هدایت شده از |•بیسیـمچۍ•|
Ali-Fani-www.Ziaossalehin.ir-Ziyarat-Ale-Yasin_۱۰۰۳۲۰۲۲.m4a
3.88M
زیـارت آݪ یـاسیـن 🕊🍃
#قـرارجـمعه
هدایت شده از کافه بهلول (طنز سیاسی)
ببینید پشت کارت دانش آموزان مدرسه دارالفنون چه نکات تربیتی و اخلاقی زیبایی نوشته شده بود، این کارت متعلق به هفتاد سال پیش است.
@bohlool
『حـَلـٓیڣؖ❥』
اینم برای اون رفقایی که میخوان مامور بشن من سوژه شون باشم😂🌿
این فرمانده با بچههای بالا در ارتباطه😂
هر مناسبت بهش تبریک میگن😐😂❤️
#خط_شکن
هدایت شده از «•بــیــســیمجــٰات•»
ببخشید چطور داخل ناشناس، پیام ریپلای کنیم؟
👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
『حـَلـٓیڣؖ❥』
اینم برای اون رفقایی که میخوان مامور بشن من سوژه شون باشم😂🌿
بگو به ما هم پیام بدن چرا فقط به تو پیام میدن🤣
#السلام_علے_العشـق ❤️
حریـمباصفایٺمنبـعالعشـق
نسیمڪربلایٺمقطعالعشـق
سحــرآرامبامنزیرلبگفٺ
سـلامٌهےحتےمطلـعالعشـق..
💜اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
💚وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
♥️وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
💛وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#صبحتونبابرکت✨
#سلاماربابدلم🌱
#خط_شکن
@Hlifmaghar313
「🕊🌸」
سلام امام زمانم✋🏻
هر صبح ڪہ سلامت میدهم
و یادم می افتد که صاحبی
چون تو دارم:↯
کریم، مهربان، دلسوز، رفیق،
دعاگو، نزدیک...
و چھ احساسِ نابِ آرامش بخش
و پر امیدی است داشتنِ تـو...🕊
سلام ا؎ نور خدا در تاریڪی ها؎ زمین
#اللہمعجللولیکالفرج♡
#خط_شکن
سلام .
امروز توی تاریخ یکی از بزرگ ترین عذاب های الهی بر همه مردم نازل میشه .
امروز سال روز تولد خانم آ.م هست 😂
یعنی ادمین #مَحیصا
خیلی ها بهم گفتن خدا از بی کاری زیاد تورو خلق کرده 😐❗️
( ممنون واقعا)😂
خودم قبول دارم که بی خیرم 😂
دم عیدی اخه چه وقتش بود من اومدم 😢
و خلاصه اینکه ... دم بانک ملت گرم به فکرم بود 🤣
❌❗️تولدم مبارک🍬😐
#مَحیصا
#انسان_بی_خیر
『حـَلـٓیڣؖ❥』
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ #رمان_انلاین #راه_عاشقی♥️ #قسمت_هفتاد_هفت خداوندا تو
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمان_انلاین
#راه_عاشقی♥️
#قسمت_هفتاد_هشت
غذا زیادی ادویه داشت..
به خاطر همین حدیث یه چیز دیگه خورد..
بعد از جمع کردن سفره حدیث به آشپزخونه رفت...
- حدیث کجا؟
- دونفر بودن اومدن اینجا رو موشک بارون کردن..
میخوام مرتبش کنم...
- نیروهای هلالاحمر بیان؟
- نه نیاز نیست..
بشینید سر جاتون..!
- دیگه خودت خواستی...
حدیث مشغول کار شد..
بعد از ۵ دقیقه کمال سراسیمه از اتاق بیرون اومد و به سمت در رفت..
- بچهها یه کار فوری پیش اومده من باید برم...
- ما هم بیایم؟
- نه اگه لازم شد خبرتون میکنم..
خداحافظ..
- خداحافظ...
حدیث سریع آشپزخونه رو جمع کرد و با سینی چایی به پذیرایی اومد..
- به به..
دست شما درد نکنه..
- خواهش میکنم..
علیرضا کجاست؟
- رفت تو اتاق کار داشت...
حدیث بلند شد و رفت دم در اتاق..
در زد..
- بفرمایید..
- چایی میخوری؟
- یه چند دقیقه دیگه میام..
- باشه..
- حدیث بیزحمت یدونه چایی به من میدی..
- بفرمایید..
وقتی داشت چایی رو به محمدحسین میداد دستش به دست محمدحسین خورد..
محمدحسین چایی رو روی میز گذاشت و دست حدیث رو گرفت...
- تو چرا انقدر داغی؟!
دستش رو روی پیشونیش گذاشت..
- حدیث تب داری..!
- نه بابا خوب بودم..
یه دفعه اینطوری شد..
برو اونور نزدیک من نشو یه وقت تو هم مریض میشی..
- وایسا ببینم...
- میخوای چیکار کنی..
میگم ولش کن..
الان خستهام..
احتمالا از خستگی هم هست..
یکم استراحت میکنم خوب میشه..
- حدیث..!!
- بابا از صبح مامان هرچی دارو داد خوردم..
- هرچی میپرسم درست جواب بده..!
- بفرمایید...
- بدن درد داری؟
- یکم..
- سر درد؟
- آره..
- الان داری میگی؟!
- همین الان حالمبد شد..
قبلش خوب بودم..
علیرضا از اتاق بیرون اومد...
- چی شده..؟!
- حدیث خانم حالش بد شده..
- حالت بد بود بعد داری کار میکنی؟
- نه بابا..
الان حالم بد شد..
یه دفعه..
همین لحظه گوشی علیرضا زنگ خورد..
به سمت اتاق رفت تا گوشی رو جواب بده..
- محمد برو اونور نزدیک من نشو..!
- وایسا..
رفت و یه ماسک زد..
- آنفلوآنزا گرفتی..
- از کجا فهمیدی؟!
- دیگه دیگه..
کار ماست..
علیرضا در حالی که آماده شده بود از اتاق بیرون اومد..
- محمدحسین سوئیچ رو کجا گذاشتی؟
- همونجاست..
جلو چشمت...
کجا داری میری؟
- بابا زنگ زد گفت سریع برم پیششون...
- براچی؟
- پشت تلفن که نمیتونست بگه..
فقط گفت سریع برم اونجا..
- باشه خداحافظ..
- خداحافظ..
-الان من باید چیکار کنم؟
- هرچی من میگم گوش کن..
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ #خط_شکن
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
هدایت شده از 『حـَلـٓیڣؖ❥』
#السلام_علے_العشـق ❤️
حریـمباصفایٺمنبـعالعشـق
نسیمڪربلایٺمقطعالعشـق
سحــرآرامبامنزیرلبگفٺ
سـلامٌهےحتےمطلـعالعشـق..
💜اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
💚وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
♥️وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
💛وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#صبحتونبابرکت✨
#سلاماربابدلم🌱
#خط_شکن
@Hlifmaghar313
_ سلام رفقااااای جان ... عزیزان دل🤓
_عیدتون پیشاپیش مبارک 😮😍💙
میخوام این دم سالیه چند تا دعا براتون بکنم مشت😎
میخوام آنقدر بلند امین بگین که خدا بگه بابا این حلیفیا کولاکن😮😍😂
فرشته دست راستتونم بگه ..
هرچی میخواد بهش بدید ... دستم شکستتت😒😁
آره مشتی گلیااا :
خدایا .. وایفای دل ما رو به نقطه اتصال امام زمان وصل کن😕😍
خدایا ... امسال رو سالی قرار بده ک امام زمان ما رو لایک کنه 😁😍
خدایا .. لایو زندگیمونو پر از کامنت دعا و حرف با خودت کن😉😂
خدایا .. یه دل بهمون بده با چند گیگ محبت پر سرعت🤤😍
راستی ..
خدایا ...
آنتن دلمونم همیشه بزن رو یه شبکه شاد !
البته ن شاد نا شاد آموزش پرورشاااا😁😂
😉و در آخر میخوام برای آخرین بار تو سال ۱۴۰۰ براتون یه جمله بگم که عشق کنین ....
_ سپاه امام زمانی بشین🙂😍
#فرمانده
#حلیف
@Hlifmaghar313
『حـَلـٓیڣؖ❥』
_ سلام رفقااااای جان ... عزیزان دل🤓 _عیدتون پیشاپیش مبارک 😮😍💙 میخوام این دم سالیه چند تا دعا براتو
😅🌿آخرین سپاه امام زمانی بشین سال
『حـَلـٓیڣؖ❥』
🙂😂 اینجوری مثل من رومخ نباشید😂
این شهید آوینی که نوشته یه داستانی داره میگم بهتون😂❤️
#خط_شکن
گمنامی...
تنها برای شهرت پرستان درد آور است...
وگرنه همه اجرها در گمنامیست...
شهید گمنام..🙂🥀
#خط_شکن
ببخشید بابت گریه هات
ببخشید بابت قلب شکستت
ببخشید بابت اون عهد هایی که باهات بستم و زدم زیرش
ببخشید که دائم شرمندتم :)💔
#مَحیصا
#امام_زمان 🕊
@hlifmaghar313
از طرف من به جوانان بگوييد..
چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است..
بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد...
شهید محمد ابراهیم همت..🙂
#خط_شکن
بچهها از اين همه جابهجايي خسته بودند...
من هم از دست بالاييهاخيلي عصباني بودم...
به حسن گفتم «ديگر از جای مان تکان نمی خوریم..
هرچه ميشود، بشود....
بالاتر از سياهي كه رنگي نيست.»
حسن خيلي شمرده گفت..
«بالاتر از سياهي، سرخي خون شهيد است كه بر زمين ميريزد.»
گفتم «خسته شديم، قوهي محركه ميخوايم.»
دوباره گفت: «قوهي محركه خون شهيد است.»
کتاب یادگاران جلد ۴
؛ فرزانه مردی، نشر روایت فتح، چاپ پنجم ؛ خاطره شماره ۶۵٫
سردار شهید حسن باقری..♥️
#قسمت_هفتاد_هشت