eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿✨ همیشه خدا رو شکر کنیم که.. شب ها رو با آرامش میخوابیم.. اما هیچ وقت یادمون نره.. این شبا رو مدیون چه کسایی هستیم.. همون کسایی که یا پشت سنگر اسلحه به دست بودن.. یا توی بیابون در جنگ.. بعضیاشون پشت سیستم... بعضیا هم در حال نماز شب و .. دعا برای آرامش ما...🖤🕊 @Hlifmaghar313
❤️🌿بیایین امشب با این فکر و رویا بخوابیم که.. جزو اون ۴۰ نفر قنوت نماز شب... امام زمان باشیم🙂✨❤️🌿 یعنی میشه؟! شایدم تو نماز شب نائبشون.. رهبری 🌿✨ شبتون مثل نماز شب شیرین❤️🌿
♥️... السلام علی الحسین..🍃♥️ و علی علی ابن الحسین..🍃♥️ و علی اولاد الحسین..🍃♥️ و علی اصحاب الحسین🍃♥️ خوشا صبحی که آغازش تو باشی🖤✨ @Hlifmaghar313
♥️🌿سلام رفقا🌿♥️ صبح زیبا تون به خیر❤️🌿 ایشالا هرکس راهی جلسه امتحانه با توکل به خدا با نمره 20 بیاد بیرون😍😄😁🌿 البته نمره ک نمیدن.. ولی راضی😉😅
بریم سراغ آزادی اجتماعی🕊🌿 آزادی اجتماعی یعنی چی؟!🧐 ‼️عدم ایجاد مانع در راه رشد دیگران.‼️ حالا اهمیتش چقدره؟!🧡 خداوند در قرآن کریم به پیامبر اکرم میفرمایند: قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ❣ ﺑﮕﻮ : ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺏ ! ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺳﺨﻨﻲ ﻛﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺎ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ [ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﻛﺮﺩﻧﺪ ] ﻛﻪ ﺟﺰ ﺧﺪﺍﻱ ﻳﮕﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﺘﻴﻢ ،💛🙃 ﻭ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻚ ﺍﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﻫﻴﻢ ، ﻭ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﻌﻀﻲ ﺭﺍ ﺍﺭﺑﺎﺑﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﻧﮕﻴﺮﺩ . 🎈 ﭘﺲ ﺍﮔﺮ [ ﺍﺯ ﺩﻋﻮﺗﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﻘﺎﻳﻖ ] ﺭﻭﻱ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻧﺪ... [ ﺗﻮ ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺍﻧﺖ ] ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ : ﮔﻮﺍﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ [ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﻜﺎم ﺍﻭ ] ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻫﺴﺘﻴﻢ .(٦٤) آل عمران🌸💗 پس آزادی اجتماعی آنقدر اهمیت داره که در قرآن‌کریم هم اومده🙂♥️
حالا لازمه آزادی‌اجتماعی چی هست؟!🕊🌿 ♥️آزادی‌معنوی♥️ تا یه شخصی در راه رشد خودش مانع ایجاد میکنه، چطور میتونه تو راه دیگران مانع ایجاد نکنه؟!😕💔 ساده‌تر اینکه آقا! این آدم به خودش رحم نمیکنه!😶 هی تو راه خودش سنگ میندازه...💣 بعد دلش به حال دیگری بسوزه؟!🍂 پس تا آزادی‌معنوی نداشته باشیم، نمیتونیم آزادی‌اجتماعی داشته باشیم..!! 🌝🌻
دنیای ما به کوتاهی فاصله بین دوسجده است:)!🍃❤️ عکس رو باز کنید🙃 °◇°@Hlifmaghar313°◇°
با ذوق پرسیدم کجاست؟! گفت اونجا گذاشتم... کنار بقیه انگشتر ها..! سریع رفتم ببینمش... چقدر قشنگ بود!✨ نمیدونم این انگشتر چقدر همراه حاج‌قاسم بوده... اما انگشتر حاج‌قاسمِ💔✋🏻 گوشیمو برداشتم... انگشتر رو کنار عکسش گرفتم و این عکس🙃✨ انگشتر حاج قاسم...💔🍃 °◇°@Hlifmaghar313°◇°
『حـَلـٓیڣؖ❥』
با ذوق پرسیدم کجاست؟! گفت اونجا گذاشتم... کنار بقیه انگشتر ها..! سریع رفتم ببینمش... چقدر قشنگ بود!✨
گفتم: آوردی الان؟ گفت: آره دستمه... - یه لحظه میدی عکس بگیرم؟! - بگیرش...!🍃 اینم یه انگشتر دیگه... انگشتر حاج‌قاسم💔✋🏻 {@Hlifmaghar313}
98.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کامل مستند «۷۲ ساعت» 🌷در ۳ روز پایانی عمر شریف چه گذشت... 🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽•🌴🌺 چیزهایی که منوتو و بی بی سی هیچ وقت به شما نمی گوید 📲 ☄🌱 ----------------------------- j๑ïท➺°https://https://eitaa.com/joinchat/81920140Cbd1d4c9814
🌿✨ حاجی رو تیپ و ظاهرش خیلی حساس بوده.. به بچه هاش هم سفارش میکرده!! لباس مرتب و تمیز می پوشیده.. همیشه تیپ خوب و ظاهر زیبا.. پی روی کردن از مد نیست.. ||• @Hlifmaghar313 •||
『حـَلـٓیڣؖ❥』
🌿✨ حاجی رو تیپ و ظاهرش خیلی حساس بوده.. به بچه هاش هم سفارش میکرده!! لباس مرتب و تمیز می پوشیده.. ه
•°🌿❤️°• ◇حاج حسین یکتا◇ دوره دورِی تیپ زنیه.. مهم اینه که.. کی برای کی تیپ میزنه . . . ! ! تیپتون خدایی😉✨🌿
میگفت.. یاران همه رفتند.. افسوس که جامانده منم.. حسرتا این گل خارا .. همه جا رانده منم .. 🌿🖤میگم: صدامون داری حاجی؟! دیدی این گل خارا رو چه خوب خریدن؟! خدا تورو واسه دلخوشی ما نگه داشت.. ای تمام دلخوشیمان.. کجایی؟؟ ؟؟ °•《‌@Hlifmaghar313‌》•°
『حـَلـٓیڣؖ❥』
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ #رمان‌‌_انلاین‌‌ #راه‌_عاشقی♥️ #قسمت_سی_نهم دو روز را در
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ زهرا: آره بریم همین موکب...‌ همین موقع کمال با خط عراقی زنگ زد به حدیث... - الو سلام.. - سلام خانم شریف کجایید؟ - ما الان عمود ۱۷ هستیم... میخوایم تو موکب استراحت کنیم.. موکب_____ شما کجا هستید؟ - ما عمود ۲۰ هستیم... خب پس التماس دعا... خداحافظ... - خداحافظ... الهه: کی بود؟ حدیث: یکی از برادران داعشی بود.. گفت موقع رفتن چفیه یکی از عزیزان جامونده... بیایین ببرینش.. سلام داشتن خدمتتون.. زینب: مسخره میکنی... حدیث: آخه کی به غیر آقا کمال اونم با یه خط عراقی زنگ میزنه.. سوالایی میپرسیااا زینب: چی گفت؟؟ حدیث: واقعا نفهمیدی؟! از یه مامور امنیتی بعیده... زهرا: تو دیگه چرا زینب؟! معلومه دیگه پرسید کجایید... زینب: دفعه قبل کی زنگ زد.. حدیث: نیم ساعت پیش.. زهرا: خب .. حتما یادش رفته که زنگ زده.. حدیث: آقا کمال و فراموشی؟؟؟ ایشون تک تک حرف هایی رو که ما از اول سفر زدیم رو حفظه.. بعد یادش رفته زنگ زده؟؟ زینب: یه خبراییه.. زهرا: باز این روحیه کارآگاه بازیش گل کرد.. آقا یه تماس ساده رو چرا بزرگش میکنی.. حدیث: چیه الهه خانم‌... ساکتی؟؟ الهه: مگه شما مهلت صحبت کردن به کسی میدین.. زینب: پیرزن غرغرو خودمی.. با خنده به سمت موکب راه افتادند... زینب: بچه‌ها یه دقیقه صبر کنید.. حدیث: چی شده؟! زینب در حالی که داشت گوشیش رو تنظیم می کرد گفت: بیاین یه عکس بگیریم... کنار هم ایستادند و عکس سلفی گرفتند... رفتند داخل موکب... موکب خلوت بود... کوله ها و چادرشون رو در آوردند و گذاشتند یه گوشه... زینب روسریش رو باز کرد... - آه چقدر گرمه... چقدر دیگه اذانه؟! الهه: با اینکه ربطی نداشت.. ۴۵ دقیقه دیگه اذانه... حدیث: خب الان که هوا گرمه... نظرتون چیه بمونیم عصر راه بیافتیم؟! زهرا: هرچه شما امر کنید.. حدیث: از دست تو.. زهرا:ن.. ولی خارج از شوخی قشنگ استراحت میکنیم شب هم یه جا شام میخوریم دوباره یکم استراحت میکنیم بعد دوباره راه میافتیم‌‌‌.... الهه: و اینجا عوض تمام خستگی هامون رو در می‌آریم... زینب: اصلا اربعین اینطوری خوبه... نیم ساعت راه بری ده دقیقه استراحت کنی! زهرا: ۶ روزم تو راه باشی! حدیث: نیم ساعتم غذا بخوری! زینب: با اون قسمت آخرش خیلی موافقم.. الهه: بچه‌ها... حدیث: همینه دیگه.. اگه سرکار خانم مارو واسه غذا خوردن این همه علاف نمیکردی.. الان از آقا کمال اینا که این همه اروم اروم میرن جلو تر بودیم.. زهرا: خیلی هم آروم نمیرن! اصلا نمیتونن آروم برن عادت کردند به تند راه رفتن! الهه: بچههه ها.. باشمام.. زهرا: ... باز چیه؟؟ الهه: اون خانمه‌ چقدر شبیه بشری است.. حدیث: کدوم؟ الهه: همون که الان از در اومد! حدیث: شبیه بشری نیست خود بشری ست!!! زینب: نه آقا.. بشری کجا بود!! زهرا: بشری‌ست!!! زینب: دلم میخواد باور کنم .. اما نیست.. الهه: بشششری الهه دوید به سمت بشری و پرید بغلش! بقیه هم دنبالش!! بشری: آیییی لهم کردین!! الهه: اصلا مهم نیست! از هم جدا شدند... چادر بشری از سرش افتاده بود و روسریش هم در اومده بود... صورتش هم سرخ شده بود... بشری:نگا نگا یعنی خمپاره میخوردم اینطور نمی‌شدم! گفته باشم خودتون روسری‌م رو اتو میکنیدااا‌‌..! الهه: همچین چیز خاصی هم نشده فقط یه مدت چهره بشری با روسری چروک رو تماشا میکنیم! به نظرم جالبه! بشری: منتظر باش تا اون روز رو ببینی! ده تا روسری آوردم..! چادرش رو در آورد و گذاشت کنار وسایل بقیه و نشست کنارشون... زهرا: ما انقدر صورتش رو قرمز کردیم؟!!!! حدیث: نخیر! این خانم تا یه ذره گرمش میشه صورتش میشه رنگ لبو!! بشری: دورغ نمیگه اما شما هم بی تاثیر نبودید! زینب: کی اومدی؟ چطور ما رو پیدا کردی؟ اصلا اینجا چی میخوای؟؟ بشری: اگه به من بود که تا دو روز دیگه هم مهدی رو نگه می داشتم بیمارستان!!! آخرشم مهدی حرف خودش رو به کرسی نشوند.. به زور خودش رو مرخص کرد دیشب بعد نماز راه افتادیم به سمت نجف... امروز صبح هم از نجف با ماشین اومدیم اینجا... الهه: خب ما رو از کجا پیدا کردی؟ بشری: از آقا کمال پرسیدم!! زینب: بفرما.. گفتم یه خبرایبه.. زهرا: راز اون تماس فاش شد! حدیث: هی...هی... •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
خود نمایی.. آزادی! دوست پسر .. قصدمون ازدواجه.. استوری دپ .. کلاسش بالاس.. بدلیجات بی معنی.. مد الان.. حجاب .. پس مردا چی؟؟ چادر .. لچک.. تو ۴ متر پارچه بمونم ک چی.. عفت کلام .. بی خیال بابا.. راحتیم باهم.. عروسی .. یه شب ک هزار شب نمیشه.. دلیل: کم کاری بچه مذهبیا🙂✨🌿 آهای ادعا هاااا بیاییم وسط.. .. @Hlifmaghar313
https://harfeto.timefriend.net/16418315814738 لطفا‌نظراتتون‌رو‌درباره‌پست‌های‌من‌بگید😍✨انشالله‌میخوام‌شروع‌کنم‌پست‌گذاری‌امتحانات‌داره‌تموم‌میشه
『حـَلـٓیڣؖ❥』
https://harfeto.timefriend.net/16418315814738 لطفا‌نظراتتون‌رو‌درباره‌پست‌های‌من‌بگید😍✨انشالله‌میخو
اگر امری هم با من داشتید داخل همین ناشناس بزارید و خواهشا رو هم اخر یا اول پیامتون بزارید
⊰✾﷽✾⊱
بِسمِ رَبِّ نـٰآمَتْـ ڪِھ اِعجٰاز میڪُنَد...♥️✨ سلام‌ روزتون‌معطر‌به‌نام‌‌‌‌رسول‌اکرم(ص)💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋🏻 🌸وبۍشڪیب‌نوشتیم‌السلام‌علیڪ 🌿الۍالحبیـب‌نوشتیم‌السلام‌علیڪ 🌸بہ‌انتظار‌جوابیم‌صبحِ‌اولِ‌وقتـــ 🌿الۍالغریب‌نوشتیم‌السلام‌علیڪ 💜اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 💚وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ♥️وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 💛وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌱
『حـَلـٓیڣؖ❥』
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ #رمان‌‌_انلاین‌‌ #راه‌_عاشقی♥️ #قسمت_چهلم زهرا: آره بریم
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ حدیث: هی...هی... بشری: راستی معصومه کجاست؟ زهرا: تو نجف خانوداه ش رو دیدیم.. بعد دیگه با اونا رفت... بشری: که اینطور... میخواید بخوابید؟ حدیث: اگه اجازه بدی... الهه: البته زمان زیادی نداریم... تقریبا نیم ساعت... حدیث: نیم ساعتم نیم ساعته... بشری: باشه پس من میرم بیرون... زهرا: منم میام.. حدیث و زینب و الهه دراز کشیدند... بشری از کوله‌ش یه روسری سورمه‌ایی برداشت و سر کرد.. زهرا هم روسری‌اش رو بست و رفتند بیرون... زهرا: دقیقا چرا اومدی بیرون؟ بشری: میخواستم بشینم... فقط نگاه کنم... زهرا: خب یه لحظه صبر کن.. از گوشی مداحی رو پلی کرد.. ڪـنـار قــدݥ هـاے جـابر... سـوی نـینوا رهــسـپاریـــم.. ســتوݩ هـاے ایـن جــــاده را ما، بـہ شـــوق حــرݥ مے شــماریـم.. -------------------------------------- اینجا... بال ملائک است که بر زمین پهن شده و زائران حسین (علیه السلام) در این مسیر بر بال فرشته ها قدم قدم تا کربلا می روند... ۱۴۰۰ سال قبل تنها زائران اباعبدلله جابر و عطیه بودند... اینجا همان مسیری ‌ست که جابر و عطیه در آن قدم برداشته و به سوی سیدالشهدا(ع) رفتند... آری.. کنار قدم های جابر... سوی نینوا رهسپاریم... زائران را می بینی که هر قدم به یاد اسرا می گریند... بی قرار حسین(ع) هستند... آمدند... با تمام سختی ها.. اصلا در این راه سختی معنا ندارد‌.. در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن... شرط اول قدم آن است که مجنون باشی... ملیون ها مجنون به سوی لیلی راه افتادند... این مجنون ها برای رسیدن به لیلی صحرا ها را پشت سر می گذارند... روز ها به سوی او راه می روند و شب ها رویای او را می بینند... ستون ها و علامات را میشمارند... و تا رسیدن به حسین(ع) گریه می کنند... قلب و روحشان فدای اوست... •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
سلام خوب هستین؟ شرمنده من ناشناس دیگه ای نداشتم یعنی تازه کانالتون و پیدا کردم برای همین هم پیام دادم..لطفا پیامم و داخل گروه بزارین.. من شرایط عضو شدن در کانال و ندارم ولی هم از مطالبتون استفاده میکنم هم رمان هاتون و میخونم شما و نویسنده ها و مدیر راضی هستین..من واقعا نمیتونم عضو بشم..از کانال و رمان هاتون هم خیلیییی خوشم اومده اگر راضی هستین که تو کانال بگین اگرم نیستین که بازم بگین لطفااا حلالم کنید با اینکه دوست ندارم این کار و انجام بدم ولی دیگه وارد کانالتون نمیشم که روز قیامت مشکلی برام پیش نیاد..شرمندم..یا علی راضی راضی😁✨🌿 حلالت❤️❤️❤️