eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.4هزار دنبال‌کننده
506 عکس
78 ویدیو
68 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 سکولاریسم، کانون درگیری تمدن اسلامی و تمدن غرب ▫️ در نگاه های تمدنی، همه‌‌ی تمدن ها دارای عناصری مشترک دانسته می‌شوند. مثلا تمام تمدن ها برخوردار از هنر، دین، فرهنگ، نظام اخلاقی، قدرت ... هستند. اما اگر همه تمدن ها برخوردار از همه عناصر تمدنی هستند پس تفاوت آنها در چیست؟ خوب است در پاسخ این سوال اشاره ای کنیم به آنچه کالینگوود در کتاب New Leviathan مطرح میکند که شما در هر وضعیت تکثری باید به یک نقطه مرکزی برسید و تا زمانی که آن نقطه مرکزی را پیدا نکنید نمی‌توانید روح آن تمدن را کشف کرده و به تمایزاتش با دیگر تمدن ها پی ببرید. ▫️حال سوال این است که مرکز تمدن غرب چیست؟ مثلا گئورگ زیمل آنچه که مرکزیت تمدن غرب را میسازد دلار دانسته است و آقای امیرخوانی هم در رمان بی وطن، ظریفانه هرکجا نام دلار را میبرد از علامت سجده واجب استفاده می‌کند! تا به نوعی نشان داده شود که این فرهنگ، فرهنگی است که کسی با دلار شوخی نمی‌کند و به تعبیری دلار خدای حاکم بر تمدن غرب است. ▫️ما معتقدیم این نقطه مرکزی در تمدن غرب سکولاریسم است چراکه دنیای غرب را براساس یک دین بشری استوار می‌دانیم و آیین و دکترین او را در طول تاریخش، خودساخته، سکولار و بشری قلمداد می کنیم و در کتاب آیین عرفی نیز توضیح داده ایم که سکولاریسم تمامی ویژگی های یک دین را دارد و از همین جهت به آن آیین یا دین می‌گوییم، اما آیین و دینی اینجایی و پیوند خورده با دنیا. 🔻برشی از جلسه اول درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ https://eitaa.com/Habibollah_Babai ‌ 🆔 @sch_negah
♦️ تیلور و مسئله جامعۀ ایران پس از انقلاب اسلامی ▫️تیلور به عنوان یک فرد کاتولیک، به دنبال یک راه جمع میان دین داری و سکولاریسم است. او مشکل پیچیدگی را اینجا مطرح می سازد و از این سخن می گوید که چگونه انسان امروز در میان فشار دولبه قیچی قرار دارد و از یک طرف دین، ایمان و مذهب و از طرف دیگر سکولاریسم او را در مضیقه قرار داده و هر کدام او را به سمت خود می کشند و مشکلاتی برای او رقم می‌زنند. توصیف تیلور از این «وضعیت دوگانه» به توصیف لوفان بومر از زمانه‌ی خود با تعبیر «عصر اضطراب» و زیمل و تعبیر «عصر بی شکلی» بسیار نزدیک است. ▫️اما شاید نقد نهایی من به تیلور آن باشد که او در جمع کردن میان دین و سکولاریسم، کفه سکولاریسم را سنگین تر میکند و احیانا دین را با ابزاری سکولار نگه می‌دارد و به زعم خودش جمع می‌کند. باوجود اینکه کفه سکولارشدگی در جمع آقای تیلور سنگین است اما وقتی این اثر به فارسی در ایران ترجمه می‌شود برخی طبق علاقه خودشان که سعی دارند هرآنچه از دنیای غرب ترجمه می‌شود را سکولارشدگی بیشتری ببخشند، سکولاریسم تیلوری را سکولارتر از آنچه در امریکای شمالی میتوانیم از آن سراغ بگیریم به ما معرفی می‌کنند. ما گاهی برای اینکه نسبت به جبهه سیاسی یا گفتمانی خودمان تعلق خاطر داریم، به هنگامی که فردی را ترجمه می‌کنیم، شتابناک و عجولانه سعی در پیدا کردن شواهدی داریم تا آن‌را موید خودمان بدانیم. ▫️به هر حال تیلور درباره ایران صحبت نمی‌کند اما این حرف درست است که آقای فرهنگ رجایی و برخی دیگر گفته اند که تعبیر تیلور آنجایی که درباره دینی صحبت می‌کند که برای دنیای ما آسیبی ایجاد نکند، یعنی زندگی رضایت بخشی داشته باشیم و در عین حال دین دار بمانیم، به جامعه ایرانیِ ما پس از انقلاب اسلامی نزدیک تر است، به آن ادعاهایی که ما داشته ایم؛ هم دین را میخواهیم هم دنیا را، هم علم را میخواهیم هم امور وحیانی را. بنابراین قابل تأمل است که بررسی کنیم در چه مواردی سخنان تیلور میتواند مابازاء ایرانی داشته باشد. 🔻برشی از جلسه اول درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ https://eitaa.com/Habibollah_Babai 🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir
💢 مراحل سکولاریسم و معانی آن از منظر چارلز تیلور ۱. تهی‌شدگی فضاهای عمومی از دین و مفهوم خداوند؛ یعنی در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی هیچ ارجاعی به باور مذهبی و خداوند صورت نمی‌گیرد. مبنای عمل در هر عرصه، عقلانیتِ موجود در همان عرصه است. در این مرحله، سکولاریسم لزوما منجر به حذف دین نمی‌شود. ۲. کاهش هر نوعی از سلوک مذهبی و باور مذهبی؛ در این معنا مردم با دین و سلوک مذهبی قهر می‌کنند و شاهد سکولاریسمی از نوع الحاد هستیم. ۳. تبدیل شدن باور به خداوند به گزینه‌ای در میان هزاران گزینه دیگر؛ گاهی در شرایطی، گزینه‌های در دسترس برای دین داری یا بی‌دینی محدود است و رقبای زیادی وجود ندارد اما طبق این معنا شاهد شرایطی هستیم که رقبای بسیار زیادی برای دین پدید آمده‌اند. نفسِ شلوغی و ازدحام برآمده از تکثرِ گزینه‌ها، شما را به لحاظ روانی در وضعیت عدم استقرار قرار می‌دهد. یعنی شما به لحاظ ایمانی نمی‌توانید استقرار پیدا کنید زیرا پیرامون شما شلوغ شده است و دائما استدلال هایی لَه و علیهِ باورهای دینی مطرح می‌شود که شما اولا فرصت و توان پردازش تمام آنها را ندارید و ثانیا به لحاظ روانی هر گزینه جدیدی برای شما، مقداری در ایمانتان سوال ایجاد می‌کند، آشکار باشد یا ذهنی. حال هرچه این گزینه‌ها متنوع شود، به حاشیه رانده شدن دین بیشتر می‌شود. ▫️تیلور معنای سوم از سکولاریسم را درباره جامعۀ امریکا تحقق یافته می‌داند اما درباره جوامع اسلامی عقیده دارد که چنین وضعیتی وجود ندارد یا هنوز به وجود نیامده است. یعنی در جوامع اسلامی هنوز رقبای معنوی و فکری و فلسفی‌ای به وجود نیامده است که بتوانند شرایطی متنوع و متکثر ایجاد کنند تا سبب تاخت و تاز علیه دین شده و آنرا به حاشیه برانند. 🔻برشی از جلسه دوم درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ 🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢 پیچیدگی ایمانی در ایران فرهنگی، سپری تاریخی در برابر سکولاریسم ▫️انباشت تاریخی سکولاریسم در غرب: جامعهٔ مدرنی مثل اروپا و امریکا به لحاظ تاریخی و نظری، در فضای انباشته شده‌ای از سکولاریسم قرار دارند. یعنی نوعی از تراکم فرهنگ سکولار آنجا دیده می‌شود که حالا حالاها امکان بازگشت دین به زندگی برایشان فراهم نمی‌شود. وضعیت سکولار در غرب از دوران یونان باستان آغاز شد، در آتنِ عصر پریکلس خودش را بیشتر آشکار ساخت، در دوره امپراتوری روم باستان ادامه یافت و حتی در قرون وسطی، فضای فرهنگیِ سکولارِ امپراتوری روم بر اروپا حاکم بود و در دوران مدرن و اصلاحات دینی و انقلاب‌های بعدی همچنان امر سکولار غلبه داشت. به همین جهت است که برخی سکولارشدگی را ذاتیِ غرب می.دانند چراکه آنرا در تاریخ بلندمدتی از مغرب زمین مشاهده می‌کنند. ▫️انباشت تاریخی دین و باور مذهبی در ایران و جوامع مسلمان: در مقابل اما اگر جوامع اسلامی و حتی جوامع دیگر را کم و بیش بررسی کنید و به پسِ تاریخِ آنها بروید، خواهید دید که نوعی از انباشت دین‌داری و باورهای مذهبی وجود دارد که امکان سکولارشدگی را دست کم به معنای سومش برای ما ایرانیان و مسلمانان ناممکن می‌سازد. بنابراین ما در سرزمین، تاریخ و موقعیتی قرار داریم که به لحاظ فرهنگی، نظری و تاریخی، در یک پیچیدگی ایمانی قرار گرفته ایم. این پیچیدگی ایمانی، مسیر سکولارشدگی را برای ما دشوار می سازد و به آسانی نمی.توانیم به سمت سکولارشدگی سر بخوریم. به همین جهت است که نباید مراتب ایمانی‌ای که علامه طباطبایی در المیزان یا خواجه نصیر در اوصاف الاشراف مطرح می‌کنند را مراتبی صرفا آموزه‌ای دانست و دقت در آن است که علاوه بر آن، مراتب مذکور را مرتبه‌های فرهنگیِ ایمان نیز بدانیم؛ یعنی اگر بخواهید جامعه شناسی ایمان را در گذشته تاریخی ایران بررسی کنید، به گونه‌هایی از ایمان و با درهم تنیدگی‌های ایمانی‌ای مواجه می‌شوید که خواهید دید این شبکهٔ ایمانیِ شکل گرفته در گذشتۀ ما، امکان به محاق و حاشیه رفتن دین را سخت کرده و در حال مقاومت در برابر سکولاریزاسیون است. 🔻برشی از جلسه دوم درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ 🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢 راه حل تیلور برای بحران «اضطرابِ وجودیِ انسان پست مدرن» چیست؟ 🔻بخش اول ▫️چارلز تیلور برای اینکه انسان معاصرِ غربی را از بی‌پناهی، تنشِ وجودی و درماندگیِ هستی شناختی‌اش خارج سازد به سراغ مقوله نظم اخلاقی در مقابل نظم مسیحی و نظم مادی_ماتریالیستی رفته است. ▫️او باور دارد نظم مسیحی در دوران مدرن به دو دلیل، آن نظمی نخواهد بود که امکان فراگیری داشته باشد: ۱. ساحت هایی که مسیحیت به آنها ورود کرده برای بسیاری مورد قبول نیست. ۲. اساسا در جهان امروز مسیحیت به یک گزینه میان سایر گزینه‌ها تبدیل شده و امکان فراگیری ندارد. ▫️تیلور اما نظم مادی و ماتریالیستی را هم ناتوان از ایجاد نظمی فراگیر معرفی کرده چراکه باور دارد اوج لذت و اوج لیبرالیسم ما را به نوعی از ماتریالیسم و اختلاف می‌کشاند و چنانچه شما لذت گراییِ مادی و ماتریالیستی را آزاد بگذارید، اقتصاد در خشونت زایی اش به اوج می‌رسد و روابط انسانی به خشونت می‌گراید. بنابراین تیلور راه نجات را در نظم سومی به نامِ نظم اخلاقی (عرفی، این جهانی و سکولار) جستجو می‌کند. 🔻برشی از جلسه چهارم درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ 🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢 راه حل تیلور برای بحران «اضطرابِ وجودیِ انسان پست مدرن» چیست؟ 🔻بخش دوم ✍️ گذشت که تیلور نظم اخلاقی (عرفی، این جهانی و سکولار) را جایگزین نظم مسیحی و نظم مادی_ماتریالیستی دانسته است و همان را راه حل بحرانِ «اضطرابِ وجودیِ انسان پست مدرن» معرفی می‌کند. ▫️اما نظم اخلاقی چیست؟ نظمی است که مبتنی بر احترام متقابل به یکدیگر در زندگی دنیوی و در نظام مناسبات اقتصادی در جامعه شکل می‌گیرد. چارلز تیلور محصولِ این نظم را تمدن مؤدبی می‌داند که ادبِ آن در اقتصاد جلوه می‌کند. ▫️اساسا همانطور که در کار تیلور نیز مشخص است، در نظم اخلاقیِ مدرن سعی بر آن است تا جایگزین جنگ را تجارت قرار دهند و امنیت به منظور تأمین شرایط مورد نیاز بازار فراهم شود. بنابراین امنیتِ یک جامعه به سود متقابلی بستگی دارد که من و شما از بازار می‌بریم و بازار خود می‌تواند یک صلح اخلاقی ایجاد کند اما نه اخلاقی که فضیلت است بلکه این بار اخلاقی که یک معامله خواهد بود. ▫️در نتیجه اخلاق در غرب به «قانون» تبدیل شده است زیرا امنیتِ جامعه به این اخلاقِ قانونی وابستگی پیدا کرده است. به همین جهت تحسین‌هایی که ما شرقی‌ها و ایرانیان از رفتارهای اخلاقی در غرب داریم غافل از این پشتوانه‌ها بوده و با ذهنیت‌های شرقی و اسلامی خودمان است که چنین برداشت‌هایی می‌کنیم. 🔻برشی از جلسه چهارم درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ 🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢 «گفتگو» راهکار تیلور برای تدبیر عصر سکولار 🔰 تنها راه تدبیرِ درهم آمیختگیِ دین و سکولاریته در عصر سکولار آن است که آنها با یکدیگر گفتگو کنند. ✍بخش اول ▫️تیلور نه می‌گوید به مسیحیت بازگردیم و نه از بازگشت به آن نهی می‌کند، او معتقد است که ما نیازمند گفتگویی سازنده میان امر سکولار و امر دینی هستیم. او در کتاب تنوعات سکولاریسم در عصر سکولار می گوید: «من فکر می‌کنم نیاز مبرمی به گفتگو میان اصحاب مختلف داریم، اعم از مواضع دینی و ضد دینی، اومانیستی و ضد اومانستی و غیره. گفتگویی که به برکت آن، از تصویر کاریکاتوریِ یکدیگر فاصله گرفته و تلاش کنیم بفهمیم که از نظر بقیه کمال چه معنایی دارد. ما می توانیم نوعی توافق اجتماعی بر سر ارزش چنین گفتگویی داشته باشیم.» ▫️چارلز تیلور قصد دارد تا با برقراری دیالوگ میان امر دینی و سکولار، امر دینی را بر معایب خودش واقف کرده و امر سکولار را نیز به حفره های خودش آگاه سازد تا در نهایت هر دو به اصلاح خویش برخیزند. ▫️من حرف آقای تیلور را معقول ارزیابی می‌کنم اما آنچه مهم است زبان گفتگو است؛ منِ دین دار در مواجهه با فرد سکولار باید به چه زبانی گفتگو کنم؟ به زبان سکولار یا دینی؟ ▫️دین می تواند به زبان سکولار گفتگو کند اما سکولاریسم نمی‌تواند به زبان دینی گفتگو کند. درست است که دین و دین‌دار می تواند با زبان و عقل سکولار از دین دفاع کند اما نکته پس از گفتگو است. یعنی حالا که من با انسان سکولار توانستم گفتگو کنم، در مقام نتیجه‌گیری و آنجایی که می‌خواهیم توافق کرده و اصل مشترک پیدا کنیم، آن اصل مشترک جنس ایمانی خواهد داشت یا جنس سکولار؟ ▫️شاید اینجا از نقاط دشوار گفتگو است که اساسا معلوم نیست ما در چنین فرآیند گفتگویی، با قناعت بر حداقل‌های مفهومیِ سکولار، بتوانیم در ایستگاه دینی خودمان باقی بمانیم. شاید اینجا کسی مثل تیلور زبان فطرت را اضافه کند و بگوید شما با آن زبان می‌توانید فرد را از وضعیت سکولارش جدا کرده و در سطح دینی قرار دهید و سپس با او گفتگو کنید. 🔻برشی از جلسه ششم درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ 🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢 «گفتگو» راهکار تیلور برای تدبیر عصر سکولار 🔰 تنها راه تدبیرِ درهم آمیختگیِ دین و سکولاریته در عصر سکولار آن است که آنها با یکدیگر گفتگو کنند. ✍بخش دوم ▫️ اساسا هر گفتگویی لازم است متوازن و عادلانه باشد و اکنون جای این پرسش همچنان باقی است که ملاک صحت در گفتگو میان امر سکولار و دینی را چه چیزی مشخص می‌کند؟ عقل سکولار یا عقل دینی؟ ❓ آیا شما همانطور که از دین انتظار دارید گوش شنوا داشته باشد، از سکولاریسم هم چنین انتظاری دارید؟ ❓در این گفتگو آیا نظام یا اندیشه سکولار در پی ارتباط با دین، آن هم با زبان دین هست یا خیر؟ اگر نیست، گفتگوی یک طرفه چه فایده و سودی در طرح تیلور دارد؟ ▫️به‌هرحال در یک گفتگوی عادلانه باید طرف سکولار نه فقط با گفتن بلکه با شنیدن هم شکاف هایش را رفو کند همانطور که مسیحیت نیز لازم است چنین باشد. در گفتگوی یک طرفه احتمالا راهی جز تقلیل دین به ساحت سکولار نخواهیم داشت و شما از دین انتظار دارید که خودش را در یک وضعیت سکولار تعریف کند تا به ذائقه انسان سکولار خوش بیاید و از آن طرف از انسان سکولار انتظار دارید که به دین مراجعه کرده و هرآنجایی که احتمالا سویه‌های عرفی و سکولار دارد را از آن اقتباس کند و در زندگی خودش به کار بندد. ▫️در پایان همچنین لازم است ما در فضای بومی و ایمانیِ خودمان بتوانیم زبان و روش تحدی را فعال سازیم. یعنی هر آنکه رقیب یا منتقد ما است را در فرآیندی تحدی وار مورد گفتگو قرار دهیم به نحوی که بتوانیم حرف خودمان را برای مخاطبمان مفهوم کرده، معقول ساخته و احیانا مقبول گردانیم. 🔻برشی از جلسه ششم درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ 🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢 غـرب فاصله بسیاری تا «بی‌ایــمانی» دارد ▫️چارلز تیلور به عنوان کسی که به‌جای نظریه پردازی درباره سکولاریسم، سعی دارد روایتی پدیدارشناختی از امر سکولار و دنیای غرب ارائه دهد می‌گوید: هنگامی که سکولارشدگی را در دنیای غرب دنبال می‌کنم، می‌بینم که ما فاصله بسیاری داریم تا به وضعیت «بی‌ایمانی» برسیم. او حتی می‌گوید: انسان سکولار فقط در دین نیست که شک می کند بلکه در اصلِ سکولاربودگی‌اش هم شک می کند. او مدام از خود می پرسد که آیا واقعا چیزی ورای این دنیا وجود ندارد؟ آیا آنچه نفی کردم واقعا نیست؟ ▫️این قبیل تردیدها دیگر تردیدهای علمی نیستند بلکه تردید های فطری هستند. یعنی غرب با گذشت ۵۰۰ سال از نظریات فلسفی و علمی و انقلاب‌های فرهنگی و سیاسی و اساسا خلق دنیای جدیدی که داشته است، هنوز نتوانسته است فطرت جمعیِ انسان‌ها را مدفون سازد و همچنان آدم‌ها، انجمن‌ها، کلیساها و غیر کلیساها و غیر ادیان ابراهیمی، هر کسی در جایی به دنبال یافتن معنا و معنویت است. ▫️بنابراین تیلور می‌گوید وضع ما غربی‌ها در اعتقاد داشتن و در بی‌اعتقادی شبیه هم است. یعنی همانطوری که دین‌داری ما را راضی و قانع نکرده، سکولاریسم هم ما را قانع نساخته است. ما از جهتی کاملا سکولار هستم چون مزایایی دارد و از جهتی در جاذبه‌های ایمانی قرار گرفته‌ایم و نتوانسته‌ایم تمامی رشته‌های ایمانی را قطع کنیم. اینگونه است که بحران انسان سکولار در گرفتار آمدگی‌ای است که میان کشاکش امر دینی و امر سکولار رخ می‌دهد. 🔻برشی از جلسه پنجم درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ 🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢راهکارهایی برای مواجهه با تکثرات سکولاریستی در جامعه ایران ✍ بخش اول ▫️امروز گزینه‌های ما در زندگی متنوع شده است و نوعی از سکولارشدگیِ روان‌شناختی ایجاد کرده است. یعنی من به لحاظ ذهنی کاملا قانع شده‌ام برای انجام مناسک دینی مثل روزه‌داری و نمازخواندن، اما به مرحله عمل که می‌رسم، به قدری پیرامون من گزینه‌های متنوع دینی و معنوی وجود دارد که این گزینه‌ها اجازه نمی‌دهد که من ایمان مستقر داشته باشم و یا به آسانی و با فراغت بال، مناسک دینی خویش را به جای آورم. فلذا من به صورتی ناخواسته دین را در حاشیه و یا در وضعیت تردید و دودلی قرار می‌دهم. ❓حال ما چه تدبیری می توانیم برای این وضعیت داشته باشیم؟ ▫️این بحث را به طور تفصیلی در کتاب تنوع و تمدن مطرح کرده‌ام اما اینجا به سه نکته مختصر اشاره می کنم: 1⃣ فعال سازی نوعی از تنوع دینی، توحیدی و مشروع ▫️ما باید بتوانیم راه‌های متعدد، زبان‌های متنوع، و اشکال گوناگون و یا «گزینه‌های متکثر توحیدی» (سبل الی الله) را به صورت روش‌مند و البته متعبدانه نسبت به فقه و شریعت فعال سازیم. مثلا می‌توانیم برای اثبات خداوند از انواع زبان‌های فلسفی، کلامی، عرفانی، هنری، علمی و غیره استفاده کنیم تا از طریق هرکدام، طیفی از مخاطبان را قانع سازیم و نوعی از تراکم و انباشت توحیدی را در جامعه ایجاد کنیم. در این نگاه، برآیندِ تراکم و تنوع زبان‌های مختلف سبب افزایش باور به خداوند در جامعه می‌شود. اساسا برای اثبات حق، راه‌های متعددی وجود دارد چراکه حقیقت لایه‌مند و ذوابعاد است فلذا اینها را باید به عنوان سبل الهی که همگی در صراط الهی قرار گرفته‌اند و یا به صراط مستقیم ختم می‌شوند، نگاه کرد. این رویکرد صدالبته با رویکرد پلورالیستیک به دین فرق می‌کند. 🔻برشی از جلسه هفتم و پایانی درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ 🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir https://eitaa.com/Habibollah_Babai
💢راهکارهایی برای مواجهه با تکثرات سکولاریستی در جامعه ایران ✍ بخش دوم 2⃣ محبت؛ عامل مکنده ای برای کنارهم قرار دادن پراکندگی ها علاوه بر فعال‌سازی نوعی از تکثر و تنوع توحیدی، باید به عوامل و دالان‌های خاص توحیدی نیز فکر کرد. در این باره باید به عامل‌هایی با مکندگی و قوهٔ جاذبهٔ فوق‌العاده که بتواند در برابر پراکندگی دنیای مدرن تاب آورده و بلکه پارگی‌ها و پراکندگی‌ها را نیز کنار هم قرار داده و بین آنها اتحاد برقرار کند. یکی از این عوامل بسیار قوی در مکندگی عنصر «محبت شرقی»، «محبت اشراقی» و «محبت الهی» در مناسبات بین «انسان و انسان» و «انسان و خدا» است. ▫️مقصود از محبت، محبت عمیق و بنیادین میان انسان و خدا ، انسان و امام، انسان و انسان است؛ یعنی فرهنگ محبتی که از ابعاد الهیاتی گرفته تا ابعاد اجتماعی و فرهنگی را پوشش می‌دهد. ما همیشه با یک عقل مکانیکی نمی‌توانیم بر گسست‌های ایجاد شده در جامعه مدرن غلبه کنیم؛ زیرا اساس این گسست‌ها استدلالی نیست، بلکه گسستی احساسی، روان‌شناختی و گاه مملو از سفسطه است. در این بین ما نیازمند محبت‌های تمیز هستیم. محبت‌هایی که شکی در معنوی بودن آن در چارچوب فقه و شریعت نداشته باشیم. فعال‌سازیِ این عنصر محبت در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی می‌تواند عامل مکنده‌ای باشد که جامعه را از این گسستگی جدا می‌سازد. 3⃣ عرفان اسلامی پرظرفیت ترین دانش اسلامی برای مواجهه با سکولاریسم ▫️عرفان صرفا جنبه‌های نظری و انتزاعی نیست، عرفان همواره شما را در ابعادی فلسفی، روحی، اخلاقی و عملی درگیر می‌سازد و این عرفان قابلیتش در مواجهه با الحاد و بی اعتقادی به مراتب بیشتر از استدلال های عقلی است. به‌عنوان نمونه براساس مطالعات میدانی در زمینه های مددکاری اجتماعی، مشخص شده است برخی خانواده‌هایی که فرزندان معلول دارند و دچار مشکلات اعتقادی می‌شوند، ادبیات عرفانی برایشان موثرترین ادبیاتی بوده که توانسته است اعتقادات دینی آنها را در وضعیت‌های سکولار حفظ کند. 🔻برشی از جلسه هفتم و پایانی درسگفتار ✨آگـاهـے‌‌ بـــراے‌‌ سامـــانے‌‌ دیگــر✨ مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ 🆔 @sch_negah 🌐 http://www.negahschool.ir https://eitaa.com/Habibollah_Babai