در وقت ِجدایی از نجف فهمیدم
آدم ز ِبهشت با چه حالی میرفت ؛
- حامیم -
- ³¹روزتاغدیر
این دنیا چه میشد اگر هَمهی توان خود را گرد
میآوردی و در ھر روزگار یک ' علے؏ ' با آن قلب
و زبان عنایت میکردی! [ جرججرداق ]
- حامیم -
تو جوشن کبیر یه عبارتی هست که میگه
[ یا کریم الصفح ] یعنی یه جوری تو رو میببخشه انگار نه انگار که تو خطایی مرتکب شدی ؛
- حامیم -
أحب صوتك ینسیني التّعب و النّاس ؛
صدایت را دوست دارم، خستگی را از یادم میبرد
و آدم ها را ؛
- حامیم
آغوش ِعلی منزل امنیست پس از مرگ
داخل بشوم کاش در آن حصن حصینش ؛
- حامیم -
- ³⁰روزتاغدیر
خدایا من با تمسُک به مقام بلند مُحمد و راه ِروشن ِعلی به تو تقرب میجویم و بهواسطهی آن دو به تو پناه میآورم ؛ صحیفهیدل{٤٩}
- حامیم -
روزی میاد که یاد میگیری به جای حرف زدن سُکوت کنی، به جای نزدیک شدن فاصله بگیری، به جای مُنتظر موندن فراموش کنی، که کمتر باعث ِ ناراحتیت بشه ؛
- حامیم -