eitaa logo
حکیمانه
960 دنبال‌کننده
229 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🌷به نام خدایی که قلم را آفرید🌷 ادمین: @Realbrother #داستان_کوتاه #کلام_بزرگان #تکه_کتاب #متن_برتر #دیالوگ تنها حرف خدا و اولیاءش است که کاملا درست است. مابقی صرفا نظریات اشخاص است. 👌 کانالی مرجع برای تمام کانال های فرهنگی، سینمایی و ادبی ✌
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ شکار ▶️ پادشاهی صبح زود برای شکار بیرون رفت. مردی زشت برابر او ظاهر شد، آن را به فال بد گرفت و دستور داد تا او را حسابی بزنند. . اتفاقاً شکار خوبی داشت و حیوانات زیادی شکار کرد و خوشحال بازگشت. یادش آمد که آن مرد فقیر را بدون دلیل اذیت کرده است به همین خاطر تصمیم گرفت او را صدا کند و از او عذرخواهی کند. دستور داد او را حاضر کنند، وقتی آمد، پادشاه از او عذر خواست و خلعتی همراه با هزار درهم به او داد. مرد گفت: . ای پادشاه من خلعت و انعام نمیخواهم اما اجازه بده یک سخن بگویم، گفت: بگو. . گفت : صبح، اولین کسی را که تو دیدی من بودم و اولین کسی را که من دیدم تو بودی، امروزِ تو همه به شادی و طرب گذشت و روزِ من به رنج و سختی، خودت انصاف بده، بین ما دو تا کدام شوم تر هستیم؟؟! به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
همزمان با گسترش دایرهٔ دانش ما، تاریکی‌ای که این دایره را احاطه می‌کند نیز گسترده می‌شود #کلام_بزرگان 🕴 آلبرت انیشتین ✅ @Hakimaneh 🌹
هاردی: تویی؟ چراچیزی نگفتی لورل: اخه اتاق خیلی تاریک بود فکرکردم صدامو نمی شنوی 📽 Our Relations (1936) 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ گوسفند ▶️ یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه ، کشاورز دامپزشک میاره . دامپزشک میگه: " اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید " گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه: "بلند شو بلند شو" گاو هیچ حرکتی نمیکنه... روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه: " بلند شو بلند شو رو پات بایست" بازگاو هر کاری میکنه نمیتونه وایسته رو پاش روز سوم دوباره گوسفند میره میگه: "سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه و نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی " گاو با هزار زور پا میشه.. صبح روزبعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه: " گاو رو پاش وایساده ! جشن میگیریم ...گوسفند رو قربوني كنيد... " به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
این ذهن ما است که ما را شاد یا ناشاد، بدبخت یا نیک بخت و ثروتمند یا فقیر می سازد. #کلام_بزرگان 🕴ادموند اسپنسر ✅ @Hakimaneh 🌹
ره صد ساله رو نمیشه یک شبه طی کرد؛ شاید یک شب و نصفی...! 📽 Spectre 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ اسیر ▶️ مردی یک طوطی را که حرف می‌زد در قفس کرده بود و سر گذری می‌نشست. اسم رهگذران را می‌پرسید و به ازای پولی که به او می‌دادند طوطی را وادار می‌کرد اسم آنان را تکرار کند. روزی حضرت سلیمان از آنجا می‌گذشت. حضرت سلیمان زبان حیوانات را می‌دانست. طوطی با زبان طوطیان به ایشان گفت: «مرا از این قفس آزاد کن.» حضرت به مرد پیشنهاد کرد که طوطی را آزاد کند و در قبال آن پول خوبی از ایشان دریافت کند. مرد که از زبان طوطی پول درمی‌آورد و منبع درآمدش بود، پیشنهاد حضرت را قبول نکرد. حضرت سلیمان به طوطی گفت: «زندانی بودن تو به خاطر زبانت است.» طوطی فهمید و دیگر حرف نزد. مرد هر چه تلاش کرد فایده‌ای نداشت. بنابراین خسته شد و طوطی را آزاد کرد. بسیار پیش می‌آید که ما انسانها اسیر داشته‌های خود هستیم. به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
درست در همان لحظه که دیگران ناامید می شوند، افراد موفق ادامه می دهند. 🕴آنتونی رابینز ✅ @Hakimaneh 🌹
چیزای قشنگ هیچوقت دنبال خودنمایی نیستن. #دیالوگ 📽 the secret life of walter mitty 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ منطق ماشین دودی ▶️ یکی از دوستان ما که مرد نکته سنجی است، یک تعبیر بسیار لطیف داشت که اسمش را گذاشته بود: « منطق ماشین دودی». می گفتیم منطق ماشین دودی چیست؟ می گفت من یک درسی را از قدیم آموخته ام و جامعه را روی منطق ماشین دودی می شناسم. وقتی بچه بودم، منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن وقتها قطار راه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران-شاه عبدالعظیم بود. من می دیدم که قطار وقتی در ایستگاه بود، بچه ها دورش جمع می شوند و آن را تماشا می کنند و به زبان حال می گویند: « ببین چه موجود عجیبی است!» معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود، با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به او نگاه می کردند تا کم کم ساعت حرکت قطار می رسید و قطار راه می افتاد. همین که راه می افتاد، بچه ها می دویدند، سنگ بر می داشتند و قطار را مورد حمله قرار می دادند. من تعجب می کردم که اگر به این قطار باید سنگ زد، چرا وقتی که ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمی زنند و اگر باید برایش اعجاب قائل بود، اعجاب بیشتر در وقتی است که حرکت می کند.این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است، مورد احترام است. تا ساکت است، مورد تعظیم و تجلیل است. اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت، نه تنها کسی کمکش نمی کند، بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب می شود و این نشانه یک جامعه مرده است. ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلم هستند نه ساکت؛ متحرکند نه ساکن؛ باخبرترند نه بی خبرتر». به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
چشم دیگران چشمی است که ما را ورشکست میکند؛ اگر همه به غیر از خودم کور بودند، من نه به خانه باشکوه احتیاج داشتم نه به مبل عالی! #کلام_بزرگان 🕴بنجامین فرانکلین ✅ @Hakimaneh 🌹
یه آدم عاقل از دشمنهاش بیشتر چیز یاد میگیره تا یه آدم احمق از دوستاش.... #دیالوگ 📽 Rush 🔵 @Hakimaneh 🌺