استاد یزدانپناه در تحلیل عرفانی از ثارالله به سه بُعد «معنوی_معرفتی»، «حماسی_اجتماعی»، و «رثا و عزا» در «خون خدا» تاکید میکند.
در تجربۀ عرفانی اربعین نیز زائرین ثارالله همین عناصر سهگانه را همزمان تجربه میکنند؛ آنها عمیقا هم میآموزند، هم میگریند، و هم میشورند.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
https://virasty.com/Habibollah_Babai/1724064554589683202
BLOOD_OF_GOD_IN_SUFISM_THEORY_OF_YADOLLA-36724167.pdf
3.14M
مقاله «خون خدا در عرفان اسلامی» (نظریه یداله یزدانپناه)
در مجله Ecumenical Studies در دانشگاه تمپل آمریکا
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
JAP_Volume 29_Issue 172_Pages 53-64.pdf
350.5K
ترجمه فارسی مقاله «خون خدا در عرفان اسلامی» در محل آیینهٔ پژوهش
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💠 معرفی کتاب «درآمدی بر مسئله شناسی تمدنی جهان اسلام» و گزیدهای از انعکاس خبر انتشار این اثر در خبرگزاریها و پایگاههای خبری
✍️ مؤلف: حجتالاسلام والمسلین حبیباله بابائی
🏢 ناشر: نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
📕 ۳۹۱ صفحه
🔸 این کتاب تحلیلی است از محتوای گفتگو با پژوهشگران و اندیشمندان ایرانی در مسائل تمدنی جهان اسلام همچون مسئله ارتباطات و رسانه، مسئله سلامت و سلامت اجتماعی، مسئله آب و محیط زیست، مسئله ورزشهای مدرن در جهان اسلام، مسئله امنیت، مسئله مقاومت، مسئله مهاجرت و جمعیت و برخی دیگر از مسائلی که نظم تمدنی امت اسلام را به چالش میکشد.
🔹محتوای این گفتگوها بیانگر ضعفهای عمیق مطالعاتی و پژوهشی در درک کاستیها و البته نشان دهنده زمینهها و فرصتهای علمی و عملیاتی بسیار در خیزِ تمدنی مسلمانان در دنیای امروز است.
🔰 این اثر در ۵ فصل تألیف شده که عناوین آنها عبارتند از:
1️⃣ مسئلههای کلان جهان اسلام و پرسشهای تمدنی آن
2️⃣ تحلیلی در مورد پرسشهای عینی – تمدنی
3️⃣ ضعفهای تمدنی در جهان اسلام
4️⃣ راهکارهای تمدنی
5️⃣ خلأهای دانشی - پژوهشی در تحلیل مسئلههای تمدنی جهانِ اسلام
👈 گزیدهای از انعکاس در رسانههای خبری
✅ خبرگزاری مهر
🌐 mehrnews.com/x35CCL
✅ خبرگزاری ایبنا
🌐 ibna.ir/x6qvz
✅ خبرگزاری ایسنا
🌐 isna.ir/xdRCXb
✅ خبرگزاری ایلنا
🌐 www.ilna.ir/fa/tiny/news-1513885
✅ خبرگزاری رسا
🌐 rasanews.ir/003CVW
✅ خبرگزاری حوزه
🌐 hawzahnews.com/xcZnJ
✅ قدس آنلاین
🌐 qudsonline.ir/xby8y
✅ خبرگزاری هنر آنلاین
🌐 www.honaronline.ir/fa/tiny/news-1942
توتالیتاریسم «شبهعلم»
اخیرا وزیر محترم علوم در جلسه معارفه، ضمن تأکید بر شعار وفاق ملی و ضرورت گفتگو بین انظار مختلف، ناخواسته به طرح یک طبقهبندی دوگانۀ «علم» و «شبه علم» پرداخته و در یک رویکرد «تنبیهی» طیفی از دانشها و دانشمندان را اساسا از جرگۀ علم خارج نموده است. وقتی این جملات جناب وزیر را در بارۀ «شبه علم» خواندم به یاد جملۀ رمون گراسفوگل افتادم آنجا که شکلگیری «خشونت معرفتی» در نهادهای آموزشی مدرن را مطرح نموده و میگوید: «خشونت معرفتی در این محافل دائما دانشهای بومی را سرکوب میکند، و «جبر معرفتیِ اروپامحوری» دانش های غیراروپایی نظیر دانشهای سیاهان و نیز دانشهای بومی مناطق غیراوپایی را خرافه میپندارد و آن را از اساس انکار میکند.»
شاید وزیر محترم علوم مدتهاست فضای حوزههای علمیه را در قم و مشهد و اصفهان از نزدیک ندیده باشند. واقعیت این است که مدتهای مدیدی است که جریان روشنفکری حوزوی در فهم علم جدید و مدرنیتۀ غرب، اعتماد خود را به روشنفکران سکولار و مترجمان ایدئولوژیک از دست داده، و دیگر برای علمی بودناش معطل اجازۀ آنها نمیماند. امروزه سطح پژوهشهای آکادمیک در حوزه در عرصههای علوم انسانی بسیار جلوتر از دانشگاههای علوم انسانی در ایران و بلکه دانشگاههای متعدد در کشورهای اسلامی است. امروزه در مراکزی همچون دانشگاه ادیان مذاهب، دانشگاه مفید، موسسه امام خمینی ره، دانشگاه باقرالعلوم و نیز پژوهشگاههای مختلف حوزوی متون انگلیسی، آلمانی و گاه فرانسوی به خوبی خوانده میشود. مطمئن هستم که این مقدار از سطح آشنایی به زبان در برخی از دانشگاهها حتی دانشگاه تهران وجود ندارد. بخش منابع لاتین در کتابخانه موسسه امام خمینی و دانشگاه ادیان مذاهب از جمله کتابخانههای فاخر در ایران به حساب میآید. بسیاری از فضلای حوزه در مجلات معتبر دنیا به زبان اصلی مینویسند و درعین حال برای گوشهای شنوایی که بحمدالله در دنیای غرب فراوان وجود دارد، به آنچه که «علم واقعی» خوانده می شود، نقدهای روششناختی مهمی مطرح میکنند.
وزیر محترم علوم اگر میخواستند تعریضی به علما داشته باشند، شاید بهتر بود از کرونا شروع نمیکردند. مثال کرونا مثال خوبی برای اثباتِ واقعی بودن علوم جدید و شبهعلم بودن علوم سنتی نیست. در باره کرونا هنوز آنچه در پستوی وزارتخانهها و بیمارستانها مانده، هنوز برملا نشده است. همه میدانیم که دست کم در مورد کرونا، فناوریهای مدرن به تعبیر نوربرت الیاس، مرگ نزدیکان و عزیزان ما (که هنوز در سوگشان میسوزیم) را آسانتر و البته غیرانسانیتر ساخت (مرگی بهداشتی ولی غیراخلاقی). در همان ایامی که دوستداران علم اصیل در وزارت بهداشت ایران، آموزههای سنتی را توهم و خرافه قلمداد میکردند و حتی اجازه استفاده از عسل را در بیمارستانهای ما نمیدادند، چینیها به اذعان ناظران در یک «رقابت ستودنی و تمدنی با آمریکاییها» با استفاده از طب چینی و غذاهای مکمل سنتی، دورههای درمانی در بیمارستان ووهان را از 10 روز به 6 روز تقلیل میدادند و از بسیاری از مرگهای بیرویه جلوگیری میکردند.
البته میدانم که نباید در برابر مقدورات علم جدید، مقاومت کرد و از همان مقدار از پیشرفتهای غیرقابل انکار هم صرف نظر کرد، لیکن نباید کسی که قرار است مدیریت علم (البته نه مرجعیّت علمی) را در میانۀ انبوهی از دانشمندان و متفکران در حوزه و دانشگاه به دست بگیرد، از علم مدرن و نیز از فلسفۀ علم، چوب و چماقی برای حاشیه راندن دیگر علوم و دیگر عالمان درست کند، در حالی که در همان فلسفه علم در الگوهای تفسیری و همینطور پارادایم انتقادی مرزهای میان علم و فرهنگ و نیز مرزهای بین علم و ایدئولوژی درهم ریخته شده و پایههای طبقهبندیهای پوزیتویستی را بر هم زده است. ادامه 👇👇
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
ادامه «توتالیتاریسم «شبه علم» 👆👆
علاوه اینکه، آن علم واقعی و اصیلی که جناب آقای وزیر آن را آرزو میکنند از کجا میآید؟ منابع این علم چیست؟ داور نهایی این علم چه کسی و متعلق به کدامین دستگاه شناختی است؟ آقای وزیر حتما وضعیت آشفتۀ ترجمههای بی رویه در ایران در عرصههای علمی از جمله علوم انسانی را میداند و میدانند آنچه از ترجمهها به محافل علمی ما سرریز میشود برآمده از اولویتهای بازار، ناشران، و مترجمان است و نه متفکران. محافل علمی و دانشگاهی ما مرکزی برای«مطالعات ترجمه» ندارند، و نیز سیاستگذاریهای روشنی در باب ترجمههای شده و مهمتر ترجمههای نشده (lost translations) ندارند. آنگاه ترجمههایی که هیچ مرکز مطالعات ترجمه، اصول و فرایند آن را بررسی نمیکند (چیزی به نام «فلسفۀ ترجمه» و نیز «اخلاق ترجمه» نداریم)، پیامدهای فکری و فرهنگی آن را تحلیل نمیکند (چیزی به نام «جامعهشناسی ترجمه» نداریم)، و صرفا از برخی محفلهای علمی در اروپای غربی و آمریکای شمالی آنهم فقط از زبان هژمون انگلیسی به نظام مفهومی ما انتقال مییابد، نمیتواند معیار و ملاکی برای تشخیص علم واقعی از شبه علم باشد.
باید بدین نکته تأکید کرد آنچه که امروز وزیر محترم در ایران آن را شبه علم مینامد در دنیای غرب دستکم سابقهای بیش از 60 سال دارد. برخی از این شبهعلمها مانند «سلامت معنوی»، «مراقبت معنوی»، «مددکاری دینپایه»، و نیز «الهیات عملی» (که بر پایه آموزههای معنوی و دینی در حوزههای علمیه مسیحی است) از نظریه عبور کرده و امروزه در برخی کشورهای اروپایی تبدیل به کلینیک شده است. ما نباید واقعیت و ماهیت علم به ظاهر مدرن خودمان را پنهان کنیم. حقیقت آن است که ما شتابزده و سادهلوحانه تسلیم تکصدایی و تکگوییها در علوم جدید شدهایم و خود را در تاریخ قدیم مدرنیتۀ غربی محبوس کردهایم و از این رو همیشه حتی در تقلید از غرب نیز دچار عقبماندگیهای بسیاری شدهایم.
بدینسان به نظر میرسد رویکرد سختِ حقوقی در امر سیاستگزاری علوم میتواند دلالتهای خطرناکی داشته باشد و نوعی از انسداد علمی را در رقابت های علمی دانشگاهی بوجود آورد. جایی که رهبری امت اسلام در پی سیاستها و استراتژیهای تمدنی در عرصههای مختلف زندگی از جمله عرصههای مهم علمی میرود اولا باید به تنوع رویکردها و آزادی اندیشه و بیان در عرصه های علمی اعتنا کرد، و ثانیا باید به سامانههای جدید در خلق دانشهای بومی، پژوهشهای بومی، و علوم اسلامی بیش از پیش تأکید نمود. تقلیل تمام علم به دنیای حس و تجربه آنهم در نسخههای غربیِ قدیم، مسیر رشد علمی کشور را دشوارتر خواهد کرد.
برای عبور از این تناقض، باید بر همان فراز نخست از سخنان وزیر محترم مبنی بر گفتگو پافشاری کرد. باید به گفتگوهای واقعی و متواضعانه تن داد، از سخنرانیها و داوریهای یک طرفه در مهمترین مسئلههای علمی و معرفتی پرهیز نمود، تا بتوان توأمان از علم جدید و علم سنتی در بازسازی گفتمانهای جدید و پاسخهای نوآمد به نیازهای دنیای معاصر استفاده کرد.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
یادداشتی از دکتر محمدرضا بهمنی (معاونت فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات) در باره نوشته «توتالیتاریسم شبه علم»👇👇
جناب آقای دکتر بابایی عزیز
سلام علیکم
یادداشت جنابعالی در نقد طبقهبندی علم و شبه علم را خواندم. سخنان جناب آقای دکتر سیمایی از چند جهت، نیازمند بحث و بررسی است.
یکم) از منظر سیاستگذاری علم
دوم) از منظر مناسبات دانشگاه و جامعه
اما فراتر از این مناظر و به حسب تلمذ در فضای مطالعات تمدنی که جنابعالی از اساتید مسلم این عرصه هستید، مایلم از منظر تمدنی هم به عنوان منظر سوم نسبت به سخنرانی وزیر محترم و یادداشت جنابعالی اشاره کنم.
بنده نیز همچون جنابعالی معتقدم، تحلیل نظام علمی و پژوهشی از منظر سیاستگذاری علم، نیازمند وسعت نظر و میدانسپاری به همه جریانهای اندیشگی است. طبعا اگر آنچنان که ایشان هم اشاره کردهاند، احیاء و تقویت کرسیهای نقد و نظریهپردازی رخ بدهد، این، خودِ فضای مبادلات علمی است که مسیر درست را خواهد گشود.
اما به نظرم، جا دارد در بررسی و نقد رویکرد جدید در وزارت علوم که البته چند روزی از طرح آن نگذشته است، به مناظر و ابعاد دیگر هم پرداخته شود. (چه از موضع استقبال و چه از موضع انتقاد).
بنده بیشتر از جهت ضرورت پرداختن به این ابعاد، اشاره وار نکاتی را قابل ذکر میدانم:
۱. اختلال در مناسبات نظام علمی (دانشگاهی و حوزوی) کشور با جامعه.
واقعیت آن است که دانشگاهها و حوزههای علمیه، در مسئلهمندی و اهتمام به چالشها و نیازهای جامعه، نمره قابل قبولی ندارند. درونگرایی دانشگاهها و مراکز پژوهشی کشور، مقررات دست و پاگیر و تفکر برخورد اداری با اساتید و محققان و نیز شاخصهای ارتقا و ترفیع، در زمره مهمترین عوامل شکاف میان دانشگاه و جامعه است. در مجموع مسئلهمحوری نظام علمی و پژوهشی، خود مسئلهای نگران کننده است. مسئلهای که معیار قضاوت در مورد هویت نسلی دانشگاههای کشور محسوب میشود. البته جا دارد از رویکرد مسئلهمحوری در برخی مراکز حوزوی تقدیر شود. هرچند بدلایلی که فرصت ذکر آن مجال دیگری نیاز دارد، هنوز نمیتوان اجرای آن رویکرد را موفق ارزیابی کرد.
۲. انسداد گفتگو. همانطور که در سخنان آقای وزیر و نیز در یادداشت جنابعالی اشاره شده است، گفتگوی علمی و فرهنگی از ضروریات نشاط فضای علمی کشور است.
مراکز علمی و اساتید و محققان، در چند ساحت باید تقویت و فراگیر سازی گفتگوهای علمی و فرهنگی را مورد اهتمام جدی قرار دهند. از جمله؛ گفتگو میان عرصههای مختلف علمی با یکدیگر، گفتگو میان مراکز علمی و عالمان با کنشگران فرهنگی و اجتماعی، گفتگو میان مراکز علمی و مراکز حاکمیتی و نیز گفتگو میان مراکز علمی داخل کشور با متناظران خود در خارج از کشور. متاسفانه فضای رسانه و شبکههای اجتماعی، خود حجاب گفتوگوهای عالمانه در کشور شده است. اگر هم ناظر به مسئلهای ظرفیت و فرصت گفتگو حاصل میشود، آن گفتگو به عرصه افکار عمومی کشانده شده و با هیجان فضای رسانهای به ضد گفتگو تبدیل میشود. که جنابعالی در کتاب وزین مهارتهای گفتگو به تفصیل به آداب و اخلاق گفتگو پرداختهاید.
۳. عیار تمدنی نظام علمی کشور. به نظر میرسد فراتر از سطح تحلیل مدیریتی نظام علمی و دانشگاهی کشور که این روزها به واسطه سخنرانی آغازین وزیر محترم علوم شکل گرفته است، جا دارد نظام علمی کشور را در سطح تحلیل تمدنی بازخوانی کرد. همانطور که مستحضرید، این مهم به تفصیل در کتاب عیار تمدنی جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. اما به اجمال، دغدغههایی که در این سطح تحلیل قابل ذکر است را در قالب این سئوالات میتوان برشمرد:
یک) دانشگاهها و حوزههای علمیه، تحولات عصری و نسلی در ساحتهای مختلف حکمرانی را چگونه باید مورد توجه قرار دهند؟ چه سهمی از گروههای علمی دانشگاههای کشور، معطوف به آیندهپژوهی است؟
دو) شما به درستی به ترجمههای شده و ترجمههای نشده و اساساً به خلاء دروازهبانی ترجمه اشاره کردید. امّا به همین ضریب اهمیت میتوان پرسید که؛ دانشگاهها و حوزههای علمیه در فعالیتهای خود چه سهمی برای ترجمه و عرضهی آثار و تولیدات علمی خود به سایر زبانها، قائل هستند؟ کافی است سری به سایت دانشگاههای کشور و حتی دانشگاههای برتر کشور بزنید و ببینید که در سایت آنها به چه زبانهایی محتوا وجود دارد؟ جالب است اشاره شود که، تا همین چند ماه قبل، حتی یک محتوای چندرسانهای و چندزبانه برای معرفی ظرفیتهای دانشگاهی و حوزههای علمیه تولید نشده بود!
سه) دغدغههای جهان اسلامی در دانشگاههای کشور و حتی در حوزههای علمیه چه جایگاهی دارد؟
چهار) سهم دانشگاههای کشور در جذب دانشجویان بینالمللی حتی در مقایسه با دانشگاههای کشورهای منطقه مانند ترکیه و روسیه چیست؟
ادامه 👇👇
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
ادامه یادداشت دکتر بهمنی از بالا 👆👆
پنج) و شاید مهمتر از سئوالات فوق، دانشگاهها و حوزههای علمیه، تحولات منطقهای و جهانی و مسئلهای به نام شکلگیری نظم نوین جهانی را چقدر در رسالههای دکتری و طراحی رشتههای جدید و در پژوهشهای خود مورد توجه قرار میدهند؟
البته روشن است که این سئوالات و موارد مشابه آن، تنها متوجه خود مراکز دانشگاهی و حوزوی نیست، بلکه مجموعهای از دستگاهها به ویژه وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی و دستگاه دیپلماسی کشور باید به آن بپردازند.
در هر حال امید میرود، تضارب آراء یی که در این خصوص شکل گرفته است، با سعه صدر، جامالاطراف و به صورت نظامواره فراگیر شده و آثار و برکات آن در تحول نظام علمی و اندیشهای کشور موثر واقع شود.
با احترام
محمدرضا بهمنی
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
🔷 جلسه هیئت اعزامی و نمایندگان فرهنگی ایران از طرف دانشگاه باقرالعلوم(ع) به ازبکستان با ریاست و معاونین دانشگاه
🔹در این جلسه راهکارهای تعامل با دانشگاه های ازبکستان در حوزه های آموزشی، پژوهشی و ارتباطات فرهنگی بررسی شد.
مدیر بین الملل دانشگاه با اعلام اینکه در این سفر هیئت اعزامی به صورت رسمی نماینده و سفیر فرهنگی جمهوری اسلامی خواهند بود؛ ظرفیت های سفر در تعامل با ۱۰ نشست دیپلماسی علمی و فرهنگی در کشور ازبکستان را بررسی نمود.
🔹مشورت های علمی با تمرکز بر رواداری فرهنگی و تاکید بر مشترکات تاریخی و ظرفیت های دانشگاه باقرالعلوم(ع) در حوزه دیپلماسی علمی از موضوعات مهم مطرح شده بود.
🔹ریاست دانشگاه نیز با توجه به حضور زنان فرهیخته در سفر خواستار توجه ویژه به این ظرفیت مهم به عنوان شاخص اصلی فرهنگی در این سفر شد.
🌱 #حکمت_برای_زندگی
@BouNews
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
یادداشتهای آمریکا، قسمت ۲۹، (خود و ناخود)
👈بازنشر (برای این روزهای علم)
دانشجویان مسیحی و اساتید آمریکایی در دانشگاه ویرجینیا بیش از آنکه راغب باشند نکته و مطلبی از مدرنیته از ما غیرمسیحیها و غیرغربیها بشنوند، راغب بودند سخنی از سنت و میراث خودمان بشنوند. یک بار پیتر اوکس همین را صریحا به من گفت که ما به اندازه کافی از خودمان و درباره خودمان شنیدهایم، اکنون ما نیاز داریم صدایی و اندیشهای از بیرون مدرنیته بشنویم. او همین مضمون را در جای دیگر و به گونهای دیگر در باره روش تطبیقی گفت و گفت که شما چقدر میتوانید به اندازه من یهودی از یهودیت بدانید، و من یهودی چه مقدار میتوانم به اندازه شمای مسلمان از اسلام بدانم. بنابراین برای کار تطبیقی بهتر است ما مسئلۀ مشترک بین خود را معلوم کنیم و آنگاه هر کسی پاسخهای برآمده از سنت خود را ارائه کند و آن را به اشتراک بگذارد. بدین صورت به خودی خود کار تطبیقی شکل خواهد گرفت. اوکس خودش این کار را هر ساله در گفتگوهای SR (Scripture Reasoning) با تعیین موضوعات مشترک در تورات، انجیل، و قرآن (مثلا «نور» در متون مقدس) با حضور مسلمانان و یهودیان و مسیحیان انجام میداد.
یکی از دانشجویان دکتری دانشگاه ویرجینیا (اسمش را الان فراموش کردهام) نیز همین نکته را متذکر شد. با ایشان در مورد پروژهام، مقایسه بین «تأویل» علامه طباطبایی و «اسطورهزدایی» بولتمان، صحبت میکردم. او به من گفت که از بولتمان به ما نگویید. ما بولتمان را با نقدهای فراواناش مکرر خواندهایم. شما از علامه طباطبایی بگوئید که ما از ایشان چیزی نمیدانیم. وقتی من کتاب «قرآن در اسلام» علامه را که به انگلیسی ترجمه شده بود به ایشان معرفی کردم، در گفتگوی بعدی دیدم که کتاب «قرآن در اسلام» را از کتابخانه گرفته و محورها و عناوین هرمنوتیکی از کتاب علامه را به من نشان میدهد و میگوید امروزه این عناوین بحثی علامه طباطبایی در جامعۀ آکادمیک ما راهگشاست.
همین نگاه را من در کنفرانس «اسلام و ژیرارد» در اینسبورگ اتریش دیدم. در ارائه مقالهام در پی آن بودم که با استفاده از بیان استاد مطهری در بارۀ «خود مجازی و خود حقیقی»، «نظریه محبت» و دوست مشترک را در برابر «نظریه نفرت» و دشمن مشترک برجسته کنم و آن را در مواجهه با وضعیت هابزی جامعه کنونی مهم معرفی کنم. در این کنفرانس آنچه از من مورد استقبال قرار گرفت و برخی از اساتید آن را بسیار مهم ارزیابی میکردند، نه خوانش من از ژیرارد و یا حتی نقد من از او، بلکه ارائه نکتههای ایجابی از اندیشمندان اسلامی (شهید مطهری) در تفکیک «من عِلوی» از «من سِفلی» بود.
@Habibollah_Babai
دوفصلنامهٔ
The Extended Abstracts for the Contemporary Islamic World (Civilizational Perspective)
(چکیدهگستردهها در بابِ جهان معاصر اسلام «چشمانداز تمدنی») مجوز انتشار گرفت.
این مجله که به سه زبان انگلیسی (۲۰۰۰ کلمه) و عربی (۳۰۰ کلمه) و فارسی (۳۰۰ کلمه) منتشر خواهد شد، به نشر ایدههای تمدنی در باب مسئلههای کلان جهان اسلام (مسئلههای راهبردی تمدنی) میپردازد.
ویژگی نو و انحصار بفرد این مجله، تمرکز بر نظریههای معطوف به حل مسئلههای تمدنی در دنیای اسلام است که باید در خلاصهترین شکل خود (در قالب چکیدهگسترده) در محافل علمیِ کشورهای اسلامی به بحث و گفتگو گذاشته شود.
این سبک از نوشتن مسیری خواهد بود برای تفکر سریع و صریح در اساسیترین مسئلههای تمدنی مسلمانان.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
📌 علم در حوزه علمیه، شبه علم نیست!
✍🏻 آیت الله اعرافی،
در مراسم آغاز سال تحصیلی جدید حوزههای علمیه
🔸علم در حوزه علمیه، #شبه_علم نیست، گاهی افرادی که عمق لازم ندارند، #علم را با نگاه پوزیتویستی، حسگرایی و تجربهگرایی تفسیر میکنند و اخیراً بعضی هم به این مسئله اشاره کردهاند که امیدواریم نگاهشان به همان خرافات باشد، البته حوزه و نهاد دین از خرافات دور و مصون است؛ اما ما علم را منحصر در علم تجربی و حسی نمیدانیم، بلکه علم حسی و تجربی مبتنی بر علوم الهی، فلسفی و حکمی هستند.
🔹 علوم فقاهت و معارف کلامی، حدیثی و تفسیری نیز علم هستند. همه بشریت به این علم و دانش نیاز دارد، هویت حوزه علمی جامع و بنیان علوم دیگر است، فقه امروز حاوی مهمترین مکاتب حقوقی است که میتواند با مکاتب حقوقی معاصر هماوردی کند، آن همه تحقیقات و پیشرفتهای علمی و نظریات برگرفته از کتاب و سنت و منابع اجتهادی که در فقه عظیم تجلی کرده همگی علم و دانش است.
💢 تمام آن نازک اندیشیها و نظریهپردازیهایی که در فلسفههای الهی تجلی پیدا کرده، علم است و پشتوانه همه علوم دیگر قرار دارد، هویت حوزه هویت علم، دانش و #معرفت است، طلاب جوان ما بدانند با آمدن به حوزههای علمیه وارد یک جهانی بزرگ از علم و دانش و مبانی علم و دانش بشری شدهاند و وارد دنیایی میشوند که از مشعل کتاب و #سنت و معارف الهی فروزان میشوند و بهره میبرند.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
🌐 چهارمین پیشنشست همایش ملی «انقلاب اسلامی و الهیات کاربردی» توسط مؤسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای مدظلهالعالی) با همکاری دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران برگزار میشود.
⭕️ عنوان:
علمای جهان اسلام و کاربردیسازی الهیات
⭕️ تاریخ برگزاری:
یکشنبه، ۱ مهر ۱۴۰۳ از ساعت ۱۴ تا ۱۶
⭕️ محل برگزاری:
مؤسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی
💻 لینک شرکت در نشست:
http://b2n.ir/meslami
https://eitaa.com/Habibollah_Babai