eitaa logo
حاج نقی ولدی
1.5هزار دنبال‌کننده
124 عکس
199 ویدیو
0 فایل
شرح حالات فخرالائمه، یگانه ی دوران ها، ولی خدا حاج نقی ولدی، گریه کن بی نظیر حضرت اباعبدالله الحسین سلام الله علیه https://zil.ink/haj_naghi_valadi ارتباط با ادمین @H_shariaty
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسوهٔ عاشقان حسینی_ قسمت چهارم سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند به فتراک جفا دل‌ها چو بربندند بربندند ز زلف عنبرین جان‌ها چو بگشایند بفشانند به عمری یک نفس با ما چو بنشینند برخیزند نهال شوق در خاطر چو برخیزند بنشانند سرشک گوشه گیران را چو دریابند در یابند رخ مهر از سحرخیزان نگردانند اگر دانند ز چشمم لعل رمانی چو می‌خندند می‌بارند ز رویم راز پنهانی چو می‌بینند می‌خوانند دوای درد عاشق را کسی کو سهل پندارد ز فکر آنان که در تدبیر درمانند در مانند چو منصور از مراد آنان که بردارند بر دارند بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند می‌رانند در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند که با این درد اگر دربند درمانند درمانند @maktab_tashayo_tabriz @hajahmad_balayi https://zil.ink/haj_naghi_valadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسوهٔ عاشقان حسینی_ قسمت پنجم مدح حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام: مرا عشق تو چون آهنربائیست که از من طاقت دل می رباید تو آن فرزانه فرزندی که دیگر مثالت مادر گیتی نزاید تو تک بیت بیانات خدائی که یزدانت به قرآن می سراید ز پیر عقل کردم یک سؤالی خدا کی قفل جنّت را گشاید بگفتا خرّم آن روزی که زهرا به سکّوی رفیع محشر آید دهد برگ عبور شیعیان را حسینش یک به یک امضاء نماید الهی کی شود آن روز محشر حسین و فاطمه باهم بیاید ببینم صورت ماه حسین را حسینی ها از این عقده در آید خدایا اذن ده از راه رحمت نگاهی بر منِ عاصی نماید شفیع روز رستاخیز زهرا شفاعت بر من «رافع» نماید شاعر: حاج محمد تقی رافع تبریزی @maktab_tashayo_tabriz @hajahmad_balayi https://zil.ink/haj_naghi_valadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسوهٔ عاشقان حسینی_ قسمت هفتم لالهٔ خونین رخ این آتشین صحرا منم غنچهٔ عطشان که سوزد بر لب دریا منم می‌برد همراه قرآن، سوی میدانم پدر چون که عترت را به قرآن، مختصر معنیٰ منم اشک ریزد مادرم، از دیدن لبخند من غنچهٔ خندان که شد پرپر درین صحرا منم من که یا رب می‌شدم سیراب، از یک جرعه آب کشتهٔ لب تشنهٔ بی شیر عاشورا منم آن که در دست پدر، جان داده در میدان جنگ پیش چشم مادر غمدیده اش، تنها منم ختم شد با نام من، طومار اصحاب حسین چون به اسناد شهادت، مختصر امضاء منم می‌رود بر نِی سرم، تا شام همراه رباب اصغرم، با اکبر اما همره و همپا منم کس نکشته کودک شش ماههٔ معصوم را در شهادت، یادگار محسن زهرا منم قلب ثار الله منم، ز آن قبر من شد سینه اش آن که دارد مدفنی والاتر از والا منم هر کسی گرید «حسانا» از غم امروز من خود رهائی بخش او، از آتش فردا منم شاعر: مرحوم حبیب الله چایچیان @maktab_tashayo_tabriz @hajahmad_balayi https://zil.ink/haj_naghi_valadi