eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
جهاد نگران جون حاج‌قاسم بود... بهش گفتم انگار حاج‌قاسم دلش خیلے برای بابات تنگ شده! خندید و گفت همینطوره! جهاد گفت:« داریم برای مراسم سالگرد حاج‌رضوان برنامه ریزی مے‌کنیم . میشه حاج‌میثم‌مطیعی رو دعوت کنی به عنوان مداح مراسم بیاد بیروت؟» گفتم‌: «چشم ، إن‌شاءالله به حاج‌میثم میگم.» جهاد گفت میخوام امسال مراسم رو متفاوت برگزار کنیم... بله ، مراسم خیلی متفاوت برگزار شد... چون پيش از رسيدن به سالگرد حاج‌عماد، جهاد هم به پدرش ملحق شده بود🕊💔:)! @Hamrahe_Shohada
👩‍🦳بی حجابی یعنی: گدایی توجه و نگاه اجنبی🕸 🧕با حجابی یعنی: بی نیازم از هر نگاهی جز نگاه خدا💐 @Hamrahe_Shohada
♦️گردان های قدس از یکی از فرماندهان خود در سوریه به نام به دست عوامل رژیم صهیونیستی خبر داد.
♦️ به انتخاب ۲ میلیون و ۲۰۰هزار نوجوان بهترین سرود سال ۱۴۰۱ در نخستین جایزه مردمی سرود سال نونوا شد
معرفی کتاب جای امن گلوله ها 🌱 بریده ای از کتاب: در این لحظه، یکی از سربازان عراقی اسلحه‌اش را خشاب‌گذاری و آماده‌ی شلیک کرد. از حرف‌هایش با یکی دیگر از بعثی‌ها فهمیدم اسمش عدنان است و قصد دارد مرا به گلوله ببندد. باورم نشد و فکر کردم او می‌خواهد مرا بترساند یا مسخره‌ام کند. در همین فکرها بودم که پایش را روی جدول بلوار گذاشت و اسلحه‌اش را به طرفم نشانه رفت. فاصله‌اش با من حدود ده متر بود. بازهم باور نمی‌کردم به من شلیک کند، اما او خیلی راحت مرا به رگبار بست. صدای گلوله‌ها یکی پس از دیگری در گوشم پیچید. 🕊🌱 🕊🌱 @Hamrahe_Shohada
آقا مصطفی فرمانده مون بود و توی اتاق فرماندهی داشت با کسی حرف میزد. یکی از رزمنده ها با عصبانیت وارد شد. قبل از اینکه اعتراضش رو به زبون بیاره، گفت: چرا اتاق فرماندهی سرده؟ آقا مصطفی گفت: چون گازوئیل نداریم و بخاری خاموشه... رزمنده با تعجب گفت: من با عصبانیت اومدم بهتون اعتراض کنم که چرا اتاق همه رزمنده ها دو تا بطری گازوئیل داره و اتاق ما یکی... راوی: همرزم شهید 💚 🕊🌱 @Hamrahe_Shohada
🌿شھیدۍڪھ قبڵ از شــھادت دࢪ قبࢪ خود خوابید..🥺 عصࢪ بود کہ حسـین آمد دࢪب پادگان امام حسین شیࢪاز. گفت بیا بࢪیم چند جا ڪاࢪ داࢪم! گفت: بࢪو داࢪاڵࢪّحمہ! ࢪفتیم قطعہ شـھدا، تعدادی قبࢪ آمادہ ڪࢪده بودند. گفت: سید! بیا بࢪویم داخݪ قـبࢪ بخوابیم ببینیم اندازه ما هسـت یا نہ! هࢪڪدام ࢪفتیم داخݪ یہ قبࢪ دࢪاز کشـیدیم.حسین صدا زد اندازه است؟ گفتم: بࢪاۍ من ڪنده شـده اندازه اسـت. گفت این هم بࢪاۍ من آماده شده.. بعد از چند ࢪوز خبࢪ شھادتش ࢪا در عملیات محࢪم شـنیدم‌. جنازه اش ࢪا دࢪ همان‌ قبࢪ گذاشـتند ڪہ گفـت بࢪاۍ من اسـت‌‌‌... 🥀 @Hamrahe_Shohada
♦️امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در نشست خبری: در سال آینده امید بیشتری به گشایش‌ها داریم. در مورد لغو تحریم‌ها ابتکاری رو‌ی میز هست که در هفته آتی اخبار آن منتشر می‌شود.
دسته گلایی که پارسال همین موقع همین سرزمین، مث من و شما مهیای عید میشدن... شادی روح بلند جمیع شهدا صلوات @Hamrahe_Shohada
تو این روزا حواست به رنگ سفره ات به بلیط سفرت به رزرو اسکانت به تعداد و نوع خریدات باشه نکنه نمایش، خدا دادهها بشه آه بندهها