجمع در کشورهای خارجی درصدد تحریک و آماده سازی افکار عمومی برای بهره برداری در این ماه هستند انتشار مطالب تحریک ‌آمیز نیز روند افزایشی پیدا کرده است. 🌀 در این راستا گفتنی‌است طی روزهای اخیر حجم انتشار اخبار منفی و نا امید کننده با هدف افزایش جامعه نیز افزایش قابل ملاحظه‌ای یافته‌ است که ازجمله آن‌ها می‌توان به انتشار فیلم برخوردهای نامناسب پلیس اشاره نمود. حال با هم گوشه ای از خدمات این قشر زحمتکش را مرور می کنیم ✅👌 💠@Gilan_tanhamasir
🎊کارنامه ۶۶ روزه !🎊 🔺حسن روحانی را جرثقیل از جایش تکان نمیداد، چه رسد که بین مردم برود؛ آنجا هم که میرفت یا روی صندلیِ شاسی بلندِ ضد گلوله لم داده بود، یا زیر باد ۳تا کولر می نشست تا مبادا عرق کند؛ شیخ البته توچال هم میرفت گاهی؛ از حق نباید گذشت...! 🔹این روزها که ملت مردمداری دکتر رئیسی را با چسبندگی روحانی به تخت و صندلی مقایسه میکنند، جماعت اصلاح طلب که خلع سلاح شده و "تقریبا هیچ" حرف حسابی برای گفتن ندارد، میگویند این سفرها خوب است به شرطی که اولا نمایشی نباشند، ثانیا تفکری هم برای اداره کشور وجود داشته باشد؛ عجب! 🔹من نمیخواهم اینجا سر و کله بزنم با آنهایی که خودشان را به خواب زده اند و با شیپور هم نمیشود بیدارشان کرد، و الّا دکتر رئیسی سر جایش بنشیند و دست روی دست هم بگذارد، هزار مرتبه از روحانی مفیدتر است برای این کشور؛ چرا که حداقل در کابینه ی تحت امرش، از عناصری که ترمز پیشرفتها و عقب انداختن عامدانه کشور باشند خبری نیست! 🔹در دوره جدید که نه از تکبر لاریجانی خبری هست و نه مدیریت سیاه روحانی بر سرنوشت ملت سایه افکنده، ما فقط به مردمی بودن دکتر رئیسی و حضورش میان محرومان بسنده نکرده ایم؛ اگر میگوییم دولتش خوب است دلایل فراوانی وجود دارد که گواه این ادعا باشد. 🔹 سوم شهریور کابینه تشکیل شده و امروز نهم آبانماه این مطلب را مینویسم؛ بنده برای ۶۶ روزِ دولت دکتر رئیسی فقط ۱۱ اقدام موثر نام میبرم که نهایی شده و یا استارت خورده اند؛ آیا کسی میتواند برای هشت سال مدیریت روحانی این تعداد کار مفید ذکر کند؟ 🔸۱) عدم چاپ پول بدون پشتوانه با هدف جلوگیری از افزایش تورم؛ 🔸۲) پرداخت حقوق کارکنان دولت بدون استقراض از بانک مرکزی بعد از مدتها؛ 🔸۳) نجات شرکت هفت تپه و کارگرانش از یک بحران خانمان سوز؛ 🔸 ۴) سامان دادن به حقوق و معیشت معدن کاران خراسان جنوبی؛ 🔸۵) تعیین استانداران ویژه برای خوزستان و سیستان و بلوچستان؛ 🔸 ۶) واردات چشمگیر واکسن و کاهش تلفات کرونا 🔸۷) کاهش قیمت سیمان؛ 🔸۸) استارت ساخت مسکن انبوه؛ 🔸۹) بازگشایی انبار گمرکات و سرازیر کردن اجناس دپو شده به بازار؛ 🔸 ۱۰) بردن هزینه های کمرشکن درمان ناباروری تحت پوشش بیمه های پایه، و 🔸۱۱) در دستور قرار گرفتن رتبه بندی معلمان با کمک مجلس که از خواسته های دیرین فرهنگیان بوده است. و اینها تنها بخشی از اقدامات رئیسی در دو ماهه اول دولتش میباشد. 🔻‏در این میان علیرغم جوسازیها، مجلس انقلابی هم در کنار دولت اقدامات درخشان کم نداشته، که از بین آنها میشود به حذف امضاهای طلایی، حذف رانت وکالتی قضات بازنشسته و نمایندگان، اخذ مالیات از خانه های خالی، و طرح مالیات بر عایدی سرمایه اشاره کرد که از افتخارات قالیباف و همکاران اوست . 🇮🇷@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#پارت115 ❣باید تمام زورم را می‌زدم، باید جوری حرف میزدم که بهانه ایی نداشته باشد. سخت ترین کار این
🌹 تا آخر شب منتظر جواب راحیل شدم، ولی خبری نشد. یعنی خوشحال نشد؟ فکر می کردم از خوشحالی زنگ بزند. ولی حتی جواب پیامم را هم نداد. نکند این بار آنها پشیمان شده‌اند. با خودم گفتم فردا کلاس داریم پس می بینمش و دلیل کارش را می پرسم. وارد محوطه ی دانشگاه که شدم، چشم گرداندم ولی راحیل نبود. سرکلاس نشستم. با خودم گفتم هر جا باشد بالاخره سرکلاس که می‌آید. چشم دوختم به در، ولی آخرین نفر استاد بود که آمد. دلم شور زد، گوشی را برداشتم پیام دادم: – کجایی؟ چرا نیومدی دانشگاه؟ آشوب بودم نکند اتفاقی افتاده است. فقط خدا می داند که چقدر فکرو خیال از ذهنم گذشت، مدام گوشی‌ام را چک می کردم، ولی راحیل جوابی نداده بود. تقریبا وسط های کلاس بود که دیگر طاقت نیاوردم و از کلاس بیرون زدم، تا با راحیل تماس بگیرم. همانطور که در سالن قدم زنان به طرف محوطه می رفتم، گوشی را از جیبم در آوردم و سرگرم گرفتن شماره‌ی راحیل شدم. تا خواستم از پیچ سالن به طرف محوطه بپیچم، همانطور که محو گوشی‌ام بودم با فردی برخورد کردم. گوشی‌ام نقش زمین شد و بازوی کسی که بهم بر خورد کرده بود با بازویم برخورد کرد. برای چند لحظه نگاه هایمان در هم گره خورد. چقدر این چشم ها برایم آشنا بود، خودش بود، عشقم، تمام نگرانی هایم به سرعت نور پرواز کردند و جایش را به هیجان و تپش قلب داد. راحیل فوری خودش رو کشید عقب و از خجالت سرخ شد. ❣سرش را پایین انداخت و گفت: – ببخشید، اونقدر عجله داشتم که شمارو ندیدم. لبخندی زدم و کمی خم شدم و یک دستم را روی سینه‌ام و دست دیگرم را پشتم گذاشتم و گفتم: –خدارو شکر که علیا حضرت، بالاخره تشریف فرما شدند و قدم به روی چشمان تابه تای من گذاشتند و این دانشگاه رو با تمام خدم وحشم به وجد آوردند و از حضورشون همه جا رو نورانی کردند و... همانطور که خم میشد تا موبایلم را از روی زمین بردارد، چشمی به اطراف چرخاند و حرفم را برید و آرام گفت: –هیسس، آخه الان چه وقت این حرف هاست. بعد گوشی را مقابلم گرفت و شرمنده گفت: – خداکنه چیزیش نشده باشه. گوشی را گرفتم و به چشم هایش نگاه کردم و گفتم: – فدای یه تار مژگانت بانو، کمی که به چشم‌هایش دقیق شدم متوجه‌ی ورمشان شدم. انگارمتوجه ی نگاه سوالی من شد، برای همین سریع نگاهش را به زمین دوخت. – برم ببینم استاد اجازه میده بشینم سرکلاس؟ تا خواست از جلویم رد بشود بند کیفش را که از روی چادر عربی‌اش روی دوشش انداخته بود گرفتم. –یه دقیقه وایسا. 🌹بدون این که نگاهم کند ایستاد. مهربان گفتم: – منو نگاه کن. نگاهم نکرد و گفت: – به اندازه کافی دیرم شده، باید زودتر برم سر کلاس. ــ باشه، فقط الان نگاهم کن، آرام سرش رو بالا آورد. با ابرو اشاره کردم به چشم هایش و گفتم: –گریه کردی یا از کم خوابیه؟ اصلا چرا اینقدر دیر کردی؟ بند کیفش را از دستم کشید و گفت: –میشه بعدا حرف بزنیم، الان وقتش نیست و بعد به طرف کلاس پا کشید. سد راهش شدم، یک قدم عقب رفت و سرش را به دیوار تکیه داد و پوفی کرد و به دور دست خیره شد. کف دستم را کنار سرش گذاشتم و زوم کردم در صورتش و گفتم: – این شرط انصافه؟ از دیشب تا حالا این همه فکرو خیال کنم، از صبحم که از نگرانی دارم بال بال می زنم. الانم این شکلی ببینمت و هیچی نگم؟ به فکر دل منم باش، من اگرم الان برم سر کلاس نه چیزی می شنوم نه می بینم. حداقل بگو... ❣حرفم را برید و گفت: – باشه پس، شما برید جای همیشگی، منم یه آبی به دست و صورتم بزنم میام. کلا قسمت نیست امروز بشینم سر این کلاس. دستم را از روی دیوار برداشتم و گفتم: – یعنی اینقدر خوشم میاد، لج بازی نمیکنی و اجازه نمیدی کار به خشونت بکشه. چشم هایش گرد شد و گفت: – خشونت؟ منظورتون چیه؟ خنده ی موزیانه ای کردم و گفتم: –یعنی کتک کاری و این چیزا دیگه. ــ کتک کاری؟ مگه شما... نذاشتم بقیه ی حرفش را بزند و گفتم: – آره، بعضی وقتها مشت های بدی به درو دیوار می زنم. نفسش را عمیق بیرون داد. ــ چیه، فکر کردی خودم رو میزنم؟ سر به زیر شد و چیزی نگفت. من‌هم ادامه دادم: – نه بابا حیف خودم نیست که کتک بخورم. زیر چشمی نگاهم کرد. –آهان فکر کردی خشن بشم تو رو میزنم؟ نه بابا، دیونه هستم ولی نه اونجوری، دیونه ی توام... لبخندش را مهار کرد وکمی جدی گفت: – شما برید. منم چند دقیقه دیگه میام. همانجا ایستادم و رفتنش را نگاه کردم. ✍ ... ✿○○••••••══ 💐@Gilan_tanhamasir ═══••••••○○✿
✨ چله دعای هفتم صحیفه سجادیه 💕روز بیست و یکم ☔️@Gilan_tanhamasir
1_830527106.mp3
15.58M
قرائت دُعای‌ِهَفتُم‌ِصَحیفِه‌سَجّادیّه به‌فرمایش‌مقام‌معظم‌رهبری ❋ 🌹@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرض سلام و ادب محضر شما سروران مهربان و همیشه همراه ☺️🌺 حالتون چطوره؟ خوب هستید؟😊 یه موقع کسی پیدا نشه که حالش خوب نباشه!☺️ ✔️مومن باید همیشه خوب باشه. 🌹حتی اگه سخت ترین شرایط براش پیش اومد باز باید با آرامش کامل لبخند بزنه.😊 ✅ آدم باید حواسش باشه که همه اتفاقات فردی و اجتماعی، خداست. 🔷وقتی که همه چیز امتحان هست، پس دیگه جای نگرانی وجود نداره.❌ 👌اگه کسی به این باور برسه واقعا دیگه از هیچ اتفاقی خیلی ناراحت یا خیلی خوشحال نمیشه... 🌹 @Gilan_tanhamasir