#عهد_میبندم
《زندگی شهدا》
قرار روزانه
#ماه_رمضان
#روز_بیستوهشتم
- - - - - - - - - - - - -
@Ekip_haji739
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دونقشه شیطان برای مومنین!:)
⇨@Ekip_haji739
دنبالشهادتیهستیمڪهـگمنانی
بھهمراھداشتہباشد؛اماتمامروزهابرای
مشهورشدندستپامیزنیم!(:🚶🏿♂💔
_عجیبهستیممگهنه؟
╔❀✨•••❀•••✨❀╗
@Ekip_haji739
╚❀✨•••❀•••✨❀╝
نهج الباغه [حڪمت²⁵]
اۍفرزندآدمزمانۍکھخدارامیبینۍ
کھانواعِنعمتهارابھتورساند
درحالۍکھتومعصیتڪارۍ
بترس!!
#افطارنامه
افطار بیست و هشتم💫
أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
و جهان🌍
با تمام غطمت و جلال بی نظیرش
و در عین دارا بودن
در محضر او
تنها چیزی که برای عرضه دارد
#فقر است و تهیدستی و درماندگی
و هر آنچه
در زیر این گنبد گیتی است
مظهر فقر و نیاز به وجود خداست💚
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
و انسان
دریا دریا نیاز است و حاجت
که اگر نبود سرچشمه حیات الهی
خشکیده بود
خشک تر از کویرهای بی حاصل🥀
و همین انسان نیازمند درمانده
به آنچه که نداشت
و به وعدههای خیالی نفس خویش
مغرور شد
و #غرور تنها مرضی است که اگر علاج نشود💉
به بدترین عقوبتها دچار شوی
و حتی اگر
بار عبادت شش هزار ساله داشته باشی
با لحظهای تکبر
نیست خواهد شد 💥
آنگونه که انگار هیچ وقت نبوده است
و سرانجام غرور
#خسران است و زوال و سقوط
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْر
و انسان همواره در سیل #زیان
دست پا میزند و به دنبال راه نجاتی است
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا
وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
و من
تنها به زبان #ایمان آوردهام
و عملی که بخواهد به چشم بیاید
ندارم که عرضه کنم🍂
و با رخت چرک گناه به مهمانی پاکان آمدم
و چه بگویم
که هر چه از خودم بگویم
تنها سیاه کردن کاغذ است و تکرار مکررات🖤
که بارها به تو گفتم و میگویم
و من انسان
من مغرور من نیازمند من خسرانزده🔥
مثل همیشه
تنها به سوی تو میآیم🚶♂
تویی که مدتهاست دنبالم میگشتی
و من مثل آهویی بازیگوش همیشه فرار میکردم
و هیهات از آن که
بتوان از تو فرار کرد🏃♂
وَلا یُمکِنُ الفرارُ مِن حُکومَتِک
گفتم آهو....
خودت میدانی
چقدر حالم بد است آقا جان💔
مهمانی هم تمام شد
و من هنوز همان آدم قبل مانده ام
یا ضامن آهو💛
ضامن کلاغ سیاه هم میشوی؟🖤
برگرفته از
۱.دعای کمیل
۲.سوره عصر
۳.سوره انفطار آیه ۶
۴.سوره فاطر آیه ۱۵
#یا_امام_رضا
#عاشقانههاییازجنسخدا
#ماه_رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان بسیار شنیدنی شهید مجید قربانخانی:)
@Ekip_haji739
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
🌼✨🌼 ✨🌼 🌼 #شب_رمان #خاطرات_یک_انتخاب #قسمت_بیستوششم برای تبلیغ که به دانشگاه میرفت، شبها تا دیرو
🌼✨🌼
✨🌼
🌼
#شب_رمان
#خاطرات_یک_انتخاب
#قسمت_بیستوهفتم
علم را با عمل گره زده بود. ده سال از زندگی مشترک دختر اوّلشان زهرا خانم میگذشت. دو پسر داشت: ۹ ساله و ۴ ساله. زهرا به بستر بیماری افتاده بود و مادرجون پرستار او. دوران محنتبار سختی بود. بستگان و دوستان همه دست به دعا بودند. دعاهای پرشور، با توسّل عمیق به أهلبیت(ع) و ذکر مصیبت امام حسین(ع). از باباجون پرسیدند: چطور اینهمه دعاهای سنگین به اجابت نمیرسد و نه تنها بهتر نمیشود، بلکه هر روز حالش وخیمتر میشود؟ خیلی محکم و قاطع جواب داد: مگر در دعای مکارم الاخلاق نخواندهاید که امام سجّاد خطاب به خداوند عرضه میدارد: «أنت... ولی الإعطاء و المنع»؟ ولایت به دست اوست، به هرکه بخواهد میدهد و از هرکه بخواهد میگیرد. به خدا اعتماد داشته باشید. خدای متعال به مصلحت بندهاش عمل میکند و هرچه پیش آورد، قطعاً از جانب خدا خیر است! صلابت نگاهش و طنین صدایش در آن روزهای غمبار، هنوز بعد از سالها باقی مانده است و اینکه چگونه با تقویت ایمان در سختترین شرایط زندگی به خدا اعتماد مطلق داشته باشیم. خواست خدا چنین تعلّق گرفت که زهرا خانم شب نیمۀشعبان از قفس دنیا خلاص شود. یکی از دوستان در خانۀ خود در أثنای مراسم جشن، زهرا خانم را دید که با لباسی زیبا و نورانی گوشهای از اتاق ایستاده بود و به او خبر رفتنش را داد! و خداحافظی کرد و رفت... زهرا مبلّغهای موفّق و روضهخوان امام حسین(ع) بود. عفیف و با حجاب و همسری فداکار و مادری رئوف و دلسوز. شوهرش طلبهای جانباز بود و در مراسم تدفینش با صدای بلند گریه میکرد و میگفت: خدایا! تو شاهد باش که من از او راضی بودم.
#اکیپ_حاجی💛🌱
🆔 @Ekip_haji739 🔷🔸
🌼
✨🌼
🌼✨🌼
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
🌼✨🌼 ✨🌼 🌼 #شب_رمان #خاطرات_یک_انتخاب #قسمت_بیستوهفتم علم را با عمل گره زده بود. ده سال از زندگی مش
🌼✨🌼
✨🌼
🌼
#شب_رمان
#خاطرات_یک_انتخاب
#قسمت_بیستوهشتم
باباجون ۶۸ ساله شده بودند. به دلیل بیماری خاصی که داشتند قادر به مسافرت طولانی نبودند. امّا آن روزها گویا دلتنگیشان به آخر رسیده بود. چند ماه بود که گاه و بیگاه این شعر را زمزمه می کردند:
ای آب فرات ! از کجا میآیی؟
بیتاب، ولی چه باصفا میآیی!
خودرا نرساندی به لب خشک حسین
دیگر ز چه رو به کربلا میآیی؟
زمستان ۸۹ سه روز مانده بود به اربعین حسینی. باباجون و مادرجون به همراه پسرشان و خانوادهاش راهی کربلا شدند تا زائر اربعین حسینی شوند. با اینکه روز قبل، بچّهها برای خداحافظی منزل باباجون جمع شده بودند، امّا به خانۀ بچّهها رفتند و با همه خداحافظی کردند.
شبانه حرکت کردند. عمری بود که در هیچ شرایطی نماز شب را ترک نکرده بودند. نیمه شب کنار مسجدی توقّف کردند. آب به قدری سرد بود که استخوانها را میسوزاند. با همان آب وضو گرفتند و آخرین نماز شبشان را خواندند. بعد از نماز صبح که راه افتادند، طبق عادت چهل ساله، زیارت هر روز امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف، دعای عهد و مثل همیشه زیارت روز و دعای روز و... را خواندند و ساعتی بعد...
تصادف خیلی سنگین بود. همه بیهوش شده بودند. باباجون که سالها با قلم خود از حقّانیّت أمیرالمؤمنین(ع) دفاع کرده بود، با قلبی مالامال از عشق اربابش و سوز مظلومیّت حضرتش میخواست ابتدا به زیارت مولای خود علی(ع) برود، امّا وقتی در راه ز یارت آن حضرت فرقش شکافته شد، بالافاصله لبّیک گفت و به مقصد رسید. مادرجون که عمری بین همۀ دوستان و آشنایان و فامیل به متانت و صبوری معروف بود، اینبار نیز صبورانه و آرام، نظارهگر صحنۀ دلخراش تصادف بود و از پیش چشمانش جنازۀ غرق خون باباجون را برای همیشه بردند... و با بقیۀ همسفران صحنۀ تصادف را در شهر صحنه (نزدیک کرمانشاه) رها کردند و با دلی شکسته و غمبار برگشتند. باباجون قبلاً به بعضی از دوستانش گفته بود: روزی که من به سفر کربلا بروم، پایان عمر من است و از کربلا برنمیگردم. خانوادهاش نمیدانستند امّا دلخوشند به این که:
گر برود جان ما، در طلب وصل دوست
حیف نباشد که دوست، دوستتر از جان ماست
#اکیپ_حاجی💛🌱
🆔 @Ekip_haji739 🔷🔸
🌼
✨🌼
🌼✨🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوبار مضطرم...
حرم حرم حرم😭💔
@Ekip_haji739
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللہم اِنے اَعوذُ بِڪَ مِن شرِّ نَفسے
@Ekip_haji739
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین آبروی من
حسین آرزوی من
حسین زندگی من💔
@Ekip_haji739
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
حسین آبروی من حسین آرزوی من حسین زندگی من💔 @Ekip_haji739
بالحسین الهی العفوووو
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
سلام #دختر درحال خوندن کتاب عقاید توصیفی مبحث برهان تمانع #طلبه احسنت به شما سرباز خوب آقا... حسر
برهان تمانع اگه اشتباه نکنم مستندش این آیه شریفه قرانی باشه : لو کان فیهما الهه الا الله لفسدتا..
درسته؟؟
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
سلام #دختر درحال خوندن کتاب عقاید توصیفی مبحث برهان تمانع #طلبه احسنت به شما سرباز خوب آقا... حسر
قابل توجه: برهان تمانع از جمله براهین نقلی بر اثبات وجود خدای متعال هست
سلام
خوبی؟
اگه غریبه اید که باید بگم : الحمدلله خوبن..
اگه آشنایی که: خودت از حال دلم خبر داری..پس نپرس....