نخستین پیشنشست «مدرسۀ تمدنی مُنی ابوالفضل» به اهتمام مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنیِ پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی و با همکاری دانشگاه تهران (موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی)، دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام، دانشگاه الزهرا س، و مرکز مطالعات زنان حوزه علمیۀ قم برگزار شد. مدرسۀ تمدنی مُنی ابوالفضل که در میان تمدنپژوهان ایرانی مدرسهای ناشناخته است، از زوایایی اصیل، اسلامی، و نوآمد برخوردار است که فهم و تحلیل و نقد آن امری پیچیده و دشوار و البته برای جمع تمدنپژوهان ایرانی ضروری است. پیچیدگی و دشواری این مدرسه انگیزهای شد که بهمن ماه سال 98 در یک شگرد علمی متفاوت، برخی از محققان تمدنی در حوزه «زن و تمدن» دعوت به همکاری بشوند. در این همکاری، 6 گروه علمی تشکیل شد و برای هر یک از این گروهها یک ضلع علمی از اضلاع متکثرِ مدرسۀ منی ابوالفضل (با پیشنهاد یکی دو مقاله) تعیین گردید. آنچه امروز در این نشست نفسگیر رخ داد، گزارش علمی هریک از سرگروههای علمی در باره ابعاد مختلف از اندیشههای تمدنی «مُنی» و تطبیقات رویکرد تمدنی وی به موضوع «زن در جهان اسلام» بود. گام بعدی این نشست هفته اول تیرماه بهصورت عمومی در تهران و یا قم برگزار خواهد شد تا بلکه گامی باشد در جهت تعمیق و تحلیل اندیشههای این مدرسه علمی ـ تمدنی در دانشگاه قاهره، و راهی باشد برای ترسیم و تعریف الگوهای متفاوت و رایج در نگاه به موضوعات تمدنی در ایران امروز.
(گزارش محتوایی این جلسه به زودی ارائه خواهد شد).
@Habibollah_Babai
شصت و هشتمین جلسه از سلسله جلسات «قرآن و تمدن» به اهتمام مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی و با حضور اساتید سعید بهمنی، محسن الویری، محمد علی میرزایی، احمد آکوچکیان، عباس حیدری پور، محمدرضا بهمنی، و حبیب اله بابائی برگزار شد. در طول سه سال گذشته، روش های مختلفی (همچون روش ترتیبی، روش موضوعی، و روش سوره محور) برای فهم و خوانش تمدنی از قرآن در این گروه به تجربه و گفتگو گذاشته شده است. آنچه در جلسه امروز محور گفتگوها قرار گرفت، نگاه آیهمحور با تأکید بر آیۀ «کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر» و خوانش تمدنی از آن بود که هر یک از اساتید حاضر در جلسه به مدت 15 دقیقه خوانش تمدنیِ خود را از آیه مزبور مطرح کردند و آنگاه به گفتگو در باب «امت ایمانی و امت انسانی« یکدیگر پرداختند.
@Habibollah_Babai
پنجمین نشست وبینار «مسائل راهبردی حوزه و جامعه» برگزار می گردد.
☑️عنوان نشست: «الزامات اجتماعی طلبه تمدنگرا»
☑️ارائه دهنده:حجت الاسلام دکتر حبیبالله بابایی، رئیس مرکز مطالعات اجتماعی -تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
☑️دبیر علمی: حجتالاسلام والمسلمین عباس حیدریپور
🕠زمان: شنبه 20 اردیبهشتماه ساعت15
🔘لینک ورود: https://bit.ly/3dFiIb6🆔
🔛لینک را کلیک نموده و بعنوان مهمان وارد شوید.
@Habibollah_Babai
گروه علوم سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در روزهای ماه مبارک رمضان ساعت 14 جلسه انلاین با عنوان(حکمرانی در قران) را با ارائه اساتید برگزار می کند. مهمان امروز یکشنبه21 اردیبهشت، دکتر حبیب الله بابایی با ارائه موضوع«شاخص های قرانی تمدن» خواهند بود. جهت ورود به جلسه از لینک وارد شوید. https://engage1.shatel.com/b/ali-9cj-2ng
@Habibollah_Babai
«امّا»های رهبری در جلسۀ ستاد کرونا
امروز رهبر معظم انقلاب در ستاد کرونا حضور یافتند (و البته اینکه جاهای خالی چهکسانی را پر کردند بماند) و در سخنان خود چند «اما» به کار بردند که هر یک به آسیبها و کاستیهای فرهنگی ستاد کرونا اشاره دارد:
1. «مکرر از پرستاران، پزشکان و کادر درمانی- بهداشتی تشکر کردهایم که جا هم دارد ....
امــا در کنار اینها، باید از نیروهای داوطلبِ جوان، بسیجی و طلبه نیز قدردانی کرد که در عرصههای سخت و خطرآفرین از جمله غسل و کفن و دفن ورود کردند و این کار دشوار را بر عهده گرفتند.»
2. «غرب و غربزدگان نمیخواهند این شکست (شکست غرب در مواجهه با کرونا) دیده شود .....
امــا لازم است ابعاد این ناتوانی بررسی و بیان شود چرا که انتخاب سرنوشتهای مهم برای ملتها به این آگاهیها بستگی دارد.»
3. «در ضرورت بررسیهای دقیق در بارۀ بسته بودن یا نبودن مساجد و مراکز دعا»: «بنده هیچ پیشنهادی در این باره ارائه نمیکنم و تابع نظر و تشخیص کارشناسی ستاد ملی مبارزه با کرونا هستم ...
امــا باید توجه داشت که عبادات و توسل بخصوص در ماه رمضان و شبهای قدر جزو نیازهای اساسی و حتمی مردم است و مردم در قضایای مهم نیز بیشتر به ارتباط با پروردگار نیاز دارند البته معتقدم اگر قواعد سختگیرانهای هم در این زمینه وضع شود مردم مؤمن و مسجدی حتماً بیشتر از دیگران به آن عمل میکنند.»
4. «همان گونه که گفتم نظر کارشناسیشده در ستاد ملی مبارزه با کرونا را معتبر میدانم ...
امــا این بررسی را باید به کسانی سپرد که حقیقت و ضرورت دعا و توسل را درک میکنند آن وقت هر چه آنها تصمیم بگیرند بنده و همه مردم به آن عمل خواهیم کرد.»
@Habibollah_Babai
قدرِ «قدر» در نظم جامعه
(رویکردی الهیاتی ـ اجتماعی به موضوع «لیله القدر»)
واژگان و مفاهیم مرتبط با مقولۀ «نظم» در قرآن متعدد هستند که از آن جمله می توان به واژگان ذیل اشاره کرد: «ساعه» «عدل»، «اختلاف»، «تفریق»، و «قدر». اینکه کدامیک از این مفاهیمِ قرآنی میتواند نقطه عزیمت مناسبی در تحلیل نظم از منظر قرآن باشد، بستگی به غایت و هدف از برقراری نظم در جامعه دارد. اگر هدف از نظم، ایجاد سلسله مراتب در نظام اجتماعی و یا «امت اسلام» باشد، میتوان در مفهوم نظم بر مفهوم «ترتیب» و «صف» تأکید کرد، اگر تحفظ بر زمان و صرفهجویی در آن در سطح جهان اسلام و یا جامعه اسلامی مورد نظر باشد، بالطبع مفاهیمی مانند «وقت» و «ساعت» اهمیت پیدا میکند؛ اگر ایجاد آشتی و دوستی از برقراری نظم منظور باشد، باید مفاهیمی مانند «عفو» و «احسان» و پرهیز از «اختلاف» و «تنازع» مورد تأکید قرار بگیرد؛ و اگر غایت از ایجاد نظم، ایجاد جامعه و یا تمدنی مبتنی بر اندازهها و ظرفیتها باشد، آنگاه مفاهیمی مانند «قدر»، «عدل» و «حد» را میتوان در نظر آورد.
واژه قدر در قرآن، هم به معنای اندازه گیری حجمی به کار رفته است مانند آیه «و فجرنا الارض عیونا فالتقی الماء علی امر قد قدر (قمر/12)، و هم به معنای اندازهگیری طولی استفاده شده، مانند «وجعلنا بینهم و بین القری التی بارکنا فیها قری ظاهره و قدرنا فیها السیر سیروا فیها لیالی و ایاما آمنین (سبا/18)؛ گاهی نیز به معنای اندازه گیری زمانی به کار رفته، مانند (یدبر الامر من السماء الی الارض صم یعرج الیه فی یوم کان مقداره الف سنه مما تعدون (سجده 5))؛ گاه هم به معنای اندازهگیری (و حد و حدود) انسان (من نطفه خلقه فقدره (عبس/19)، یا (الذی خلق فسوی و الذی قدر فهدی (اعلی 2-3)، اندازهگیری و تحدید جهان (و الشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم و القمر قدرناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم (یس 38-39)، اندازهگیری روزی (و جعل فیها رواسی من فوقها و بارک فیها و قدر فیها اقواتها فی اربعه ایام سواء للسائلین (فصلت/10)، اندازهگیری هلاکت (الا امراته قدرناها من الغابرین، نمل 57)، منزلت داشتن و منزلت دادن (و ما قدروا الله حق قدره، 65/زمر)، و به معنای قدرت و سلطه داشتن (فظن ان لن نقدر علیه 87/ انبیاء) مورد استعمال قرار گرفته است. همین معنا در روایات متعدد نیز مورد استفاده واقع شده است. این سخن که «رحم الله امرء عرف قدره و لم یتعد طوره»، «رحم الله امرء عرف قدر نفسه فوقف عنده» یا اینکه «هلک امرؤ لم یعرف قدره»، «العالم من عرف قدره و کفی بالمرء جهلا الا یعرف قدره»، و همینطور احادیث دیگری که در مورد «اندازۀ نفس» به کار رفته است، مانند «رحم الله امرء عرف قدر نفسه»، هر یک میتواند نقطه عزیمتی برای شکلگیری نظم اجتماعی در جامعه باشد.
ادامه 👇👇👇
@Habibollah_Babai
آنچه از مجموعه آیات روایات در مورد قدر و اندازه میآید که هر چیزی در خلقت قدر و اندازهای دارد، و هر فردی و هر جامعهای در مسیر زندگی خود باید بر اندازهها و حد و حدود خود مراقبت کرده و در قملروِ اندازههایش حرکت کرده و از آن تعدی نکند. اکنون پرسش این است که آیا نظم اجتماعی باید بر ترتیبها (و صفها) باید بنا گردد، یا نظم اجتماعی باید بر اندازهها و حدود هر فرد و هر جامعه ساخته میشود؟ آیا نظم اسلامی از ترتیب بیرون میآید و یا نظم اسلامی ازاندازهها بوجود میآید؟ در هر ترتیبی ضرورتا قدر واندازه وجود ندارد، لیکن در هر قدر و اندازهای، ترتیبی وجود خواهد داشت، چرا که «ترتیب» حاصل «اندازه» است و اگر بر اندازهها مراقبت شود، «ترتیب» در جامعه بوجود میآید، ولی ضرورتا «اندازه» از «ترتیب» بیرون نمیآید. اساسا، گاهی ترتیبها برآمده از نظام عادلانه نیست، بلکه برخاسته از یک نظام ظالمانه است.
از سوی دیگر، در «قدر» و «اندازه» نوعی از جامعیت وجود دارد که در «ترتیب» وجود ندارد. قدر نه فقط به نظم زمانی توجه میکند و حد و حدود زمان و شرایط زمانی را پاس میدارد، بلکه نظم مکانی را نیز مورد توجه قرار داده و حدود مکانی و جغرافیایی را نیز در نظر میگیرد. همینطور «قدر» نه تنها به نظم انسانی که ارادی است توجه میکند، به نظم تکوینی و الهی و اندازههای هستی نیز میپردازد. به بیان دیگر در قدر، نه فقط قدر زمانی و مکانی لحاظ میشود، بلکه قدرهای وجودی نیز ملحوظ واقع میشود، در حالی که در ترتیب، صرفا تقدم و تأخر زمانی و مکانی در نظر گرفته شده و در آن (ترتیب) تأکید و تکیه بر تکوین و هستی نیست. در این نگاه، هر «قدر» و «اندازۀ» انسانی، متناسب با قدر و اندازه در هستی تنظیم میگردد.
همچنین قدر و اندازه بر خلاف مفهوم ترتیب، اندازهها در رزق و روزی را نیز شامل میشود. از سوی دیگر، اندازه و قدر، مقولات سلبی مانند نقمت، ضلالت، و شرّ را نیز معلوم کرده و حد و حدود آن را روشن مینماید. در چنین نظمی که برآمده از تحدید داشتههاست، جلوی طغیان انسانی در تجاوز از حدود و اندازهها گرفته میشود. از سوی دیگر، هر میزان هر فردی بر حد و اندازه خود آگاه میشود و بر ظرفیتها و داشتههای نفس خود معرفت پیدا میکند (معرفت النفس اجتماعی)، بالطبع در رشد خود و پرورش ابعاد شخصیتی خود آگاهتر و موثرتر عمل میکند. در حفظ اندازهها، نه فقط همه چیز به موقع رخ می دهد، بلکه هر چیز در محل خود واقع میشود. با تحفظ بر اندازهها، مناسبات انسانی نظم و نسقی پیدا میکند و مهمتر اینکه، هر فردی در حد و اندازۀ خود، میتواند حدود و اندازههای دیگران را توسعه ببخشد.
ادامه 👇👇👇
@Habibollah_Babai
نکته حیاتی و حائز اهمیت اینکه، نگاه «قدرمحور» صرفا بر حدود و مرزهای فردی و اجتماعی تأکید نمیکند. چنین نیست که هر فردی در خود فرو رود و دامن خود را برچیند تا نظمی بوجود آید. اساسا در آگاهی به اندازههای خود و توسعۀ حدودِ (شاید بینهایت) خود، هر فردِ محدود مسیر رشد و توسعه خود را بهتر میشناسد، در ایجاد ارتباط و مرابطه (یا ایها الذین آمنوا اصبروا، و صابروا و رابطوا و اتقوا الله) با دیگران نیز موثرتر میتواند عمل کند. به دیگر بیان، تحفظ بر اندازهها، صرفا ایجاد محدودیت نیست، بلکه علاوه بر جنبه های سلبیِ حدود و اندازههای خود، شناخت اندازهها، تربیت و توسعۀ اندازهها نیز هست. در چنین رویکرد سلبی، با تحفظ (یا تقوی) بر مرزها و خطها (قدر به مثابه حدّ)، امکان تضاد و تصادم از بین میرود؛ و در رویکرد ایجابی با تأکید بر داشتهها (قدر به مثابه ظرفیت) امکان وحدت و اتصال و انسجام فراهم می شود. به بیان دیگر، نظم به مثابه قدر، صرفا در حل اختلافات و کنترل خشونت نیست، بلکه در یکی شدن، بزرگ شدن، و توسعه یافتگی انسانی نیز هست. قدر صرفا حدّ ایجاد نمیکند، بلکه گنجایش درست میکند. در توسعه گنجایشها و اندازهها، توجه به اندازههای دیگران، تعارف اندازهها (لتعارفوا)، و استفاده از اندازهها برای توسعه اندازه خود (تعاون در اندازهها) اهمیت مییابد. قدرها در کنار یکدیگر ظرفیت های بیشتری ایجاد میکنند و هر میزان ظرفیتها فزونی میگیرد، هماهنگیها و هم افزاییها بیشتر شده و نظم قویتر و متقنتری بوجود میآید. بدینسان در ایجاد نظم اجتماعی از یک سو، تقوی لازم است تا از حد و اندازهها تجاوزی صورت نگیرد، و از سوی دیگر، تعارف و تعاون در اندازهها لازم است تا قدرها و حدها از محدودیت درآید و هر کسی در مسیر خود، نامحدود شود.
آنگاه در رویکردی الهیاتی ـ اجتماعی به موضوع «لیله القدر» میتوان در پی کارکردهای دیگری هم بود و از شبهای قدر نه تنها قدر معنوی را جستجو کرده و از نفحات قدریه برای تعالی و سلوک روحی بهره برد، بلکه میتوان از این شبها در راستای تقدیر اجتماعی و آنگاه پیریزی نظمی متفاوت اندیشه کرده و از آن بهرهای و حظّی در راستای صورتبندی نظمی خودآگاه و خودخواسته در جامعه داشت.
@Habibollah_Babai
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنی خودمانی و متفاوت در باب قرآن از الهی قمشهای
@Habibollah_Babai
شما هر چیزی را که فکر کنید در جهان اسلام و تمدن اسلامی، ریشهاش در شخصیت و حقیقت گستری علی بن ابیطالب(ع) است. (ابنابیالحدید)
مشروح بیانات استاد محمدعلی مهدویراد در مورد "شخصیت امیرالمومنین ع در نگاه دیگران" در دانشگاه پردیس فارابی دانشگاه تهران 👇👇👇
به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام والمسلمین مهدوی راد در ابتدای نشست علمی "انعکاس شخصیت مولا علی(ع) در نگاه دیگران" بهعنوان یکی از سلسله نشستهای "کرونا و زندگی مؤمنانه" که چهارشنبهشب به همت دانشگاه پردیس فارابی و جهاد دانشگاهی قم برگزار شد، گفت: سخن گفتن درباره امام علی(ع) بسیار دشوار است و جاحظ از استوانههای ادبیات و نابغهای است از نوابغ جهان اسلام بهدرستی گفته که سخن گفتن درباره شخصیت علی بن ابیطالب محنت است؛ اگر کسی بخواهد حقش را ادا کند به غلو میافتد و اگر بخواهد کمی کوتاه بیاید نتیجهاش این میشود که از جایگاه شایسته سخن گفتن فرود آید.
وی ادامه داد: از دورترین روزگاران در تاریخ اسلام و تمدن اسلامی درباره حوادث و جریانهای مرتبط با امام علی(ع) و هم درباره شخصیت ایشان آثار بسیار فراوانی رقم خورده است که بخشی بهجا مانده و بخش بسیار زیادی هم ازمیانرفته است؛ در میان آثار تفسیری، آثار تاریخی و مخصوصاً آثار کلامی شخصیت امام علی(ع) انعکاس گستردهای دارد.
عضو هیئتعلمی پردیس فارابی دانشگاه تهران افزود: صحابیان بزرگواری مانند ابن عباس و ابن مسعود معتقد بودند آیات فراوانی درباره امام علی(ع) در قرآن وجود دارد و چون ماه رمضان ماه قرآن است و علی(ع) بهواقع قرآن ناطق است؛ بنده سعی میکنم در این نشست به دانش قرآنی مولا از نگاه وحی، رسولالله، خود امام علی(ع) و اصحاب و عالمان و متفکران در طول تاریخ بپردازم.
حجتالاسلام والمسلمین مهدوی راد با اشاره به آیه ۴۳ سوره رعد، «وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ کَفی بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ»، ابراز کرد: کتاب، رسالت رسول الله و پیامبری ایشان همیشه در چالش با مشرکان بوده و پیامبر استدلال کرده و دلیل میآوردند و آنان معارضه میکردند که خداوند در چنین بستری فرمودند: با آنان که مشرک و کافر هستند و میگویند شما مرسل نیستی بگو من دو گواه دارم که پیامبر هستم یکی خداست و دیگری علی بن ابیطالب(ع).
وی ادامه داد: به روایات بسیار زیاد در مکتب شیعه مصداق این آیه حضرت علی(ع) است و در میان منابع اهل سنت نیز کموبیش روایت داریم و نکته مهمی است که محمدتقی شریعتی که مفسر بزرگی بودند و شیفته عجیب حضرت علی(ع) بودند به بنده میفرمودند من همیشه درباره فضائل انعکاس یافته حضرت علی(ع) در قرآن میاندیشیدم که برترین و مهمترین کدام است؟ همیشه نظرم عوض میشد تا اینکه بعد از مدتها به این نتیجه رسیدم که آیه ۴۳ سوره رعد مهمترین منقبت و فضیلت قرآنی علی(ع) است که این صحبت را در سخنرانی علی(ع) شاهد رسالت مطرح کردهاند و فرمودند: این اواخر به روایتی برخورد کردهام که خود امام علی(ع) هم نظرشان همین است در این روایت آمده فردی از امام علی(ع) سؤال میکند برترین منقبت قرآنی شما کدام آیه است؟ که حضرت همان آیه ۴۳ سوره رعد را تلاوت کردند و بعد فرمودند آیه مرا قصد کرده و مراد از «من عنده علم» من هستم.
این پژوهشگر قرآنی با تأکید بر اینکه دانش قرآن با همه ژرفایی در سینه مطهر علی(ع) است و مؤیدات روایی فراوانی دارد، گفت: از واقدی نقل کردهاند شخص علی بن ابیطالب و وجود علی بن ابیطالب(ع) معجزه رسولالله است همانگونه که عصا برای موسی و زنده کردن مردگان برای عیسی بن مریم معجزه است؛ استاد شریعتی در همان سخنرانی که عرض کردم تحلیل میکنند چگونه شخصیت معتقد تربیتشده در یک مکتبی گواه حقانیت آن مکتب و شهادت بر استواری رسالت رسول آن مکتب است.
حجتالاسلام والمسلمین مهدوی راد یادآور کرد: علامه طباطبایی بر اساس همان تفسیر قرآن به قرآن در مصداق "من عنده علم" فرمودند: سوره با موضوع خاصی آغاز میشود و با بیانات مختلف که درونمایه و جانمایه آن یکی است ادامه پیدا میکند و با این آیه نتیجهگیری میشود و غیر این نمیتواند باشد؛ اگر علی(ع) مصداق این آیه نباشد این روند به هم میخورد و در ادامه میفرمایند این حقیقت همان چیزی است که آیات هم آن را تأیید میکنند.
@Habibollah_Babai