۱۷ مهر
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
@HORRE_135
886
دنبالکننده
802
عکس
426
ویدیو
6
فایل
بســم ِالله ِالنّور نورٌعَلینور .✨ • چیمیشهمنوزیارتببری؟ منغلـامحســنمباخبـری؟ یهحـرمتومدینهمیسازیم، حرمیکهباشهمـادرپسری🤍. • از ششم ِخرداد ِ¹⁴⁰¹خادمیم! • کانال ِمون وقف ِمادر ِسادات!🌱 • حُـࢪِّھ: آزاده . • -دِگرهیچمَگرفرج🪴.
مشاهده در ایتا
پیوستن
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
886 دنبالکننده
دانلود
مطالب قبلی
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
پرده خیمه را به آرامی کنار زدی و پدر را میان آن معرکه تنها یافتی
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
حلقه اشک دور چشمانت را پاک کردی
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
پرده را انداختی و سوی سجاده پدر دویدی
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
خود را روی سجاده انداختی و از آن عطر بهشتی، خود را معطر ساختی
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
عطر پدر سراسر وجود کوچکت را لبریز میکند
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
عمه داخل میشود و درآغوش میگیرد
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
اشک ها را از روی گونه هایت پاک میکند
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
آغوش عمه دلتنگی هایت را التیام میبخشد
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
انگار آغوش عمه بوی پدر میداد
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
انگار آغوش پدر بود که این چنین آرامت میکرد
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
بعد از پدر، هر بار دلتنگ پدر میشدی این آغوش عمه زینب بود که میشد آرامشبخش دل بیقرار تو...
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
آن هنگام که در بیابان گم شدی... بعد از آن همه سیلی و دشنه این آغوش عمه بود که هق هق کودکانه ات را آرام میکرد
مطالب بعدی