eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.4هزار دنبال‌کننده
555 عکس
90 ویدیو
68 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب مهم ظرفیت‌های تمدنی علم کلام به اهتمام پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و به کوشش جناب حجه الاسلام عباس حیدری‌پور منتشر شد. این کتاب از سلسله پروژه‌های خوانش تمدنی اسلام و ظرفیت‌های تمدنی علوم اسلامی است که شکل‌‌گیری آن تقریبا ۵ سال بطول انجامید. امیدواریم فاز بعدی این پروژه با عنوان ظرفیت‌های تمدنی عرفان و فلسفه اسلامی تا پایان سال ۱۴۰۰ به اتمام برسد. انشالله @Habibollah_Babai
فرصت مطالعاتی به آمریکا (از سال 2007 تا 2009) قسمت سوم: (سفر قسطی به جهان فرهنگی متفاوت) از صندوق قرض‌الحسنه بسیجیان 4 میلیون تومان وام گرفتم تا بلیط اولین، دورترین، و طولانی‌ترین سفر خود را کلید بزنم. این اولین سفر قسطی من در سلسله سفرهای آینده‌ام بود، سفرهایی که بخشی از زندگی‌ام را برایش هزینه کردم. یادم هست که در یکی از کلاس‌های ضیافت دانشگاه شیراز یکی از اساتید به من تعریضی داشت که «ظاهرا شما بیش از دکتر ظریف سفرخارجی رفته‌اید» و چرا من نرفته‌ام؟ تلقی‌ ایشان این بود که همۀ ما آخوند‌ها وصل به مراکز دولتی هستیم و سفرهای آسان و رایگان می‌رویم. من تنها پاسخ‌ام به ایشان این بود که هزینه‌های سفرم را با قناعت در زندگی شخصی‌ام جور می‌کنم. بی پولی در سفرهای خارجی‌ام همواره یکی از نقطه‌های اضطراب و رنج من بوده است. در دوبی با تورِ شهریِ هتل به مرکز خرید رفتیم تا در اولین سفر شاید چیزی تهیه کنیم ولی با دیدن قیمت‌ها به اتفاق خانواده دست از پا درازتر برگشتیم. بیمه من و خانواده در آمریکا، واقعا بیمه مرگ بود و حداقل‌ها را پوشش می‌داد. برای مشکلات مالی‌ای که درآمریکا داشتم همین بیمه را هم چهار ماه تمدید نکردم تا اینکه مسئول مربوط به ویزای من در دانشگاه UVA متوجه ماجرا شد و هشدار داد که نداشتن بیمه در آمریکا بازی با مرگ است و بدون بیمه بهتر است به کشور خودتان برگردید و من ناگزیر شدم مجدد بیمه‌ام را تمدید کنم.   به هر حال، با پرواز ایران‌ایر به سمت لندن حرکت کردیم. کسی بخواهد ایرانی‌ها را بشناسد باید پروازهای ایرانی را تجربه کند و آن را با پروازهای غیر ایرانی مقایسه نماید. در پرواز‌های ایرانی مسافران با هم گرم هستند. حتی در صف دستشویی هم مردم فرصت را غنیمت می‌شمارند و با هم گعده می‌کنند. برخی اصلا قرار ندارند و کمتر سرجای خود می‌نشینند و مدام در رفت و آمد هستند تا زمانی که مهمان‌دار اعلام هشدار کند. ارزش پروازهای ایرانی را زمانی می‌توان به درستی درک کرد که پروازهای دیگر را تجربه کرده باشید. یادم هست در سفر به شهر ریو (در برزیل)، که سفر قسطی دیگرم بود با وامی که از بانک مهر اقتصاد برداشته بودم، پروازم از دوبی به ریو قریب به 15 ساعت طول کشید. در طول این پرواز که جز دو نفر، همه غیر ایرانی بودند، مسافران یا می‌خوردند، یا می‌خوابیدند و یا فیلم نگاه می‌کردند و ارتباط مسافران با همدیگر بسیار سرد و نوعا خشک بود و این خشکی و سردی را من کم و بیش در سفرهای بعدی‌ام از شهر شارلوت آمریکا به سانفرانسیسکو، از کشور عمان به فیلیپین، از اینسبورگ به وین در اتریش، و از کلن به هامبورگ در آلمان مشاهده کردم. ادامه 👇👇 @Habibollah_Babai
در پرواز ایران‌ایر که به سمت لندن راه افتاد، صندلی جلویی، جوانی به نظرم از انگلستان بود و صندلی‌اش خوابیده بود. از ایشان خواستم که صندلی‌اش را درست کند. ایشان برای عذرخواهی و تشکر انگشت شصت‌اش رابه من نشان داد. خوشم نیامد ولی فهمیدم قصد تشکر داره. من هم از ایشان تشکر کردم، ولی نمی‌توانستم برای تشکر از ایشان انگشت شصتم را نشان بدهم، چون معنای انگشت شصت در ذهن‌ من با معنای این حرکت در ذهن ایشان بسیار متفاوت از هم بود. این یکی از نقطه‌های تفاوت فرهنگی بود که باید درکش می‌کردم. 5 ساعت در فرودگاه لندن توقف داشتیم. آقایی نه چندان جالب در فرودگاه لندن شعبده‌بازی می‌کرد. چیزی از دهان قورت می‌داد و بعد با صدای ناجور همان را از پشت خود درمی‌آورد. دیگران هم به تماشا ایستاده بودند. این نقطه دوم تفاوت فرهنگی در اولین روز سفرم بود که آن را غیرمودبانه می‌دانستم. برای نماز باید تجدید وضو می‌کردم، به سرویس بهداشتی رفتم و آنجا هم تفاوت‌های فرهنگی دیگری را دیدم. کم‌کم دریافتم گیت فرودگاه‌ها گیت عبور به کشورها نیست، گیت ورود به مناسبات جدید، ارزش‌های متفاوت، قوانین بسیار مختلف و اساسا یک دنیای دیگر است. بعدها در سفرم به فیلیپین و صحبت‌ با برخی از مسئولان ایرانی در مانیل متوجه شدم که بسیاری از دانشجویان عزیز به همین یک نکته توجه ندارند و عبور از گیت را به لحاظ فرهنگی درست درک نمی‌کنند و در برقرار ارتباط با دیگران (مثلا مخ‌زنی دختران)، فرهنگ دیگران را با فرهنگ ایرانیان یکی تلقی می‌کنند و دختران خارجی را همچون دختران ساده ایرانی تصور می‌کنند و درنتیجه دردسرهای زیادی را برای خود و خانواده‌های خود درست می‌کنند (ببینید وضعیت برخی از دانشجویان ایرانیِ زندانی شده در برخی از کشورهای شرقی را). از همین منظر بعدها در آموختن زبان‌های دیگر و ضرورت آن به این نتیجه رسیدم که آموختن یک زبان جدید، صرفا طریقی برای فهم کتاب‌های مربوط به آن زبان نیست، بلکه آموختن زبان جدید، آموختن یک دنیای جدید است و جهان‌های افراد به تعداد زبان‌هایی است که افراد با آن آشنا هستند. ادامه دارد...  @Habibollah_Babai
لینک گوگل فرم عضویت در انجمن علمی بین المللی اربعین (فرم مختصر): https://b2n.ir/386151 (فرم تفصیلی): https://b2n.ir/405283 @Habibollah_Babai
گزارش دور هفتم گفتگوی دینی.pdf
1.27M
گزارش دور هفتم گفتگوی دینی ایران و فیلیپین @Habibollah_Babai
فرصت مطالعاتی به آمریکا (از سال 2007 تا 2009) قسمت چهارم (ممنوعیت‌ سیب ایرانی)   بعد از 5 ساعت توقف در لندن، با پرواز ویرجین به سمت آمریکا (واشنگتن) حرکت کردیم و بعد از 9 ساعت پرواز در فرودگاه بین المللی دالاسِ واشنگتن به زمین نشستیم. در این سفر نگران نمازم نبودیم. ما نماز ظهر و عصر را در لندن و نماز مغرب و عشا را در شارلوتسویل ویرجینیا خواندیم. البته نمی‌دانستم آرامش‌ام در مورد وقت نماز فقط مربوط به مسیر رفت است، در مسیر برگشت باید مدام نگران طلوع و غروب آفتاب می‌بودم. بی‌توجهی و بی‌تجربگی‌ام در مسیر برگشت از واشنگتن به قطر کار دستم داد و تا بخودم بیام نماز صبح‌ام قضا شد، و تا بجنبم نماز ظهر و عصرم ام هم فوت شده بود. این تجربه در مسیر برگشت از برزیل به دوبی به کارم آمد و اعلام اوقات شرعی در پرواز امارات (که از این جهت یکی از پروازهای خوب برای نمازگزاران است) عامل مضاعفی بود که بتوانم وقت نمازها را دریابم و به موقع نماز صبح و ظهر و عصر را بخوانم.   ادامه 👇👇 @Habibollah_Babai
در فرودگاه دالاس معطلی نداشتیم. یک پاسپورت خانوادگی داشتیم با چهار ویزا. هرچند مقداری  خنده‌دار بود ولی جمع خانوادگی‌‌ و با هم بودنمان در این جامعه خیلی مغتنم بود. در عبور از گیت فرودگاه، تنها مشکل ما چهار عدد سیب بود که اجازه نداشتیم آنها را وارد آمریکا کنیم. نباید نژاد سیب ایرانی با نژاد آمریکایی محصولات کشاورزی مخلوط می‌شد (از همین‌جا حساب کنید حساسیت آمریکایی‌ها را نسبت به هویت خود). بالاخره بعد از تحویل چمدان‌ها و ساک‌ها وارد آمریکا شدیم. ما در انتخاب ساک و چمدان، سفر به آمریکا را با سفر به زنجان و خلخال اشتباه گرفته بودیم. بعدها فهمیدم توشه‌های سفر به غرب با توشه‌های سفر به شرق خیلی فرق می‌کند. ادامه 👇👇 @Habibollah_Babai
دکتر ساشادینا با پسرش محمد دنبال‌مان آمده بود. از واشنگتن تا شارلوتسویل در ایالت ویرجینیا تقریبا 2 ساعت راه بود. چمدان‌ها را به ماشین آقا محمد بار کردیم، خودمون سوار هوندای مدل 1994 (ماشینی معمولی وساده) شدیم. بعدها در مورد ساده‌زیستی دانشجویان و اساتید آمریکا بیشتر خواهم گفت. دکتر ساشادینا در طول رانندگی به خاطر شاید خستگی‌اش ماشین را گاه به چپ و راست می‌کشاند. محمد پسرش زنگ زد و تذکر داد که درست رانندگی کند ممکن است که پلیس تصور کند مست هستیم و ما را جریمه کند. این تلقی از رانندگی با یک انحراف ساده به راست و چپ، حکایت از زمینه‌های فرهنگی و تصادفات جاده‌ای (که بسیاری از آنها به خاطر الکل بود) داشت. بعدها در آزمون آیین‌نامه رانندگی دیدم که چقدر از قوانین و جریمه‌ها مربوط به رانندگی در حالت مستی است، و بعدها در شب‌های کریسمس نیز فهمیدم که چرا برخی‌ها احتیاط می‌کنند و درآن شب به علت وفور رانندگان مست در جاده، کمتر از خانه بیرون می‌روند. ساعت 11 شب بود که به آپارتمان اجاره‌ای خود در محوطه دانشگاه ویرجینیا در شهر شارلوتسویل رسیدیم و بعد از یک روز پر ماجرا به استراحت پرداختیم. @Habibollah_Babai
12.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جانکاه قرآنی که زیر دست و پا بود/ جانکاه تر آیات کوثر داشت می سوخت
یادداشت‌های سفر به آمریکا (قسمت پنجم)   اولین روزم در شارلوتسویل بعد از نماز صبح، دعای استغاثه را خواندم. این شروع دعای استغاثه در زندگی‌ام بود. قبل از عزیمت به آمریکا، دو سفارش معنوی از بزرگان گرفته بودم: یکی سفارش مرحوم آیت الله یکتایی بود که فقط یک جمله به من گفت که «خدا را فراموش نکن»، و دیگری توصیۀ یکی از اساتید اخلاق (حاج آقای مویدی) در حرم حضرت معصومه س بود که وقتی نگرانی‌ام را از سفر به غرب به ایشان ابراز کردم، گفتند سحرها دعای استغاثه به امام زمان را بخوانید. با روشن شدن هوا، سرسبزی افسانه‌ای شهر شارلوتسویل آنهم در فصل رنگارنگ پاییزی و رفت‌و‌آمد سنجاب‌ها و آهوها به محوطه کپلی‌هیل در دانشگاه ویرجینیا واقعا وسوسه‌انگیز بود. این یکی از وسوسه‌های عادی و البته بسیار موثری بود که منِ تازه‌وارد را به فکر فرو ‌می‌برد تا مدام در مقایسه ایران و آمریکا، قم با شارلوتسویل، و سنت با مدرنیته فکر کنم و در نقد دو گانۀ «خود» و «غیر» پیوسته اندیشه نمایم، اندیشه‌ای که در 20 ماه اقامتم در آمریکا تقریبا هیچگاه من را رها نکرد. علاوه بر زیبایی‌های طبیعی شارلوتسویل، وسوسه‌های دیگری بود که می‌توانست در دوراهی بین جهان خود و دنیای غرب، آینده‌ای متفاوت را برای من رقم بزند که به  برخی از این وسوسه‌ها بعدها اشاره خواهم کرد. @Habibollah_Babai
نشست امت-شهید و مسئله نظم در جهان اسلام.mp3
28.18M
🔰 "امت-شهید" و "مسئله نظم" در جهان اسلام ▪️صوت نشست تخصصی "امت-شهید" و "مسأله نظم" در جهان اسلام که توسط حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حبیب‌الله بابایی ارائه شده است. ⏱زمان: ۶۸ دقیقه 💿حجم فایل: ۲۷ مگابایت 💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/nafahat_eri