eitaa logo
حاج نقی ولدی
1.4هزار دنبال‌کننده
125 عکس
232 ویدیو
0 فایل
شرح حالات فخرالائمه، یگانه ی دوران ها، ولی خدا حاج نقی ولدی، گریه کن بی نظیر حضرت اباعبدالله الحسین سلام الله علیه https://zil.ink/haj_naghi_valadi
مشاهده در ایتا
دانلود
12.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منتقم... در عزای فاطمیه دل پریشان می شود از غم زهرای اطهر دیده گریان می شود شکر حق می گویم از این که دل سرگشته ام بر سر خوان کرامت باز مهمان می شود مجلس روضه، بهشت عاشقان فاطمه است هر که می آید به جنّت، غرق احسان می شود قطرهٔ اشکی اگر ریزم برای فاطمه نامهٔ اعمال من خالی ز عصیان می شود تسلیت می گویم ای صاحب عزای فاطمه از غمت عالم دوباره بیت الاحزان می شود از شرار آتش چادر نماز مادرت سینهٔ محزون تو نالان و سوزان می شود روز و شب از پلک چشمان ترت خون می چکد زخم های پلک چشمانت نمایان می شود چهرهٔ نیلی مادر غصه دارت کرده است ناله ات با دیدن رویش فراوان می شود انتقام سیلی زهرا به دستان شماست منتقم! پس کی به سر دوران هجران می شود شاعر : محمد فردوسی https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI
11.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشکار پنهان_ قسمت سوم غمی به وسعت عالم نشسته بر جانش تمام ناحیه خیس از دو چشم گریانش شبیه ابر بهاری هوای ناحیه را پر از ترنم غم کرده اشک سوزانش سلام کرد به جدش... سلامی از سر صدق سلام آن که کند جان فدای جانانش سلام کرد بر آن گونه‌های خاک آلود بر آن تنی که نمودند نیزه بارانش سلام کرد بر آن بوسه گاه نورانی سلام آن که کند جان خویش قربانش سلام آن که دلش زخمی مصیبت‌هاست سلام آن که اگر بود کربلا جانش میان طف، سپر تیغ و نیزه‌ها می‌کرد و می‌سپرد به شمشیرها گریبانش سلام کرد بر آن جام نیزه نوشیده بر آن کسی که شکستند عهد و پیمانش سلام آن که اگر نی نوا حضور نداشت علی‌الدوام شده نالۀ فراوانش سلام آن که سرازیر می‌شود هر روز به جای اشک روان، سیل خون زچشمانش @mojtaba__godazgar https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI
25.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشکار پنهان_ قسمت چهارم با که گویم راز دل را، کس مرا همراز نیست از چه جویم سِرّ جان را، در به رویم باز نیست ناز کن تا می‏توانی، غمزه کن تا می‏شود دردمندی را ندیدم، عاشق این ناز نیست حلقه صوفی و دیر راهبم هرگز مجوی مرغ بال و پر زده، با زاغ هم‏پرواز نیست اهل دل، عاجز زگفتار است با اهل خرد بی‏زبان با بی‏دلان هرگز سخن پرداز نیست سر بده در راه جانان، جان به کف سرباز باش آن که سر در کوی دلبر نفکند، سرباز نیست عشق جانان ریشه دارد در دل، از روز اَلَست عشق را انجام نبود، چون ورا آغاز نیست این پریشان حالی از جام بلی نوشیده ام این بلی تا وصل دلبر، بی بلا دمساز نیست روح الله الموسوی الخمینی https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI
18.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشکار پنهان_ قسمت پنجم سر زلفت به کناری‌ زن و رخسار گشا تا جهان محو شود، خرقه کشد سوی‌ فنا به سر کوی‌ تو ای‌ قبله‌ٔ دل، راهی‌ نیست ورنه هرگز نشوم راهی‌ وادی‌ّ مِنا از صفای‌ گل روی‌ تو هر آن کس برخورد برکند دل ز حریم و نکند رو به صفا طاق ابروی‌ تو محرابِ دل و جان من است من کجا و تو کجا، زاهد و محراب کجا؟ ملحد و عارف و درویش و خراباتی‌ و مست همه در امرِ تو هستند و تو فرمانفرما خرقه‌ٔ صوفی‌ و جامِ می‌ و شمشیر جهاد قبله گاهی‌ تو و این جمله همه قبله نما رسم آیا به وصالِ تو که در جان منی‌؟ هجر روی‌ تو که در جان منی‌، نیست روا ما همه موج و تو دریای‌ جمالی‌، ای‌ دوست موجْ دریاست، عجب آن که نباشد دریا https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI
22.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشکار پنهان_ قسمت ششم به تو دل بستم و غیر تو کسی‌ نیست مرا جز تو ای‌ جان جهان، دادرسی‌ نیست مرا عاشق روی‌ توام، ای‌ گل بی مثل و مثال به خدا غیر تو هرگز هوسی‌ نیست مرا با تو هستم ز تو هرگز نشدم دور، ولی‌ چه توان کرد که بانگ جرسی‌ نیست مرا پرده از روی‌ بینداز، به جان تو قسم غیر دیدار رخت ملتمسی‌ نیست مرا گر نباشی‌ برم ای‌ پردگی‌ هر جایی ارزش قدس چو بال مگسی‌ نیست مرا مده از جنت و از حور و قصورم خبری‌ جز رخ دوست نظر سوی‌‌ کسی‌ نیست مرا https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI
18.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشکار پنهان_ قسمت هفتم ای خوب رخ که پرده نشینی و بی حجاب ای صد هزار جلوه گر و باز در نقاب ای آفتاب نیمه شب، ای ماه نیم روز ای نجم دوربین که نه ماهی نه آفتاب کیهان طلایه دارت و خورشید سایه ات گیسوی حور خیمۀ ناز تو را طناب جان های قدسیان همه در حسرتت به سوز دل های حوریان همه در فرقتت کباب انموذَج جمالی و اُسطورۀ جلال دریای بی کرانی و عالم همه سراب آیا شود که نیم نظر سوی ما کنی تا پر گشوده کوچ نماییم از این قباب ای جلوه ات جمال دهِ هر چه خوبرو ای غمزه ات هلاک کن هر چه شیخ و شاب چشم خراب دوست خرابم نموده است آبادی دو کون به قربان این خراب @mojtaba__godazgar https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشکار پنهان_ قسمت هشتم هر کجا پا بنهی، حسن وی آن جا پیداست هر کجا سر بنهی، سجده گه آن زیباست همه سرگشتهٔ آن زلف چلیپای وی اند در غم هجر رُخش این همه شور و غوغاست جمله خوبان برِ حُسن تو سجود آوردند این چه رنجی است که گنجینهٔ پیر و برناست عاشقان، صدرنشینانِ جهانِ قدس اند سرفراز آن که به درگاه جمال تو گداست فارغ از ما و من است آن که به کوی تو خزید غافل از هر دو جهان، کی به هوای من و ماست بر کن این خرقهٔ آلوده و این بت بشکن به در عشق فرود آی که آن قبله نماست https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI
19.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشکار پنهان_ قسمت نهم آن که دامن می زند بر آتش جانم، حبیب است آن که روز افزون نماید درد من، آن خود طبیب است آن چه روح افزاست، جام باده از دست نگار است نی مدرّس، نی مربّی، نی حکیم و نی خطیب است سرّ عشقم، رمز دردم در خم گیسوی یار است کی به جمع حلقهٔ صوفیّ و اصحاب صلیب است؟ از «فتوحاتم» نشد فتحیّ و از «مصباح»، نوری هر چه خواهم در درون جامهٔ آن دلفریب است درد می جویند این وارستگان مکتب عشق آن که درمان خواهد از اصحاب این مکتب غریب است جرعه‏ای می خواهم از جام تو تا بیهوش گردم هوشمند از لذّت این جرعهٔ می، بی نصیب است موج لطف دوست، در دریای عشق بی کرانه گاه در اوُج فراز و گاه در عمق نشیب است https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI
8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشکار پنهان_ قسمت دهم عشق نگار سرّ سویدای جان ماست ما خاکسار کوی تو تا در توان ماست با خلدیان بگو که شما و قصور خویش آرام ما به سایهٔ سرو روان ماست فردوس و هر چه هست در آن قسمت رقیب رنج و غمی که می رسد از او از آن ماست با مدعی بگو که تو و جنت النعیم دیدار یار حاصل سرّ نهان ماست ساغر بیار و باده بریز و کرشمه کن کاین غمزه روح‏پرور جان و روان ماست این باهُشان و علم فروشان و صوفیان می نشنوند آن چه که ورد زبان ماست https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI
35.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشکار پنهان_ قسمت یازدهم با که گویم غم دل جز تو که غمخوار منی همه عالم اگرم پشت کند یار منی دل نبندم به کسی روی نیارم به دری تا تو رویای منی تا تو مددکار منی راهی کوی توام قافله سالاری نیست غم نباشد که تو خود قافله سالار منی به چمن روی نیارم نروم در گلزار تو چمنزار من استیّ و تو گلزار منی دردمندم نه طبیبی نه پرستاری هست دلخوشم چون تو طبیب و تو پرستار منی عاشقم سوخته ام هیچ مددکاری نیست تو مددکار منِ عاشق و دلدار منی https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI
32.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشکار پنهان_ قسمت دوازدهم چه شد که امشب از این جا گذارگاه تو شد مگر که آه من خسته، خضر راه تو شد بساط چون تو سلیمان و کلبهٔ درویش نعوذ بالله گویی ز اشتباه تو شد کنون که آمدی و با چو من صفا کردی بساط فقر چو کاخ شه از پناه تو شد شبی که ظلمتش از دود آه من بُد بیش چو روز روشن از نور روی ماه تو شد بگو به شیخ که امشب بهشت موعود است نصیب من به عیان، خواه یا نخواه تو شد تو شاه انجمن حسن و «هندی» بیدل هر آن چه هست ز جان خاک راه تو شد https://zil.ink/haj_naghi_valadi @HAJ_NAGHI_VALADI