eitaa logo
‹ حُـࢪِّھ‌¹³⁵ ›‌
892 دنبال‌کننده
766 عکس
415 ویدیو
6 فایل
بســم ِالله ِالنّور نورٌعَلی‌نور ‌.✨ ‌• چی‌‌میشه‌منوزیارت‌ببری؟ من‌غلـام‌حســن‌م‌باخبـری؟ یه‌حـرم‌تومدینه‌میسازیم، حرمی‌که‌باشه‌مـادرپسری🤍. ‌• از ششم ِخرداد ِ¹⁴⁰¹خادمیم! ‌• کانال ِمون وقف ِمادر ِسادات!🌱 • حُـࢪِّھ‌: آزاده ‌. • -دِگرهیچ‌مَگرفرج🪴.
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀.۰ خواهش یک شهید از زائران کربلا" چون بدون زیارت و با آرزوی زیارت کربلا از این دنیا می‌روم، خواهش می‌کنم که ان‌شاءالله بعد از آزادی کربلا عکس مرا به عنوان زائر امام حسین ( علیه‌السلام) به کربلا ببرید... 🕊 مسئول تدارکات لشکر ۳۱عاشورا در عملیات والفجر یک💔🍃
تشنه‌یِ چای عراقم ای اجل مهلت بده تا بیایم اربعین موکب به موکب کربلا !
شعرش خیلی به دلم نشست:))
‹ حُـࢪِّھ‌¹³⁵ ›‌
شعرش خیلی به دلم نشست:))
این موکب عجیب به دلم نشست:) موکب کربلایی های حضرت رقیه (س) مشهد، بعد از میدان شهدا، خیابان توحید
‹بِسْــــم‌ِاللَّھ‌ِ‌الرَّحمَٰن‌ِالرَّحِیمِ› ◗‌‌ـبـِسم‌ـٰالـرّب‌چـٰآدر‌خ‌ـٰآڪۍ‌‌مـٰآدرسـٰآدـٰآت!'‌‌◖‌ ـ ـ ـ ـــــ𖧷ـــــ ـ ـ ـ ‹ ذِڪرِ‌روز‌یڪشنبھ..!🖤•• › ‹ یـٰآذَالجَلال‌ِوَالاِڪرآم..!🎼•• › ‹ اے‌صـٰاحبِ‌شڪوھ‌وبزرگوارے..!📓•• ›
یکشنبه های علوی:)
‹ حُـࢪِّھ‌¹³⁵ ›‌
تمام دلخوشی زندگی من این است ك وقت مرگ می‌آیی و مرگ شیرین است:)
اربعین میری امسال...؟💔
واقعا دلتون میاد ما همینجوری داریم کم میشیم؟ کمی دستِ مبارکتون رو به کانال بکشید زیاد شیم ماهم🚶 گناه داریم خو:) -تگ میزارم-
‹بِسْــــم‌ِاللَّھ‌ِ‌الرَّحمَٰن‌ِالرَّحِیمِ› ◗‌‌ـبـِسم‌ـٰالـرّب‌چـٰآدر‌خ‌ـٰآڪۍ‌‌مـٰآدرسـٰآدـٰآت!'‌‌◖‌ ـ ـ ـ ـــــ𖧷ـــــ ـ ـ ـ ‹ ذِڪرِ‌روز‌دوشنبھ..!🖤•• › ‹ یـٰاقاضۍالحــٰاجاټ..! 🎼•• › ‹ ای‌برآورنده‌حاجت‌ها..!📓•• ›
•بسم رب بنت الحسین:) و بالاخره بخشِ محفل و روضه های هفتگی حره هم افتتاح شد!🌿 انشالله امشب که شبِ شهادت خانم سه ساله هست، برای کسایی که به هر دلیلی نمیتونن در روضه و هیئت شرکت کنند،حره این بخش رو فراهم کرده و قراره باهم روضه های کوتاه اما پر ماجرا رو بشنویم:) قراره ما امشب؛ روضه خانم سه ساله ساعت 10 شب💔! (امشب کربلات و از دستای کوچیکش بگیر:)💔)
17.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-خیمه الرقیه سلام الله علیها جوانان کربلاییهای مشهد:) 『 @madarsadat135🪴』
بسم الله-!
پرده خیمه را به آرامی کنار زدی و پدر را میان آن معرکه تنها یافتی
حلقه اشک دور چشمانت را پاک کردی
پرده را انداختی و سوی سجاده پدر دویدی
خود را روی سجاده انداختی و از آن عطر بهشتی، خود را معطر ساختی
عطر پدر سراسر وجود کوچکت را لبریز می‌کند
عمه داخل می‌شود و درآغوش می‌گیرد
اشک ها را از روی گونه هایت پاک میکند
آغوش عمه دلتنگی هایت را التیام میبخشد
انگار آغوش عمه بوی پدر میداد
انگار آغوش پدر بود که این چنین آرامت میکرد
بعد از پدر، هر بار دلتنگ پدر میشدی این آغوش عمه زینب بود که میشد آرامش‌بخش دل بیقرار تو...