eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.4هزار دنبال‌کننده
555 عکس
90 ویدیو
68 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
وقف علمی - انقلابی @Habibollah_Babai
غرب‌شناسی تجربی گزارش سفر به آمریکا (۲۰۰۷- ۲۰۰۹) قسمت دوم: (حیاء و حجاب)   برای ویزا از طریق دوبی اقدام کردم و برای مصاحبه در سفارت آمریکا به همراه همسرم و فرزاندان‌ام محمد و زهرا به دوبی رفتیم. یکی از اولین دیده‌های سفرم به دوبی، دختران بی‌حجاب فیلیپینی در دوبی و حیا و نجابت آن‌ها بود. آنچه از دختران فیلیپینی دیدم، و آنچه که بعدها از برخی دختران عراقی در شهرهای غیرمذهبی مانند بغداد دیدم، و آنچه که بعدها در سفرهای چین و مالزی و فیلیپین دیدم، تفکیک زن غربی از زن شرقی در موضوع «حیاء» به مثابه یک پدیده فرهنگی و تمدنی بود. مدت‌ها در نسبت بین حیاء و حجاب، حیای بدون حجاب، حجاب بدون حیا، و حجاب توأَم با حیاء فکر می‌کردم و دربارۀ ضرورت حفظ توأمان حجاب و حیاء تأمل‌هایی داشتم. مسئلۀ «حیاء» در مدت حضورم در آمریکا نیز همواره برایم محل توجه بود و آن را به عنوان یکی از مسئله‌های چالشی بین مسیحیت و مدرنیته می‌دیدم. مسیحیان نوعا فرهنگی پوشیده‌تر داشتند و در آن متأثر از فرهنگ مستوریِ مریم مقدس (مجسمه‌های محجبه حضرت مریم) بودند و بسیاری از غیردیندارانی که در فرهنگ برهنگی از داروینیسم اثر گرفته بودند. یادم هست وقتی در کارگروه گفتگوی بین الادیان (SR) با مدیریت پیتر اوکس در دپارتمان دین‌شناسیِ دانشگاه ویرجینیا شرکت کردم، موضوع سخن و گفتگو در باب آدم و حوا (فبدت لهما سوآتهما) بود که یکی از دانشجویان با تعجب از من از علت شرم و حیای حوا و آدم سئوال کرد و من در سئوال‌ او و البته در عمق تفاوت‌های فرهنگی بین خود و ایشان درماندم. به هر حال روز و وقت مصاحبه من رسید. مصاحبه کننده مردی با چهره شرقی (احتمالا هندی) بود. از خودم و از کارم و علت رفتن‌ام سئوال کرد و من با صراحت آذری‌ و شهرستانی‌ام در مورد پروژه‌ام و علت رفتن‌ام به آمریکا توضیحاتی دادم. ویزای ما به رغم طلبه ‌بودن‌ام و حجاب چادری همسرم به صورت مشروط (مشروط به ارائه مدارک مربوط به دفتر تبلیغات اسلامی) پذیرفته شد. موافقت مشروط با ویزای ما موجب عصبانیت کسانی شد که برای آمدن به سفارت آمریکا خیلی چیزها را در ایران جا گذاشته بودند و انتظار داشتند درخواست ما، چون ظاهری مذهبی داشتیم، برای ویزا مردود شود.  ویزای من تقریبا در 59 روز رسید و ویزای همسرم حدودا  70 روز طول کشید، و من در این چند روز در کشاکش نرفتن یا به‌تنهایی رفتن بودم. بعدها دیدم سفر با خانواده آورده‌های فکری و فرهنگی سفرم را چندبرابر کرد و این یکی از برهه‌های برکت همسرم در زندگی‌ علمی‌ و طلبگی‌ام بود.  @Habibollah_Babai
Torabi Mar 1: 🔵 نشست علمی "وضعیت زنان و پیشرفت‌های آن در جهان اسلام و ایران" ✅با حضور 🔸سرکار خانم علاسوند ( ایران) 🔸سرکار خانم سعاد الجزائریه ( الجزایر) 🔸سرکار خانم فاطمه الشافعی (امارات) 🔸سرکار خانم خدیجه اللواتی ( عمان) 🔸سرکار خانم هدیل المهنا ( کویت) 📆 یکشنبه 23 آذر ⏰ 14:30 ـ 17 حضور در نشست از طریق وبینار🔻 🌐https://live.mou.ir/wrc جهت رعایت دستورالعمل های بهداشتی نشست بدون حضور جمعیت و بصورت وبیناری برگزار می گردد. •┈┈••✾••┈┈• 📌 اطلاع رسانی رویدادهای علمی پژوهشکده زن و خانواده 🌐 http://event.wrc.ir 📌 کانال پژوهشکده در سروش 🆔https://sapp.ir/womenrc 📌 کانال پژوهشکده در ایتا 🆔 https://eitaa.com/womenrc
رونمایی از آثار پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی @Habibollah_Babai
شاخص‌های اسلامی بودن تمدن @Habibollah_Babai
سین برنامه رونمایی از آثار پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی @Habibollah_Babai
کتاب مهم ظرفیت‌های تمدنی علم کلام به اهتمام پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و به کوشش جناب حجه الاسلام عباس حیدری‌پور منتشر شد. این کتاب از سلسله پروژه‌های خوانش تمدنی اسلام و ظرفیت‌های تمدنی علوم اسلامی است که شکل‌‌گیری آن تقریبا ۵ سال بطول انجامید. امیدواریم فاز بعدی این پروژه با عنوان ظرفیت‌های تمدنی عرفان و فلسفه اسلامی تا پایان سال ۱۴۰۰ به اتمام برسد. انشالله @Habibollah_Babai
فرصت مطالعاتی به آمریکا (از سال 2007 تا 2009) قسمت سوم: (سفر قسطی به جهان فرهنگی متفاوت) از صندوق قرض‌الحسنه بسیجیان 4 میلیون تومان وام گرفتم تا بلیط اولین، دورترین، و طولانی‌ترین سفر خود را کلید بزنم. این اولین سفر قسطی من در سلسله سفرهای آینده‌ام بود، سفرهایی که بخشی از زندگی‌ام را برایش هزینه کردم. یادم هست که در یکی از کلاس‌های ضیافت دانشگاه شیراز یکی از اساتید به من تعریضی داشت که «ظاهرا شما بیش از دکتر ظریف سفرخارجی رفته‌اید» و چرا من نرفته‌ام؟ تلقی‌ ایشان این بود که همۀ ما آخوند‌ها وصل به مراکز دولتی هستیم و سفرهای آسان و رایگان می‌رویم. من تنها پاسخ‌ام به ایشان این بود که هزینه‌های سفرم را با قناعت در زندگی شخصی‌ام جور می‌کنم. بی پولی در سفرهای خارجی‌ام همواره یکی از نقطه‌های اضطراب و رنج من بوده است. در دوبی با تورِ شهریِ هتل به مرکز خرید رفتیم تا در اولین سفر شاید چیزی تهیه کنیم ولی با دیدن قیمت‌ها به اتفاق خانواده دست از پا درازتر برگشتیم. بیمه من و خانواده در آمریکا، واقعا بیمه مرگ بود و حداقل‌ها را پوشش می‌داد. برای مشکلات مالی‌ای که درآمریکا داشتم همین بیمه را هم چهار ماه تمدید نکردم تا اینکه مسئول مربوط به ویزای من در دانشگاه UVA متوجه ماجرا شد و هشدار داد که نداشتن بیمه در آمریکا بازی با مرگ است و بدون بیمه بهتر است به کشور خودتان برگردید و من ناگزیر شدم مجدد بیمه‌ام را تمدید کنم.   به هر حال، با پرواز ایران‌ایر به سمت لندن حرکت کردیم. کسی بخواهد ایرانی‌ها را بشناسد باید پروازهای ایرانی را تجربه کند و آن را با پروازهای غیر ایرانی مقایسه نماید. در پرواز‌های ایرانی مسافران با هم گرم هستند. حتی در صف دستشویی هم مردم فرصت را غنیمت می‌شمارند و با هم گعده می‌کنند. برخی اصلا قرار ندارند و کمتر سرجای خود می‌نشینند و مدام در رفت و آمد هستند تا زمانی که مهمان‌دار اعلام هشدار کند. ارزش پروازهای ایرانی را زمانی می‌توان به درستی درک کرد که پروازهای دیگر را تجربه کرده باشید. یادم هست در سفر به شهر ریو (در برزیل)، که سفر قسطی دیگرم بود با وامی که از بانک مهر اقتصاد برداشته بودم، پروازم از دوبی به ریو قریب به 15 ساعت طول کشید. در طول این پرواز که جز دو نفر، همه غیر ایرانی بودند، مسافران یا می‌خوردند، یا می‌خوابیدند و یا فیلم نگاه می‌کردند و ارتباط مسافران با همدیگر بسیار سرد و نوعا خشک بود و این خشکی و سردی را من کم و بیش در سفرهای بعدی‌ام از شهر شارلوت آمریکا به سانفرانسیسکو، از کشور عمان به فیلیپین، از اینسبورگ به وین در اتریش، و از کلن به هامبورگ در آلمان مشاهده کردم. ادامه 👇👇 @Habibollah_Babai
در پرواز ایران‌ایر که به سمت لندن راه افتاد، صندلی جلویی، جوانی به نظرم از انگلستان بود و صندلی‌اش خوابیده بود. از ایشان خواستم که صندلی‌اش را درست کند. ایشان برای عذرخواهی و تشکر انگشت شصت‌اش رابه من نشان داد. خوشم نیامد ولی فهمیدم قصد تشکر داره. من هم از ایشان تشکر کردم، ولی نمی‌توانستم برای تشکر از ایشان انگشت شصتم را نشان بدهم، چون معنای انگشت شصت در ذهن‌ من با معنای این حرکت در ذهن ایشان بسیار متفاوت از هم بود. این یکی از نقطه‌های تفاوت فرهنگی بود که باید درکش می‌کردم. 5 ساعت در فرودگاه لندن توقف داشتیم. آقایی نه چندان جالب در فرودگاه لندن شعبده‌بازی می‌کرد. چیزی از دهان قورت می‌داد و بعد با صدای ناجور همان را از پشت خود درمی‌آورد. دیگران هم به تماشا ایستاده بودند. این نقطه دوم تفاوت فرهنگی در اولین روز سفرم بود که آن را غیرمودبانه می‌دانستم. برای نماز باید تجدید وضو می‌کردم، به سرویس بهداشتی رفتم و آنجا هم تفاوت‌های فرهنگی دیگری را دیدم. کم‌کم دریافتم گیت فرودگاه‌ها گیت عبور به کشورها نیست، گیت ورود به مناسبات جدید، ارزش‌های متفاوت، قوانین بسیار مختلف و اساسا یک دنیای دیگر است. بعدها در سفرم به فیلیپین و صحبت‌ با برخی از مسئولان ایرانی در مانیل متوجه شدم که بسیاری از دانشجویان عزیز به همین یک نکته توجه ندارند و عبور از گیت را به لحاظ فرهنگی درست درک نمی‌کنند و در برقرار ارتباط با دیگران (مثلا مخ‌زنی دختران)، فرهنگ دیگران را با فرهنگ ایرانیان یکی تلقی می‌کنند و دختران خارجی را همچون دختران ساده ایرانی تصور می‌کنند و درنتیجه دردسرهای زیادی را برای خود و خانواده‌های خود درست می‌کنند (ببینید وضعیت برخی از دانشجویان ایرانیِ زندانی شده در برخی از کشورهای شرقی را). از همین منظر بعدها در آموختن زبان‌های دیگر و ضرورت آن به این نتیجه رسیدم که آموختن یک زبان جدید، صرفا طریقی برای فهم کتاب‌های مربوط به آن زبان نیست، بلکه آموختن زبان جدید، آموختن یک دنیای جدید است و جهان‌های افراد به تعداد زبان‌هایی است که افراد با آن آشنا هستند. ادامه دارد...  @Habibollah_Babai
لینک گوگل فرم عضویت در انجمن علمی بین المللی اربعین (فرم مختصر): https://b2n.ir/386151 (فرم تفصیلی): https://b2n.ir/405283 @Habibollah_Babai
گزارش دور هفتم گفتگوی دینی.pdf
1.27M
گزارش دور هفتم گفتگوی دینی ایران و فیلیپین @Habibollah_Babai