eitaa logo
حاج نقی ولدی
1.5هزار دنبال‌کننده
124 عکس
199 ویدیو
0 فایل
شرح حالات فخرالائمه، یگانه ی دوران ها، ولی خدا حاج نقی ولدی، گریه کن بی نظیر حضرت اباعبدالله الحسین سلام الله علیه https://zil.ink/haj_naghi_valadi ارتباط با ادمین @H_shariaty
مشاهده در ایتا
دانلود
47.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسیحا نفس_ قسمت ششم «من یک سفر دور و درازی در پیش دارم.» «من می خواهم بروم.» آقای نائینی و همسرشان، مهمانِ حاج آقا ولدی و حاج خانم بودند. صحبت دربارهٔ سوریه رفتنِ آقای نائینی بود. حاج آقا ولدی فرمودند: «من هم می آیم. با هم می رویم.» حاج خانم گفتند: «پس من و خانم آقای نائینی هم می آییم. آن جا کسی که کفش رزمندگان را جفت کند، نمی خواهید؟» در این هنگام، حاج آقا رو کردند به خانم نائینی و فرمودند: «شما به این حاج خانم من حالی کنید که‌‌ من یک سفر دور و درازی در پیش دارم. من می خواهم بروم.» حاج خانم گفتند: «از این حرف ها نزنید. این چه حرفی هست که شما می زنید.» خانم نائینی گفتند: «حاج آقا! چرا حاج خانم را اذیت می کنید.» حاج آقا فرمودند: «نه دختر جان! واقعیت است. حاج خانم باید یاد بگیرد تنها باشد. باید تنهایی را یاد بگیرد.» بعد رو کردند به حاج خانم و فرمودند: «این دو نفر را می بینی. این دو نفر را می بینی که این جا نشسته اند. این دو نفر، اولین کسانی هستند که بدن من را از این خانه بیرون می برند.» چند روز بعد، آن چه حاج آقا فرموده بودند، دقیقاً اتفاق افتاد... دوش، وقتِ سَحَر از غصّه نجاتم دادند واندر آن ظلمتِ شب، آبِ حیاتم دادند ها https://zil.ink/haj_naghi_valadi