این بخش فعال ذهن را باید کنترل کنیم. روانشناسها میگویند که اگر این بخش را کنترل نکنیم دائماً ما را بهسمت نگرانیها سوق خواهد داد.
البته این بخش فعال ذهن، در اصل برای حفاظت ما این کار را میکند
(مثلاً میگوید: مبادا اینطوری شود، مبادا آنطور بشود...)
شما باید بتوانید این را کنترل کنید. حالا ممکن است به این کار، مِدیتِیشن بگویند یا قدرت تمرکز یا همان قدرت کنترل ذهن.
بهجای «کنترل»-که یک کلمۀ خارجی است- میتوانیم از کلمۀ «مراقبت» استفاده کنیم و بگوییم: قدرت کنترل ذهن، یعنی قدرت مراقبت کردن و مواظبت کردن از اینکه ذهنت، هر جایی نرود.
آیتالله حقشناس (ره) میفرماید: مقام مراقبه این است که بدانیم در حضور و محضر کسی هستیم که حتی نسبت به خطورات و تصوّرات ذهنی ما هم آگاه است.
شخصی سؤال کرد که یابن رسول الله! معنای آیۀ «عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» چیست؟ حضرت فرمود: یعنی آن تصوّراتی که در ذهن شما پیدا میشود؛ خدا از خطورات ذهنی ما آگاه است.
ایشان در ادامه میفرماید: «خیال معصیت که میکنید در حضور و محضر پروردگار است.» یعنی ذهنت را به سمت معصیت نبر! اگر به ذهنمان، معصیت یا فکر منفی خطور کند، باید استغفار کنیم.
گاهی اوقات بهجای «قدرت کنترل ذهن» از کلمۀ «مدیتیشن» استفاده میشود. روانشناسها میگویند: «مدیتیشن برای رفع افسردگی از قویترین داروها مؤثرتر است!»
ما به این توانایی، میگوییم «تقوای درونی، تقوای ذهنی یا تقوای روحی»؛ یعنی اینکه مراقبت کنی ذهنت هر جایی نرود.
دانیل گُلمن -در کتاب صفات دگرگون شده- میگوید: «علم آشکار میکند که چگونه مدیتیشن، ذهن و مغز و بدن شما را تغییر میدهد.»
آقای گُلمن میگوید: «وقتی فرد هیچ فعالیتی که نیازمند تلاش ذهنی باشد انجام نمیدهد، حالت پیشفرض مغز فعال میشود.»
بخشی از مغزِ انسان، مسئول انجام فعالیتهای خودکار و ناخودآگاه است. در مواقعی که لازم نباشد مغز کار بکند یا دقت بکند، این قسمت مغز فعال میشود.
یکی از کارهایی که نیاز به فعالیت ذهنی ندارد «نماز» است؛ چون نماز را از حفظ میخوانی و برایت تکراری است، لذا ذهنت رها میشود (خصوصاً در نماز جماعت، ذهن انسان بیشتر رها میشود)
خدا موقع نمازخواندنِ تو، میخواهد ببیند «قسمت ناخودآگاه مغز تو کجا میرود؟ و اصلاً میتوانی ذهنت را کنترل کنی یا نه؟»
نماز که رکن دین ماست یکی از فلسفههای مهمّش این است که قدرت کنترل ذهنِ آدم، معلوم شود.
چون نماز، یک عملیات بهشدت تکراری است، لذا موقع نمازخواندن، قسمتی از مغز که مسئول انجام فعالیتهای خودکار و ناخودآگاه است، بهکار میافتد.
اینجاست که میتوانی ارزشهای وجودیات را درک کنی. شما که اهل نماز هستی، باید در تکراری ترین وضعیت، توّجهت به خدا جلب شود.
وقتی آدم کارهایی که نیازمند فعالیت ذهنی نیست انجام میدهد، حالت پیشفرض مغزش فعال میشود.
آقای گُلمن میگوید: «در این حالت، افکار و احساسات مختلفی به ذهن خطور میکنند،که غالباً ناخوشایند هستند.»
وقتی که آن قسمت خودکار مغزت فعال میشود-که غالباً هم منفی هست- معمولا خطوراتی که به ذهنت میآید از نوعِ «سوءظن به خدا» است.
آقای گُلمن میگوید: «حالت پیشفرض مغز در هنگام انجام تمرینات خودآگاهی متوقف میشود... با ادامۀ این تمرینات، توقف حالت پیشفرض مغز تبدیل به یک ویژگیِ ماندگار شده و حتی در حالت پیشفرض هم مغز، فعالیت کمتری انجام میدهد.»
یعنی باید تمریناتی انجام بدهی که ذهنت را کنترل کنی تا در مواقعی که با مغزت کاری نداری، ذهنت سراغ حرفهای منفی نرود، بلکه سراغ حرفهای مثبت برود.
حضرت امام (ره) به فرزندش میفرمود: «من هر لحظه اراده کنم که به چیزی فکر نکنم، فکر نمیکنم.»
روانشناسها هم میگویند که مغز ما نباید بدون ارادۀ ما کار کند؛ این یعنی نجات انسان. عرفان هم همین را میگوید. دانش بشر در هر زمینهای جلو برود به دین میرسد!
امام صادق(ع) میفرماید: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَنْوِی الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ رِزْقَهُ» (محاسن/١١۶/١) بندهٔ مؤمن، اگر یک گناهی به ذهنش برسد، از روزیِ او میگیرند.
چرا؟ او که هنوز کاری نکرده است! خُب فعالیت ذهنی هم در واقع یک نوع کار است -همانطور که قبلاً بیان شد- بعضی از کارها و فعالیتهای انسان، باطنی است و بعضی ظاهری.
ذهنِ انسان پیش خدا خیلی محترم است. هروقت فکر گناه یا هر فکر منفی و باطلی خواست به ذهنت بیاید، سریع جلوی آن را بگیر و بگو: «ذهن من! کجا داری میروی؟!»
آیتالله حقشناس (ره) میفرماید: «اولیاء خدا از این خطورات ذهنیه خائف هستند، باید در اثر توجه به پروردگار این خطورات ذهنیه و قلبیه از ذهن و قلب انسان پاک بشود. باید آنقدر در مقام مراقبه باشی تا خطورات قلبی به کلی نابود شود و صفحۀ دل نورانی شده، جای پروردگار شود.»
ایشان میفرماید: «پروردگار عالم فرموده است اگر خودت را برای عبادت من فارغ نکنی، ذهن و قلبت را شلوغ میکنم»