⚔︎
#شمشیر
نشاندهندهٔ ماهیتِ
دو-لَبه و دوگانهایست؛
در مسیرِ هویتی یکپارچه
«دو بَـــرِ دو بُـــر»
دو دَمی کـــــــــــه
یکی مؙهاجــم است و ضربهزننده
یکی مؙحافظ است و ضربهگیرنده
پـــــــــــــــــــــــس
هـﻤ تکهتکه میکند و جـُـــــــــــدا
هـﻤ مانع ِجداییست و تکهتکهشدن
میبؙرَد و دؘریـده نمیشود
میدَرَد و خریده نمیشود
هم نؘمایندهٔ مؘرد از نامَرد است
هم زؙدایندهٔ نامَـردێ از مَــــرد
ساخته در آتش است
اما سوختـــهاش نه!
دستساز است، اهلِسازش نیست
ﻟﻴـــﻚ، ســـــازَد و ســـــازگار کند
#منشع
و در غایت اینکه
شمشیـــــــــــــــــــــــــــــــــر
از یکسو؛ نشانِ جنگ و مبارزه است
از سـویدیگر؛ آرایؘـنـــــده، زینت
و نشانِ هنـــــــــــر و زیبایی
دو لبـهای که سـَـــرانجاﻣ
به یکﻧﻘﻄﮥوٰاحد میرسند
و
آنکیست کو بفهمد
این سرؚّ بؚکرؚ بیغؘش
در کیـمـیــای ما را
#منشع
❞ـــــــــــــــــــــــــ
شهریکه این شمشيرش
کؙنجِخانه یا پؘس ِپؘســــتو
در غلاف باشــــــــــــد؛
پُر میــــــــــــــــــشود
از نقابــــها و سپـــــرها
ــــــــــــــــــــــــ❝
پینوشت:
راویِ ˮشمشیــر‟، دومشخص
و از زبانِشنونده، خواندهشده
#حامدزمانی
ــــــــــــ #ذکر ــــــــــــ
нᴀмᴇᴅ ᴢамᴀɴʏ
『 شعر شما
شب خوش✋🏻🌙 』
#شعر
﹝در ذهن خود نشست قدم در حرم گذاشت
آرام زل زده به گنبد و به پرچمش
جاری شده سیلاب غم ز چشم های او
کمرنگ تر شده دیگر انگار هم غمش
پا شد ز جا و کوله ی خود را ببست و هی
لبخند زد به روی گل دختر خودش
از خانه اش که رفت بپاشید بر زمین
آب زلال کاسه به دستان همسرش
با گام مطمئن درون شهر راز شد
آغوش باز قلب حرم را که دید رفت
آهسته تر شده تلاطم شدید او
با غم وضو گرفت درون حرم نشست
بانگ اذان درون دلش همچو یک نسیم
آهسته چرخ زد و دلش را شکوفه کرد
لبخند زد به دخترک چادری که دید
پاشد ز جا و بر صف عشاق تکیه کرد
داغ دلش درون قنوت نماز عشق
از چشم های پر ز غمش آمد و نماند
با این امید آمده این جا ببیندش
غم های قلبش آمد و خود را زمین نشاند
با این امید آمده که یاور آورد
یاری درست مثل نور چشم شهر راز
یاور برای مهدی زهرا برای دین
آری تمام جان نمازش شده نیاز
در بین صف که ایستاده بود پر کشید
بین نماز عشق دگر غرق شادی است
زیباترین نماز برایش همین شده
غرق نسیم حق و شمیم بهاری است
نامرد پست بی شرفی آمد از برون
با شعله اش به جان گلستان ما فتاد
یک شعله گرفت بر برگ چادر سفید
یک شعله در درون قلب غنچه ها نهاد
یک شعله بی رحم رفت و رفت تا رسید
گلبرگ گل مادری و غنچه اش بسوخت
یک شعله آمد و به جان باغ گل فتاد
صیاد میزد و به زمین رنگ میفروخت
صیاد میزد و به قلب و جان این حرم
گلبرگ و غنچه ها درون خیمه ریختند
بین نماز با وضو کناره ی ضریح
رنگ عقیق سرخ یمن را بریختند
شعله به جان برگ گل او فتاده بود
لبخند زد و غرق تبسم و شور شد
آخر کنار درب حرم، مادرش بدید
کل حرم ز نور وجودش سرور شد
بوی شمیم عطر گل یاس آمد و
آهسته چرخ زد و گلستان چه جان گرفت
مادر رسید غنچه و گل را بلند کرد
قول شفاعت از دل صاحب زمان گرفت
پر زد و رفت و آخرش به آرزو رسید
پیش امام عصر خودش رو سپید شد
گلخند ناب منجی دنیا چه دیدنیست
در پیش پای مهدی زهرا شهید شد
از راه آمدند مدافعان این حرم
صیاد را گرفته و بردند بی امان
در شهر راز، همچو تمامی سرزمین
جان میدهند برای دفاع با وجودشان﹞
•┈┈┅┅┅┅┅┅•┅┅┅┅┅┅┈┈•
〘🎙⊰🇮🇷❤️⊱🎙|@HAMED_ZAMANI_IR 〙
#شیراز
هدایت شده از مجهول محافظ ملکوت
قراگـاهمجازیمجاهدانمهاجر💻
درجستجو،وپاکسازیبرعندازان🔥
اینجاکلیازکانالهایبرعندازانروفتحمیکنیم . . .
فقطبهاذن[الـلّٰـه]وبـاکمکشما❗
یهیاعلیبگیدجوینبدید
🖥️https://eitaa.com/joinchat/3777626452C79feedbc2c
#محافظ_ملکوت
『 امشب از داغی دوباره چشم ایران روشن است ... 💔🥀』
#شاهچراغ
#تسلیت
•┈┈┅┅┅┅┅┅•┅┅┅┅┅┅┈┈•
〘🎙⊰🇮🇷❤️⊱🎙|@HAMED_ZAMANI_IR 〙
هدایت شده از عماریار'!🇵🇸
<اناللہواناالیہراجعـون🕯>
یک شھیـد و هفت مجـروح
در حملـہ تـروریستـے بـہ حـرم
حضـرت احمـدبـنموسے، شـاهچـراغ💔
#شیراز_تسلیت
#شاهچراغ
#ترور
『@ammaryar_612🇮🇷✨』
1_6193362159.mp3
4.25M
فــــــــایل صـــــــــــوتی
اجــرای زنده و دورهمـــی
ˮبه دﻟﻤ بگو دیگه برگرده‟
🌤️تقدیـــﻤ به شــــما🌻
Ͱ💫ᴀ ᴍ ᴇ ᴅ ᴢ a ᴍ ᴀ ɴ ʏ
حامدزمانے
فــــــــایل صـــــــــــوتی اجــرای زنده و دورهمـــی ˮبه دﻟﻤ بگو دیگه برگرده‟ 🌤️تقدیـــﻤ به شـــ
24.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدئـــــــوی کامـــــــــل
اجــرای زنده و #دورهمـــی
ˮبه دﻟﻤ بگو دیگه برگرده‟
🌤️تقدیـــﻤ به شـــما🌻
Ͱ💫ᴀ ᴍ ᴇ ᴅ ᴢ a ᴍ ᴀ ɴ ʏ
۱۳۹۵/۶/۸
•┈┈┅┅┅┅┅┅•┅┅┅┅┅┅┈┈•
〘🎙⊰🇮🇷❤️⊱🎙|@HAMED_ZAMANI_IR 〙