آدم با آفتابه آب بخوره ولی وسط مهمونی پاش خواب بره نتونه راه بره  "😐🤲🏻

دیروز تولدم بودددد تولدم مباااااارک " عه به به تولدتون مبارککککک

چقدر تبادلتون زیاده.گاها یکسری پیام هم همراهش که خب میشه گفت یجور دروغ یا حداقل گول زدن مخاطبه.خب این خوشایند نیست " اخه سین نمیزنن ولی چشم دیگه تکرار نمیشه

نظرت درباره ی تتلو چیه ؟ " حروم زاده به تمام معنا

سلام خوبین ؟ من دختری ۱۴سالمه و امسال میرم کلاس نهم و خواستگار برام اومده ۱۹ سالشه پسر خوبیه و اینکه می‌خوان ی نشون بزارن و پسره بره سربازی تا منم بزرگ تر بشم بعدها ازدواج اینا بنظزتون خوبه یا زوده چون هنوز جواب ندادم؟؟ " نمیدونم بهتره که بابزرگتر ها مشورت کنید

https://eitaa.com/Ekip_haji739/125967. برای ما همچنان مدیر اصلی حاج حسینه "

یعنی من از صبح هروقت کانال رو باز کردم تبلیغ بود😐 با الان یه ناشناس دیدم امیدوار شدم😂 " اخی ببخشید دیگه😂

چرا ناشناس دختری عاشق شهادت اینجوری بود؟😐😐 " چه جوری بود؟

قرار بود کانالمو بذارن تو حمایتی‌ها، یک هفته‌ست منتظرم🙁👈🏻👉🏻 (وی بسی مظلوم است😔🤣) " دوباره بزارید گذاشته میشه

سلام . حال شما ببخشید یه سوال . برادر شهیدتون کیه؟ " وعلیکم سلام به همه شهدا ارادت خاصی دارم ۱ نیست خیلین 😅

چطوری لینک یک پیامو میفرستید؟ " فلش کنار پیام رو بزنید و بعد بزنید کپی لینک

به به بنت الحسین جان یادت رفت من به این زودی " شما؟

تازه فهمیدم شهید احمد مشلب لبنانی بودن و من یه عمر داشتم باهاشون فارسی صحبت میکردم😐😅 " مگه حتما باید لبنانی صحبت کنین؟

مرسی ک توضیح دادید! خواهش میکنم

صحیح . بنده هم به شهدا خیلی علاقه زیادی دارم . ولی یک نفر برای من خیلی خاصه  " بله درسته

سلام خوبید خوشید سلامتید (فقط خواستم پیام داده باشم😄) " سلام‌علیکم الحمدالله منم فقط خواستم جواب داده باشم 😂

ببخشید اگر پیامی نزاشتم حلال کنید یاعلی

به جبهه که رسید .. کفشاشو داد به یکی و دیگه تو جبهه کسی اونو با کفش ندید..👣 می گفت: اینجا جاییِ که خون شهدامون🕊 ریخته شده؛ حرمت داره... و معروف شد به سیّد پا برهنه...😀 #شهید‌سیّد‌حمید‌میرافضلی برگرفته از کتاب پابرهنه در وادی مقدّس📗 @Ekip_haji739

بیشتر تون پیام داده بودید که کی میخای بری کربلا خدمتتون عرض کنم ساعت ۲۱امشب انشاءالله اصلا دلم نمیخاد تک خوری کنم اسم هاتون رو به ایدی زیر بفرستید رو به ضریح میخونم https://eitaa.com/Amiralmomenin_313

✍🏻 اگَــرکسی‌صِدای‌رهبــر‌خود‌را‌نَشنود... به‌طوریَقین‌صدای‌امام‌زَمـٰان(عج) خودراهم‌نَمی‌شنود... واِمروزخَط‌قِرمِــز‌بایدتوجُه‌تَمام‌و‌اطاعت‌ ازوَلی‌خود،رَهبری‌نِظام‌باشد. #شَهیدحاج‌قاسِم‌سُلیمانۍ🕊 ‌@Ekip_haji739

رسول خدا (صلی الله عليه و آله و سلم) فرمودند: «ظُهوركم ثقيلة منْ أوْزاركم فخفّفوا عنها بطول سُجُودكم» پُشتهای شما از بار گناه سنگين شده است. آنها را با سجده ‏های طولانی سبك كنيد.» حكمت عبادات - صفحه ۱۰۷ @Ekip_haji739

ابراهیم مۍگفت : *مطمئن باش هیچ چیزے مثڵ* *برخوردِخوب روے آدم ها تٵثیر ندارد.* #شهید_ابراهیم_هادی🕊 🕊شهدا نجواهای ما را ميشنوند اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم را میبینند چنان سريع دستگيری ميکنند که مبهوت ميمانی اگرواقعا به آنها دل بسپاری با چشم دل، عناياتشان را ميبينی #شهیدابراهیمهادی 🕊️🥀 یادش با صلوات🌹 @Ekip_haji739

#مطالعه‌اجباری📖😊

بسم رب الشهدا و الصدیقین #قسمت‌دوم‌کتاب‌سه‌ماه‌رویایی‌ #چه‌مبارک‌سفری‌بود ✍🏻تابستان ۱۳۹۳بود دوره ی ده روزه فعالان فرهنگی در مشهد تمام شد 🗒 بعد از آخرین زیارت، خودم را رساندم به راه آهن 🚞سوار قطار مشهد_تهران شدن و راه افتادم یادم نیست واگن چندم بودم 🙄 ‌‌‌‌ سر جایم نشستم🧔🏻 و قطار درحال حرکت بود یکی از مسافران از من خواست که جایش را با من عوض کند شماره صندلی او دو واگن جلوتر بود قبول کردم😊 . بلند شدم و رفتن تا رسیدم به همان صندلی که گفته بود قطار اتوبوسی🚉 بود و چهار صندلی دو به دو رو به روی هم قرار داشت نشستم، هنوز مدتی نگذشته بود که صندلی های کنار دستی و رو به رویی من هم پُر شد چند جوان آمدند و نشستند روی صندلی ها کنار دستی ام یک چفیه مشکی انداخته بود از ظاهرش معلوم بود از بسیجی های با اخلاص است🧔🏻 وسط راه صحبت را باز کرد فهمیدم اهل دزفول است و جزو برو بچه های پشتیبانی راهیان نور . پرسید اهل کجایی ؟ گفتم سمنان. خوشحال شد😇 مخصوصاً وقتی فهمید درباره شهدا کار می کنیم و کتاب می نویسیم📝📖 اسم یک شهید را از من پرسید؟ 📌 می گفت اهل سمنان است ولی من اسمش را نشنیده بودم ☹️ تعجب کردم 🧐با اینکه سرو کارم با شهدای سمنان بود، اما تا آن موقع اسمش را نشنیده بودم 😐 گفت : شما چطور این شهید را نمی شناسی؟! 😳 یک نوار از صدای این شهید هست که با امام زمان عج حرف می زند و.... می گفت: شهید کاظم عاملو توی این نوار دارد با آقا درد و دل می کنه و ازش می خواد شهید بشه و... خیلی برام جالب شد 😳🤔 اولین بار اسم کاظم را در راه برگشت از سفر مشهد مقدس شنیدم 😊 نامی که مرا جذب خودش کرد ❤️ و کشید به سمت خودش به محض اینکه رسیدم سمنان سر یک فرصت مناسب نشستم پای سیستم💻 با نام شهید در اینترنت جستجو کردم چیز خاصی دست گیرم نشد 😔تا اینکه در حین جستجو رسیدم به یک فایل ویدئو از یکی از دوستان شهید کاظم عاملو 🤔 جناب سرهنگ حسن حمزه، پدر شهید مدافع حرم محمد حسین حمزه. اولین جمله را که شنیدم اشتیاقم برای کار چند برابر شد🤗😍 حسن آقا می گفت : 《شهید کاظم عاملو کسی بود که بار ها در خواب و بیداری با امام زمان عج زیارت کرده است》 وای خدای من یعنی ما یک همچین شهیدی در شهرمان داشتیم و من بی خبر از احوالاتش بودم؟!🤦‍♂😞 باید شروع می کردم اول رفتم حسن آقای حمزه و اینطوری شد که کار را شروع کردم ☺️ خصوصا وقتی فهمیدم شنیده های من یک صدم چیز هایی است که از این شهید پخش شده .. ╔❀‌✨•••❀‌•••✨❀‌╗      @Ekip_haji739 ╚❀‌✨•••❀‌•••✨❀‌╝

زندگی نامه مختصر (از فرهنگ نامه شهدای شهر سمنان با کمی ویرایش) ✍🏻کاظم عاملو چهارمین فرزند از خانواده ایی هشت نفره بود که در بیست و دوم تیر ماه سال هزار و سیصد چهل و چهار؛ در سمنان به دنیا آمد👶🏻. پدرش غلامرضا نام داشت ‌ تحصیلاتش را تا مقطع راهنمایی ادامه داد📚 و سیکل گرفت و مدتی شبانه به تحصیل ادامه داد چند بار راهی جبهه شد🚶🏻‍♂ در فروردین سال شصت و سه به خدمت سربازی رفت و پس از پایان خدمت ازدواج کرد 💞💍 در همان سال به استخدام مخابرات شهرستان سمنان در آمد 📞 سه بار به جبهه اعزام شد 🔍 حدود یازده ماه و پانزده روز حضور داوطلبانه در جبهه داشت 🙂 چند بار در خواب و بیداری به دیدار امام زمان عج مشرف شده بود 🤔 تاریخ دقیق شهداتش را می دانست و این وعده شهدایی بود که در مکاشفه با آن ها صحبت کرده بود😳 آخرین بار در گردان علی ابن ابی طالب از تیم ۱۲ قائم عج به عنوان آر پی جی زن مشغول بود در هفدهم اسفند سال شصت و شش با ترکش خمپاره به سر 😖در عملیات بیت المقدس ۲ در سلیمانیه عراق به شهادت رسید 🕊 مزار شهدای امام زاده یحیی سمنان پیکر پاکش را در آغوش گرفت😭 ✍🏻ادامه دارد.... ╔❀‌✨•••❀‌•••✨❀‌╗      @Ekip_haji739 ╚❀‌✨•••❀‌•••✨❀‌╝

سلام

کسی هست 👀