eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
8.2هزار ویدیو
75 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
با مجروح شدن پسرم محمّد حسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم نمیدانستم درکدام اتاق هست . درحال عبور ازسالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا وارد اتاق شدم، دیدم به خاطر مجروح شدن هردو چشمش بسته است . بعداز کمی صحبت گفتم:مادر! چطور مرا با چشمان بسته دیدی؟! امّا هرچه اصرار کردم، بحث راعوض کرد... 📚 منبع:نخل های سوخته 🌈🌹 محمدحسین یوسف الهی🌈🌹 @Hamrahe_Shohada
🔆🔅🔅 ضرورت حفظ بیت المال مسلمین مدادهای خود را باریک بتراشید❕❕ أمير المؤمنين علیه السلام كتب إلى عماله 🌿أدقوا أقلامكم 🌿و قاربوا بين سطوركم 🌿و احذفوا عنی فضولكم 🌿و اقصدوا قصد المعانی 🌿و إياكم و الإكثار 🌿فإن أموال المسلمين لا تحتمل الإضرار. ❄️ترجمه : اميرالمؤمنين(علیه السلام) به كارگزارانش نوشت: ☘[براى نامه نويسى] مدادهای خود را باريك بتراشيد ☘و سطرهایتان را نزديك هم كنید ☘و جمله هاى زيادى خود را حذف كنيد، ☘ اصل موضوع را به نظر آوريد ☘و از زیاده نويسى بپرهيزيد زیر كه دارائى مسلمانان نبايد ضررمند شود. 📚الخصال،شیخ صدوق جلد۱ صفحه ۳۱۰ @Hamrahe_Shohada
18.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چرا علی رغم خدمات و دستاوردهای اقتصادی اخیر دولت، معیشت و سفره مردم هر روز تنگ تر شده است⁉️ 🎙حجت الاسلام دکتر یوسفی، رئیس مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه علمیه قم @Hamrahe_Shohada
☘🌸🕊☘🌸🕊 مادر سردار سرافزار اسلام، شهید محمدابراهیم همت نقل می‌کند: به محمدابراهیم گفتم کار درستی نیست دائم زن و بچه‌ات را از این طرف به آن‌طرف می‌کشی؛ بیا شهرضا یک خانه برایت بخرم. گفت: نه،‌نه! حرف این چیزها را نزن، دنیا هیچ‌ارزشی ندارد. شما هم غصهٔ مرا نخور. خانهٔ من عقب ماشینم است؛ باور نمی‌کنی بیا ببین. همراهش رفتم، در عقب ماشین را باز کرد؛ سه کاسه، سه بشقاب، یک سفره پلاستیکی، دو قوطی شیرخشک بچه و یک‌سری خورده ریزهٔ دیگر. گفت: این هم خانه! دنیا را گذاشته‌ام برای دنیادارها، خانه هم باشد برای خانه‌دارها! این آرامش شهید همت و سخت نگرفتنش به خاطر این بود که نگاهش را تغییر داده بود، رنج‌و‌لذت را از بالا می‌دید و از بالا به زندگی می‌نگریست. 📚«با بچه‌هایم سر یک سفره» صفحه۷۸ @Hamrahe_Shohada
سوال: اگر کسی برخی شب­ ها برای نماز شب خواب بماند این نشانه بی­ تقواییم است؟ جواب آیت الله خوشوقت(ره): کلّیت ندارد ولی خوب گناه روز در ترک نماز شب مؤثر است، ممکن است، چون آدم اهل خواب است، جوان است، خسته بشود، معمولاً اگر از این نوع مسائل نباشد آدم بیدار می­ شود، ولی روز گناه زنجیر به پای آدم می­ بندد، امیرالمؤمنین علیه السلام به کسی که فرمود آقا من چرا موفق به نماز شب نمی­ شوم فرمودند: «أَنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَيَّدَتْكَ‏ ذُنُوبُكَ/كافي ج‏۳ ؛ ص۴۵۰» ، گناهان زنجیر به پایت بسته است، گناه را ترک کن درست می­ شود ان شاء الله. @Hamrahe_Shohada
❗️❗️ملا و قاضی 😅 ملانصرالدین پنج سکه به قاضی شهر داد تا در محکمه ی روز بعد به نفع او رأی صادر کند! روز بعد، قاضی خلاف وعده عمل کرد و به نفع طرف دعوی رأی داد. ملا برای یادآوری در جلسه دادگاه به قاضی گفت: «مگر من دیروز شما را به پنج تن آل عبا قسم ندادم که حق با من است؟!» قاضی گفت: « چرا... ولیکن پس از تو، شخص دیگری مرا به چهارده معصوم سوگند داد!! 📗حکایتهای بهلول و ملانصرالدین @Hamrahe_Shohada
📷تصویری جالب از دوران انقلاب و اشتیاق مردم به شنیدن سخنان امام خمینی (ره) @Hamrahe_Shohada
🔴از کارگری اصطبل تا پادشاهی رضا پهلوی! 🔹رضا میرپنج مدت‌ها کارش دمیدن در دم آتشخانه مسگری بود. بعدها چند شغل دیگر هم تجربه کرد که سرانجام از کارگران سفارت انگلستان و هلند شد و کارش رسیدگی و تیمار اسب‌هادر اصطبل بوده است! پس از آن به قزاق ها پیوسته و کارش به وزارت احمدشاه و سپس پادشاهی میرسد!! 📚منبع:برگرفته از کتاب خاطرات ملکه پهلوی صفحه ۳۳ 📷توضیح عکس: رضاخان در سن ۲۶ سالکی زمانی که نگهبان سفارتخانه هلند در تهران بود در کنار موسیو کنبل سفیر وقت هلند در ایران @Hamrahe_Shohada
1.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 درهای کعبه باز شد 🔘دیشب هم‌زمان با حلول ماه شعبان، نیروهای امنیتی سعودی فضای مطاف را محدود کردند و درهای خانه خدا برای غبارروبی باز شد. @Hamrahe_Shohada
🌸🍃 دخترها شهید نمیشوند آری اما شهید پرور میشوند خواهر تو مانده ای که دفاع کنی... از آنچه که شهدا برایش خون دادن دفاع کنی از حجابت 🌿🌹 @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ۱۷ ... از بعدِ «بله» احساس می‌کنم قد کشیده‌ام. با هر تبریکی که به سویم سرازیر می‌شود، سنگینی بار مسئولیت را بیش‌تر احساس می‌کنم. مسئولیت، آدم را بزرگ‌تر می‌کند؛ مسئولیتِ فاطمه داشتن... خلوت‌تر که شد، رفتم به اتاق فاطمه. روبرویم می‌ایستد و لبخند به لب، نگاهم می‌کند و من تنها سپرم که یک دسته گل بود را به دستانش می‌سپارم. کنارش که می‌نشینم تازه «آرامش» برایم معنا می‌شود؛ تمام استرس‌های روز و شب از خاطرم می‌رود. چند دقیقه‌ای حرف زدیم و شوخی کردیم. وسط حرف‌ها، شاخه گل را که توی کتم پنهانش کرده بودم، گرفتم سمتش. 🌹شاخه گل را سپردم به 💐دسته‌‌ی گل. گفتم:«اینو قایم کرده بودم که یهویی بهت بدمش!» چشم‌هایش درخشیدند. غافلگیر شده بود. به فاطمه تبریک گفتم! زندگی‌مان مبارک باشد! ... 📔