شب اول ماه
شب اول این ماه یکی از چهار شبی است که شب زنده داری در آن تأکید شده است. و یکی از مراقبتها این است که در هنگام دیدن ماه در شب اول دعایی که روایت شده است را بخواند. و سزاوار است موقعی که در این دعا، به دعای آمادگی برای آمادگی در شعبان و رمضان می رسد آن را با توجه بخواند و در اوقات دعایش نیز آن را زیاد بخواند تا با این دعا آمادگی کاملی برای ورود به این دو ماه پیدا کند. و مستحب است بعد از نماز عشا دعاهای روایت شده در اقبال را بخواند.
در کتاب اقبال نمازهایی برای این شب نقل شده که من آسان ترین آنها را برای افراد ضعیفی مانند خود می گویم. در آن کتاب از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است که فرمودند: کسی که بعد از بجا آوردن نماز مغرب شب اول رجب، بیست رکعت نماز بجا آورده که در هر رکعتی سوره «فاتحه» و «اخلاص» را یک مرتبه خوانده و برای هر دو رکعتی یک سلام بدهد - در اینجا رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: آیا ثواب این نماز را می دانید؟ اصحاب عرض کردند: خدا و رسولش داناترند.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: روح الامین این نماز را به من یاد دادند. و آستین های خود را بالا زدند - خود و خانواده و مال و فرزندانش محفوظ مانده و از عذاب قبر پناه داده می شود و از صراط، بدون حساب، مانند برق می گذرد.
نماز آسانتری نیز در این کتاب از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است:
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: کسی که دو رکعت نماز در شب اول ماه رجب بعد از نماز عشا بخواند و در رکعت اول آن سوره «فاتحه» و «الم نشرح» را یک بار و«قل هو اللّه احد»را سه بار و در رکعت دوم سوره «فاتحه» و «الم نشرح» و«قل هو اللّه احد»و «معوذتین» را هر کدام یک بار بخواند سپس تشهد خوانده و سلام دهد و بعد از آن سی بار«لا اله إلا اللّه»گفته و سپس سی بار بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم صلوات فرستد، گناهان گذشته او آمرزیده شده و او را مانند روزی که از مادر متولد شده از گناهان بیرون می برد.
نمازی در تمام شبهای این ماه وارد شده که در کتاب اقبال و از کتاب «التحفه» حلوانی روایت شده است: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند:
«هر کس در رجب شصت رکعت نماز بجا آورد، در هر شبی از این ماه دو رکعت که در هر رکعت آن سوره فاتحه را یک بار وقل یا أیها الکافرون را سه بار وقل هو اللّه احدرا یک بار بخواند و هنگامی که سلام نماز را داد، دستهای خود را بلند کرده و بگوید:لا إلهَ الا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیْکَ لَهُ له الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَ یُمیتُ وَ هُوَ حَیُّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیْرٌ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیْرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الا بِاللَّهِ العَلِیِّ العَظِیْمِ اللّهُمَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ النَبیِّ الأُمِّی
و دستهای خود را بصورت بکشد، خداوند متعال دعای او را مستجاب و ثواب شصت حج و شصت عمره به او می دهد.»
باقیمانده شب را تا فرا رسیدن وقت نماز شب مشغول به ذکر یا فکر یا مناجات به تناسب حال خود می شود آنگاه نماز شب را بجا آورده و بعد از هشت رکعت نماز شب سجده نموده و در سجده خود آنچه از امام ابی الحسن اول علیه السّلام در اقبال روایت شده است را بخواند. و بعد از نماز وتر دو دعایی را که در کتاب اقبال روایت شده است بخواند و بندهای دعای دوم را با توجه و حضور قلب بخواند تا بهره او از دعا تلفظ تنها به الفاظ نبوده و عبادت او مثل عبادت چهارپایان نباشد. و سعی کند که در دعای خود راستگو بوده و به خدای متعال در مجلس حضور او و در دعایش دروغ نگوید: زیرا این کار برای کسی که دعا می کند خطر بزرگی است. و اگر حال او مطالبی را که به خدایش می گوید، تصدیق نمی کند، باید در گفتار خود بعضی از معانی مجازی را قصد کند. و اگر این کار را نیز نمی تواند انجام دهد، الفاظ را بگونه ای تغییر دهد که دروغ صریح و ادعای باطلی در آن نباشد. زیرا کسی که معنی محبت خدا را نمی داند، چگونه می تواند در این دعا ادعای انس با او را داشته باشد. و کسی که معنی نزدیک گرداندن را نمی داند، چگونه می گوید: «مرا از ورطه گناهان خارج و به بلندای نزدیکی برسان» و همینطور باقی عبارات. و مهم این است که مواظب قلبش باشد که زنده با ذکر خدا و با حضور در مقابل او به مراسم بندگی که موجب رضایت اوست مشغول باشد. زیرا مقصود از زنده داشتن شبها زنده نمودن قلب در آن است و زنده بودن قلب نیز فقط با ذکر و فکر است و قلب غافل مانند مرده است. و کسی که مشغول به مکروهاتی که مورد رضایت خدا نیست، باشد، پایینتر از مرده است. و کسی که مشغول به محرمات الهی در این شبها باشد، بدتر از کسی است که در غیر این شبها مرتکب حرام می شود. و شاید همین کار باعث شود که انسان عاقبت به خیر نشود.
انسان باید تلاش کند که -
در حالی که خیال می کند شب زنده داری کرده و رستگار شده - از دسته سومی که گفتیم نباشد. زیرا در این صورت از کسانی خواهد بود که خداوند متعال درباره آنها فرموده: «از لحاظ عمل زیانکارترین (بدکارترین) افراد هستند ولی خیال می کنند کارهایشان خوب است.»«» و فکر می کنم از گناهان پنهانی خالی نباشی، مثل تأخیر توبه از بعضی گناهان زیرا مشهور این است که سرعت در توبه واجب فوری است و ترک واجب نیز حرام است مانند تزکیه نفس از بعضی از اخلاق که واجب عینی است و ترک آن و مشغول شدن به عبادات مستحبی حرام است. و همینطور گناهان دیگری که مانند این دو گناه مخفی و پنهان هستند. و خلاصه این که سالک باید قبل از فرا رسیدن این شبها و اوقات شریف مواظب خود بوده و بیش از سایر وقتها حال خود را بررسی کند و بکوشد که گناهی در او نباشد تا در تجارت با پروردگار ضرر و زیانی ندیده، نور عبادت کنندگان را از دست نداده و مانند بنده ای نباشد که سلطان او را به مجلسش برای هدیه دادن و بزرگداشت او، بلکه برای مأنوس نمودن و مناجات و حالهای عالی بهمراه اولیای بزرگوار خداوند، دعوت نموده و او در این مجلس حاضر شده و در حضور سلطان به مخالفت او بپردازد و در خانه رحمان و آشکارا به عبادت شیطان بپردازد و با این اعمال سزاوار خواری بزرگی شده و به جای بدست آوردن بزرگداشت خدا، ذلت و خواری بدست آورد.
بهر صورت بحکم عقل واجب است در این شب و امثال آن، از هر چیز ممکن در بدست آوردن رضایت خداوند و سلامتی حالها و عملها از آفت ها، کمک گرفت و با تمام توان باید به این مهم پرداخته تا عمل او خالص و خودش نیز مخلص برای خداوند متعال باشد. و در این صورت است که عمل کم نیز کافی است زیرا پاداش عمل خالص از بنده مخلص بدون حساب است، و بنده ای که نیت درستی داشته باشد، در معامله با مولای خود فقط با خلوص صادق راضی می شود، و تمام سعی خود را در این جهت بکار انداخته و این مطلب برای او از هر چیزی مهمتر است. زیرا این مطلب با آرزو بدست نیامده، و تنها با علاقه به آن، نمی رسند. و کسی که تفاوت این حالتها را نبیند در ازدیاد عبادتهای ظاهری خیلی تلاش می کند، در حالی که در باطن و قلب خود مخالف پروردگار و دارای حالتهای پست و اخلاق فاسدی از قبیل ترک واجب و انجام حرام بوده و عمل خود را با ریا و کسب شهرت و نفاق و عجب و نادانی و مخالفت با خدا انجام می دهد.
همچنین باید سعی او بر لطیف کردن عمل بیش از ازدیاد عمل بوده و دعا و مناجاتی را انتخاب کند که عبادتهای آن مشتمل بر تملق و خضوع و اعتراف بیشتر به حق منت خداوند در مشرف کردن بندگان به تکلیف باشد، حرکات و حالات او بگونه ای باشد که دل را نرم کرده و باعث تواضع و زهد بیشتری گردد، مثل پوشیدن لباسهای مویین، روی خاک و خاکستر نشستن، گذاشتن خاک بر سر و با طناب و زنجیر دستهای خود را به گردن بستن و مانند انسان بی خبر و مست بودن که گاهی نشسته، گاهی ایستاده، گاهی سجده نموده، و گاهی راه رفته و گاهی سر را بر دیوار و گاهی چانه ها را بر خاک می گذارد. در قدیم، اهل سلوک زنجیر در گردن کرده وارد قبرهای خود شده و دستور می دادند آنها را با زنجیر بسته و بسوی آتش برند و نیز قسمتی از لباس را که روی دوش بود، پاره و طناب یا زنجیر در آن وارد کرده و آن را به ستون بیت المقدس می بستند. این اعمال از حالتهای قلب و شناخت ذلت نفس و عظمت خدا سرچشمه می گیرد، گرچه خود این عملها نیز باعث بهتر شدن و برتری حال قلب می گردد. و چنین نیست که این کارها فقط برای آنان میسر باشد بلکه کسانی هم که این صفات را ندارند با تمرین این عملها می توانند به آن حالت قلبی برسند.
باید در تمام این ماه و ماه شعبان و رمضان و تمام عمر، اهمیت زیادی به دعا جهت توفیق اخلاص داده، و توجه به خدای متعال با نامهای او مانند کریم العفو و مبدل السیئات بالحسنات و توسل به او بوسیله محمد و آل او صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، را زیاد کند. زیرا روی ما لیاقت توجه به حضرت قدس خدا را نداشته و برای جبران این نقص باید به اولیای آبرومند او متوسل شد. و آنگاه شب خود را با توسل به نگهبانان آن که از معصومین علیهم السّلام می باشند، برای اصلاح حال و اعمال خدائیش به پایان برساند.
ندای ملک داعی و جواب آن
یکی از مراقبتهای مهم در این ماه به یاد داشتن حدیث «ملک داعی» می باشد که از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است. پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:
«خدای متعال در آسمان هفتم فرشته ای را قرار داده است که «داعی» گفته می شود. هنگامی که ماه رجب آمد، این فرشته در هر شب این ماه تا صبح می گوید: خوشا بحال تسبیح کنندگان خدا، خوشا بحال فرمانبرداران خدا. خدای متعال می فرماید: همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، فرمانبردار کسی هستم که فرمانبردارم باشد و بخشنده خواهان بخشایش هستم. ماه ماه من بنده بنده من و رحمت رحمت من است. هر کسی در این ماه من را بخواند او را اجابت می کنم و هر کس از من بخواهد به او می دهم و هر کس از من هدایت بخواهد او را هدایت می کنم. این ماه را رشته ای بین خود و بندگانم قرار دادم که هر کس آن را بگیرد به من می رسد».
افسوس از کوتاهی ما در طاعت خدا کجایند شکرگزاران کجایند تلاشگران آیا عاقلان توان فهم حق این ندای آسمانی را دارند چرا جوابی نمی شنوم کجایند عارفانی که می دانند کسی توان شکر این نعمت را ندارد کجایند کسانی که اقرار به کوتاهی و عجز دارند که در جواب این منادی آسمانی بگویند: اجابت کرده و یاریت می کنیم درود و سلام بر تو ای منادی خدای زیبا و جلیل، شاه شاهان، مهربانترین مهربانان، خدای بردبار و کریم، رفیق دلسوز، صاحب عفو بزرگ، تبدیل کننده بدیهای انسان به خوبیها اینان بندگانی گناهکار و طغیانگر، پست و اسیر شهوتها و غفلتها می باشند ای فرستاده بزرگ خدا مردگان بظاهر زنده را صدا می کنی کسانی که قلبهایشان مرده و عقلهایشان جدا و روحهایشان فاسده شده چرا مردگان را صدا می زنی کسانی که صدای تو سودی به آنان نمی رساند مگر اینکه با ندای تو قلبها زنده شده، عقلها بازگشته و روحها بیدار شود و درباره ارزش و بهای گران این ندای آسمانی و بزرگی پروردگار و پستی نفس و سختی آزمایش و بدی حال خود بیندیشند. آنان شایسته راندن و دور نمودن و لعنت و عذاب هستند، ولی وسعت رحمت پروردگار باعث این دعوت بزرگ شده است، آن هم با این زبان و بیان لطیفی که بالاتر از تصور انسان و خواسته و آرزوی اوست. اکنون با واسطه قرار دادن این ندای آسمانی و لطف بزرگ از خدا می خواهیم ما را موفق به اجابت این دعوت و کرامت بزرگ بدارد.
ای وعده دهنده سعادت با خوش آمد گویی و کمال میل و جانفشانی ندای تو را اجابت می کنیم زیرا ما را به تسبیح کردن مالک کریم خود توجه دادی و ما را ترغیب به اطاعت از مولای مهربان خود کردی و ما را به کرامت پروردگار رساندی. ای منادی زبان حال افراد پست پاسخت می دهند که ما را بهره مند ساخته و بزرگ داشتی و دعوت به بزرگترین سعادتها نمودی. پستی و فساد و کوچکی ما کجا و تسبیح و تمجید خدایمان کجا خاک کجا و خدای خدایان کجا آلوده به پلیدیها کجا و مجلس پاکان کجا و اسیر در زنجیر کجا و منزل آزادگان کجا؟ ولی لطف پروردگار باعث شده تا به ما اجازه تسبیح خود را بدهد. و حکمت او ما را مشرّف به این تکلیف کرده است. چه رسوایی بزرگی اگر بعد از این بخشش بزرگ در تسبیح او کوتاهی و در فرمانبرداری او سستی کنیم چه آقای کریمی و چه بنده های پستی، چه خدای بردبار و چه بندگان کم عقلی با گوش دل شنیدیم آنچه را از پروردگار به ما رساندی که «من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند» در حالی که بزرگی این ابلاغ هر زبانی را در عالم امکان و در تکلیف جواب آن، لال کرده و عاقلان از زیبایی این کرامت متحیر شدند. اگر هر کدام از مشرف شدگان به این خطاب دارای بدن تمام جهانیان و روحهای تمام صاحبان روح بودند و تمام آن را در جواب و برای بزرگداشت این خطاب فدا می کردند، چیزی از حقوق آن را ادا نکرده و شکر حتی جزیی از آن را نمی توانستند بجا آورند. پس چرا انسان بیکاره پست از اجابت این دعوت غفلت می کند و در استفاده از این منزلت و مقام بزرگ کوتاهی می کند و به این هم بسنده ننموده و بجای تمجید و تسبیح خدا، کسی را تمجید می کند که تمجیدش مستوجب آتش بوده، و به جای همراهی با فرشته های نزدیک خدا و پیامبران، در مجلسی که پروردگار جهانیان حضور دارد، به قرین شدن با جن ها و شیطان ها در میان طبقات جهنم راضی می شود.
عجیب تر از این دیده ای دیده ای که خالق مخلوق را برای همنشین خود بخواند ولی مخلوق اجابت نکند و در حالی که آقا مناجات بنده و انس او را دوست دارد، بنده از قبول عنایت او خودداری کند پس با تأسف و اعتراف به غفلتهای خود و با ناچاری جواب می گوییم: بله، ای پروردگار و آقا و ای مالک و مولا اگر توفیق تو نصیب ما شده و در این دعوت عنایت تو شامل حال ما شود و با این دعوت ما را به کرامت برسانی - چنانچه از کرم تو جز این انتظار نمی رود و از کمال بخشش تو جز این انتظاری نیست - چه سعادت بزرگی که در این صورت به بالاتر از آرزوی خود می رسیم. ولی وای بر ما اگر جز این باشد در این ح
الت چه کنیم با این تیره روزی و مجازات دوری از رحمت حق پس می گوییم: و هیچ خدایی جز تو نیست. تو را تسبیح و تمجید می کنیم.
ماییم ستمگران. خدایا به خود ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و به ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود. بلکه بناچاری بیشتر جسارت کرده، ذلت و پستی خود را آشکار نموده، با قسمهای بزرگی نیز آن را تأکید کرده و عرض می کنیم: قسم به عزت و جلالت ای پروردگار ما حتما از دستورات تو سرپیچی، خود را هلاک کرده و بر تو می شوریم و فاسد می شویم، اگر با توفیق خود ما را نگهداری نکنی و با عنایت خود بر ما خوبی نکنی. زیرا توان و نیرویی نیست مگر با یاری تو.
پس از این با توفیق تو بیشتر گفته و با یاری تو در خواستن خود پافشاری می کنیم و به جناب قدس تو که نه، بلکه به حضرت رحمت و لطفت بخاطر جلب عطوفت آقای خود و نازل شدن رحمت پروردگار خود عرضه می داریم: ای کریمترین کریمان و ای بخشنده ترین بخشندگان ای کسی که خود را لطف نامیده است این منادی ما را در این ماه بزرگ به کرم تو دعوت و به لطف و رحمتت اشاره و بزرگواری و بزرگداشت تو را برای ما گفت (ماه ماه من است و بنده بنده من و رحمت رحمت من) بنابراین با این دعوت ما میهمانان دعوت شده تو و درماندگان درگاهت گردیدیم.
و تو کسی هستی که دوست نداری میهماندار از میهمان خود پذیرایی نکند، گرچه میهمان بر اثر عدم پذیرایی از بین نرود و میهماندار از کسانی باشد که پذیرائی دارایی او را کم کند. و اگر از ما پذیرایی نکنی، در پناه تو گرسنه مانده و از بین می رویم در حالی که پذیرایی و احسان دارائیت را بیشتر می کند. ای کسی که نیکوکاری چیزی از او کم نکرده و محروم نمودن چیزی به او اضافه نمی کند ما را بخاطر بدیمان مجازات مکن. کسی هستی که بهای بیشتری به من دادی و به کسانی که مهمان نبوده ولی مضطر باشند، وعده اجابت دادی و در کتابت وعده بر طرف کردن گرفتاری آنان را دادی و اکنون ای پروردگار ما محتاج بخشایش تو و نجات از مجازات دردناکت می باشیم و هیچ نیاز و اضطراری بالاتر از این اضطرار نیست. پس کجاست اجابت و بر طرف کردن گرفتاری ای بخشاینده دست ما را بگیر و از ورطه هلاکت شدگان و سقوط زیانکاران نجات ده. و چنانچه ماه، ماه تو، بنده، بنده تو و رحمت رحمت تو است، دست زدن و گرفتن طناب نجات تو نیز تنها با توفیقی از جانب تو میسر است. زیرا تمام خیرها از تو بوده و در غیر تو یافت نمی شود. از کجا به خیر برسیم در حالی که خیری یافت نمی شود مگر از ناحیه تو و چگونه نجات پیدا کنیم در حالی که کسی نمی تواند نجات یابد مگر با کمک تو.
ای کریم اگر عدل تو ما را اجابت نموده ولی ترازوی حکمتت ما را رد کند و بگوید: فضل و بخشش بر شما خلاف حکمت و موفق نمودن شما خلاف عدالت در قضاوت است زیرا سزاوار فضل و بخشش نبوده و خوبی به شما کار درستی نیست بخاطر این که گناهان روی شما را سیاه و غفلت از یاد من قلوب شما را تیره و دوستی دنیا نفس و عقل شما را مریض کرده و رحمت من گرچه شامل هر چیزی هست ولی مگر سخنم را در کتابم نشنیدید که: رحمتم را برای متقین قرار می دهم. (1) و من گرچه ارحم الراحمین و بخشنده مهربانی هستم ولی مجازاتم نیز سخت و شدید است و اگر حکمتم در میان آفریدگانم نبود که اهل عدل و فضل را از دیگران جدا نمایم در کجا زیبایی و بزرگی من به روشنی آشکار می شد، ما نیز در جواب قضاوت حکمتت با آموزش و یاری تو می گوییم: شکی نیست که سزاوار فضل و بخشایش تو نیستم اما ای کریم اگر سزاوار فضل بودن شرط بهره مندی از فضل تو بود هیچگاه فضل تو در جهان آشکار نمی شد. زیرا غیر تو بجز از جانب تو نه خیری دارد و نه سزاوار چیزی است سزاواری فضل تو نیز فضلی است از جانب تو و امکان ندارد فضل از سزاوار فضل بودن بوجود آید. و در مورد سیاهی چهره و تیرگی قلبهایمان نیز به همین صورت جواب می دهیم زیرا تمامی نورها در تو و از جانب تو است.
بنابراین اگر ما را نورانی نکنی چگونه نورانی شویم و اگر ذرّه ای از نور و روشنی خود را به ما عنایت فرمایی و ما را با دادن ذره ای از زندگی خود، بزرگ بداری ما را زندگی و شفا داده و کامل و نورانی خواهی نمود. و آیه قرآن (رحمت خود را برای متقین قرار می دهم)«» نیز با امیدواری و آرزوها و دعای ما منافاتی ندارد. زیرا ما نیز توقع داریم از فضل خود به ما تقوی عنایت فرمایی. چنانچه به متقین عطا فرمودی و سپس رحمتت را نصیب ما سازی. وانگهی این فرمایش تو فقط تصریح می کند که رحمت خود را برای افراد با تقوا قرار داده ای و نفرموده ای که غیر آنها را از رحمت خود بهره مند نمی سازی. و در جواب این که اگر اهل فضل و عدل را از دیگران جدا نکنم، زیبایی و بزرگیم در کجا بروشنی جلوه می کنند، می گوییم برای آشکار شدن بزرگی، عدل و مجازات تو کافی است ستیزه گران و کسانی را که از روی تکبر تو را عبادت نمی کنند، مجازات نمایی و با عدلت با آنان رفتار نمایی تا بزرگی و عدل تو بخوبی آشکار شود، و غیر از من ا
فرادی داری که آنان را مجازات نمایی ولی من کسی را بجز تو ندارم که به من رحم کند. اقرار کنندگان به آنچه می خواهی و گدایان و دعا کنندگان و امیدواران و اهل ترس و حیای از تو کجا و آشکار شدن بزرگیت کجا؟ بخصوص که، اگر چه گناهکاریم ولی به اولیا و دوستان فرمانبردارت متوسل می شویم و رویمان گرچه سیاه است ولی با روی پاک دوستان پاکت که نزد تو درخشان است به تو توجه می کنیم و دلهای ما گرچه تاریک است ولی از نور بندگان عارف به تو، روشنی می گیریم. و اگر دوستی دنیا دلهای ما را مریض و عقلهای ما را نابود کرده، ولی محبت اولیای تو آن را زنده کرده و اگر فضل تو در بندگان چنگ زننده به دستگیره فضل و دامن کرمت آشکار می شود، چه اشکالی دارد که فضل آنان نیز در اهل ولایت آنان که به دستگیره محبت آنان چنگ زده اند، ظاهر شود.
و اگر عدل تو در مورد ثبوت ولایت آنان، با ما بحث کند، گرچه معلوم نیست ولایت آنان در ما باشد، ولی شکی نیست که دشمنان تو و دشمنان آنها فقط بخاطر ولایت آنان با ما دشمنی می کنند. و مدت زیادی بخاطر اولیای تو ما را آزار دادند. و همین مقدار کافی است که به دامن عفو و دستگیره فضل و کرمت و رشته اولیایت چنگ زنیم.
بنابراین بخاطر فضل و کرمت و بخاطر مقام اولیایت، محمد و آل او، صلواتی بی پایان بر آنان فرست، صلواتی که با آن گناهان ما را آمرزیده عیبهای ما را اصلاح و عقل و نور ما را با آن کامل کنی و خود و آنان را به ما بشناسانی و ما را به خودت و آنان نزدیک نمایی و مقام ما را در همنشینی با آنان نزد خود بالا ببری، و با این صلوات از ما خوشنود شده آنچنانکه هیچگاه از ما خشمگین نشوی تا در حالی که از تو راضی بوده و تو نیز از ما راضی باشی بر تو وارد شویم، و ما را به آل محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ملحق نمایی همراه با شیعیان نزدیک و اولیای گذشته آنان در جایگاه راستی نزد پادشاه توانا - که در آنجا از نعمتها بهره مندند -«» و بر محمد و آل پاک او صلوات فرست که هر چه خدا خواهد، همان است و قدرتی جز او نیست».
از دیگر مراقبتها در این ماه این است که سالک معنی ماه حرام را بداند تا مواظب تمام کارها و حالتها و حتی اموری که وارد قلبش می شود باشد. و بداند که سه ماه رجب، شعبان و رمضان ماه عبادت است. بنابراین سزاوار است طالبان علم در آن ماهها عبادت را مقدم بر تحصیل علم نمایند، گرچه تحصیل علم نیز از برترین عبادتهاست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 فضیلت گدایی کردن در خانه خدا در ماه رجب بیشتر از نماز مستحبی است!
#آیت_الله_ناصری
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
هدایت شده از همراه شما (( احکام ومعارف))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 فضیلت گدایی کردن در خانه خدا در ماه رجب بیشتر از نماز مستحبی است!
#آیت_الله_ناصری
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍بدون نگاه کردن امضاء زد❤️
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🍃🌹لَـیـْلـَةُ الـرَّغـائـِبـــ 🌹🍃
♦️از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر میشود. رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دستیابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است.
♦️در حدیث است که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتابهای دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده اند که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می گوید: ای دوست من مژده می دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار میگوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ای ندیدم و سخنی شیرینتر از کلام تو نشنیده ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ میگوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.
♦️کیفیت اعمال لیلة الرغائب
➖روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود.
➖چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر سبوح قدوس رب الملائكة والروح گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر سبوح قدوس رب الملائكة والروح گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.
📚الإقبال بالأعمال الحسنة (طبع جديد)، ج3، ص 186
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
سلام برهمه عزیزان
اسعدالله ایامکم ولیالیکم
ازجوار حرم حضرت معصومه (س) عمه امام جواد الائمه شب میلاد نائب الزیاره همه هستیم
یاجوادالائمه ادرکنی اقض جوائجنا
👌طلبه فقیری که به لوسترهای حرم حضرت امیر المؤمنین عليه السلام در نجف اعتراض کرد و ثروت او از حد گذشت!!
🔰فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى نقل کرده: یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود.
روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه مىدارد:
شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟!
شب امیرالمؤمنین علیه السلام را در خواب میبیند که آن حضرت به او مى فرماید:
اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى، اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو:
*به آسمان رود و کار آفتاب کند*
پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید!!
بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید:
"سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند!"
پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد.
مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى کنند!!
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند، چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند)
فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید:
"این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید."
مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود.
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود پرسید: چه خبر است؟
پاسخ شنید: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است!
پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است.
هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست.
نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم، و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید!
چون صیغه محرمیت جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید:
شرح این داستان چیست؟
راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم.
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟
راجه گفت: "به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند"
طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. راجه سجده شکر کرد و خواند:
*به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند*
*به آسمان رود و کار آفتاب کند*
📕 منبع: کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🌹شب نیمه ماه رجب، شب برجسته و برتری است و در آن چند عمل مستحب است:
اوّل:
غسل کردن.
دوّم:
شبزندهداری به عبادت، چنانکه علاّمه مجلسی فرموده.
سوّم:
زیارت حضرت سیدالشّهدا(علیهالسلام).
چهارم:
شش رکعت نماز به کیفیتی که در اعمال «شب سیزدهم» گذشت.
پنجم:
سی رکعت نماز که در هر رکعت سوره «حَمد» و «ده مرتبه» سوره «توحید» خوانده شود و این نماز را سید ابن طاووس با فضیلت بسیار از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) روایت کرده.
ششم:
دوازده رکعت نماز، هر دو رکعت با یک سلام و در هر رکعت، هر یک از سورههای «حَمد» و «توحید» و «فَلَق» و «ناس» و «آیتالکرسی» و «قدر» را «چهار مرتبه» بخواند و پس از سلام «چهار مرتبه» بگوید:
اللّٰهُ اللّٰهُ رَبِّي لَاأُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً، وَلَا أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ وَلِيّاً.
خدا خدا، پروردگارا، چیزی را شریک او قرار ندهم و جز او سرپرستی نگیرم.
سپس هر دعایى که مىخواهد بخواند.
سید بن طاووس این نماز را به این صورت از امام صادق(علیهالسلام) روایت کرده، ولی شیخ در کتاب «مصباح» فرموده: که داود بن سرحان از امام صادق(علیهالسلام) روایت کرده:
در شب نیمه رجب دوازده رکعت نماز میخوانی، در هر رکعت بعد از سوره «حمد» یک سوره خوانده و هنگامیکه از نماز فراغت یافتی، هر یک از سورههای «حَمد»، «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» و «توحید» و «آیتالکرسی» را «چهار مرتبه» قرائت میکنی و پس از آن «چهار مرتبه» میگویی:
سُبْحانَ اللّٰهِ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ، وَلَا إِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ، وَاللّٰهُ أَكْبَرُ.
منزّه است خدا و سپاس ویژۀ اوست و معبودی جز او نیست و او بزرگتر از آن است که وصف شود.
سپس بخوان:
اللّٰهُ اللّٰهُ رَبِّي لَاأُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً، وَما شاءَاللّٰهُ، لَاقُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ العَلِيِّ الْعَظِيمِ .
خدا خدا، پروردگارا، چیزی را شریک او قرار نمیدهم و هرچه او خواهد میشود، هیچ نیرو و توان نیست جز به خدای بلندمرتبۀ بزرگ.
و نیز در «شب بیستوهفتم» مثل این عمل را انجام ده.
🌹اعمال روز نیمه رجب:
♦️روز نیمه ماه رجب که آن را «غفیله» میگویند، به سبب غفلت عموم مردم از مزیت و برتری آن ، روز مبارکى است و برای آن روز انجام چند عمل توصیه شده است:
1- غسل .
2- زیارت حضرت امام حسین علیه السلام . از ابن ابى بصیر نقل شده است که گفت از امام رضا علیهالسلام پرسیدم که در چه ماهی امام حسین علیه السلام را زیارت کنیم؟
حضرت فرمودند: در نیمه رجب و نیمه شعبان
۳- نمازهای مربوطه و نماز سلمان
۴-اعمال ام داوود
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 وفات جانسوز
🕯صدف دریای ایثار و عصمت،
🖤پرورش یافته دامان ولایت
🕯محبوب مصطفی(ص)
🖤و نور دیده مرتضی(ع)
🕯سکاندار کربلا
🖤و عطر خوش زهرا(س)
🕯و الگوی عفاف و پاکی
🖤حضرت زینب
سلام لله علیها تسلیت باد 🏴
🔴رجبی دوانی: ادلهای برای شهادت حضرت زینب(س)/ بانویی که علم و معرفتش، اکتسابی نبود
♦️پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام: واژه شهادت را برای رحلت حضرت زینب (س) بکار بردم برای اینکه معتقدم حضرت، به شهادت رسیده است چراکه ایشان در قیام سیدالشهدا(ع) پا به پای امام معصوم (ع) در نهضت عاشورا بود و مصائبی را دید که برادر بزرگوارش مشاهده نکرد. بنابراین وقتی یک سال و نیم پس از عاشورا رحلت میکند، در حقیقت به شهادت رسیده است و مرگ طبیعی به هیچ وجه برای حضرت متصور نیست.
♦️حضرت زینب(س) توفیق داشت تا محضر 7 معصوم را درک کند. از این جهت شاید میتوان او را شخصیتی بینظیر در تاریخ اسلام معرفی کرد.
♦️به جرات میتوان گفت اگر حضرت زینب(س) در واقعه کربلا نبود،امام زینالعابدین(ع) به شهادت میرسید. اول، زمانی بود که شمر به خیمهها حمله کرد و وقتی حال بیمار امام را دید، تصمیم گرفت تا حضرت به قتل برساند امّا حضرت زینب(س) مانع این اقدام شد.دوم زمانی بود که حضرت در کاخ عمربن سعد به خطبهخوانی پرداخت و خشم عمر را برانگیخت وآنجا دوباره حضرت زینب(س) به کمک امام زمانش آمد و ایشان را از قتل نجات داد. در بحرانهای دیگری نیز حضرت به کمک امامش آمد
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
عصری داشتم میرفتم خیابون، پسرم که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت: مامان فردا ورزش دارم معلم گفته حتماً با کفش مناسب بریم. یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر. گفتم پس پاشو حاضر شو خودتم بیا. گفت: حال ندارم مامان خودت بگیر دیگه.
خریدهامو انجام دادم. یه کفش هم برای پسرم خریدم. وقتی از توی کارتن درش آورد بی اختیار پرتش کرد سمتم. ماماااان! این چیه آخه؟ من این شکلی دوست نداشتم!
بعدش هم رفت توی اتاقش.
منم کفش رو از کارتن درآوردم. جفت کردم گذاشتم جلوی در که صبح بپوشه. فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش:
«کسی که زحمت انتخاب را نمیکشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد.»
#انتخابات
🌐مـــاح،رســانهای متفاوت
↙️به ما بپیوندید
💠 @mah_iran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما این کلیپ راببینید وخودتان را محک بزنید وبرای دوستان و آشنایان بفرستید🌹
☫@hawzeh_velaei
▪️وفات حضرت ابوطالب پدربزرگوارمولای متقیان امیرالمؤمنان علی (ع) عموی گرامی پیامبر اسلام (ص)برمحضرمقدس ایشان تسلیت باد
♦️یكى از شخصیتهاى نقش آفرین صدر اسلام، حضرت ابوطالب پدر حضرت على بن ابیطالب (ع) است. نام ابوطالب، «عمران» است و بعضى او را «عبدمناف» نامیده اند. چون فرزند بزرگش «طالب» بود، او را ابوطالب خواندند
♦️ وى 35 سال قبل از تولد پیامبر اسلام (ص) در مكه معظمه در خانواده اى برجسته و خداشناس دیده به جهان گشود. او با عبدالله پدر پیامبر (ص) برادر بود. پدرش «عبدالمطلب» جد پیامبر اسلام است
🌹 كه همه قبایل عرب وى را به عظمت و بزرگوارى مىشناختند و از او به عنوان مردى با كفایت و مبلغ آیین توحید ابراهیم یاد مىكردند. عبدالمطلب، چنان مورد توجه دنیاى آن روز بود كه او را با لقب «سید البطحاء» آقاى سرزمین مكه و حومه آن و «ساقى الحجیج» آب دهنده
🌹حاجیان خانه خدا و «ابوالساده» پدر بزرگواریها و «حافر الزمزم» ایجاد كننده چاه زمزم مىخواندند. عبدالمطلب در حفظ و حراست وجود مبارك حضرت محمد (ص) بسیار كوشا بود.
♦️ابوطالب از چنین پدرى به دنیا آمد و در خانه چنین شخصیت بزرگ و الهى پرورش یافت. ابوطالب چهار پسر و دو دختر داشت. پسران او ده سال با یكدیگر فاصله سنى داشتند
♦️ابو.طالب پسر بزرگ اوست كه از او نسلى باقى نمانده است. دومین فرزند او عقیل و سومین آنها جعفر معروف به جعفر طیار و چهارمین و آخرین فرزند پسرى وى حضرت على (ع) است. دو دخترش یكى فاخته نام داشت كه او را «امهانى» مىخواندند و دختر دیگرش «ریطه» یا «اسماء» است. فرزندان ابوطالب همه از فاطمه بنت اسداند.
♦️ابوطالب در خانوادهاى خداپرست و موحد و در سایه پدرى همچون عبدالمطلب كه از كمالات روحى و امتیازات معنوى برخوردار بود، پرورش یافت. و همانند پدرش در مسیر آیین حنیف ابراهیمى قدم برمىداشت
♦️ و منصب سقایت و آبرسانى به زایران خانه خدا و پاسدارى از جان حضرت محمد (ص) را به نیكویى بر عهده گرفت. وی نه تنها تحت تأثیر شرك و بت پرستى مردم مكه قرار نگرفت، بلكه در مقابل شیوه هاى جاهلیت ایستادگى كرد
🌹 و خود را از هر گونه فساد و آلودگى، برحذر داشت. او نخستین كسى است كه «سوگند خوردن اولیاى مقتول براى اثبات قتل» را در امر قضا، سنت قرار داد و بعدها اسلام نیز آن رابا نام «قسامه» تثبیت كرد.
♦️حضرت ابوطالب بن عبدالمطلب مانند بیشتر رؤسای قریش مردی تاجر بود و سرپرستی پیامبر اسلام (ص) را از هشت سالگی پس از درگذشت پدرش، عبدالمطلب، بر عهده گرفت
♦️در سفری که حضرت محمد (ص) را برای تجارت با خود به شام برده بود، بشارت پیامبری آن حضرت را از راهبی به نام بُحیرا شنید و در حراست از پیامبر تلاش بیشتری از خود نشان داد.
🌹وى در هنگامى كه پدر عالیقدر اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) از همه سو هدف تیرهاى زهرآگین مشركان مكه بود، مردانه از آن حضرت حمایت كرد و بدین وسیله در گسترش اسلام و تقویت مسلمانان نقش مهمى ایفا نمود. پس از بعثت نیز، ابوطالب، یاور و پشتیبان همیشگی پیامبر بود و در حمایت از ایشان دریغ نمی کرد.
♦️در سال دهم بعثت، ابوطالب در حالی که با دیگر مسلمانان در شعب ابوطالب در محاصره ی مشرکان مکه بودند، درگذشت. وی در حالى دنیا را وداع گفت كه قلبش لبریز از ایمان به خدا و عشق به محمد (ص) بود
🌹 بدنشان را در مكه معظمه در مقبره حجون معروف به «قبرستان ابوطالب» دفن كردند. با مرگ او خیمه اى از حزن و اندوه بر پیامبر اسلام و مسلمانان آن روز كه كمتر از پنجاه نفر بودند، سایه افكند زیرا آنان بهترین حامى، مدافع و فداكار در راه اسلام را از دست دادند.
♦️در همان سال حضرت خدیجه (س) همسر باوفای پیامبر نیز وفات کرد و رسول خدا (ص) بر اثر شدت غم و اندوه، آن سال را «عام الحزن» یعنی سال حزن و اندوه نامیدند.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🏴۲۶ رجب سال دهم بعثت سالروز وفات ابوطالب(ع)
♦️عبد مَناف بْن عَبْدُالْمُطلب بن هاشم معروف به ابوطالب، پدر امام علی(ع)، عموی پیامبر اسلام و از بزرگان مکه و طایفه بنیهاشم است. او منصب سقایة الحاج را بر عهده داشت.
♦️پیامبر(ص) روز وفات وی در حالی که به شدت محزون بود و میگریست، به امیرمؤمنان دستورغسل و کفن او را داد و برای وی طلب رحمت کرد.و هنگامی که به محل دفن وی رسید، فرمود: آن گونه برای تو طلب آمرزش و شفاعت میکنم که جن و انس دچار شگفتی شوند.سپس پیکر قدسی وی رادر مکه، کنارقبرپدرش عبدالمطلب(ع)و درقبرستان حُجون به خاک سپردند
🔴حقایقی در مورد ایمان حضرت ابوطالب(ع)
♦️حضرت ابوطالب قسمت اعظم عمر خویش را در راه دفاع از پیامبر اکرم گذراند و آزار کفار را به جان خرید. سختیهای و تحریمهای سیاسی اقتصادی شعب ابیطالب را تحمل نمود و در مواضع مختلف با نثر و نظم حمایت خود از رسول الله را اعلام داشت. اندکی پس از رحلت حضرت خدیجه وفات نمود و پیامبر از شدت اندوه، آن سال را عام الحزن نام نهاد.
🔴چرا ابوطالب علیهالسلام تکفیر میشود؟
♦️کفار و منافقینی که با شمشیر امیرالمؤمنین به ناچار به اسلام گرویده بودند، به مقتضای حقد و کینه و حسادتی که در دل داشتند، به هر نحو ممکن بغضشان نسبت به امیرالمؤمنین را اظهار میکردند. و یکی از اقداماتشان، تخریب حسب و نسب ایشان از طریق تکفیر حضرت ابوطالب بود تا بدین وسیله چهره فرزند را نیز لکهدار کنند.
♦️ابن ابی الحدید عالم دینی اهل سنت، حق او را بر همه مسلمانان واجب دانسته، میگوید: «با سندهای بسیار از ابن عباس و دیگران روایت شده که ابوطالب از دنیا نرفت تا این که شهادتین را گفت.» و در جای دیگر مینویسد: «اگر ابوطالب نبود اسلام نبود.» وی تصریح میکند اگر ابوطالب ایمان خود را آشکار میساخت حرمت و ابهت خویش را نزد مشرکان قریش از دست میداد و نمیتوانست در مقام سرپرست و رییس قبیله از اسلام دفاع کند.
♦️عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ (علیهم السلام): أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ کَانَ ذَاتَ یَوْمٍ جَالِساً فِی الرَّحْبَهِ وَالنَّاسُ حَوْلَهُ مُجْتَمِعُونَ فَقَامَ إِلَیْهِ رَجُلٌ فَقَالَ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْتَ بِالْمَکَانِ الَّذِی أَنْزَلَکَ اللَّهُ بِهِ وَأَبُوکَ مُعَذَّبٌ فِی النَّارِ؟ فَقَالَ لَهُ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ: مَهْ فَضَّ اللَّهُ فَاکَ وَالَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ شَفَعَ أَبِی فِی کُلِّ مُذْنِبٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَشَفَّعَهُ اللَّهُ فِیهِمْ أَبِی مُعَذَّبٌ فِی النَّارِ وَابْنُهُ قَسِیمُ الْجَنَّهِ وَالنَّارِ وَالَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ نُورَ أَبِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ لَیُطْفِئُ أَنْوَارَ الْخَلَائِقِ کُلِّهِمْ إِلَّا خَمْسَهَ أَنْوَارٍ نُورَ مُحَمَّدٍ (ص) وَنُورِی وَنُورَ الْحَسَنِ وَنُورَ الْحُسَیْنِ وَنُورَ تِسْعَهٍ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّ نُورَهُ مِنْ نُورِنَا خَلَقَهُ اللَّهُ تَعَالَى قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ آدَمَ (ع) بِأَلْفَیْ عَام
♦️از حضرت صادق از پدران گرامش علیهم السّلام نقل است که أمیر المؤمنین علیه السّلام روزى در فضاى مسجد نشسته بود و مردم گرد او جمع بودند که مردى برخاسته و گفت:
اى أمیر المؤمنین چطور می شود که شما در مقامی عالی هستى که خداوند شما را در آن مکانت فرو آورده، در حالى که پدر تو به آتش در عذاب است؟
♦️حضرت علی علیه السّلام فرمود: خاموش باش؛ خدا دهانت را بشکند ! قسم به خدایى که محمّد را به پیامبرى مبعوث فرمود، اگر پدرم تمام گناهکاران زمین را شفاعت کند خداوند آن را می پذیرد، مگر می شود که پدرم به آتش در عذاب باشد و فرزند او قسیم بهشت و جهنّم باشد؟! قسم به آنکه محمّد را به پیامبرى مبعوث فرمود بی شکّ نور پدرم در روز قیامت همه انوار خلایق؛ جز پنج نور: نور محمّد و نور من و نور حسن و نور حسین و نور نه فرزند از اولاد حسین را خاموش و بی اثر میکند . آگاه باش که نور ابوطالب از نور ما اهل بیت است که خداوند دوهزار سال قبل از خلقت آدم خلق کرده است.
(بحار، ج۳۵، ص۱۱۰)
♦️فردي به نام ابان بن محمود ميگويد:
♦️نامه اي نوشتم به امام رضا (ع)و در آن نامه نوشته بودم كه:
♦️جعلت فداك إني قد شككت في إسلام أبي طالب، فكتب إلي: إنك إن لم تقر بإيمان أبي طالب كان مصيرك إلى النار.
♦️فدايت شوم من - در اثر تبليغ سوء مردم - در اسلام ابو طالب به شك افتادم. حضرت در پاسخ نوشت: اگر تو اعتراف به ايمان ابو طالب نكني، فرداي قيامت، جايگاهت جز آتش جهنم، جاي ديگري نخواهد بود.
♦️طبق فرمایش امام باقر (ع) براي اينكه حضرت ابوطالب (ع) بتواند به نحو أحسن از پيامبر اكرم (ص) و مسلمانان دفاع كند، در ميان مشركين، اظهار اسلام نمي كرد.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🔴 اعمال شب و روز مبعث/ یکی از چهار روزی که روزهگرفتن در آن با روزه هفتاد سال برابری میکند!
🔸پس از نماز عشاء هر ساعتى از شب را تا پیش از نیمه آن دوازده رکعت نماز اقامه کن و در هر رکعت حمد و سوره اى از سوره هاى کوچک مفصل ( مفصل ازسوره محمد است تا آخر قرآن) بخوان.
🔸نمازها دو رکعتی هستند. پس از سلام؛ هفت مرتبه سوره حمد، هفت مرتبه مُعَوَّذَتَیْن، و سوره های توحید و قُلْ یا اَیُّها الْکافِرُونَ هر کدام هفت مرتبه، و سوره قدر و آیة الکرسى هر کدام را هفت مرتبه بخوان.
🔸بعد از اتمام نماز هر دعایى و حاجتی که داری بگو و درود فرست بر محمد و آلش .
🔹 انجام غسل در این شب مستحب است.
🔹 زیارت حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که افضل اعمال شب عید مبعث است.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
💠 دو عمل برتر در #ماه_شعبان
💎عن داوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاللهِ علیهالسلام: مَا أَفْضَلُ مَا يُفْعَلُ فِيهِ؟ قَالَ: الصَّدَقَةُ وَ الِاسْتِغْفَارُ وَ مَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فِی شَعْبَانَ رَبَّاهَا اللَّهُ تَعَالَى كَمَا يُرَبِّی أَحَدُكُمْ فَصِيلَهُ حَتَّى يُوَافِیَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ قَدْ صَارَتْ مِثْلَ أُحُدٍ.
📚 وسائل الشيعة ١٠ : ٥١١ .
🔹 داوود رقی میگوید به حضرت امام صادق سلام الله علیه عرض کردم برترین عمل در ماه شعبان چیست؟
💎حضرت فرمودند : صدقه و استغفار
و هر کس در ماه شعبان صدقه دهد خداوند متعال آن را پرورش میدهد، همان گونه که شما بچه شتر را پرورش میدهید تا آنکه روز قیامت آن را به او باز میگرداند در حالیکه به اندازه کوه احد شده است.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀