eitaa logo
حاج نقی ولدی
1.5هزار دنبال‌کننده
124 عکس
199 ویدیو
0 فایل
شرح حالات فخرالائمه، یگانه ی دوران ها، ولی خدا حاج نقی ولدی، گریه کن بی نظیر حضرت اباعبدالله الحسین سلام الله علیه https://zil.ink/haj_naghi_valadi ارتباط با ادمین @H_shariaty
مشاهده در ایتا
دانلود
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ (۳۶) رِجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاء الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ (۳۷) لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ (۳۸) سوره نور آیات ۳۸_۳۶ قسمتی از طبقهٔ فوقانی خانهٔ محقرشان به نام حسینیهٔ حضرت موسی ابن جعفر سلام اللّه علیهما مزین شده بود. بعضی از شبها که از شدّت توسّل جسم مبارکشان خسته می شد، سر مبارک را روی بازوی راستشان می گذاشتند و پشت در حسینیه که رو به قبله بود می خوابیدند و عبایشان را روی بدن مطهرشان می انداختند و پشت دست مبارکشان را روی زمین و روی دستشان را رو به آسمان‌ درون حسینیه، به نشانهٔ گدایی می گذاشتند و در دست دیگرشان با تسبیح صلوات می فرستادند. همواره حرمت حسینیه را نگاه می داشتند و هیچگاه دیده نشد که در حسینیه، پاهای مبارکشان را دراز کنند، چه رسد که آنجا بخوابند. همیشه پشت در حسینیهٔ خانه شان، نماز و توسّل و قرآن و دعا می خواندند. از شدّت ایستادن در عبادات پاهای مبارکشان متورّم و پاشنه و کف پای های مبارک شان ترک برداشته بود. حالاتی داشتند که قابل تصوّر و توصیف نیست. بعضی اوقات در حالت دو زانو بدون کمترین حرکتی چهارده زیارت عاشورا پشت سر هم با حالاتی عجیب می خواندند. وقتی از گریه های عجیب ایشان منقلب می شدند و اشک از چشمان جاری می شد، می فرمودند: نگران حالات ما نباشید! غصّه نخورید! جان سخت شده ام!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسیحا نفس_ قسمت هفتم بگذار تا مقابل روی تو بگذریم دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم شوق است در جدایی و جور است در نظر هم جور به، که طاقت شوقت نیاوریم روی ار به روی ما نکنی، حکم از آن توست بازآ که روی در قدمانت بگستریم ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من از خاک بیشتر نه، که از خاک کمتریم ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم از دشمنان برند شکایت به دوستان چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم ما خود نمی‌رویم دوان در قفای کس آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم سعدی تو کیستی که در این حلقهٔ کمند چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم ها https://zil.ink/haj_naghi_valadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسیحا نفس_ قسمت هشتم دیده ات بارانی سینه ات طوفانی غربتت بی پایان بین مردم، اما دل تو جای دگر حاضری و غائب دور از مردم پست روضه ها را دیدی نه، چشیدی آن را وارث زهرایی روز و شب، ناله و اشک بیت الاحزان بودی اسوه ات فاطمه بود آری، آن مظلومه تو را می خواند: آه! ای ولدی! آه! ای ولدی! ها https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi https://zil.ink/haj_naghi_valadi