eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.4هزار دنبال‌کننده
506 عکس
78 ویدیو
68 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
حبیب‌اله بابائی
سیاست‌های اعلامی دولت انگلیس بویژه مورد "اجتماعات و روحیه مردم" نشان می‌دهد کرونا در این کشور صرفا یک مسئله بهداشتی و مربوط به جامعه پزشکی نیست، بلکه کرونا یک مسئله فرهنگی و اجتماعی و البته روانشناسانه نیز هست و نخبگان فرهنگ و جامعه در تصمیمات مربوط به کرونا نقش ایفا می‌کنند و نظراتشان مسموع واقع می‌شود. @Habibollah_Babai
"امید و ایمان" در کتاب Theology of Hope از یورگن مولتمان @Habibollah_Babai
دروازه هفتم: مطلبی در باب سیاستگذاری فرهنگی حوزه بهداشت یادداشتی از دکتر محمد هادی همایون، دانشگاه امام صادق ع بی‌شک خاطرتان می‌آید کودک که بودیم گاهی چنان به یک قصه دل می‌بستیم که دوست داشتیم بارها و بارها آن را بشنویم و در این مسیر خسته می‌کردیم و خسته نمی‌شدیم. من هم کودکتر از این که بودم اینچنین بودم. به قصه‌ای دل بسته بودم که عمه‌ام خدابیامرز برایم تعریف می‌کرد و هرگاه که به انتها می‌رسید مصرانه از او می‌خواستم که از نو آغاز کند. او هم صبورانه و مهربانانه آنقدر آن قصه را برایم تکرار می‌کرد تا برای امروز بر جانم نشسته باشد؛ قصه‌ای به نام نمکی، دختری که در یک قصر بزرگ با هفت در و دروازه خدمت می‌کرد. در این میان غولی وارد شهر شده بود و نمکی مأمور بود هر شب هر هفت در را محکم ببندد تا غول وارد نشود. از قضا یک شب فراموش کرد و یک در قصر را باز گذاشت و غول وارد شده و طلب غذا و جای خواب کرد، و شاید چیزهای دیگری که برای ما بچه‌ها نمی‌گفتند، و البته می‌توانست غیرت بزرگترها را برانگیزد. صاحب قصر که نمکی را مقصر می‌دید مدام فریاد می‌زد و می‌گفت: نمکی! آی نمکی! گیستو ببرّن نمکی! شش در رو بستی نمکی، یه در رو نبستی نمکی؟ ... نمکی امروز ما اگر شش در سیاست و اقتصاد و هنر و دفاع و علم و فناوری را بر غول استکبار بسته باشد، در محکم بسته‌ی پیشینی به نام اعتقادات و باورهای دینی را بر غول گشود. حرم‌هایی که همیشه با پسوند مطهر می‌شناختیم‌شان، و مهمترین تصویری که از این بقاع مقدس به ذهنمان تبادر می‌کرد شفای بیماران بود، حتی پس از ضدعفونی شدن، باز هم احتیاطاً بر مؤمنان و زائران بسته شدند تا مبادا کسی را بیمار کنند. ضریح‌های مقدسی که بسیار فراتر از چوب و فلز می‌دانستیم‌شان، به یکباره در دامن سیاستگذاری فرهنگی حوزه بهداشت فرو ریختند. اعتقادی را که سالیان سال بر سر آن با وهابیت جنگیده و شهید داده بودیم، در عرصه آزمونی اجتماعی به یکباره از دست دادیم. امروز صبح وقتی در ماه رجب به زیارت حضرت عبدالعظیم رفتم، دیدم بر در آن نوشته شده: ادخلوها بسلام آمنین. مؤمنانه اعتماد کردم و وارد شدم، اما با تلخی دیدم آیات و مقاماتی که به تعبیر دعای همین ماه رجب "لا تعطیل لها فی کل مکان"، تعطیل شده و بر سر مسیر ورود به روضه مقدسه محترمانه مانع گذاشته‌اند. حتی اگر معتقد نباشیم که طبیعت و از جمله ویروس منحوس کرونایش سایه و آراسته خود ما است، که اینچنین است و "ما سایه اوییم و جهان سایه ما است"، لااقل به مسخّر بودن طبیعت برای انسان که اعتقاد داریم. طبیعت و منافع و مضارّش را ما و اعتقاداتمان و عملکردمان می‌سازیم. اگر ضریح مقدس را به عنوان مرکز شفا ببینیم همین می‌شود، و اگر به عنوان منشأ انتقال ویروس، همان. آیا فرصتی بهتر از این می‌خواستیم که این درس را یاد بگیریم و یک قدم جلوتر برویم؟ چه کردیم با این فرصت سیاستگذاری فرهنگی و چه نکردیم با اعتقادی که قرنها در جان مردم رسوخ داده بودیم؟ ادامه 👇👇👇
آنچه سیاستگذاری پیشرفت را در جمهوری اسلامی از بقیه الگوهای توسعه متمایز می‌کند، جمع میان دنیا و آخرت، و میان بهداشت و زیارت است. اگر دیدیم ناچاریم برای یکی دیگری را کنار بگذاریم، بدانیم که خطا رفته‌ و از بهشت تمدن دور شده‌ایم. اینجا است که سیاستگذاری حوزه بهداشت را بویژه در بحران باید امری فرهنگی دید و یا دست کم پیوست فرهنگی آن را نیز مد نظر قرار داد. هیچ به دوران پس از کرونا و تبیین دوباره مفهوم زیارت اندیشیده‌ایم؟ چگونه دوباره نام این مکان‌های واقعاً مقدس و آسمانی را که برای حفظ آنها در سراسر جهان اسلام شهید داده‌ایم، حرم مطهر بگذاریم؟ به مردمی که تا همین چندی پیش تجربه هرساله زیارت موفق اربعین را در فضایی به ظاهر غیربهداشتی داشته‌اند، چه بگوییم؟ آیا جا ندارد بزرگان داعیه‌دار فقه حکومتی ما فریاد برآرند و عمامه بر زمین زنند؟ امام جمعه بزرگوار و عزیزی که بسیار برای ما محترم است و خود را در این زمینه مقلد پزشکان می‌داند، باید متوجه تفاوت فقه فردی و فقه حکومتی در این خصوص باشد. موضوع فقه فردی اعمال شخصی من و شما به عنوان مکلف است و موضوع فقه حکومتی سیاستهای حکومت و حکومتداری، که بی‌شک متوقف در تشخیص اهل فن نمی‌شود. مگر ما نماز جمعه را در دوران دفاع مقدس و حتی هنگامی که صدام تهدید جدی به بمباران آن کرده بود تعطیل کردیم؟ نه به این معنی که به خیر گذاشت، نه، شهید هم دادیم، در همین نماز جمعه تهران، که خداوند امام جمعه‌اش را به عنوان تنها سرمایه واقعی‌مان حفظ کند. بحث ترجیح و مرجحات است. بی‌شک این هشدار به معنای ناسپاسی از تلاش‌های مجاهدانه جامعه پزشکی عزیزمان نیست، که امروز در ضمن سپاه بی‌شمار مردم، پس از نظامیان و آتش نشانان و ... نوبت جانبازی و سرافرازی‌شان رسیده و الحق که از بوته آزمایش سربلند بیرون آمده‌اند. گفتگو از امری غیرپزشکی است که در این هراس و فتنه، بازیچه دست غیر شده است. متولی این امر سیاستگذاران فرهنگی و علمای دین هستند که سالها است اعتقاداتمان را از آنان گرفته‌ایم. اگر با زبان آسمان متصل به دنیا هم بیگانه‌ایم، به سند مبارزه با کرونای انگلیس به عنوان قبله قبله آمال برخی بنگریم که با زبان دنیایی بریده از آسمان چه می‌گوید: "اجتماعات عمومی نیز بعید به نظر می‌رسد محدود شود، چرا که شواهد اندکی دال بر تأثیر چشمگیر اجتماعات بزرگ بر انتقال ویروس آنفلوانزا وجود دارد. مکانهای شلوغ شاخصی مهم هستند برای نرمال بودن و می‌توانند به حفظ روحیه عمومی در مدت فراگیری کمک کنند". این مکانها برای مردم شیعه و مسلمان، علاوه بر این، میراثی بزرگ از واقعیت را آن هم در ایام رجب به همراه دارند. @Habibollah_Babai
کرونای بامعنای پزشکان در ادبیات «رنج‌پژوهان» تفاوتی هست بین «رنج از نداشتن» (suffering from) و «رنج برای داشتن» (suffering for). رنج و درد حاصل از فقدان و نداشتن، رنجی است بی‌معنا که عوضی و مابه‌ازایی برای آن رنج وجود ندارد (مانند رنج و درد از فقدان آگاهی و دانش (رنج  ناآگاهی و بی‌سوادی)؛ ولی رنج و درد برای داشتن، رنجی است خودخواسته و معنادار که مابه‌ازاء دارد و منتهی به فایده و نتیجه می‌شود (مانند رنجِ مادری باردار که در حال فارغ شدن از فرزند خود می‌باشد).  آنچه که در بیمارستان‌های ایران امروز و بلکه نقاط مختلف دنیا در مورد ویروس کرونا می‌گذرد، این دوگانگیِ رنج را آشکارتر می‌کند: رنجی که بیماران کرونا دارند و ناخواسته بدان مبتلا شده‌ و در ابتلای به آن هم نه تنها حسی از معنا و آرامش ندارند، بلکه همواره در حال اضطراب و نگرانی بسر می‌برند؛ و رنجی که پزشکان کروناگرفته بدان مبتلا شده‌اند که خودخواسته به استقبال خطر رفته‌اند و در راستای حرکتی انسان‌دوستانه و کمک به هم‌نوعان بدان رنج مبتلا شده‌اند. این رنج پزشکان و پرستاران رنجی است معنادار و مملو از آرامش. این رنج‌دیدگی را در میان جامعه پزشکانِ جهادی باید ارج نهاد و آن را همواره در خاطرها زنده داشت.  @Habibollah_Babai
جای بعضی از مدعیان خالی....
باسته‌های تفاوت کرونا در قم با کرونا در چین... @Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افکاری که ما رو مریض می‌کنند، افکاری که ما رو شفا می‌دهند... @Habibollah_Babai
👆👆👆 کتاب اسلام و پست‌مدرنیسم، صاد احمد ص ۲۳۸ نفرت‌پراکنی‌های مدرن علیه اسلام @Habibollah_Babai
عدالت کرونایی!!!
http://sobhe-no.ir/newspaper/898/11/36361 👆👆👆 تحلیلی از "الهیات کرونا" یادداشت فاخری از مسعود زین‌العابدین @Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمهیدات بهداشتی برای برگزاری دورهمی‌های واجب، در روزهای تعطیلی نماز‌های جمعه به بهانه‌های بهداشتی @Habibollah_Babai
کرونا و معیارِ «مرگ» در تمدّن‌ها (در کتاب «تنهایی دم مرگ» از نوربرت الیاس) آرپد ساکولزی (Arpad Szakolczai) نه فقط زندگیِ شخصیت‌ها را در صورتبندی تمدن‌ها مهم می‌داند، بلکه بر گونۀ مرگ آنها (مثل سقراط و عیسی مسیح) در تحولات انسانی و تمدنی تأکید می‌کند. از نظر وی هر شخصیتی نمی‌تواند نقش تحول‌گری‌های کلان را بازی کند، بلکه شخصیت‌هایی می‌توانند تأثیرات بنیادین در پروسۀ تمدن‌ها بجا بگذارند که نه فقط با حیات خود بلکه با نحوۀ مؤثراز مرگ‌ِ خود در زندگی و حیات اجتماعی اثری برجا بگذارند. این سخن از ساکولزی نه فقط در مورد آثار تمدنیِ شهادت و شهیدان، بلکه در بارۀ «مرگ‌های معنادار» (در برابر «مرگ‌های بی‌معنای صنعتی») و تأثیر آن در نظم اجتماعی و تمدنی است. در این نگاه، برای سنجش تمدن‌ها نباید صرفا زندگی و نحوه زندگی را معیار قرار داد، بلکه مهم‌تر از زندگی، مرگ و چگونه مردن را باید در نظر آورد. در این باره، کتاب «تنهایی دم مرگ» از نوربرت الیاس در تفکیک مرگ مدرن در عصر جدید و مرگ سنتی در عصر قدیم و جای مقولۀ مرگ دردو سویۀ تمدن غربی و شرقی بسیار حائز اهمیت است. الیاس در این کتاب بر وضعیت مرگ در عصر جدید اشاره می‌کند و تنهایی بهنگام مرگ را بسیار آزاردهنده می‌بیند و می‌گوید همان‌طورکه افراد در دنیای جدید در عشق ورزیدن تنها هستند، به هنگام مرگ نیز در تنهایی  به سر می‌برند.  بیشترِ مرگ‌های مدرن در بیمارستان و در تنهایی و در حالتی ناخوشایند رخ می‌دهد، در حالی که در قدیم افراد در کنار خانواده جهان را ترک می‌گفتند، اعضای  خانواده حرف‌های تسلی  بخش به فرد محتضر می‌زدند، فرد محتضر هم اطرافیان خود را نصیحت می‌کرده و به آنها وصیت می‌نمود. از نظر الیاس «ما در فرایند تمدن شدن، مسئلۀ مرگ را به شدت سرکوب می‌کنیم و از آن غافل می‌مانیم» در حالی که زندگی در زندگی بودن‌اش با مرگ معنا پیدا می‌کند و با مرگ ادامه می‌یابد. از این نظر، مرگ و زندگی همیشه با هم و در هم تنیده‌اند، در حالی که ما در جریان متمدن‌شدن اجازه بروز به مرگ در زندگی نمی‌دهیم. در جهان سنت افرادی که در قید حیات بودند، ناظر و شاهد مرگ اطرافیان هم بودند و مرده‌ها از زنده‌ها رانده نمی‌شدند، لیکن در دنیای جدید افرادی که دم مرگ هستند از زنده‌ها رانده می‌شوند و این، مرگ مضاعفی را برای افراد در حال مرگ موجب می‌شود. در واقع، طی «فرایند تمدن»، مردن هرچه بهداشتی‌تر شده، ولی بهداشتی شدن مرگ، مرگ را در دنیای مدرن غیر انسانی‌تر کرده و محتضران را غریب‌تر و تنهاتر ساخته است. الیاس در این کتاب از ما (پزشکان و پرستاران) می‌پرسد که آیا نباید بیش از آنکه به فکر مراقبت از جسم و اندام بیماران باشیم باید از «خود» بیماران مراقبت کنیم؟ «گویی تمدن جدید با تکه‌تکه کردن تن، آن هم به مدد پیشرفته‌ترین و پیچیده‌ترین ابزارهای علمی، کلیتی (خودِ انسانی) را که به آن پاره‌ها هویت می‌بخشد در بوته نسیان نهاده است». نوربرت الیاس بدین نکته اشاره می‌کند که جان سپردن و مردن خاصه برای کسانی دشوار است که گرچه ممکن است حیاتی پر بار را پشت سر گذاشته باشند، اما  احساس می‌کنند شیوه مردن‌شان خود تهی از معناست. اگر فردی در آستانۀ مرگ، احساس کند که دیگر ارزش و اهمیت چندانی برای دیگران ندارد، او به راستی تنها است. در این وضعیت مرگ چیز هولناکی نیست، آنچه هولناک است، رنجی است که محتضران می‌برند. در واقع مردن در جوامع صنعتیِ ما همراه با انزوای عاطفی است و قبل از اینکه آدم‌ها جسم‌شان بمیرد، روح‌شان می‌میرد. @Habibollah_Babai ادامه 👇👇
نوربرت الیاس با تأکید بر ماهیت مرگ، به مسئله مرگ هراسی در جهان جدید هم اشاره می‌کند و می‌گوید: ما در وضعیت مدرن، دلمان نمی‌خواهد در مورد مرگ فکر کنیم، و دلمان نمی‌خواهد افراد در حال مرگ را ببینیم، و اساسا دلمان نمی‌خواهد در مورد گذشتگان و مرده‌ها و قبرهایشان فکر و ذکری داشته باشیم. وی به تلخی می‌گوید «ناتوانی ما در یاریِ افراد دمِ مرگ، چیزی نیست جز اینکه مرگِ دیگری یادآور مرگ خود ماست. تماس بیش از اندازه با فرد دمِ مرگ تهدیدی است برای رویاپردازی ما در باره نامیراییِ خودمان.» اینکه ما به مثابه یک ربات سخنگو صرفا آمار مرده‌ها را بشماریم و از آن به سهولت و سرعت عبور ‌کنیم نشان از همین ترس از میراییِ خود ما و نگرانی از واقعیت مرگ در آیندۀ نزدیک ما دارد. اگر واقعیت مرگ را بهتر درک می‌کردیم و آن را در فرایند تمدنی خود سرکوب نمی‌کردیم امروز در سخن گفتن از مرگ انسان‌ها، انسانی‌تر عمل می‌کردیم. اکنون آنچه که  به بهانه کرونای مدرن در جهان مدرن رخ داده، بازگشت مسئلۀ «مرگ» به فلسفه‌ها، فرهنگ‌ها، و تمدن‌هاست. امروزه گونه‌های مواجهه با مسئله مرگ، مر‌گ‌اندیشی و رابطۀ مرگ و زندگی، از جمله نقطه‌های عطف تمدن‌های موجود در چالش با ویروس کروناست. شاید یکی از نقطه‌های چالش تمدن‌ غربی و شرقی، یا تمدن اسلامی و تمدن سکولار در گونه‌های مواجهه با این پدیده و مرگ یا زندگی برآمده از کرونا باشد. امروزه بسیاری از پزشکان و پرستاران و گاه طلبه‌های جهادی که در امر خدمت به کرونایی‌ها، خود مبتلا به کرونا شده‌اند، در رنج و شاید مرگ خود چنین حس تنهایی و یا بی‌معنایی را نداشته باشند، ولی این بی‌معنایی و حس تنهایی در عموم مبتلایان به کرونا می‌تواند جای نگرانی داشته باشد که جامعه اسلامی و متولیان فکر و فرهنگ و معنا در آن نباید نسبت به آن بی‌اعتنا باشند. دراین باره گروه‌های زیادی در میان طلبه‌ها و همین‌طور برخی از بسیجیان آموزش‌های مربوط به امر «امداد فرهنگی» را با نظارت نهادهای رسمی گذرانده‌اند که فعال‌سازی ظرفیت‌های آنها در بیمارستان‌ها می‌تواند کمکی باشد به آسیب‌دیدگان روحی از کرونا. از این رهگذر می‌توان با مراقبت‌های معنوی جلوگیری کرد از مرگ‌های بی‌معنای مدرن و تنهایی‌های دم مرگ. هرچند امروز ورود طلبه‌های جهادی برای کارهای خدماتی بیماران بجای خود کاری است بس ارزشمند ، لیکن رسالت طلبگی چیزی بیش از این اقتضا می‌کند. طلبه‌های جهادی و امدادگر قبل از آنکه بخواهند یا بتوانند جای خدمات پرستاری را بگیرند، باید جای خود را در امور روانی و روحانیِ بیماران که بسیار هم خالی است، پر نمایند.     @Habibollah_Babai
https://www.daraian.com/fa/paper/141-day/27346 کرونا و ضرورت توجه به حقوق مستمندان
وبينار مهم با عنوان: "الهيات زندگي، معنويت و تمدن در كشاكش كرونا" -جامعه علوم انساني و علوم اجتماعي ايران در اين روزهاي مهم و سرنوشت ساز با سوالات عديده اي مواجه است و ظرفيت خويش را در نسبت با مساله اي عيني بازخواني مي كند. مسائلي از اين قبيل: ⚡️ الهيات سلامت، عرفان تمدني و بهداشت معنوي: نقش كرونا بر ادراك اكنون ما و ترسيم معنای زندگی ما چيست؟ ⚡️ سياستگذاري سلامت در غياب معنویت و هويت: آيا جهان سكولارتر مي شود؟ ⚡️ جنگ كرونايي! تقابل روايت ها و هذيان گويي اجتماعي (infodemy) :‌ وظيفه نظام رسانه اي چيست؟ ⚡️ روانکاوی سبک زندگی در تسخیر تنهایی فناورانه؛ آیا آینده ازآن فناوری است؟ ⚡️ مسئله مرگ مدرن (مرگ صنعتی یا مرگ بهداشتی و یا مرگ انفرادی) و تبعات آن برای جوامع مسلمان؟ ⚡️ انسجام اجتماعی بعد از مصائب ایرانیان در سال ۹۸ (نگاه تطبیقی به بلایای طبیعی اعم از سیل، زلزله‌، شهادت حاج قاسم و کرونا) ⚡️ تحلیل فرهنگی از کرونای جهانی در وضعیت جهانی شده چگونه است؟ ⚡️ آینده جهان در امتداد ویروسهای مدرن و پیشرفته چيست؟ بر همين اساس به همت دانشكده معارف اسلامي و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق عليه السلام و مركز مطالعات فرهنگي تمدني پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي، مجموعه گفتگوها و هم انديشي هاي ملي به صورت وبينار برگزار مي شود. وبينار نخست با ارائه آقايان: دكتر محمدهادي همايون دكتر حبيب اله بابايي دكتر محمد كاظم فرقاني دکتر محمدرضا بهمنی دكتر سيد مجيد امامي دكتر احمد رهدار دكتر سيد مجيد مطهر نژاد دكتر احمدشاكر نژاد دوشنبه 19 اسفندماه از ساعت 10_ 12 صبح 🗣 ورود از طريق لينك سامانه مجازي دانشگاه امام صادق (ع) آدرس الکترونیکی وبینار: https://vc.isu.ac.ir/ch/isu-conf مخاطبان می توانند به عنوان کاربر مهمان در سامانه وارد شوند. @Habibollah_Babai
مسیحیت با کرونا چه می‌کند؟ «ایمان خود را حفظ کنید، ویروس‌ها را نابود کنید» 1.  ویروس‌ها بخشی از خلقت هستند (موقت نیستند) و ما باید یاد بگیریم در کنار آنها ایمن زندگی کنیم. 2. حضور در مراسمات مذهبی برای بسیاری از افراد واقعاً معنادار است، و توصیه به کسی که دیگر چنین کاری نکند، یک راه حل عملی نیست. 3. به جای تعطیلی کلیساها، اقدامات بهداشتی را باید افزایش داد و کلیساها باید به سمت بهداشت بیشتر حرکت کنند (پرهیز از استفاده از جام مشترک، عرضه نان با دستان ضدعفونی شده، پرهیز از تجمع افراد بیمار و آسیب‌پذیر(نه همه افراد) و خدمات آنلاین به افراد آسیب‌دیده 4. این اقدامات در مراسمات مسلمانان نیز مراعات می‌شود و در نمازهای جمعه، کار ضدعفونی کردن با جدیت انجام می‌شود. @Habibollah_Babai شرح نوشته 👇👇👇
در معنای "اسیری" اسیر آن نیست که دستانش را در بند کرده باشند، اسیر آن است که منطق و زبان‌اش در بند مانده باشد، اسیر آن نیست که تن‌اش را در زنجیر بسته باشند، اسیر آن است که روح‌ و جان‌اش را به اسیری برده باشند، اسیر آن نیست که به اسارت دیگران رفته باشد، اسیر آن است که در اسارت «خود» گرفتار مانده باشد،   و اسیر آن نیست که در زمان و یا مکانی محدود شده باشد، اسیر آن است که از زمان و زمانه‌اش فراتر نرفته باشد و تاریخ هم او را به فراموشی سپرده باشد. گرامی باد یاد و نام آزادۀ کربلا عقیلۀ بنی‌هاشم که آن‌قدر بزرگ بود که فرودستان تاریخ هرگز نتوانستند آن قامت بلند تاریخ را بپوشانند، او را به اسارت ببرند، و منطق و مرام‌اش یا روح و جان‌اش را در بند کنند.  @Habibollah_Babai
🏥 پیام سرگشاده کارمند اورژانس قم از در بیمارستان! 👈 ...وقتی بمب خبری گسترش شدید در قم منفجر شد، خانواده، دوستان و نزدیکان، همه واکنش نشان دادند و نگران حال من شدند. خیلی ها بهم گفتن جانت مهمتر است از شغلت! و میخواستند که ترک پست کنم! از بس نگرانم بودند یادشان رفت که من نه تنها منبع درآمد و امرار معاش خانواده‌ام، دریافتی از این شغل درمانی است، بلکه متعهد هستم به حضور! ◽ اما در این روزها افرادی رو دیدم، که بدون نصب اتیکت و نام و نشان، بدون هیچ تظاهر و ریا و منت، کار و خانواده خودرا ترک کردند... اما بجای گریز از مهلکه و پناه بردن به فضای امن تر، به خط مقدم درگیری با بیماری کرونای بیمارستان‌های سانتر کرونا آمدند... هرکاری که از دستشان برمی‌آمد، از جابجایی بیماران کرونایی در تخت... تا بردن آنان برای انجام تصویربرداری ها و سی تی اسکن ها و جابجایی نمونه های آزمایشگاهی... تا گندزدایی تخت ها و فضا عمومی اتاق ها و تهیه ویلچر و جابجایی بیماران و کمک به حراست و انتظامات بیمارستان و کمک به خدمات و دستگیری از بیماران نیازمند کرونایی و ایجاد ارتباط بین خانواده های نگران خارج از بخش قرنطینه بابیمار...( چون حضور همراه کنار بیمار ممنوع شده بود) تا رساندن وسایل و لوازم مورد نیاز برای بیماران در فضای قرنطینه... ◽ این که همگی طلبه‌های حوزه‌های علمیه قم بودند، گاه که بیماران متوجه می شدند اینها که درسکوت و آرامش و با محبت، فقط دارند خدمت میکنند؛ کمک پرستار، نیروی خدماتی یا همراه بیمار...نیستند بلکه طلبه هستند، دست به دعا بر می‌داشتند... ◽ دلداری این روحانیون، هم به بیمار وهم به خانواده ها، واقعا تاثیر شگرفی در اون لحضه بحرانی داشت. ◽ بدور از همه تملق‌ها و اغراق‌ها، اصلا قصد چاپلوسی ندارم، اما در خدمت دکتر عاملی -متخصص طب اورژانس- بودم که میگفت درسهای زیادی از این عزیزان گرفتم، چقدر بی منت، ایثار رو به تصویر کشیدند. ◽ حاضرم قسم بخورم که مواردی از خدمتگزاری این عزیزان شاهدبودم که اگر کسی جایی برایم تعریف میکرد که گروهی آخوند، اینچنین فداکاری میکردند، شاید تمام و کمال، حرفش را باورنمیکردم! ◽ این دوستان که اکثرا" متاهل و صاحب فرزند هستند، شب تا صبح را بدون استراحت، در کنار بیماران کرونایی سپری کردند. ◽ آقای بشارتی -از کارشناسان اتاق عمل- میگفت اینقدر از آخوندها برایم بدگفته‌اند و در ذهنم تصویر بدی ازشون ساخته شده که وقتی این افراد که حتی از نصب اتیکت و انداختن عکس هم خودداری میکردن را دیدم، به شدت حیرت کردم و تصویری از نهایت سادگی و یک طلبه در ذهنم نقش بست. ◽ کاش این فرهنگ احساس وظیفه و خدمت رسانی در دیگر اقشار هم به همین اندازه تقویت میشد. ◽ زیرا مطمئن هستم این حس و حال از روی جوگیری و یا تظاهر، بوجود نیامده بلکه حاصل فرهنگ حوزوی و کار فرهنگی عزیزانی در آن محیط معنوی بوده است. ◽ من بعنوان یکی از عوامل کادر درمان، از گروه جهادی طلاب جوان و امدادگران جهادی که در این ایام کنار ماهستند کمال تشکر رو دارم و بهشون دستمریزاد میگم. ✍ حمیدشیرانی از اورژانس بیمارستان شهید بهشتی قم
سهل‌انگاری در شیوع بیماری حرام شرعی است - ديگران http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=45139 @Habibollah_Babai
«استماته»ی پزشکان در خفقان کرونا شهید شیخ حسین معن شعاری داشته‌ است که «المُستَمیت لا یموت» (نمی‌میرد آنکه در پی مرگ می‌رود). شیخ محمد مهدی شمس الدین در سخن از مرگ فی‌سبیل‌الله، به ارادۀمرگ در راه خدا تأکید می‌کند و چنین اراده‌ای را برای هر یک از اعضای امت اسلام لازم می‌شمارد. شیخ محمد مهدی آصفی نیز در بحث از شهادت، از تمنای شهادت سخن می‌گوید و چنین تمنای قلبی را در شکل‌گیری عزت و قوت اسلام مهم و سازنده می‌داند. اکنون سیاهی کرونا در جامعۀ ایرانی و بلکه جهان امروز نه فقط با پزشکان و پرستاران شهید، سویه‌های نور و افق‌هایی نو پیدا کرده، بلکه با بسیاری از آنهایی که زنده‌اند ولی در هر لحظه‌شان مستمیت‌اند، ارادۀ مرگ شرافتمندانه دارند، و در تمنای شهادت بسر می‌برند، سویه‌های قدسی و معنوی پیدا کرده است. فرهنگ استماته (به استقبال مرگ رفتن) در وضعیت انباشتگی مرگ، فرهنگ ارادۀ بر مرگ در وضعیت هراس از مرگ، و فرهنگ تمنای شرافت و شهادت در وضعیت خودخواهی‌‌ها و فرار از مرگ شرافتمندانه، جزو عناصر سازنده‌ای است که ما را در وضعیتِ بی‌معنای کرونا به سمت معنا و معنویت راه می‌برد.   @Habibollah_Babai
کروناویروس «جهانی‌شدن» را به آی سی یو می‌برد اگر کرونا ویروس به سرعت فروکش نکند، فرایند ضدجهانی شدن که پیش از این شروع شده، تقویت خواهد شد. پیش از این پیامبران جهانی‌سازی فکر می‌کردند که جهان با تجارت، مسافرت، ادغام مالی جهانی، و انقلاب دیجیتال روابط تنگ‌تری پیدا خواهد کرد و جهان به سمت سرمایه‌داری پیش خواهد رفت، ولی از دهۀ گذشته شاهد عقب نشینی مداوم از این چشم‌انداز خوش‌بینانه هستیم و امروزه بسیاری از کشورها در صدد پس‌گرفتن کنترل خود برآمده‌اند. هر چند افزایش وابستگی متقابل بین کشورها می‌تواند منبعی برای رفاه عمومی شود، لیکن روابط نزدیک موجب آسیب‌های مشترک و بهانه‌ای برای درگیری‌های جدید خواهد بود. به گفته والس و نیبور «ارتباطات تنگاتنگ بین کشورها به همان اندازه که حل مسئله می‌کند، مسئله ایجاد می‌کند، گاهی بسیار سریع‌تر از آنچه که بتوان برای آن راه حلی پیدا کرد.» @Habibollah_Babai