حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
_
خواهـــید اگر جــــــوان امروز
پیدا کند از شـــــــرر خلاصی!
در مدرسه های شیــعه باید
تدریس شود علی شناسی.
|حاجیمشتی|
📌قالالحسن(علیهالسلام):
🔹إِنَّأَحْسَنَاَلْحَسَنِاَلْخُلُقُاَلْحَسَنُ
🔸نیکوتریننیکو،خلقنیکواست.
📚خصال،جلد۱،صفحه۲۹
➖|حاجیمشتی|
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
_
گل "نیلوفر آلپ" رو تا حالا دیده بودین؟!
واقعا زیباست ♥️
|حاجیمشتی|
حاجےمشتے|𝘏𝘢𝘫𝘪 𝘔𝘢𝘴𝘩𝘵y
_
براندازی مگه الکیه بچه جان؟
#منوتو
|حاجیمشتی|
قالامیرالمومنینعلیهالسلام:
فيالانفِرادلِعِبادَةِاللّهِكُنوزُالأرباحِ
درخلوتكردنبراىعبادتخدا،
گنجينههایپرسودىاست.
ميزان الحكمه،ج۷،ص۳۷۵
|حاجیمشتی|
-نخلسوخته-
- دور هم جمع بودند . بچه ها متوسل به خانم فاطمهزهرا سلاماللهعلیها شدند . کلا طی آن یک هفته آخر مجالس عزاداری به نیت حضرتزهرا س برپا میشد. همه شور و حال خاصی داشتند. هر کس گوشه ای نشسته بود و ضجه میزد.انگار میدانستند که این آخرین عزاداری است . مراسم که تمام شد مشغول خوردن صبحانه شدیم.
آنهایی که قرار بود آن طرف اروند بروند زودتر صبحانهشان را خوردند و در حال آماده شدن بودند.
شهید یوسفاللهی به من گفت: برو یگان دریایی و یک قایق بگیر تا بچها را آن طرف آب ببرد.
من داشتم چایی میخوردم گفتم: همین الان چایی ام که تمام شد میروم . اکثر بچه ها از اتاق خارج شده و در حیاط ساختمان ایستاده بودند. حسین درکنار حیاط بود. گروهی که قرار بود جلو بروند همراه او بطرف ساختمان راه افتادند . اما درست در همین لحظه سر و کله هواپیما های عراقی پیدا شد . اول فقط صدایشان را شنیدیم اما بعد از چند لحظه آنها را بالای سرمان دیدیم. حسین برگشت و رو به بچهها فریاد زد : هواپیما ، سریع پخش بشوید ، یکجا نایستید ...
بچهها اکثراً به داخل اتاقهای ساختمان رفتند. عده ای هم که تازه صبحانهشان را خورده بودند و میخواستند بیرون بیایند دوباره برگشتند.
حسین همچنان وسط حیاط ایستاده بود یک مرتبه با همان پای مجروح به طرف ما دوید و فریاد زد . بچههاراکت...
و هنوز حرفش تمام نشده بود که انفجار پی در پی صورت گرفت!
- کتابنخلسوخته،زندگینامهشهید'محمدحسینیوسفاللهی
|حاجےمشتی|