May 11
خواندن این پیام برای مومنین و انقلابیونی که در امر تبیین مشارکت دارند واجب است.
عبدا...گنجی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت :
ماه رمضان ۱۳۸۸- بعد از فتنه - در دیدار رمضانیه دانشجویان با رهبری ، دانشجویی از وسط جمعیت بلند شد و با حرارت هر چه بیشتر گفت : آنچه در کهریزک اتفاق افتاد ، خیانت بود.
رهبری بلافاصله پاسخ دادند که بالاتر از خیانت ، آن یک جنایت بود و من شخصا موضوع را دنبال میکنم اما شمای جوان یادت نرود که مسئله کهریزک تابعی از مسئله اصلی است.
مسئله اصلی را فراموش نکنید و پرسید میدانید مسئله اصلی چه بود ؟
و خود پاسخ دادند مسئله اصلی این بود که از فردای انتخابات کاری کردند که بهرغم مشارکت ۸۵ درصدی مردم ، نظام جمهوری اسلامی نتوانست سرش را در مقابل چشم ملتهای اسلامی بالا بگیرد. یعنی برای فهم داستان کهریزک باید از این نقطه شروع کنی نه اینکه شما را در وسط داستان ایزوله کنند.
در جنگ روانی ، اصلی بهنام پله دوم وجود دارد ؛ یعنی داستان / اتفاق از اول تعریف نمیشود.
به تعبیر بهتر کنش سانسور میشود اما واکنش به نحو دلخواه روایت میشود. فرض کنید کسی بهصورت شما سیلی زد و شما هم او را هل دادید و به زمین خورد و دستش شکست.
آنچه فردا منتشر میشود اینکه : فلانی دست فلانی را شکسته است و سیلی اول و اصل موضوع کلا پنهان میماند یا پنهان میشود.
روایتهای امروز دشمن و برخی دوستانی که نام آنان را باید «اصحاب تردید» گذاشت ، همین است.
به این عبارت توجه کنید :
«به دانشجویان دانشگاه شریف حمله شد ! » گویی دانشجو خواب بود یا سر کلاس بوده یا یک تجمع آرام و منطقی داشته و عدهای دیوانه یا مشروبخور و مست به آنان حمله کردهاند و تمام.
آیا روایت واقعی این است؟
در تیرماه ۱۳۷۸ تیتر روزنامههای آتشبیار معرکه این بود : «کوی دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد» ، «اعلام عزای عمومی مراجع تقلید برای شهدای کوی دانشگاه» و... حال آنکه در آن حوادث فقط یک افسر وظیفه نیروی انتظامی بهنام عزت ابراهیمنژاد کشته شد و تمام.
در باره حادثه زاهدان میشنوید : «نمازگزاران زاهدانی به رگبار بسته شدند» خب چرا جمعههای قبل به رگبار بسته نمیشدند؟ از مظلومیتهای نظام جمهوری اسلامی همین موضوع است که داستان را از کمر آن روایت میکنند.
مثلا در سال ۹۸ حجم عجیبی از خبر کشتهشدن جوانی بهنام پویا بختیاری در کرج منتشر شد اما کسی نشنید و فیلمهای اقدامات این جوان در روزهای قبل و انتشار پیام تسلیت ربعپهلوی توسط پدرش را ندید.
در ماجرای اعدام نوید افکاری گفتند جوان ورزشکار اعدام شد و گویی در خیابان قدم میزده است و به قید قرعه تصادفا اعدام شده .
اینجا قتل فردی صاحب زن و فرزند توسط او به عنوان پله اول پنهان ماند.
خواص مورد اشاره سخنان دیروز رهبری که سراسیمه وارد میدان شدند و بیانیه و موضع اعلام کردند و مرگ خانم امینی را قتل خواندند نیز روی پله دوم نشانده شدند.
عمده روایت دشمن اینگونه است و داستان از خط شروع گفته نمیشود و اینگونه چهرهای خشن ، سرکوبگر و بیمنطق از نظام را معتبرسازی و ادراکسازی میکنند.
طبیعی است که نظامی که به روش انقلابی به حکومت برسد ، دشمنان باانگیزهای دارد.
اما دشمنی که به اخلاق پایبند باشد نیز به نوبه خود ارزش و نعمتی است. فاسدالاخلاقها هیچ چیزی برایشان مهم نیست و از هیچ چیز فروگذار نمیکنند.
حالا میتوان فهمید چرا مقام معظم رهبری برای مرحوم یدالله سحابی و بازرگان - بهعنوان کسانی که جمهوری اسلامی را قبول نداشتند - پیام تسلیت فرستادند.
چون اپوزیسیونی بودند که اخلاق را فدای دشمنی نکردند.
حالا از تجزیهطلب ، منافق و قیشدگان ملت ایران در سال۱۳۵۷ تا صهیونیسم و غرب در یک جبهه آرایش گرفتند و اکنون که قیمتها تا حدودی تثبیت شده است و فسادگران نیز کمرنگ شدهاند عرصه دیگری را گشودهاند که تصاویر مخابرهای آن «دروغ» و «سرکوب» باشد.
این هم بگذرد ، اما هم باید درس گرفت و هم عبرت.
وظیفه نیروهای مومن به انقلاب اسلامی نشان دادن دائمی پله اول است و این شدنی است .
https://eitaa.com/nimemahramaneh1400
#بی_حجابی_اجباری
معترض ماییم
طلبکار ماییم
چه دسیسه ها که نکرده اید تا در مملکت اسلامی دخترانمان را اجبارا بی حجاب کنید.
طوری کرده اید که یک پدر و مادر مومن با صد برنامه و دغدغه تربیتی
آخرش درمانده میشود که چرا
فرزندش به سوی بیحجابی میرود.
معترض ماییم
طلبکار ماییم
اصلا شما حق انتخاب را هم از نسل امروز گرفته اید...
رسانه و فضای مجازی، فیلم و سریال ها، مد و لباس ها، مدارس و ادارات، کوچه و خیابان
همه و همه...
فریاد بیحجابی سر میدهند و نسل امروز را بالاجبار به این سو میکشانند.
معترض ماییم
طلبکار ماییم
معترض خانواده حزب الهی است که چرا و چطور در نظام اسلامی اینچنین فرهنگ برهنگی حاکم شده؟!
طلبکار است که چرا اینقدر مومن غریب و ارزش ها کمرنگ شده؟!
معترض ماییم
طلبکار ماییم
ما که برای اعتلای این پرچم و حفظ خاکش هزاران شهید داده و خواهیم داد.
شما هم البته زیر سایه اش لم داده و عیش و نوش تان کرده و خوشی اش زیر دلتان زده است.
قاسم بیاتی
https://eitaa.com/nimemahramaneh1400
11.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥با توجه به وقاحت و برهنه شدن اخیر عده ای از شیطان صفتان پیش بینی دقیق استاد رحیم پور در مورد نتیجه کوتاه آمدن حکومت از حد حجاب اسلامی و گشت ارشاد را دوباره مرور می کنیم
https://eitaa.com/nimemahramaneh1400
🔴 این بخشی از ترانه شروین هست، آزادی برای بوسه!!!
⏪به عمق تصویری که در ذهن یک معترض حجاب هست توجه فرمایید!!!!
♦️میخواهم صرفا برای این بند از ترانه شروین حاجی پور چند نکته مطرح کنم
📌نکته اول :ایا در این کشور مانعی برای ازدواج و تشکیل خانواده و عشق هست که شما ذهن جوان و نوجوان را آشفته میکنید؟
📌نکته دوم :چه کسانی در این کشور ازدواج نوجوانان را ممنوع میکند و آن را به صورت یک تابو مطرح میکند ولی از طرفی همین نوجوان را مجاب به رفتارهای هنجار شکن در کوچه ها میکند؟
📌نکته سوم :شاید بگویید که مشکلات اقتصادی مانع تشکیل خانواده میشود، اتفاقا ما هم با شما موافقیم و خواستار حل مشکلات ازدواج جوانان هستیم، اما بر فرض مثال که مشکلات اقتصادی مانع ازدواج هست، خب چرا پس زن باید هزینه این مشکل را بپردازد، و بدون تعهد و بدون مهریه در اختیار یک مرد باشد؟ و هیچ اعتباری به آینده این رابطه نباشد؟ وهیچ قانون ومرجعی از زن و سرمایه های معنوی که در یک رابطه از دست میدهد حمایت نکند؟
📌نکته چهارم :اصلا فرض را بگذاریم مشکل اقتصادی هست آیا راهکار ان هنجار شکنی و رفتارهای پر خطر هست یا تسهیل ازدواج و درک جوانان و کم کردن توقعات در خانواده ها؟
📌نکته پنجم:چه کسی و چه کسانی به زن به عنوان یک کالای مصرفی نگاه میکنند و به دنبال ارزان شدن و دسترسی راحت به زن هستند؟چرا باید در هر کمبود و نقصانی کرامت زن بشکند؟؟؟ وآنچه که نیاز مرد بی پول را رفع میکند زن باشد؟
📌نکته ششم :چرا ما در مسیری حرکت میکنیم که اتفاقا غرب این مسیر را رفت و امروز با اضمحلال خانواده، هم جنس بازی، رشد منفی جمعیتی مواجه شد و الان در حال سرمایه گذاری هنگفت برای نجات خانواده، زن و درمان تنهایی زنانی است که در گرداب روابط بدون تعهد بار فرزند های بدون پدر را میکشند؟
https://eitaa.com/nimemahramaneh1400
4_5998886169281039284.pdf
8.53M
کتاب از چیزی نمی ترسیدم .pdf
زندگی نامه خودنوشت شهید سلیمانی
بسیار عالی نشر حداکثری👆👆👆
https://eitaa.com/nimemahramaneh1400
✅ هر کسی بلاگرهای اینستاگرامی که مردم رو تحریک به شورش میکنند رو به اطلاعات سپاه اعلام کرد به ما بگه.
باید یه کار جمعی قوی بکنیم که ریشه فساد کنده بشه ان شالله🌹
🔸تنهامسیری شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
🔶💢 یه حرکتی رو همه انقلابیون باید شروع کنند.
تک تک کسانی که مردم رو به آشوب دعوت میکنند رو به اطلاعات سپاه گزارش بدید.
خصوصا کسانی که فروش انواع محصولات رو توی اینستاگرام دارند و طبیعتا اسم و شماره کارت و شماره موبایلشون رو راحت میشه پیدا کرد.
اطلاعاتشون رو بدید به مسئولین تا خدمتشون برسند.
⭕️ نمیشه که اینا از پول و امنیت کشورمون استفاده کنند و به درامدهای میلیاردی برسند بعد خیلی راحت مردم رو به شورش علیه حکومت دعوت کنند
🔸تنهامسیری شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻دربارۀ حالِ کنونیِ عزتالله ضرغامی
🖋 مهدی جمشیدی
۱. ما با یک «نسلِ مدیریّتیِ فرسوده» مواجه هستیم که خسته شدهاند، کم آوردهاند، بیش از این نمیتوانند، و شاید نمیخواهند مسیر انقلاب را ادامه بدهند. ازاینرو، «تظاهر به روشنفکری» میکنند تا شاید بدنۀ اجتماعی بیابند و کیسهای برای آیندۀ سیاسیشان بدوزند. تصوّر کردهاند که مسیر قدرت، از رهگذر «چنگکشیدن به چهرۀ ارزشها» میگذرد و هرچه که «سیمای منتقدانه» از خود بتراشند و سخن باطل ببافند، بازار مخاطبشان، داغتر و پُررونقتر خواهد شد. همان راهی را میروند که عدّهای رفتند و چند صباحی بر کرسی قدرت تکیه دادند و اینک خانهنشین و متروک و مطرود هستند. مثال عینیاش علی لاریجانی. عاقبت خوشرقصیهایش برای جریان غیرانقلابی جز این شد که اکنون خاکسترنشین است و ورشکسته سیاسی به شمار میآید؟!
۲. اینان به این اندازه از حضور در قدرت، راضی نیستند. بیشتروبیشتر میخواهند. دیدید که چگونه صف کشیدند برای ریاستجمهوری. گویا بازنشستگی ندارند؛ اگرچه در قدرت هم که بودند، «نشسته بر کرسی» بودند، نه «ایستاده در میدان». چرخۀ باطل ساختهاند و سیری ندارند. معدۀ قدرتخواهیشان، بیاندازه اتساعپذیر است. اگر آیتالله خامنهای از «چرخش قدرت» سخن نمیگفت و در بیانیۀ گام دوّم انقلاب، «جوانان مؤمنِ انقلابی» را به عرصۀ حکمرانی فرانمیخواند، بیش از اینها گرفتار این جماعتِ تکراری و تمامنشدنی میبودیم.
۳. کمکم دارند «ریزش» میکنند. چیزهای که میگویند، نشانگر «اتّفاقات باطنی»اشان است. امّا مسأله این است که سقوطِ «خودشان» را به «جامعه» نسبت میدهند و در لفافۀ «جانبداری از جامعه»، آن را «متهم» میکنند؛ متهم به عبور از ارزشهای دینی و تفکّر انقلابی. میگویند جامعه، دیگر کشش انقلابی ندارد و از راه رفته، بازگشته؛ میگویند جامعه، دچار تغییر ارزشی شده؛ میگویند جامعه با انقلاب، زاویه پیدا کرده است. حال آن که این اوصاف و احکام، جملگی بازگویی حال درونیِ خودِ اینان است و نه جامعه. «خودشان» را توصیف میکنند، امّا رندانه و زیرکانه، سقوط و ریزش خودشان را به «جامعه» نسبت میدهند. شدهاند «زبان جامعه». میهراسند از اینکه بگویند «ما» استحاله شدهایم. میخواهند جامعه را نیز در انحطاط فکریِ خویش، «سهیم» و «شریک» کنند تا هم خود را توجیه کنند و هم دستاویزی برای فشار بر حاکمیّت بیایند. همان سخن حجاریان است؛ فشار از پایین ... .
۴. هنوز درنیافتهاند که مردم، الگوی مدیریّتیِ «حاجقاسم سلیمانی» را میپسندند که با وجود حضور چهلساله «در قدرت»، هیچگاه «بر قدرت» نشد و ایدئولوژی انقلابیاش رقیق نگشت. نمیفهمند «عیانسازی وابستگی به ارزشها»، فضیلت نه نقطۀ ضعف. البتّه حتّی برای توجیه خویش، دست تصرّف و تحریف به سوی حاجقاسم نیز دراز کردند تا او را «غیرانقلابی» و «منتقد» جلوه بدهند، امّا در همان آغاز راه، آیتالله خامنهای برآشفت و گفت عدّهای سعی نکنند وی را «زاویهدار با انقلاب» و «بریدۀ از ارزشها» نشان بدهند؛ چراکه وی یک «انقلابی اصیل و ریشهدار» بود. حاجقاسم، آکندۀ از «محبّت» و «خوشبینی» و «ملاطفت» بود، امّا برای «جذب مخاطب به سوی ارزشها»، نه برای «سیّالسازی ارزشها» و «نسبیکردن مرزهای انقلابی». درونِ حاجقاسم، سرشار از «جزمیّت» و «قطعیّت» بود، ولی در عین حال، «گفتگو» و «مدارا» میکرد و اهتمام بر «جذب» داشت. در آنجا نیز که حس میکرد کسانی بهطور عامدانه در پی «تقابل با انقلاب» هستند، ابرو در هم میکشید و چشم میدراند و با عتاب و تلخی سخن میگفت؛ چنانکه با حسن روحانی چنین کرد و او را به عقب راند. حاجقاسم سلیمانی، هم «دافعه» داشت و هم «جاذبه».
۵. جملهای که ضرغامی نوشته، وی را در وادی «خواص اغواگر» نشانده است. میخواهد «واقعیّت اجتماعی» را تحریف کند؛ همان واقعیّتی که مردم در متن آن زندگی میکنند؛ آن هم در اوج جنگ روایتها. در واقع، مرتکب خیانت جنگی شده و از پشت، خنجر زده است. چون میداند «بازی روایت»، کارساز و فتنهافکن است، بر آن است که «بازیسازی» کند و خود را به «دیگریهای گذشته»، نزدیک سازد. در پی «جایابیِ جدید» است برای آیندهای که دور نیست. نیاز دارد به چهرۀ تازه و متفاوت با گذشته. این «نیاز سیاسی»اش را درک میکنم، و نهفقط من، که هر مخاطبی میفهمد او در چه مداری و با چه هدفی به حرکت درآمده است. ازاینرو، کسی او را «باور» نخواهد کرد و این مواضع، حاصلی نخواهد داشت جز فروغلتیدن در مرداب انزوای سیاسی و حاشیهنشینیِ اجتماعی. گوارای وجودش اینهمه بیتدبیری در تدبیر خویش.
۶. بسیجیها و انتظامیها در خطّ مقدّمِ نبرد، مظلومانه در خون خویش غوطهور میشوند و اینان در پشت جبهه، گرای پیشروی و نقطهزنی به رسانههای دشمن میدهند.
آقای رئیسی، قصد عزلِ این منصوبِ نابجا را نداری؟!
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
📝ده فاز عملیات تجزیه؛ از کشته سازی تا جریان سازی
🔸آنالیز تحرکات اغتشاش گران با پشت صحنه تمام آمریکایی_صهیونیستی و دقت در فرمایشات رهبر انقلاب نشان میدهد که مثلث سرویسهای جاسوسی بیگانه، پوشش رسانهای معاند بینظیر وعوامل منافق داخلی، افق اغتشاشات را به سمت تجزیه ایران تدوین کردهاند.
▫️فرایند و چشم انداز کشته سازی های اخیر را مروری داشته باشیم.
1⃣کشته سازی: ضدانقلاب و تجزیه طلبان برای پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده و بدلیل فقدان پایگاه اجتماعی، نیاز مبرم به جرقه مهیج و تحریک کننده دارند. هرچقدر وضعیت انسجام و پیشرفت جامعه در نقطه مطلوب تری باشد، نیاز به شوک و بهت قوی تری است. پس کشته سازی بهترین گزینه برای شروع یک جریان است که لمپن های اجیرشده و در خدمت سرویس های جاسوسی بیگانه، ترتیب این مرحله را میدهند.
2⃣روایت سازی: از آنجایی که روایت ها از واقعیت ها سبقت گرفته اند و کشته سازی نیازمند امتداد مجازی است، فاز روایت سازی از طریق بنگاههای خبرپراکنی استارت میخورد. bbc ها شروع به دروغ و شایعه سازی و پاره حقیقت گویی میکنند و گام ذهنیت سازی را پیش میبرند.
3⃣هشتگ سازی: روایت کاذب بایستی غالب شود و نیاز به مصرف مخاطب و کنترل توجه دارد. این گام از طریق ربات ها و لشگر سایبری سنتکامیها محقق میشود. تکنیک ترندینگ و مصرف توجه مخاطب از طریق هشتگ سازی، تسخیر مجازی مخاطب را در پی خواهد داشت. بطور کلی هشتگ سازی به زبان اعتراض عصرجدید تبدبل شده است.
4⃣فضا سازی: هشتگ سازی مقدمه ای برای کمپین سازی می شود که در نتیجه باعث تولید فضای غالب کاذب شده و توجهات را از فاز مصرف به مرحله باور نزدیکتر میکند. در فضاسازی با تکنیک آستروتورفینگ، سعی بر آن است که قشر خاکستری و خاموش را به سمت تقویت دُز اعتراضات بکشاند.
5⃣اسطوره سازی: حال که فضاسازی بخشی از توجهات را جلب نمود و صورتبندی مجازی اعتراضات هم به سرانجام رسید، نیاز به سمبلیک شدن اعتراضات برای عبور از فضای مجازی به سمت فضای عینی و اجتماعی است. آنچه که کاربر و مخاطب را از خانه به خیابان میکشاند وقتی است که پای یک نماد و اسطوره در میان باشد. فیلمها و تصاویری متفاوت از مرحوم یا مرحومه جهت قهرمان سازی و تحریک و تعمیق احساسات منفی در همین راستا وایرال میشود.
6⃣شعارسازی: در شرایطی که پای نماد و کاریزما هم وسط باشد، برای معنادهی و راهبری اعتراضات در میدان و اینکه فرایند اقناع تکمیل شود یا دچار خدشه نشده و یک جنبش تمام عیار و ریشه دار شکل بگیرد، شعارها و مضامین رادیکال و هویت بخش وارد صحنه شده و دست لیدرها را در هدایت اعتراضات بازتر میکند.
7⃣شبکه سازی: اثربخشی و بقای اعتراضات به هویت اجتماعی و فراگیری آنهاست. فاز تعمیم و توسعه اعتراضات از طریق شبکه سازی رقم میخورد. این شبکه، مامور محلی سازی، استانی کردن و ایجاد تنوع اقلیمی و زبانی اعتراضات در سراسر کشور است که بقا و توسعه جنبش را تامین میکند.
8⃣تصویرسازی: وقتی شبکه سازی شکل گرفت، تنوع و تکثر داده ها و مدیاها برای خبرپراکنی بیشتر میشود. جنبش و اعتراضات برای باورپذیری بیشتر و ذهنیت سازی عمیق تر نیازمند رفت و برگشت جدی میان فضای مجازی و میدانی است.
شبکه خانگی و مستندهای ورزشی در تصویرسازی لیدری میکنند و مکمل فضای میدانی میشوند. برخی مجریان و مربیان ورزشی هم در همین راستا سیاهپوش می شوند و بعضی از ورزشکاران هم برای حفظ فضا و بازتولید تصویر خلق شده، مچبند سیاه میبندد.
دیالکتیک مجازی و میدانی باعث تصویرسازی نو و نمایش یک بحران اجتماعی خواهد بود که برای همراهی و حمایت و تسخیر کامل افکار عمومی به کار بسته میشوند.
9⃣واقعیت سازی: وقتی فضای میدان شلوغ شد و فضای مجازی به تسخیر در آمد و ذهنیت عموم دچار مسمومیت خبری ناشی از تصویرسازی گردید، یک فرامتنی سیطره پیدا میکند به نام بحران و شرایط انقلابی. واژه انقلاب با طی چنین فرایند پیچیده ای است که برخی را دچار تردید و ابهام و توهم میکند. این وسط، خواننده معلوم الحالی هم میگوید که انقلاب اسلامی سقوط کرده و ما الان وسط انقلابیم!!
🔟جریان سازی: با ترکیب فضای مجازی و میدانی و ذهنی مسموم و فرایندی که طی شد، خط خبری و تصویرسازی در بازه زمانی کوتاهی به فاز جریان سازی می رسد که اتصال خبری از روایت سازی تا جریان سازی به آنارشیسم و هرج و مرج و خشونت ختم میشود.
🔻افق و چشم انداز این مکانیزم تولید خشونت و آنارشیسم، تجزیه ایران با چاشنی گسل سازی ترکیبی(جنسیتی، مذهبی و قومیتی) است.
🖋علیرضامحمدلو
✅ @media_arma