eitaa logo
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
2.7هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
100 فایل
اگه مقام و صندلی موندنی بود که به تو نمیرسید.😌 خودت رو نگیر دوست من🥇 کپی حلال با ذکر صلوات 💐 شرایط ادمینی ، تبادل و... 👇👇 https://eitaa.com/teb_hajimashty
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5776041340156513900.mp3
9.92M
﴾.﷽.﴿ ❌❌ مدیون‌ کرم امام حسنم مشهور از آوازه‌ی نام حسنم ◾️کربلایی وحید شکری◾️ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀        @hajimashty  🖤🖤🖤🖤🖤🖤
برتن‌و‌قامت‌شهر‌رخت‌عزا‌جامه‌کنید بوی‌تابـــوت‌پـــر‌از‌تیــر‌حـــســـن‌مـی‌آید 🥀🥀🥀🥀🥀🥀        @hajimashty  🖤🖤🖤🖤🖤🖤
صدای خنده‌ی مکر از سقیفه می‌ آید بسوز دل که زمان شهادتش شده است 🥀🥀🥀🥀🥀🥀        @hajimashty  🖤🖤🖤🖤🖤🖤
✅ امر به معروف و نهی از منکر 🌷 امام على عليه السلام : كسى كه در برابر منكر با دل و دست و زبان خويش اعتراض نكند، او مرده اى است در ميان زندگان. ✍️ شرح: امر به معروف یعنی امر به . نهی از منکر یعنی نهی از 📖 من تَرَكَ إنكارَ المُنكَرِ بقَلبِهِ و يَدِهِ و لِسانِهِ فهُوَ مَيِّتٌ بَينَ الأحياءِ . 📚 میزان الحکمه، ح ۱۲۹۰۷
#Emam Hasan_Hadadian_F01.mp3
13.77M
عَلی،عَلی برو زیارَت پدَر حَسن تا زیارَت کنی پِسَرُ نَجف
آه نفسای آخرم.mp3
5.08M
آه نفسای آخرم، نگران و مضطرم
که مدینه بعد من پر از غمه
16.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیرین تر از بغل مادر بغل حسین❤️‍🩹 📍مشهد مقدس +شام شهادت پیامبر و امام حسن صلوات الله علیهما حرم‌ مطهر رضوی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀        @hajimashty  🖤🖤🖤🖤🖤🖤
مامون چه نمود و تو چه دیدی ای وای کاین گونه به حجره‌ات رسیدی ای وای فهمید اباصلت چه آمد به سرت تا دید عبا به سر کشیدی ای وای 🥀🥀🥀🥀🥀🥀        @hajimashty  🖤🖤🖤🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه گفتند . . . یا امام رضا صلوات‌الله‌علیه 🥀🥀🥀🥀🥀🥀        @hajimashty  🖤🖤🖤🖤🖤🖤
دختر بدر الدجا امشب سه جا دارد عزا گاه می‌گوید پدر گاهی حسن گاهی رضا
enc_16642244251611013794043.mp3
4.86M
من‌دلم‌تنگ‌شده‌برات!💔 به‌هرکی‌میگم‌میگه...!
4_5787156741288366261.mp3
8M
هندزفری رو تو بردار بیاگوش کن🤏🏾
4_5981305304770417613.mp3
6.71M
﴾.﷽.﴿ ❌❌ ملجاء امن دلای آواره از امام‌ رضا بخواه نه نمیاره ◾️کربلایی روح الله رحیمیان◾️ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀        @hajimashty  🖤🖤🖤🖤🖤🖤
4_5805526011470679989.mp3
10.87M
﴾.﷽.﴿ ❌❌ یه روز نباشی من که بیچارم هی گره وا میکنی از کارم ◾️کربلایی وحید شکری◾️ 🥀🥀🥀🥀🥀🥀        @hajimashty  🖤🖤🖤🖤🖤🖤
📣 داستان کوتاه ✅ عقیده فاسد شخصی به امام رضا (ع) عرض کرد: صفات خدا را براي ما بیان کن! حضرت رضا (ع) تعدادي از صفات جلال و جمال الهی را بیان نمود و فرمود: ذات پاك الهی در این اوصاف، یکتا و بی همتا است. آن مرد عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت! در نزد ما شخصی هست که ادعاي دوستی با شما را دارد و معتقد است که همه این صفات الهی در وجود علی (ع) هست و او آفریدگار جهانیان است. امام رضا (ع) تا این سخن را شنید، لرزه اندام او را فرا گرفت و عرق از بدنش فرو ریخت و فرمود: سبحان الله! ذات پاك الهی از همه این گفتار ظالمان و کافران، پاك و پاکیزه است. مگر علی (ع) مانند غذا خواران، غذا نمی خورد و مانند نوشندگان، آب نمی نوشید و مانند ازدواج کنندگان، ازدواج نمی کرد و... او در محضر خدا نماز می خواند و نهایت تواضع و خشوع را از خود نشان می داد و در پیشگاه او راز و نیاز و گریه می نمود. آیا کسی را که داراي چنین اوصافی باشد، می توان خدا نامید؟ اگر علی خدا باشد، پس همه شما که در این اوصاف با او شریک هستید، خدایید. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج ص 5 ص 135
enc_16770988891862574867867.mp3
9.38M
میدونی چی مادرم میخواد سایتو روی سرم میخواد...یا امام رضا🥲
✅ ‍ ‍ ماجرای نقش دو شیر در حال بلعیدن یک مرد در بالای ایوان نقاره‌خانه در صحن انقلاب (صحن عتیق) حرم رضوی 🔸در این صحنه مردی با ریش و سیبیلی بلند، سری تراشیده و لباس سفید بر زمین افتاده و دو شیر بر او مسلط شده‌اند. یک شیر سر او را در دهان دارد و شیر دیگر کمر و پهلوی مرد را می‌درد. چشمان و دهان مرد از وحشت باز مانده است. 🔸اما ماجرای این شیرها: بعد از جریان اقامه نماز باران در مرو توسط حضرت رضا علیه السلام و بارانی که بلافاصله باریده شد آن هم در فصل تابستان محبوبیت امام چندین در بین مردم چندین برابر شد و مامون تلاش کرد در مجلسی این ابهت امام را بشکند 🔸نقل شده است که فردی به نام حمید بن مهران در مجلسی که مأمون عمدا ترتیب داده بود، امام را به بی ادبی به سحر و عوام فریبی متهم کرد و طلب معجزه زنده کردن شیرهای روی پرده و خوردنش را کرد. 🔸امام بلافاصله به نقش شیرهای روی پرده‌ای اشاره کردند که پشت سر مأمون قرار داشت و فرمودند: این ملعون را ببلعید. بی‌درنگ، تصاویر به صورت دو شیر زنده ظاهر شدند (خلق شدند) و او را بلعیدند، به طوری کوچکترین اثری از او هم باقی نماند و دوباره با اشاره امام، به جای خود برگشتند. 🔸مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود، گفت: الحمد لله که خداوند ما را از شر حمید بن مهران نجات داد! سپس گفت: یابن رسول الله؛ خلافت متعلق به جد شما رسول الله است و بعد از او شما سزاوار آن هستید. اگر می‌خواهید، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم. امام فرمود: من اگر خلافت را می خواستم، به تو مهلت نمی‌دادم. ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم. عیون الاخبار الرضا(ع) شیخ صدوق ج ۲، ص ۱۶۷