مرغ خیال از قفس سینه ها رها نمی شود
یاد رخش زدیده یک لحظه جدا نمی شود
خواهم اگر به سیر گل به سینه ام صفا دهم
کاهش سوز سینه با سیر و صفا نمیشود
پیش طبیب دل شدم بهر علاج گفتمش
درد وغم دل مرا چاره چرا نمی شود
گفت ز چیست این همه درد و ملال گفتمش
داغ حسین و کربلا گفت دوا نمیشود
گفتم از آتش درون تحملی نمانده است
گفت همان که گفتمت حرف دوتا نمیشود
مرهم داغ خویش را خواستم از طبیب عشق
گفت گذر تا نکنی به کربلا نمیشود
گفت برو این گله را در حرم رضا بگو
کین همه درد شیعه را رضا رضا نمی شود
قسم به شرط آنکه بر عصمت مادرش دهی
فاطمه گر واسطه شد رد دعا نمیشود
در حرمش مصیبت از پهلوی مادرش مخوان
پیش جگر گوشه چنین گفته روا نمیشود
@hajabasvaezii
🚩 #تقویم_مراسمات
شنبه ۲۶ خرداد ماه ۱۴۰۳
#شهر زرند_ کرمان
https://t.me/hajabasvaezi
@hajabasvaezii
@hajabasvaezii
السلام علیک یا صاحب الزمان
بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم
لاله از باغ رخت چیدم ولی نشناختم
همچو گل کز دیدن خورشید می خندد به صبح
بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم
کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو
آمدم دور تو گردیدم ولی نشناختم
در کنار مسجد کوفه تو را گفتم سلام
پاسخ از لب هات بشنیدم ولی نشناختم
در حریم ساقی کوثر نگاهم بر تو بود
کوثر از جام تو نوشیدم ولی نشناختم
در کنار مرقد شش گوشه ی جدت حسین
خم شدم دست تو بوسیدم ولی نشناختم
ای دل غافل که همچون سایه نزد آفتاب
پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم
در منا پیش تو بنشستم ندانستم تویی
با تو از هجر تو نالیدم ولی نشناختم
در مسیر جمکران عطر دل انگیز بهشت
از نفس های تو بوییدم ولی نشناختم
غفلت(میثم)ببین یک عمر رخسار تو را
در همه آیینه ها دیدم ولی نشناختم
حاج غلامرضا سازگار(میثم)
@hajabasvaezii
السلام علیک یا صاحب الزمان
دل هوای روی ماه یار دارد جمعه ها
دل هوای دیدن دلدار دارد جمعه ها
صبح جمعه چشم در راهیم ما ای عاشقان
یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها
چشم های منتظر با اشک های عاشقی
هر نگاهش حرف ها بسیار دارد جمعه ها
آفتابا امرکن تا ابرها پنهان شوند
آسمان بر تابشت اصرار دارد جمعه ها
بی تو دلتنگیم جان مادرت زهرا بیا
بی تو دیگر حالت تکرار دارد جمعه ها
دلخوشم با جمله ای سرشار ازعشق و امید:
یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها
محمدی
@hajabasvaezii
37.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من پنجمین ولی خداوند قادرم
همنام مصطفی و ملقب به باقرم
گنجینه علوم الهی است سینه ام
از نسل سفره دار کریم مدینه ام
#حاج_عباس_واعظی
#حرم_مطهر_شهادت_امام_باقرع
@hajabasvaezii
#امام زمان علیه السلام
#عرفه
ای چراغ حرم یار! کجای حرمی؟
پسر حیدر کرّار! کجای حرمی؟
همه جای حرم از پرتو حسن تو پُر است
ای به صد جلوه پدیدار کجای حرمی؟
تا که بیپرده ببینند رخت را حجّاج
پرده بردار ز رخسار کجای حرمی؟
پای تا سر شدهام چشم تماشا که مگر
چشمم افتد به تو یکبار کجای حرمی؟
حجر و حجر ز هجران تو خون میگریند
زمزمت تشنهی دیدار کجای حرمی؟
حرمت عترت و قرآن شود اینجا پامال
وارث احمد مختار کجای حرمی؟
دور تا دور حرم قاتل زهرا، نامش
نقش گردیده به دیوار کجای حرمی؟
شیعه مظلوم، تو مظلوم، حرم هم مظلوم
ای حرم را تو نگهدار کجای حرمی؟
استاد غلامرضا سازگار
@hajabasvaezii
#امام_عصر علیهالسلام
#حج
#غزل
🔹ای صفای حرم یار🔹
ای صفای حرم یار! کجای حرمی؟
حرم از عطر تو سرشار! کجای حرمی؟
سعی عشاق تو، ای کاش به جایی برسد
ای صفای حرم یار، کجای حرمی؟
عطر جانبخش تو در حِلّ و حرم پیچیدهست
وارث عترت اطهار، کجای حرمی؟
ای شده زمزمۀ منتظرانت لبیک
مظهر عصمت و ایثار، کجای حرمی؟
خواب غفلت ندهد فرصت دیدار به ما
آه ای دیدۀ بیدار، کجای حرمی؟
«همه جای حرم از پرتو حُسن تو پر است
ای به صد جلوه پدیدار، کجای حرمی؟»
تا شود چشم و دل عالم و آدم روشن
پرده از آینه بردار، کجای حرمی؟
حج اکبر شود آن روز، که هنگام طواف
برسد مژدۀ دیدار، کجای حرمی؟
رازدارِ دل زهرا و علی، غیر تو کیست
آخر ای محرماسرار، کجای حرمی؟
📝 #محمدجواد_غفورزاده شفق
@hajabasvaezii
#توسل
مهر تو پشتوانه ایمان نوکر است
نوکر تمام عمر بدهکار این در است
چشمان خیس عالم و ادم گواه ماست
اینکه چقدر نام شما گریه اور است
یک قطره صاف در غم تو اشک ریختن
با سجده های شام تهجد برابر است
ای سرّ آیه فتلقی چه روشن است
ادم به گریه بر تو نجاتش مقدر است
با چشم های پاک فقط می شود گریست
این اشک و عشق از اثر شیر مادر است
با تو خدا معادله ها را بهم زده
وقتی زیارت تو ز حج هم فراتر است
خوشبخت انکه با غم تو زندگی کند
خوشبخت تر کسی که در این خانه نوکر است
حسن کردی
@hajabasvaezii
#عرفه
امروز به کوی تو گرفتار زیاد است
مثل من شرمنده گنهکار زیاد است
اما کرم توست که بسیار زیاد است
بخشندگی ات حضرت ستار زیاد است
در کوی وفا شاه و گدا فرق ندارند
وقت کرم تو فقرا فرق ندارند
خواندی تو دگر بار به کویت همگان را
هرکس که به سرمایه ی خود دیده زیان را
یا داده ز کف فرصت ماه رمضان را
با خویش بیارد دل و جان نگران را
گفتی که گناه دل پر آه ببخشی
امروز به اندازه ی یک ماه ببخشی
بعد از رمضان رشته ی خود با تو بریدم
من هرچه کشیدم فقط از خویش کشیدم
روز عرفه آمد و شد تازه امیدم
آغوش گشودی که به سوی تو دویدم
من آمده ام باز توانم بده امروز
اصلا تو بیا راه نشانم بده امروز
آفت زده بر حاصل من بار ندارد
این بار به غیر از تو خریدار ندارد
این بنده خودش آمده پس جار ندارد
اصلا زمین خورده که آزار ندارد
بر آنکه زمین خورده جفا را نپسندند
رفتم همه جا جز تو گدا را نپسندند
حالا که من افتاده ام از نام و نشان ها
حالا که نشستم ز فراغت به فغان ها
مگذار بیفتد سخنم روی زبان ها
مگذار شود فاش ز من راز نهان ها
من آبرویم در خطر افتاده نظر کن
حالا که گدا پشت در افتاده نظر کن
هر چند ندیدم ز دعایم اثراتی
نه حال بکا دارم و نه حال صلاتی
من را برسانید به یار عرفاتی
جز عشق حسین نیست مرا راه نجاتی
شرمنده کند باز مرا از کرم خود
ما را به سلامی ببرد در حرم خود
این قدر مگو از لب و دندان دُر افشان
این قدر مده شرح ز گیسوی پریشان
خواهر شده از لحن دعای تو هراسان
برگرد مدینه مرو کوفه حسین جان
ترسم که کسی بشکند آئینه ات آقا
یا آنکه نشیند به روی سینه ات آقا
گفتم عرفه فرصت دیدار مهیاست
هر ساعت این روز خبر دار ز آقاست
خوش آنکه دلش هم نفس یوسف زهراست
اما همه ی عشق فقط روضه ی سقاست
در روضه ی او عطر گل یاس بیاید
خود گفته که در روضه ی عباس بیاید
@hajabasvaezii