eitaa logo
حکیمانه
968 دنبال‌کننده
229 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🌷به نام خدایی که قلم را آفرید🌷 ادمین: @Realbrother #داستان_کوتاه #کلام_بزرگان #تکه_کتاب #متن_برتر #دیالوگ تنها حرف خدا و اولیاءش است که کاملا درست است. مابقی صرفا نظریات اشخاص است. 👌 کانالی مرجع برای تمام کانال های فرهنگی، سینمایی و ادبی ✌
مشاهده در ایتا
دانلود
طوری زندگی کنید که از فروختن طوطی خانواده به خبرچین شهر شرمنده نشوید... #کلام_بزرگان 🕴 ویل راجرز ✅ @Hakimaneh 🌹
سمت هر کس انگشتی نشانه روی، سه انگشت به طرف خود توست! #کلام_بزرگان 📽 shutter Island 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ مسافر ▶️ جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد. جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟... زاهد گفت: مال تو کجاست؟ جهانگرد گفت:من اینجا مسافرم. زاهد گفت: من هم. به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
وقتی زندگی، صد دلیل برای گریه کردن به شما نشان میدهد؛ شما هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید... #کلام_بزرگان 🕴 چارلی چاپلین ✅ @Hakimaneh 🌹
اگه ثانیه ها بگذرن و چیز جدیدی یاد نگیری با یک آدم مرده فرقی نداری 🕴 جک نیکلسون 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ وفاداری ▶️ یک مهندس روسی تعدادی کارگر ایرانی استخدام کرد. کارگر ها موقع اذان نمازشونو می خوندند. یه روز مهندس روسی بهشون اخطار داد که اگه موقع کار نماز بخونید آخر ماه از حقوقتون کم می کنم! بعضیا از ترس این که حقوقشون کم نشه نماز رو بعد از کار میخوندن و بعضی هم همچنان اول وقت... آخر ماه شد. مهندس به اونایی که نماز اول وقت رو ترک نکردن بیشتر از حقوق عادی(ماهیانه)داد! بقیه بهش اعتراض کردند که چرا به اینا حقوق بیشتری دادی؟! گفت:اهمیت دادن این افراد به نماز و چشم پوشی از کسر حقوق نشون میده ایمانشون بیشتر از شماست. این تیپ آدما هیچوقت در کار خیانت نمی کنند همون طور که به نمازشون خیانت نکردند. به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
اگر نیت یک ساله دارید، برنج بکارید. اگر نیت ده ساله دارید، درخت غرس کنید. اگر نیت صد ساله دارید، آدم تربیت کنید. #کلام_بزرگان 🕴میرزا تقی خان امیر کبیر ✅ @Hakimaneh 🌹
اگر به دنبال مقصر اصلي مشكلات مي گرديد كافيه به آينه نگاه كنيد... #دیالوگ 📽 V for Vendetta (2005) 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ راننده انیشتین ▶️ انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند؟ راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و ... او جای انیشتین سخنرانی کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت. به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد! به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
جاييكه اراده باشه، هميشه يه راهى هست! #متن_برتر ▶️ @Hakimaneh 👈
هر کسی رویای پادشاهی داره، باید سنگینی تاج رو تحمل کنه. #دیالوگ 📽 The Heirs 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ رستوران ▶️ 💎 شخصی تعریف می‌کرد: توی رستوران نشسته بودم که یک دفعه یه مرد که با تلفن صحبت می‌کرد فریاد کشید و خیلی خوشحالی کرد و بعد از تمام شدن تلفن، رو به گارسون گفت: همه کسانی که در رستوران‌اند، مهمان من هستن به باقالی پلو و ماهیچه. بعد از 18 سال دارم بابا میشم. چند روز بعد تو صف سینما، همون مرد رو دیدم که دست بچهٔ سه یا چهار ساله‌ای را گرفته بود که به او بابا می‌گفت. پیش مرد رفتم و علت کار اون روزشو پرسیدم. 🌼 مرد با شرمندگی زیاد گفت: آن روز در میز بغل دست من، پیرمردی با همسرش نشسته بودند. پیرزن با دیدن منوی غذاها گفت: ای کاش می‌شد امروز باقالی پلو با ماهیچه می‌خوردیم، شوهرش با شرمندگی😔 ازش عذر خواهی کرد و خواست به خاطر پول کمشان، فقط سوپ بخورند، من هم با آن تلفن ساختگی خواستم که همه مهمان من باشند تا اون پیرمرد بتونه بدون شرمندگی، غذای دلخواه همسرش را فراهم کنه. 💠 انسان‌ها را در زیستن بشناس نه در گفتن؛ در گفتار همه آراسته‌اند. به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
هیچ چیز خفت‌ آورتر از این نیست که ببینی ابلهی در آنچه تو شکست خورده‌ای موفق شده است! #کلام_بزرگان 🕴گوستاو فلوبر ✅ @Hakimaneh 🌹
بعضی وقتا ادما جایی هستن که دیگه نمیتونن حرف بزنن، مثلا چند وجب زیر خاک 📽 Double indemnity 1944 🔵 @Hakimaneh 🌺
✳️ خیر و حکمت خداوند خانواده‌ای چادر نشین در بیابان زندگی می‌کردند. روزی روباهی، خروسشان را خورد و آنها محزون شدند، پس از چند روز، سگ آنها مُرد، باز آنها ناراحت شدند. طولی نکشید که گرگی الاغ آنها را هم درید. روزی صبح از خواب بیدار شدند، دیدند همه‌ی چادر نشین های اطراف، اموالشان به غارت رفته و خودشان اسیر شده‌اند و در آن بیابان، تنها آنها سالم مانده‌اند مرد دنیا دیده‌ای گفت: راز این اتفاق، این است که چادرنشینانِ دیگر، به خاطر سر و صدای سگ و خروس و الاغ‌هایشان در سیاهیِ شب شناخته شده‌اند و به اسارت در آمده‌اند. پس خیر ما در هلاک شدن سگ و خروس و الاغ بود. 💠 در تمام مشکلات و حوادث زندگی صبر پیشه کنیم و به خدا اعتماد کنیم .... به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
از نظر انسان ها سگ ها حیواناتی با وفا و مفید هستند... ولی از نظر گرگ ها، سگ ها،گرگ هایی بودند که تن به بردگی داده اند، تا در آسایش و رفاه زندگی کنند... #کلام_بزرگان 🕴ارنستو چه‌گوارا ✅ @Hakimaneh 🌹
میدونی زمین رو کی به ارث میبره؟ فروشندگان اسلحه چون بقیه در حال کشتن هم دیگه هستن... #دیالوگ 📽 Lord of War 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ دسته گل ▶️ 💎 روزی، اتوبوس خلوتی در حال حرکت بود. پیرمردی با دسته گلی زیبا روی یکی از صندلی‌ها نشسته بود. مقابل او دخترکی جوان قرار داشت که بی نهایت شیفته زیبایی و شکوه دسته گل شده بود و لحظه‌ای از آن چشم برنمی داشت. زمان پیاده شدن پیرمرد فرا رسید. قبل از توقف اتوبوس در ایستگاه، پیرمرد از جا برخاست، به سوی دخترک رفت و دسته گل را به او داد و گفت: متوجه شدم که تو عاشق این گل‌ها شده‌ای. آنها را برای همسرم خریده بودم و اکنون مطمئنم که او از اینکه آنها را به تو بدهم خوشحال‌تر خواهد شد. دخترک با خوشحالی دسته گل را پذیرفت و با چشمانش پیرمرد را که از اتوبوس پایین می‌رفت بدرقه کرد و با تعجب دید که پیرمرد به سوی دروازه آرامگاه خصوصی آن سوی خیابان رفت و کنار نزدیک در ورودی نشست. به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
فكر كردن كار مشكلی است. برای همین بیشتر مردم قضاوت می‌كنند. #کلام_بزرگان 🕴 کارل گوستاو یونگ ✅ @Hakimaneh 🌹
پی بردن به اینکه نمیدونی نخستین و مهمترین قدم برای دونستنه #دیالوگ 📽 Synecdoche New York (2008) 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ تغییر دید ▶️ 💎 می گویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می‌کرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را به خود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود. وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده می‌بیند. وی به راهب مراجعه می‌کند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد کرد که مدتی به هیچ رنگی به‌جز رنگ سبز نگاه نکند. پس از بازگشت از نزد راهب، او به تمام مستخدمین خود دستور می‌دهد با خرید بشکه‌های رنگ سبز تمام خانه را باسبزرنگ آمیزی کند. همين طور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض می‌کند. پس از مدتی رنگ ماشین، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می‌آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر می‌دهد و البته چشم دردش هم تسکین می‌یابد. مدتی بعد مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می‌نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد می‌شود متوجه می‌شود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه‌ای به رنگ سبز به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش می‌رسد از او می‌پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و می‌گوید:" بله. اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته". مرد راهب با تعجب به بیمارش می‌گوید بالعکس این ارزانترین نسخه‌ای بوده که تاکنون تجویز کرده‌ام. برای مداوای چشم‌دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود. برای این کار نمی‌توانی تمام دنیا را تغییر دهی، بلکه با تغییر دیدگاه و یا نگرشت می‌توانی دنیا را به کام خود درآوری. به ما بپیوندید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
انسان نمی‌تواند به پرواز در آید مگر آنکه ابتدا به لبه‌ی پرتگاه برسد #کلام_بزرگان 🕴 نیکوس کازانتزآکیس ✅ @Hakimaneh 🌹
دشمن بزرگترین معلم آدمه. اینو تبتی ها میگن! #دیالوگ 📽 Seven Years in Tibet 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ مسیر روستا ▶️ 🔻در یک روستا، تاجری مقدار زیادی محصول از کشاورزان خرید تا آنها را با ماشین به انبار منتقل کند. 🔹در راه از پسری روستایی پرسید: «تا جاده چقدر راه است؟»پسر جواب داد: «اگر آرام بروید حدود ده دقیقه. اما اگر با سرعت بروید نیم ساعت و یا شاید هم بیشتر.» 🔸تاجر از این حرف مسخره‌ی پسر ناراحت شد و به او بد و بیراه گفت و با عصبانیت به سرعت حرکت کرد. پنجاه متر بیشتر نرفته بود که چرخ ماشین به سنگ‌ها گیر کرد و با یک تکان، همه محصول‌ها به زمین ریخت و از بین رفت... تاجر ناراحت و اندوهگین شد از تباه شدن پول و محصولش. ▪️در همین هنگام، یاد حرف پسر روستایی افتاد و وقتی منظور او را فهمید حسابی شرمنده شد. افسوس که دیر شده بود.👌👌 🌱 به حرف و تجربه‌ی دیگران عمل کنیم.شاید گاهی باید آرام‌تر قدم برداریم تا برسیم، گاهی نباید برویم و... ما را به دوستان خود معرفی کنید 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
هرگز از اینکه صدای خود را برای صداقت و اعتراض در مقابل بی‌عدالتی و ظلم بالا ببرید، هراسی به دل راه ندهید. اگر تمامی انسان‌ها این کار را انجام دهند، دنیا به‌کل تغییر خواهد کرد. #کلام_بزرگان 🕴 فاکنر ✅ @Hakimaneh 🌹
با بی پولی همه میتونن کنار بیان چیزی رو که باید یاد بگیری پولدار بودنه #دیالوگ 📽 Breaking Bad 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ خرافات ▶️ 💎 دستش را خاراند گفت : اهان مثل این که قرار پول بیاید به دستم . کمی بعد پایش را خاراند و گفت : مثل این که قرار است مسافرت بروم . بعد گوشش را خاراند و گفت: یکی داره پشت سرم حرف می زند . خلاصه بگویم که به همه چیز اعتقاد داشت بجز حمام !! ما را به دوستان خود معرفی کنید. 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈
تفاوت بین افراد موفق با دیگران، در فقدان قدرت نیست. بلکه در فقدان "خواستن” است. #کلام_بزرگان 🕴وینس لومباردی ✅ @Hakimaneh 🌹
+ اگه این همه چیز میدونی، چرا توی پمپ بنزین کار می‌کنی؟! - اینجا یه ایستگاه خدماتیه، ما خدمات ارائه می‌دیم، هیچ هدف بالاتری وجود نداره 📽 Peaceful Warrior 2006 🔵 @Hakimaneh 🌺
◀️ عصبانیت ▶️ خری به درختی بسته بود. شیطان خر را باز کرد. خر وارد مزرعه همسایه شد و تر و خشک رابا هم خورد. زن همسایه وقتی خر را در حال خوردن سبزیجات دید؛ تفنگ را برداشت ویک گلوله خرج خر نمود و کشتش. صاحب خر وقتی صحنه را دید؛ عصبانی شد و زن صاحب مزرعه را کشت. صاحب مزرعه وقتی با جسد خونین همسرش روبرو شد صاحب خر را از پای دراورد.! به شیطان گفتند چکار کردی؟!!!. گفت من فقط یک خر را رها کردم! بهترین داستان های کوتاه از سراسر جهان 👉👉🌹 @Hakimaneh 🌹👈👈