eitaa logo
حاج نقی ولدی
1.5هزار دنبال‌کننده
124 عکس
199 ویدیو
0 فایل
شرح حالات فخرالائمه، یگانه ی دوران ها، ولی خدا حاج نقی ولدی، گریه کن بی نظیر حضرت اباعبدالله الحسین سلام الله علیه https://zil.ink/haj_naghi_valadi ارتباط با ادمین @H_shariaty
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم حاج شیخ عبدالعلی عرب، از شاگردان آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی و آیت الله حاج آقا رحیم ارباب، از اهل معرفت و محبین حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه در اصفهان بودند. وقتی با حاج آقا ولدی به منزل ایشان وارد شدیم، آقای عرب با وجود کهولت سن و بدنی بسیار نحیف در کمال ادب و تواضع و سکوت دو زانو در محضر آقای ولدی نشستند. مجلس به سکوت طی شد اما انگار آقای عرب با چشمانشان تمنایی از حاج آقا ولدی داشتند. ناگهان حاج آقا ولدی ایستادند و از آقای عرب درخواست سجاده نمودند. آقای عرب که به خاطر کهولت سن و خشکی زانوها در هنگام برخاستن، نزدیک بود زمین بخورند، به سختی و با کمک دو نفر که زیر بغلشان را گرفتند، برخاستند و سجاده انداخته شد. حاج آقا نماز استغاثه به حضرت زهرا سلام الله علیها را اقامه کردند. بعد از اقامهٔ این نماز، آقای عرب درحالی که با پای برهنه تا در کوچه آمده بودند، حاج آقا ولدی را بدرقه کردند. وقتی سوار ماشین شدیم، یکی از دوستان از حاج آقا ولدی در کمال ادب پرسید: اجازه هست سوالی بپرسم؟ و بعد از رخصت پرسید: آقای عرب با نگاهشان از شما چه می خواست و چه شد که نماز خواندید؟ و ایشان فرمودند: با نگاهشان درخواست می کردند تا دعا کنم و ایشان به زیارت امام زمان سلام الله علیه مشرف شوند و بنده به همین جهت نماز خواندم. وقتی سال بعد مجدداً به همراه حاج آقا ولدی به دیدار آقای عرب رفتیم، در بدو ورود، آقای عرب درحالی که دستانشان را بر سرشان گذاشته بودند، با چشمانی اشکبار و صدایی لرزان و با حالت انکسار، خطاب به آقای ولدی گفتند: ممنونم!!! ممنونم!!! ممنونم!!! دیدار حاصل شد... شب جمعه... در کربلا... در بین الحرمین... حاج آقا ولدی، انگشتِ اشاره بر روی بینی مبارکشان گذاشتند و با اشاره فرمودند: ساکت باشید، نوش جانتان، گوارای وجودتان...
حاج آقا ولدی فرمودند: سالها پیش در سالروز ولادت حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم که از باب احترام و تبریک این روز شریف به شهر قم رفته بودم، خدمت آقای سید عبد الکریم کشمیری رسیدم. ملاقات ما در اتاق منزل ایشان صورت گرفت و حدود دو ساعت به طول انجامید. اما در این دو ساعت هیچ صحبتی انجام نگرفت و ملاقات در سکوت محض سپری شد و هر چه بود و تمام صحبتها با نگاه انجام شد. بعد از اتمام ملاقات و هنگام خداحافظی به ایشان عرضه داشتم: حضرت آقا! بنده از راه دوری آمده ام و از طرفی امروز هم عید است و شما هم از سلالهٔ پاک خاندان عصمت و طهارت هستید. لطف فرموده، تفضل نمایید، دستان مرا پر فرمایید تا رفع زحمت کنم. آقای کشمیری بعد از اندکی تأمل فرمودند: آنچه را که شما می خواهید من ندارم تا به شما بدهم. سپس با ایشان خداحافظی کرده و به همدان بازگشتم.
حاج آقا ولدی درباره یکی از عرفای بزرگ‌ و مشهور با عصبانیت می فرمودند: مردک بی شعور با اجنه در ارتباط بوده است، اجنه‌ برایش غذا می آورده اند، بعد این را به حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت داده و گفته حضرت زهرا برایم غذا فرستاده اند. بعد با اشاره به روضه ای که یکی از حضار در منزلش برگزار کرده بود و یکی از همسایه ها وقتی می فهمد آنجا روضه است غذا تهیه می کند و می آورد، می فرمایند: حضرت زهرا سلام الله علیها اگر بخواهند غذا بفرستند اینگونه می فرستند نه به شکلی که او گفته است.
حاج آقا ولدی می فرمودند: در قطار پدر نویسندهٔ کتاب «رند عالم سوز» را دیدم. به او گفتم: آیا فرزند شما این کتاب را نوشته است؟ گفت: بله گفتم: چرا عنوان کتاب را به این نام انتخاب کرده است؟ گفت: به جناب حافظ تفأل زدیم. گفتم: مگر هر اسمی را می شود برای عنوان کتاب انتخاب کرد که شما این عنوان را انتخاب کردید؟! و با ناراحتی فرمودند: یک تار موی حضرت زینب سلام الله علیها عالم را سوزانده است. ما مرحوم کربلایی احمد را دیده بودیم، آدم خوبی بود اما نه در این حد که به او عالم سوز گفته شود. استفاده از این الفاظ برای هر کسی جز ذوات مقدسه سلام الله علیهم اجمعین کاملا اشتباه است و مردم را به غلط می اندازد.
حاج آقا ولدی می فرمودند: جناب حافظ رحمت الله علیه می گوید: پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز مقصودش این است که درون کفنم تربت حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه بگذارید تا به این واسطه از هول روز قیامت خلاص شوم. https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
حاج آقا ولدی می فرمودند: آقای شیخ حسن علی نجابت شیرازی از قول مرحوم قاضی درباره آقای انصاری همدانی می گوید: «آقای انصاری، توحید را مستقیماً از خود خدا گرفته است». اما حضرت علی ابن موسی الرضا سلام الله علیه در حدیث سلسلة الذهب فرموده اند: « کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها» یعنی، من شرط توحید هستم. و در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: «و ارکانا لتوحیده» یعنی شما ذوات مقدسه ارکان توحید هستید.
در برخی از روضه ها که حاج آقا ولدی را دعوت می کردند با صاحب مجلس شرط می گذاشتند که فقط به شرطِ اینکه اجازه دهید بنده چایی ریز باشم خدمت می رسم و عهده دار دستگاه چایی می شدند. ته ماندهٔ تمام چایی های مجلس روضه را در تشتی جمع می کردند و در اتمام مجلس تمامش را می نوشیدند و اگر نمی توانستند همه را میل کنند، باقیماندهٔ آن را بر سر مبارکشان می ریختند. عشق بازی کار هر شیاد نیست این شکار دام هر صیاد نیست عاشقی را قابلیت لازم است طالب حق را حقیقت لازم است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این اشک نیست، آب زلال و مطهّر است این چشم نیست، چشمه‌ای از حوض کوثر است ظرفِ نزولِ رحمتِ پروردگار شد چشمی که پای مجلس این روضه‌ها، تر است چشمی که بیش تر به خودش، گریه دیده است فردا کنار فاطمه با آبروتر است ما خشک می‌شویم، ولی بار می‌دهیم دنیای گریه، مزرعۀ سبز محشر است فرموده است حضرت صادق: هر آن کسی گریانِ جدّ ما شده، با من برادر است در حجّ و در عبادت و در سجد‌ه‌های شب گریه کنِ حسین، شریک پیمبر است ما را از این تلاطم دنیا، هراس نیست تا کشتی نجاتِ حسینی، شناور است بر من لباس نوکری‌ام را کفن کنید نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است علی اکبر لطیفیان @nariman__panahi
27.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرهم به زخم های جگر می زنم به اشک هر دم به کربلای تو سر می زنم به اشک قال ابو عبد الله علیه السلام: نفس المهموم لظلمنا تسبیح، و همّه لنا عبادة، و کتمان سرّنا جهاد فی سبیل الله. ثم قال أبو عبدالله: یجب أن یکتب هذا الحدیث بالذّهَب. امام صادق علیه السلام فرمودند: نفس کسى که به خاطر مظلومیت ما اندوهگین شود، تسبیح است و اندوه او بر ما، عبادت است و کتمان و پوشاندن راز ما، جهاد در راه خداست. سپس ‌فرمودند: واجب است که این حدیث با طلا نوشته شود. @nariman__panahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج آقا ولدی ارادت وصف ناشدنی و بی نظیری به آقا اباالفضل العباس سلام الله علیه و مادر بزرگوارشان حضرت فاطمهٔ ام البنین سلام الله علیها داشتند، به طوری که غالب توسلاتشان به خاندان عصمت و طهارت را به ساحت مقدس آقا قمر بنی هاشم و خانم فاطمهٔ ام البنین سلام الله علیهما هدیه می نمودند. کلید قفل مشکل هاست، عباس به مردی شهرهٔ دنیاست، عباس مروت، ریزه خوار خوان لطفش فتوت، صورت و معناست، عباس به میدان شجاعت اشجع الناس که غیرت قطره و دریاست عباس حسین بن علی را عبد صالح ولی بر ماسوا مولاست، عباس به دشت کربلا، آرامش دل برای زینب کبراست، عباس گذشت از آب و کسب آبرو کرد اگرچه ساقی و سقاست عباس بود بدر منیر هاشمیون که زیباتر، ز هر زیباست، عباس بزن بر دامنش دست توسل که در جود و سخا آقاست، عباس اگر چه زادهٔ ام البنین است ولیکن مادرش زهراست عباس ژولیده
36.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند خموش از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم گرفته از این انتظار طولانی به پشت پردهٔ غیبت چقدر می مانی؟! هوای سینهٔ من را بیا بهاری كن مرا رها كن از این غربت زمستانی سرم فدای غمت، راستی بگو امشب كجا برای غم عمه روضه می خوانی؟! فدای شال سیاهت كه دور گردن توست چقدر مثل دل عمه ات پریشانی به یاد غربت زینب دو چشم تو خون است دلت شكسته ترین شد امام بارانی به گوشه ای ز نگاهت بیا بخر ما را به پای درد دل عمه ات ببر ما را @seydahmaddarestani
شخصی که از شاگردان جناب آقای سید هاشم حداد بود به خدمت حاج آقا ولدی رسید و کتابی را که دربارهٔ مراحل سیر و سلوک و فناء فی الله نوشته بود به خدمت آقای ولدی عرضه کرد تا نظر ایشان را دربارهٔ کتابش جویا شود. در کتاب پنجاه دستورِ ذکر و چهله نشینی برای سلوک گفته شده بود. مثلا یک اربعین فلان ذکر هر روز به این تعداد گفته شود، یک اربعین فلان ذکر و ... و گفته بود هر کس موفق به انجام این دستورات شود، به مقام فناء فی الله می رسد. و در قسمتی از کتابش هم آمده بود که خواندن زیارت عاشورا در سیر و سلوک مؤثر است. آقای ولدی با تعجب فرمودند: خواندن زیارت عاشورا در سیر و سلوک مؤثر است؟!!! و با اندوه ادامه دادند: «تمام سیر و سلوک در خواندن زیارت عاشورا است. به هر کس عنایتی شد و به هر مقاماتی رسید از زیارت عاشورا و گریه بر حضرت سید الشهداء صلوات الله علیه رسید. در عالم هستی هر کجا نام مقدس حضرت حسین ابن علی سلام الله علیهما برده شود، کمال توجه و عنایت تمام ملائکهٔ مقربین و انبیاء مرسلین از آدم ابوالبشر تا خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و سلم و تمام اولیای الهی از حضرت امیر المؤمنین تا خاتم الأوصیا حضرت بقیة الله علیهم صلوات الله اجمعین و توجه حضرت سیدة النساء العالمین حضرت فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها و توجه حضرت رب العالمین جل جلاله به آنجا معطوف می شود و تمامی ایشان با رحمانیت و رحیمیت و رأفت به آن مکان و گوینده و شنوندهٔ نام مبارک حسین علیه السلام نظر می کنند. آیا چیزی برتر و بالاتر از زیارت عاشورا برای سلوک و وصول به رضوان و قرب الهی وجود دارد؟»
حاج آقا ولدی می فرمودند: شنیده ام که برخی از راه های دور و نزدیک خود را به مقبرهٔ جناب آقای شیخ محمد بهاری می رسانند و وقتی برخی، از آنها می پرسند: چرا به اینجا می روید؟ می گویند: ما خود را به مقبرهٔ ایشان می رسانیم تا از ایشان مدد بگیریم!! حاج آقا ولدی با غصه می فرمودند: چرا پشت پنجره فولاد از حضرت علی بن موسی الرضا سلام الله علیه مدد نمی‌گیرند؟! تمام عوالم هستی فقط از امام استعانت می گیرند.
33.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غریب آقا داره می پیچه تو روضه بوی سیب آقا داره گریه می کنه برات حبیب آقا غریب آقا تو جون دادی لب تشنتو به خواهرت نشون دادی شنیدم عقیقتو به ساربون نشون دادی تو جون دادی نگاه کردی دیدی بی کسی و رو به قتلگاه کردی چقدر دعا به حال خیمه گاه کردی نگاه کردی غریب بودی به یه نیزه تکیه دادی بی حبیب بودی شنیدم که از فرات تو بی نصیب بودی غریب بودی غروب بود و تن تو اسیر تیغ و سنگ و چوب بود و تن تو به زیر سم بود غروب بود و غروب بود و سرو بردن چه بلایی بود سر عقیله آوردن تو نبودی دخترات همش کتک خوردن سرو بردن... @nariman__panahi @ehsan_biazar_tehrani @emamzadehsale
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ (۳۶) رِجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاء الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ (۳۷) لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ (۳۸) سوره نور آیات ۳۸_۳۶ قسمتی از طبقهٔ فوقانی خانهٔ محقرشان به نام حسینیهٔ حضرت موسی ابن جعفر سلام اللّه علیهما مزین شده بود. بعضی از شبها که از شدّت توسّل جسم مبارکشان خسته می شد، سر مبارک را روی بازوی راستشان می گذاشتند و پشت در حسینیه که رو به قبله بود می خوابیدند و عبایشان را روی بدن مطهرشان می انداختند و پشت دست مبارکشان را روی زمین و روی دستشان را رو به آسمان‌ درون حسینیه، به نشانهٔ گدایی می گذاشتند و در دست دیگرشان با تسبیح صلوات می فرستادند. همواره حرمت حسینیه را نگاه می داشتند و هیچگاه دیده نشد که در حسینیه، پاهای مبارکشان را دراز کنند، چه رسد که آنجا بخوابند. همیشه پشت در حسینیهٔ خانه شان، نماز و توسّل و قرآن و دعا می خواندند. از شدّت ایستادن در عبادات پاهای مبارکشان متورّم و پاشنه و کف پای های مبارک شان ترک برداشته بود. حالاتی داشتند که قابل تصوّر و توصیف نیست. بعضی اوقات در حالت دو زانو بدون کمترین حرکتی چهارده زیارت عاشورا پشت سر هم با حالاتی عجیب می خواندند. وقتی از گریه های عجیب ایشان منقلب می شدند و اشک از چشمان جاری می شد، می فرمودند: نگران حالات ما نباشید! غصّه نخورید! جان سخت شده ام!
شخصی از علما بعد از آشنایی با حاج آقا ولدی به محضر ایشان شرفیاب شد و گفت: سالها پیش روایتی خواندم و آن حدیث این بود: قال ابو جعفر علیه السلام: سواء علی من خالف هذا الأمر صلّی أو زنی. مولای ما امام باقر علیه السلام فرمودند: کسی که مخالف ولایت علی علیه السلام باشد، فرقی نمی کند نماز بخواند یا اهل زنا باشد. با اینکه این روایت از نظر سند صحیح و موثق بود هیچ گاه نتوانستم این حدیث را درک کنم. آن شخص در محضر آقای ولدی قسم یاد کرد که از وقتی توفیق زیارت شما حاصل شد، فهم روایتی که سالها ذهن مرا درگیر کرده بود به یکباره هموار و آسان شد. آقای ولدی فرمودند: من که دراین باره صحبتی نکردم. چطور شما متوجه شدید؟ آن شخص گفت: در رفتار و حالات شما چنان عظمتی از ولایت ذوات مقدسه صلوات الله علیهم اجمعین وجود دارد که انسان را متذکر و متوجه عظمت مقام ولایت می کند.
حاج آقا ولدی می فرمودند: بهترین ذکر در تمام اوقات ذکر شریف صلوات بر محمد و آل محمد است. ذکر شریف صلوات هم اقرار به توحید است، هم اقرار به نبوت است و هم اقرار به امامت و ولایت. در میزان عمل، هیچ ذکر و عملی به سنگینی آن نخواهد بود. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
حاج آقا ولدی می فرمودند: اگر کسی از شما سؤال کرد که بنده چه کسی هستم، و به هر کسی که خواستید مرا معرفی کنید، فقط به او بگویید: او چایی ریز و کفش جفت کن آقا سیدالشهدا سلام الله علیه است.