فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-اباعبدالله :))))♥️
#حاج_ابوذر_روحی'
- یادم میاد خیلی وقت پیش که رفتیم کربلا، زمانی بود که آمریکایی ها هنوز تو عراق بودن؛
اضطراب شدید داشتیم؛
همش نگران بودیم نکنه اتفاقی بیوفته؛
نکنه بهمون گیر بدن؛
خیلی درگیر بودیم ...
یادمه حتی با سگاشون میومدن رو ساکامون ولی نمیتونستیم جیک بزنیم !'
خیلی شرایط سختی بود ...
خلاصه که
همیشه سختتر از اینها بوده'
مهم اربابه'
اون باید بطلبه :)))
#توکاریبهایناتفاقانداشتهباش؛
#بروالتماستوکن :)🖐🏿🌱
مُهَجَه.
- یادم میاد خیلی وقت پیش که رفتیم کربلا، زمانی بود که آمریکایی ها هنوز تو عراق بودن؛ اضطراب شدید داش
تو اون سفر من کوچیک بودم
ولی همهچیز یادمه؛
تو مرز که نشسته بودیم
یه سرباز آمریکایی اومد کنارم؛
ازم خوشش اومده بود🚶♀
میخواست باهام بازی کنه؛
+ هر سری مادرم این خاطره رو تعریف میکنه؛ ناراحت میشه ...
میگه من اون لحظه اصصلا نمیدونستم باید چیکار میکردم🚶♀
میترسیدم کاری کنم؛ اونا عصبانی بشن سرت بلایی بیارن🚶♀
#خیییلیسختگذشت🖐🏿
- یه بار یادمه عزم سفرِ کربلا کردیم،
میخواستیم بدونِ کاروان بریم که راحت باشیم؛ بودجهمونم کلا یهتومن بود /:
دلو زدیم به دریا و حرکت کردیم ...
به مرز که رسیدیم
گفتن مرز رو از تهران بستن'
معلومم نیس کی باز بشه؛
میگفتن باید تعدادتون پنجاه نفر باشه تا بتونید برید'
ماهم رفتیم پیش چندتا خانوادهی ایرانی که اونجا بودن'
صحبت کردیمو اینا ..
تا اینکه نزدیکای ظهر یههو یه آقایی اومد؛ گویا مدیر کاروانِ اون چندتا خانوادهی ایرانی بود که ظاهرا خواب مونده بود🚶♀
خلاصه این آقا اومد و به ما گفت شماهم بیایید باما بریم؛ اصا شما مهمونِ امام رضایید؛ من از طرفِ امام رضا اومدم🚶♀
نمیدونستیم چی بگیم و چیکار کنیم'
آخه نمیشد همینطوری اعتماد کرد'
بابام استخاره گرفت؛
خوب اومد؛ خلاصه باهاشون رفتیم ...
تمامِ خرجِ سفرمون رو اون آقا تقبل کرد :))
همش هم میگفت شما مهمونِ امام رضایید :')
هرجا هم میرفتیم؛ تا میدیدن ما سیدیم؛ همه چی رو واسمون رایگان فراهم میکردن🚶♀'
#بچههاناامیدیبدترینچیزه'
#اگهمنوتواسمِخودمونونوکرمیذاریم
#پسبایدایمانداشتهباشیمبهاربابمون')
هدایت شده از مُهَجَه.
23.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بالاخرهگُذرِنوڪربھخونهیاربابمیخورهدیگھ :)))💔