eitaa logo
هم قلم
570 دنبال‌کننده
985 عکس
241 ویدیو
9 فایل
✍«قلم» راز گردهم‌آیی ما شد... زین پس بیشتر با کلمه‌ها، سطرهای نور و رحمت را رقم خواهیم زد. اینجا «هم‌قلم»هایی هستیم که قرار است «هم‌قدم» باورهای هم باشیم. 👈🏻ادمین کانال @Ae139365
مشاهده در ایتا
دانلود
این کنیز رو سیَه دیگر حضور فیزیکی ای در این حرم نخواهد داشت... چالشِ خودم را درست کردم و فرستادم برای رفیقم. یکی از سوال هایش این بود که؛ "اگر یک هفته مونده بود به مرگم تو چیکار میکردی؟" رفیقم جوابی داد که تا عمق دلم نشست... گفت: "میبرمت کربلا." ای رفیق، چه خوب مرا شناختی... وقتی بدانی که مرگت نزدیک است و تو زمانی نداری و تو را به کربلا ببرند. وقتی در کربلا باشی، چه میکنی؟ چه زیارتی میشود؟ وداع میشود، نه زیارت...وقتی که بدانی آخرین کربلا است و دفعه بعدی نیست که کربلا بروی. ✍🏻 🗒️@HamQalam
✅کار را تعطیل نکنید، تبدیل کنید. 🔸️بهترین روش رفع خستگی، کار است. کار را نکنید، کنید. مطالعه را تعطیل نکنید، تبدیل کنید. بازنشستگی برای ما غلط است. گاهی خسته می‌شوید، برنج پاک کنید، کارهای خانه بکنید، چیزهایتان را مرتب بکنید، دوخت و دوز بکنید برای تفریح. این‌ها تفریح‌های حلال است. بیکار نشستن و خوابیدن، تفریح شما نیست. در ساعاتی که خسته می‌شوید کتاب‌هایی مثل زندگینامه های علما را بخوانید.... آیت الله حائری شیرازی(ره) 🗒️@HamQalam
🌱جا نمازم چهار گوشه، غالب رنگ هایش زرد و قهوه ای، دارای گنبدی زیبا و محراب هایی. در هر محرابی رنگی پاشیده انگار‌ از قهوای و زرد پر شده تمام محراب و یک تسبیح سبز رنگ که تضاد رنگی‌ با این نقش ها دارد اما تفاهم معنوی با خود جانماز و نقش‌ حرمش دارد. وقتی امروز به نماز ایستادم، جذب تصویر جا نماز، خودم را در حرمش دیدم که دور می زند و تمام حجره ها را می بینم. مهر کربلای جانمازم مرا به صحنه حرم امام حسین علیه السلام برد و حضور در حرمش، اما وقتی‌ تکبیر را گفتم جایی دیگری ‌رفتم، خارج از جانماز‌ و فضای اتاق و محله و شهر و کشور و فراتر از زمین .... ✍🏻 🗒️@HamQalam
"جستجو میان آوارها" داشتم از اتاق بیرون می‌رفتم که نگاهم به عروسک دوران کودکی‌ام افتاد... داخل سبد اسباب‌بازی‌ها بود و داشت با لبخند نگاهم می‌کرد. لبخندی زدم و به سمتش رفتم ، از بین اسباب‌بازی‌ها بیرون آوردمش و نوازشش کردم ، یادم افتاد دو تا عروسک بودند... یک خواهر و یک برادر که همیشه با هم بودند. شروع کردم به گشتن... وسایل را کنار می‌زدم و امید داشتم لابه‌لای آن‌ها پیدایش کنم... ناگهان دلم گرفت... تصویر پدری که آوار را کنار می‌زد تا جگرگوشه‌اش را پیدا کند... مادری که پیکر بی‌جان فرزندش را در آغوش گرفته و می‌گرید... دلم گرفت... عروسکی که بین آوار می‌مانَد و صاحبش دیگر نیست تا با آن بازی کند...! ‌به گشتن ادامه دادم... نبود! یکی از آن دو عروسک در دستم بود اما نشانی از آن‌ یکی پیدا نکردم... قلبم سوخت... چند خانواده در غزه پیکر بی‌جان کودکانشان را در دست گرفتند و نوازش کردند و اشک ریختند و از عمق جان سوختند؟! چند خانواده زیر آتش بمباران دشمن هرگز پیکر جگر گوشه‌هایشان را پیدا نکردند و قلبشان آتش گرفت از این داغ...؟! چشمانم را می‌بندم... خدایا به حق این خون‌های به ناحق ریخته شده... صاحبمان را... منجی‌مان را برسان... "اللّهم عجل لولیک الفرج" ✍🏻 🗒️@HamQalam
⚠️دنیای تهی ✍🏻 گویند: ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند. به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند. ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟ گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت. ⛔️ دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم. 🗒️@HamQalam
گمان نکنید که موجودی کوچک هستید؛ در حالی که کل جهان در درونتان است! دیوان‌اشعار‌امیرالمومنین(علیه‌السلام) 🗒️@HamQalam
تخریب تذکر لسانی از بانوان تهران ✍️ توییت: رحمت‌اله بیگدلی کسانی که این تونل‌های وحشت را به‌راه انداخته‌اند یا جاهلند یا نفوذی و خائن؛ زیرا با این کار علاوه بر نفرتی که در دل‌ها نسبت به حجاب می‌کارند باعث می‌شوند که بسیاری از زنان چادری هم چادر خود را کنار بگذارند تا مردم زنان چادری را با این افراد شبیه‌سازی نکنند! 🔰 حکایت است طراری ناکام مانده از ربودن شی‌ای گران‌قیمت نفس‌زنان در پس دیواری پنهان می‌شد... پیرمردی رهگذر بپرسیدش از بهر چه آشفته ای و به‌سان زهره ترکیدگان به خود می‌لرزی؟ بگفتا ندانی که ز دست شرطه‌های شهر گریخته و به دام مردمی افتادم آسایش‌ستیز(وحشت‌افکن) که مرا می‌آزرند... پیر دستی به ریش‌هایش کشید و بگفت: یک تن بلرزد به بود تا بلرزاند قلوب چند تن. وقتی خواهان قانون گذاری برای یک فرهنگ عمومی هستی بایستی در ابتدا با یک نگاه کدخدامنشانه فردیت را دم حجله سرببری تا یک جمع را ناخواسته فدای یک شخص نکنی... ورنه مدعی دفاع از سارقان آرامش‌ جامعه می‌شوی! ✍ 🗒@HamQalam
لکه ننگ هیچ چیز به اندازه ی دندان درد و دندان خراب، آسایش و آرامش را از تو نمی‌گیرد. از زمانی که شروع می‌شود، تا پایانش فقط عذاب است که به تو می‌دهد. هرطور هست، باید از ریشه بکنی تا راحت شوی‌. بعداز دیدن تصاویر غزه... ببخشید! اشتباه نوشتم. اسرائیل دردش بدتر است. ✍🏻 🗒️@HamQalam
با نگاهی آرام صدایت کرد پشت در ایستاده بود خدای من؛ چه شد که از گفتنش ترس وجودم را می گیرد چه میشد یک لحظه او را می دیدند کفر بالاتر از آنان رفت که ببینند ننگ باد بر آنان که نخواستند ببینند چرا که صدا خود فریاد میزد چگونه شد؛ عدل داد میزد زمین بیداد می کرد آسمان شیحه میزد همه و همه دست به آسمان بودند ولی باز چه شد آنان را، ندیدند عزیز رسول خدا را در را چنان کوباندند که مادرمان زهرا..... چنان عذابی دامن گیرشان شد که تا به قیامت لعن شدند . 🗒️@HamQalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 خاک خون آتش ▪️نور در تلاطم است ولی ببین چگونه برایت سر خم کرده است امروز همه برایت چهره‌ای نگران دارند . عرشیان ، زمین و زمان، مویه کنان پشت سرت آمده اند. بازگرد پشت سرت را ببین همه از درد غروبت نالانند. تو که رفتی جنت به نگاهت روشن شد ولی افسوس، چرا که شعله کشید و جان ها سوخت . سالهاست اشک چشمها التیام این دل شکسته است ، در خانه ات راه نداشت ، چه جسارتی کردند، گفتنش لرزه بر تن ها می افکند چگونه بر این کار تن دادند .🖤 ✍دوستدار 🗒@HamQalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا