eitaa logo
حاج نقی ولدی
1.5هزار دنبال‌کننده
124 عکس
199 ویدیو
0 فایل
شرح حالات فخرالائمه، یگانه ی دوران ها، ولی خدا حاج نقی ولدی، گریه کن بی نظیر حضرت اباعبدالله الحسین سلام الله علیه https://zil.ink/haj_naghi_valadi ارتباط با ادمین @H_shariaty
مشاهده در ایتا
دانلود
کسانی که حاج آقا ولدی را می شناختند، می دانستند که ایشان اهل گریه بر سید الشهدا علیه السلام هستند. هر روز چندین ساعت گریه شدید، با آن حالاتی که قابل توصیف نیست. گویی قتلگاه در مقابلشان مجسم است. چه ضجه ای، چه اشکی. کسی تحمل دیدن آن حالات را هم نداشت. از اعماق وجود می سوختند و به خود می پیچیدند. شاید بعضی، از توسلات عجیب ایشان آگاهی داشتند. از این که مدتهای طولانی، دو زانو و با کمال ادب مانند غریقی که هیچ راه نجاتی جز حضرات معصومین علیهم السلام نیافته، به آنها پناه می بردند و از آنها یاری می گرفتند و به آنها عرضه می داشتند: جز شما هیچ کس. گاهی چهل زیارت عاشورا پشت سر هم با چه حالی می خوانند. اما یکی از صفات کمتر شناخته شدهٔ ایشان، کتمان بی نظیر ایشان بود که مانند نداشت. نه تنها نمی خواستند شناخته شوند و دنبال مرید نبودند بلکه کاملاً بر عکس، به گونه ای عمل می کردند که حتی کسی گمان نکند ایشان برجستگی خاصی دارند و در خفا وظایف خود را انجام می دادند. طوری رفتار می کردند تا کسانی که دنبال عارف می گشتند و می خواستند به کشف و کرامت برسند نزدیک هم نشوند. بسیار بوده اند کسانی که کشف و کرامت داشته اند ولی اهلش می دانند که آنچه مهم است، منشأ و انگیزهٔ این کرامات است و اینکه آیا مورد تأیید و رضایت حضرات معصومین قرار دارد یا نه. حاج آقا در این مورد بی نظیر است و آنها که باید، تأییدات آل الله علیهم السلام را از ایشان می دانند. در مدتی که در محضر شریفشان حضور داشتم، گاهی پیش می آمد که بزرگانی به خدمتشان می رسیدند و مطالبی می گفتند یا خودشان اشاراتی می کردند و اندکی پرده از عظمت ایشان کنار می رفت. و این شاید به این خاطر بود که به بنده و مکتوم نگه داشتن این مطالب در زمان حیاتشان اعتماد داشتند. اکنون بعد از گذشت پنج سال از رحلت ایشان و با توجه به اینکه کاری در جهت معرفی ایشان نشده است، إن شاء سعی می کنم اندکی از آنچه می شود گفت بیان کنم. اعتراف می کنم ایشان را کسی جز خدا و ذوات مقدسه علیهم السلام نشناخت ولی حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «ما لا یدرک کله لا یترک کله» کاری را که نمی‌توان به شکل کامل انجام داد، نباید از اساس ترک کرد. و السلام علی من اتبع الهدی
حاج آقا ولدی، اهتمام ویژه ای به چند نماز داشتند، طوری که در شبانه روز و مخصوصاً نیمه های شب تا سحر، حداقل یکی از این نمازها را با سوز و اشک اقامه می کردند: نماز استغاثه به حضرت فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها: دو رکعت است که بعد از آن، تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام باید گفته شود و به سجده رفته و صد مرتبه « یا مولاتی یا فاطمةُ أغیثینی» گفته شود. سپس سمت راست صورت را روی مهر گذاشته و صد مرتبه همین ذکر، گفته شود. دوباره پیشانی، صد مرتبه. سپس سمت چپ، صد مرتبه. در آخر پیشانی، صد و ده بار. در مجموع پانصد و ده بار این ذکر گفته می شود. نماز توسل به حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام: دو رکعت که بعد از آن، تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها باید گفته شود. آنگاه به سجده رفته و ۱۳۳ مرتبه ذکر پر فضیلت« یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ علیه السلام اِکْشِفْ کَرْبی بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ علیه السلام» گفته شود. نماز حضرت صاحب الزمان علیه السلام: دو رکعت است که در حمد،« إیّاک نعبد و إیّاک نستعین» صد مرتبه باید گفته شود و ذکر رکوع و سجده، هفت مرتبه گفته شود. بعد از تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها به سجده رفته و صد مرتبه ذکر شریف صلوات گفته شود. حاج آقا ولدی بعد از این نماز ۳۱۳ مرتبه ذکر« یا صاحبَ الزمان أدرکنی» را توصیه می نمودند. ۲۸ رکعت( ۱۴ نماز دو رکعتی) هدیه به مادران ذوات مقدسه سلام الله علیهم اجمعین. بعد از اتمام هر نماز باید تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده شود. اولین نماز هدیه به حضرت آمنه، مادر پیامبر اکرم. نماز بعد هدیه به حضرت فاطمه بنت اسد، مادر أمیر المؤمنین. نماز بعد هدیه به حضرت خدیجه مادر حضرت زهرا. نماز بعد هدیه به حضرت زهرا، مادر امام حسن و امام حسین(یک نماز )... و آخرین نماز هدیه به حضرت اُم البنین، مادر قمر بنی هاشم صلوات الله علیهم اجمعین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج آقا ولدی ارادت وصف ناشدنی و بی نظیری به آقا اباالفضل العباس سلام الله علیه و مادر بزرگوارشان حضرت فاطمهٔ ام البنین سلام الله علیها داشتند، به طوری که غالب توسلاتشان به خاندان عصمت و طهارت را به ساحت مقدس آقا قمر بنی هاشم و خانم فاطمهٔ ام البنین سلام الله علیهما هدیه می نمودند. کلید قفل مشکل هاست، عباس به مردی شهرهٔ دنیاست، عباس مروت، ریزه خوار خوان لطفش فتوت، صورت و معناست، عباس به میدان شجاعت اشجع الناس که غیرت قطره و دریاست عباس حسین بن علی را عبد صالح ولی بر ماسوا مولاست، عباس به دشت کربلا، آرامش دل برای زینب کبراست، عباس گذشت از آب و کسب آبرو کرد اگرچه ساقی و سقاست عباس بود بدر منیر هاشمیون که زیباتر، ز هر زیباست، عباس بزن بر دامنش دست توسل که در جود و سخا آقاست، عباس اگر چه زادهٔ ام البنین است ولیکن مادرش زهراست عباس ژولیده
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ (۳۶) رِجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاء الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ (۳۷) لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ (۳۸) سوره نور آیات ۳۸_۳۶ قسمتی از طبقهٔ فوقانی خانهٔ محقرشان به نام حسینیهٔ حضرت موسی ابن جعفر سلام اللّه علیهما مزین شده بود. بعضی از شبها که از شدّت توسّل جسم مبارکشان خسته می شد، سر مبارک را روی بازوی راستشان می گذاشتند و پشت در حسینیه که رو به قبله بود می خوابیدند و عبایشان را روی بدن مطهرشان می انداختند و پشت دست مبارکشان را روی زمین و روی دستشان را رو به آسمان‌ درون حسینیه، به نشانهٔ گدایی می گذاشتند و در دست دیگرشان با تسبیح صلوات می فرستادند. همواره حرمت حسینیه را نگاه می داشتند و هیچگاه دیده نشد که در حسینیه، پاهای مبارکشان را دراز کنند، چه رسد که آنجا بخوابند. همیشه پشت در حسینیهٔ خانه شان، نماز و توسّل و قرآن و دعا می خواندند. از شدّت ایستادن در عبادات پاهای مبارکشان متورّم و پاشنه و کف پای های مبارک شان ترک برداشته بود. حالاتی داشتند که قابل تصوّر و توصیف نیست. بعضی اوقات در حالت دو زانو بدون کمترین حرکتی چهارده زیارت عاشورا پشت سر هم با حالاتی عجیب می خواندند. وقتی از گریه های عجیب ایشان منقلب می شدند و اشک از چشمان جاری می شد، می فرمودند: نگران حالات ما نباشید! غصّه نخورید! جان سخت شده ام!
در اولین دیداری که به محضر حاج آقا ولدی مشرف شدم، حدود سه شبانه روز با حقیر هیچ صحبتی نفرمودند؛ اما بسیار خوشحال بودم که مرا از حضورشان مرخص نفرمودند، چرا که در همین مدت اندک مشاهده کردم ایشان بدون هیچ تعارف و رودربایستی وقتی ساعت ۱۲ شب می شد افرادی را که بعد از روضه در خدمت ایشان نشسته بودند مرخص فرموده و می گفتند: شما را به خدا می سپارم بروید که الان وقت استراحت بنده است. اما بعد از رفتن مردم، ایشان تا صبح مشغول به دعا و نماز و گریه می شدند، گویا استراحت این مرد عظیم الشأن چیزی جز اشک و ناله و دعا و تضرع به ذوات مقدسه نبود. بنده در این چند شب با خیلی آرزوها که در سر داشتم در محضر ایشان نشسته بودم. بعداز سه شبانه روز سکوت، خطاب به بنده و چند تن از حضار فرمودند: تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند
حاج آقا ولدی به برخی از دوستان نزدیک و صاحبان سر فرموده بودند: هرچه از خدا می خواهید در این حسینیهٔ موسی بن جعفر( طبقهٔ فوقانی منزل حاج آقا) بخواهید، چرا که چهارده نور مقدس در این جا تشریف آورده اند. این درحالی است که برخی از آن دوستان در همان حسینیه، بعضی از حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین را در جوار حاج آقا ولدی به چشم خود مشاهده کرده اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج سعید خرازی، شاعر و ذاکر اهل بیت، بر مزار حاج آقا ولدی از حضرت اباالفضل علیه السلام می خواند. توسل به حضرت اباالفضل علیه السلام و مادر بزرگوارشان، خانم فاطمهٔ ام البنین سلام الله علیها به فرمودهٔ حاج آقا ولدی سلوک ایشان بوده است. من قدرتی دیگر به تن ندارم دستی دگر چون در بدن ندارم دشمن چو بسته راه من ز هر سو به خیمه راه آمدن ندارم افتاده ام تنها به چنگ دشمن و آن بازوی لشگر شکن ندارم زین حال من، عدو گرفته نیرو چون قدرتی دیگر به تن ندارم شد پاره مشگ و آب ها فرو ریخت به خیمه، روی آمدن ندارم شرمنده ام اخا، چو پیشم آیی من قدرت بر پا شدن ندارم زینب مگر چشم مرا ببندد در کربلا، مادر که من ندارم پوشیده ام لباس فخر و عزت چه غم اگر که من کفن ندارم به مادرم ام البنین بگوئید: دیگر غمی ازین محن ندارم جز وصف حال عاشقان حسانا در مطلبی میل سخن ندارم شاعر : حبیب الله چایچیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولدی و ما أدراک ما ولدی_ قسمت شانزدهم اشک و مناجات و دعا را دوست دارم این حالت خوبِ بکا را دوست دارم من دین خود را از رسول الله دارم زهرا، علی و مجتبی را دوست دارم مشهد، حرم، پائین پا، صحن گهرشاد این گنبد و گلدسته ها را دوست دارم از تو چه پنهان باز دلتنگ حسینم خیلی هوای کربلا را دوست دارم آرام کنج دنج روضه می نشینم هیئت، محرّم، روضه ها را دوست دارم بالا نیاوردم سرم را تا ببینی این گریه های بی صدا را دوست دارم گریان دستِ بستهٔ زینب بیا ... آه من گریه کردن با شما را دوست دارم شاعر: وحید محمدی https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi