eitaa logo
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
2.7هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
100 فایل
اگه مقام و صندلی موندنی بود که به تو نمیرسید.😌 خودت رو نگیر دوست من🥇 کپی حلال با ذکر صلوات 💐 شرایط ادمینی ، تبادل و... 👇👇 https://eitaa.com/teb_hajimashty
مشاهده در ایتا
دانلود
دیروز با یکی از همکارا بحث میکردم توهین کرد جوابشو ندادم. دوستم بم گفت آفرین شعورتُ نشون دادی با این سکوت امروز دوستم با همون همکارمون بحثشون شد بش گفت : من فلانی نیستم مثه بُــز نگات کنما میزنم دهنتو سرویس میکنم 😐😐😐😂 ‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اکیپ‌داش‌مشتی|@ekip_dashMashti
چند روزی تعداد پست هامون بمناسبت عید بزرگ غدیر زیاده پس حوصله کنید❤ پست ها همش به درخواست شما بزرگواران هستش🙂
پروژه های مورد افتتاح رییس جمهور در کرمان @ekip_dashMashti
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
-
فقط برای امیری سرشته شد گل او خدا ز خلقت مولای ما هدف دارد:)) -فقط حیدر امیرالمؤمنین است-
فرا رسیدن ۱۵ ذی الحجه سالروز ولادت هادی الامم، صاحب العسکر، الراشد، الرشید، الزکی، السدید، النقی، الشهید، الامین، النجیب، نوه ی بزرگوار امام هشتم، امام علی ابن المحمد الجواد صلوات الله علیهما مبارک باد. اکیپ‌داش‌مشتی|@ekip_dashMashti
تولدت مبارک داداش آرمان🥲🤍 به رسم 13تیر....
زنی به شیطان گفت: آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟ می توانی او را وسوسه کنی تا همسرش را طلاق دهد ؟ شیطان گفت: آری، این کار بسیار آسان است ! پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی کرد او را وسوسه کند، اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست می‌داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد. پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد. سپس زن گفت: اکنون آن چه اتفاق می‌افتد را ببین و تماشا کن ! زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت: چند متری از این پارچه ی زیبا می خواهم، پسرم می خواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد ! خیاط پارچه را به زن داد. سپس آن زن به خانه مرد خیاط رفت و در زد و زن خیاط در را باز کرد. زن به او گفت: ممکن است برای ادای نماز وارد خانه تان شوم؟ زن خیاط گفت: بفرمایید، خوش آمدید. پس از آن که نمازش تمام شد، بدون آنکه زن خیاط متوجه شود؛ آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت و سپس از خانه خارج شد. هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت و آن پارچه را دید؛ فورا داستان آن زن و معشوقه پسرش را به یاد آورد و همان موقع به فکر طلاق همسرش افتاد. سپس شیطان گفت: اکنون من به کید و مکر زنان اعتراف می کنم. آن زن گفت: کمی صبر کن! نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به همدیگر بازگردانم؟! شیطان با تعجب گفت : چگونه؟! روز بعد آن زن پیش خیاط رفت و به او گفت: از همان پارچه زیبایی که دیروز از شما خریدم، کمی دیگر می خواهم؛ زیرا دیروز برای ادای نماز به خانه زنی محترم رفتم و آن پارچه را آن جا فراموش کردم و خجالت کشیدم دوباره بروم و پارچه را از او بگیرم. اینجا بود که مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و او را به خانه برگرداند. میگن الان شیطون تو بیمارستان روانی بستری شده و هر زنی رو که میبینه، جیغ میکشه😂 ________ اکیپ‌داش‌مشتی|@ekip_dashMashti
روزی شخصی نزد شیخ رفت و گفت یا شیخ بی قرارم و شیخ برای فردا ساعت 6 با او قرار گذاشت و او با قرار شد 🤣🤣 اکیپ‌داش‌مشتی|@ekip_dashMashti
💢هشدار!! والله هر کس تیری به سمت این نظام انداخت آوار شد. -حرف حساب جواب نداره که- اکیپ‌داش‌مشتی|@ekip_dashMashti
🦋بسم الله الرحمن الرحیم 🦋
امروز فردا پسفردا ان شاالله منتظر کلی مولودی باشین😁
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
-
دیوانه ی آنم که وفایی دارد آن یار که چشم دلربایی دارد این ذکر مرا همیشه دیوانه کند ایوان نجف عجب صفایی دارد♥️:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعتماد به سقف که نه اعتماد به عرررررش😁😂 پ ن: مواد مصرف نکنیم🙂 -[@Ekip_dashMashti]-
خلاقیت تا کجااااا آخه😅🤣 پ ن: از وسایل درست استفاده کنیم😉 -[@Ekip_dashMashti]-
چه کمک بزرگی😂😂 پ ن: شماهم اجرا کنید شاید کمردردتون خوب بشه -[@Ekip_dashMashti]-
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
یارب قسمت به نام حیدر دادم... باعشق و محبت علی پیرم کن:)))