خدای مهربانم☝🏻
مرا به کسالت در عبادتت مبتلا مکن!🤲🏻
و به کوری در مسیرت دچارم مساز!🤲🏻
چنین نشود که در مسیر خلاف محبت تو گام بزنم!🤲🏻
📚دعای مکارم الاخلاق
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
سلام علیکم✋🏻
صبح 🌥️هدیه شگفت انگیز خداوند است💓
فرصت جدیدی برای بهتر بودن
و تلاشی دوباره
از این فرصت تازه؛ نهایت استفاده را ببرید👌🏻
روز خوبی داشته باشید✅
#پیام_صبحگاهی
https://eitaa.com/darsayehsarahlebeyt
#لبیک_یا_خامنه_ای
#معرفی_کتاب
کتاب بررسی تقابل شیطان با نماز
این کتاب در چهار فصل به چرایی و علل دشمنی شیطان با نماز پرداخته و راه کارهای مقابله با آن و چگونگی حضور قلب در نماز را بیان می کند.
نویسنده این اثر هدف از نوشتن آن را به تصویر کشیدن دشمنیهای شیطان با نماز و همچنین ارائه راهکارهای مقابله با این دشمن قسم خورده عنوان کرده است. به همین دلیل فصل اول این اثر به معرفی شیطان اختصاص دارد. نماز یکی از اعمال و اصولی است که شیطان به شدت با انجامش مبارزه میکند و سعی دارد فرد متمایل به نماز را به هر نحو که شده فریفته و منصرف کند. به این ترتیب طبق روایات و آیات قرآن، در این کتاب نوع وسوسههای شیطان و راههای غلبه بر آنها شرح داده شده است. فصول این کتاب به ترتیب عبارتند از: اندکی درباره شیطان، جایگاه نماز، تقابل شیطان با نماز، مقابله با شیطان.
💠قیمت :24000 تومان
🌸برای خرید و دریافت تخفیف به ای دی زير پيام بدهید
@sarbazkochak
هدایت شده از شرح حال اولیاء خدا
#کلام_علما
💠آیت الله کشمیری(ره): هنگام ورود به خانه بعد از سلام کردن و فرستادن صلوات، سوره توحید را بخوانید که فقر را از خانه بیرون می برد.
امام على عليه السلام: «هنگامى كه انسان مىخواهد وارد خانهاش شود بر اهل خانه سلام كند. واگر خانوادهاى ندارد بگويد: السَّلامُ عَلَينا مِن رَبِّنا وهنگام وارد شدن به خانه سوره توحيد بخواند كه فقر وپريشانى را برطرف مىكند.
📚خصال، ج ۲، ص ۴۱۹
🔹#نان_خشك_حضرت_امير_علیه_السلام
✨راوی می گوید: دیدم یک نفر در #نخلستانها دارد کار می کند. من هم خیلی #گرسنه ام بود؛ چون از راه دور آمده بودم. گفتم پهلوی این مرد که دارد کار می کند، می روم. شاید چیزی داشته باشد. آمدم و سلام کردم و گفتم: «برادر! من گرسنه ام. چیزی هست؟» فرمودند:
«پهلوی آن عصا نان هست؛ می خواهی، بردار و بخور». می گوید: «آمدم آنجا. دیدم پارچه¬اي بود؛ باز کردم. نان جوی *خشکیده¬اي بود؛ برداشتم و هر چه دندان زدم، دیدم نمی شود آن را شکست». گفتم:
برادر! این نان خشکیده، مال خودت. من نمی توانم بخورم. تو چطور این #نان را می خوری؟»
فرمودند: «برو مدینه به منزل حسن بن علی. وضع او خوب است و تو را اداره می کند». آمدم آنجا؛ دیدم سفره حسابی است. غذایم را خوردم و پنهاني یک مقدار آن را. زیر لباسهایم گذاشتم، تا برای آن پیرمرد که در نخلستان کار می کرد، ببرم. همينكه آمدم بروم، حضرت امام حسن علیه السلام فرمودند: «برادر! زیر لباست چه گرفتی؟»
عرض کردم: «پیرمردی است در نخلستان کار می کند. من دیدم نانی در توشه او بود که دندانهای من نتوانست آن را خرد كند. اين غذا¬ها را برای او می برم». حضرت فرمودند: «همة اين دستگاه، مال خود او است؛ اما استفاده نمی كند».
✾📚 @Dastan 📚✾
➯@avayeasheghj
یادت هست...؟
چند ماه پیش را میگویم
انتظار پائیز را میکشیدیم
برایش ذوق داشتیم
اکنون پائیز نفسهای آخرش را میکشد
به همین زودی تمام شد
خیلی فکرها برایش داشتیم نه؟
خیلی خاطرهها خواستیم بسازیم که نشد
خب تمام عمر همین است
فصلهای مختلف زندگی میگذرد
تمام میشود
در آخر این تویی که خودت را
تنها مییابی تنهای تنها
میان اتفاقهائی که نیفتاد
پس بخند
به تمام نداشتههایت راضی باش
در همین لحظه، در همین حالا
به حال خوبت وعده فلان فصل
و فلان روز و فلان شخص را نده