eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
292 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
✊👏👏
هدایت شده از - میعاد
واے اگࢪ خامنہ ایی حڪم جهادم دهد . . . @dokhtaranebehshte
نظر من: کشور های خارجی.. در گذشته هایی نچندان دور.. از هر راهی برای ضربه زدن به کشور ما!!! مردم ما!! و منافع ملی ما استفاده کردن.. بنابراین طبیعیه که ما نباید به اونا اعتماد کنیم.. توی همین عرصه دارو.. کشور انگلیس ن.. اما .. یه کشوری که الان اسمش در ذهنم نیست.. توی یه سال .. خون ناسالم وارد کشور ما کرده!! که موجب رواج دادن بیماری ایدز یا همون اچ ای وی توی کشور ما شده... الان اگه هوشیاری حضرت آقا نبود.. ماهم مثل کشور ژاپن الان باید نگران واکسن های تزریق شده کارخونه مدرنا بودیم😒... همون زمان .. یه عده روشن فکر.. میگفتن که.. فلان.. بسا.. بزارین واکسن وارد شه.. ایمنی اونا بالا تره!...): حالا چیشد؟؟ شد همون حرف حضرت آقا!
تبریک مجدد به همه عزیزان 💪🏻💪🏻💪🏻 شیر مادر و نان پدر حلالت دلاور 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بزرگی کردی! 🙃❤️ مردانگی کردی!🌻🌿 مدال طلا کشتی فرنگی وزن kg130 علی اکبر یوسفی برازنده ایران و ایرانی است!! 🖇🌻🖇🌻🖇🌻🖇🌻🖇 غیرت و مردانگی در خون های ما جریان داره ! ••《علی اکبر یوسفی》•• 🇮🇷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا آقای دکتر محمدی به بخش آی سیو... آقای دکتر محمدی هرچه سریع تر به بخش آی سیو... صدای پیج بیمارستان!؟ نگاهی به دور و برم کردم.. بیمارستان؟! کسی داخل اتاق نبود.. آرم ای سیو رو که سردر اتاق دیدم.. تازه یادم اومد چیشده.. بعد از چند دقیقه سر و صدایی اومد.. نمی تونستم زیاد بلند شم.. بدنم درد میکرد.. به سختی کمی اومدم بالا.. داوود.. خیره به من بود.. در حقیقت به شیشه.. یادم نمیومد چیشد.. خاطرات اون شب عین یه برق اومد جلو چشم.. حالا فهمیدم🍃🙂💔.. زنده موندم؟؟! با اون هم کتکی که خوردم.. کتک که چیزی نیست.. ..حد اقل به خاطر زجری که به خاطر رها کشیدم باید میمردم... تا دید یکم اومدم بالا.. به سعید نشونی داد... حدس میزدم.. حالش بد تر از اونی باشه که خوشحال بیاد کنارم🙂💔.. سعید اومد کنار شیشه .. آروم دستی برام تکون داد🖐 سرم رو به سمت دیوار گرفتم... تا متوجه قطره اشکی که آروم از گوشه چشمم اومد پایین نشه😔🍃 محمد با سرعت اومد کنارش.. تا من رو دید لبخند تلخی زد🙂💔.. وارد اتاق شد.. € رسولح ❤️🌱🙃 خوبی؟؟ خدا رو شکر.. داشتم از نگرانی میمردم.. حالت خوبه؟؟ واقعا انتظار جواب از من رو داشت؟! واقعا باید خوب باشم.. € خدا رو 100 هزار مرتبه شکر که زنده ای... نمیدونی چه بر ما گذشت.. رسول؟؟ یه چیزی بگو... $ محمد.. € جانم؟؟ $ کاش مرده بودم😞‌.. € رسول این چه حرفیه... $ برای یه مرد🙂.. حداقل برای یه برادر.. سخت ترین کار دنیا... اینه که .. خواهرشو جلوی خودش عذاب بدن🙂🥀 و اون فقط نظارگر باشه... € رسول... این چه حرفیه.. تو کاری از دستت برنمیومد... $ آقا... من بعد از این قضیه دیگه نمیتونم زنده باشم😔💔😭 من چجوری تو چشمای داوود نگا کنم... چجوری به علی بگم😢 چجوری امانت دار بابا باشم؟؟؟ من .. من حتی نتونستم از خودم دفاع کنم🙂💔 جلوی خودم بردنش😫🙂... انگار شنیدن این حرفا.. برای محمد از من سخت تر نبود... دکتر اومد بالا سرم... ○ مریض ما چطوره؟! آقا رسول.. بهتری؟؟؟ €شکر خدا .. خوبه محسن جان... $ آقای دکتر تا کی قرار من اینجا بمونم؟! € باید از مفصل پات.. ستون فقراتت... از سیستم استخون بندی بدنت سی تی اسکن و عکس بگیرم... بدجور ضربه خوردی.. همین که الان زنده ای باید کلی خدا رو شکر کنی.. $ کاش نبودم... ○ از من به تو نصیحت.. قدر چیزایی رو که داری بدون ... این حرف... این حرف.. مثل پتکی بود که خورد توی سرم😔🥀 خدای من .. محمد به سعید و فرشید .. ایما و اشاره کرد که داوود رو برسونن خونه... داوود خیره به من بود😞🍃 سرش افتاد پایین.. کمی راه رفت که تعادلش رو از دست داد.. سعید و فرشید زیر بغلش رو گرفتن... اگه من کمرم شکست): داوود دلش... من صورتم کبود شد.. داوود صورتش خیس شد): موهای به هم ریخته و پریشونش.. رنگ زرد صورتش... چشم های پف کرده و قرمزش... میشد فهمید .. که داغون شده!!.... نمیدونم...اون لحظه چرا لبخند تلخی تحویلم داد.. اما مطمئن بودم... این داوود... داوود قبل... هووو ... نمیشه!/:
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_دویست_و_ده #رسول آقای دکتر محمدی به بخش آی سیو... آقای دکتر م
به نام خدا ₩داوود.. پاشو.. پاشو بریم.. & کجا؟! ₩ خونه.. پاشو برسونیمت.. & من جایی نمیام.. ÷ داوود.. پاشو.. اینجا فقط ۱ نفر میتونه بمونه... اونم‌ محمده... & ت میگی رسول رو ول کنم برم خونه!؟😡💔 معلومه چی میگین.. ₩ هیش.. آروم تر... اینجوری هم برای تو بهتره هم رسول... & چی میگی.. ÷ واضح.. یه نگا به قیافت توی اینه کردی؟؟ میخوای حال رسول بد تر شه!؟ پاشدم... پا تند کردم.. سعید و فرشید دنبالم... تعادلم رو از دست دادم... حالم خوب نبود.. سرگیجه و تب داشتم... فدای یه تار موی رها🙂🍃 سعید و فرشید دستامو گرفتن... & ولم کنین... چرا شما دوتا ولم نمیکنین!!!! چرا نمیزارین به درد خودم بمیرم😔 ₩ بیا بریم..... ،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،، در باز شد..... براق خاموش بود... یه دفعه چند تا نور دیدم... فش فشه! هه... برق روشن شد... صورتم پر از برف شادی شد... عطیه خانم و دریا ... برف شادی.. قلبم داشت متلاشی میشد... * ه... داووددد ₩ عه.. داوود .. خوبی؟؟ ÷ گفتم ببریمش یه درمانگاه... £ چی شده؟؟؟ به اتاق نگا کردم... پر از بادکنک و... هع... فانوس رنگی... برف شادی... خدایاااا... خدا جونم... خداا🙂😔😭🥀 ÷ داوود.. داوود... خوبی... دستم رو به نشانه ای گرفتم بالا... & هاع.. فقط.. میخوام.. بخوابمم.. * چی شده.. ₩ هیس.. من بعدا توضیح میدم.. به طرف اتاق رفتیم.. * وایستا ببینم... یعنی چی.. پس رها کو.. برگشتم به سمت دریا ... & هع😫.. ₩ داوود.. ÷ داوود... & رهااا... رهااااااااا.. رها🙁😣😖😫😩😢😭 روی تخت خوابیدم... سعید پتو رو کشید روم... امیدوارم بیدار شدنی در کار نباشه.... پ.ن 🙃 چی شدن... چ بلائی!! ✨✨✨بدونین از پارت بعد✨✨✨ علیک سلام رها خانم... کجایی تو دختر.... بلند خندید صدای گریه آرومی اومد... میرم سایت...
شبتون به رنگ هرچی خوبی که هست 😉 🐙🌙💫 تا فردا صبح ، به درود 💕🖇🌿 🌑🌒🌓🌔🌕🌖🌗🌘🌑
ســـلام💐 صبحتون بخیر💐 صبحتون پراز انرژی💐 آرزومیکنم درهای خوشبختی ،عشق💐 مهربانی و موفقیت همیشه به روی شما باز باشه💐 ┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
حسن یزدانی دچار عارضه آلوپسی آره آتا شده یعنی به خاطر استرس و فشاری که تحمل کرده قسمتی از ریشش ریخته یادی کنیم از حسن ریش متالیک که بعد 8 سال نابود کردن مردم نه تنها هیچیش نشد بلکه جوون تر هم شد 🔜 join👇 🔜 join👇 ✧════•❁🌸❁•════✧     ‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/318111779Cdb63f5e96b ✧════•❁🌸❁•════✧ بزن روی لینک
『حـَلـٓیڣؖ❥』
حسن یزدانی دچار عارضه آلوپسی آره آتا شده یعنی به خاطر استرس و فشاری که تحمل کرده قسمتی از ریشش ریخته
ینی آقایی دشمن رو توی هیچ زمینه ای به خودت نپذیری... از علم و اقتصاد تا ورزش ! این یعنی مجاهد و چیریک راه اسلامه :) | ✍🏼وَتین | ----------------------------- j๑ïท➺°.•|https://eitaa.com/joinchat/1883439139Cce3db45a22