eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
8.3هزار ویدیو
75 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 امام خامنه ای(۱۴ خرداد) : ما همه وظیفه داریم.... فعالان‌حوزوی (وظیفه دارند) 🔆شبهه‌ها را برطرف کنند، 🔆شیوه‌های دشمن در شبهه‌آفرینی و یأس‌آفرینی را خنثی کنند.  و من به شما عرض بکنم یکی از این شیوه‌ها ⚠️بدبین کردن جوانان به مسئولان کشور، به حرکت کشور، به حرکت سیاسی کشور، به حرکت اقتصادی کشور و بدبین کردن افراد(مسئولان) به یکدیگر است؛  این از شیوه‌های دشمن است؛  با این مقابله کنید.  ۱۴۰۲/۳/۱۴ @Hamrahe_Shohada
🚀موشک بلاغ❗️ تنها موشک نرم افزاری نقطه زنی که قادر هست به سنگر سخت منافقین داخلی اصابت کند و نقشه هایشان را نقش بر آب نماید؛ جهاد تبیین است. خواص جامعه در اینجا نقش سردار حاجی زاده را در موشک های سخت افزاری ایفا می کنند. 🚀این موشک را دست کم نگیریم! @Hamrahe_Shohada
♦️رئیس‌جمهور: وظیفه ارکان حاکمیت از جمله دولت این است که با تصمیمات و اقدامات به موقع و سنجیده در اداره امور کشور، به‌ویژه در زمینه گشودن گره زندگی مردم، به جامعه امید دهند.
♦️بنابر اعلام سازمان تأمین اجتماعی، بازنشستگان این سازمان می‌توانند برای دریافت وام ۲۰ میلیون تومانی به صورت غیرحضوری و یا حضوری در کانون‌های بازنشستگی در ماه جاری ثبت‌نام کنند.
🌸همسر شهید احمدی روشن: یکبار شهید پیش آیت‌الله خوشوقت رفته بودند و از ایشان پرسیده بودند که: "ظهور چقدر نزدیک است"؟ آقای خوشوقت فرموده بودند: این بستگی به این دارد که شما در نطنز چه می کنید! 🔆🔅 @Hamrahe_Shohada
🔥خانواده ۳ پدره در آمریکا!! میوه شعار زن زندگی آزادی این چیزهاست!! @Hamrahe_Shohada
💢فهمیدم دشمن من ، خودم هستم❕❗️❕❗️ 🔆مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی آملی: خواب دیدم دشمن به من حمله کرده است، وبه من پرخاش می کند، ناچار شدم که دست او را بگیرم و دستش را گاز گرفتم. از شدت درد بیدار شدم. دیدم دستم در دهان خودم قرار دارد❕ فهمیدم دشمن من، خودم هستم! وکسی به سراغ من نمی آید. این نفس است که دشمن من است. ما از بیرون آسیب نمی بینیم هرچه می بینیم از درون است. ☸ رسول اکرم(ص): 🔅اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک. دشمن ترین دشمنان شما، آن نفس شماست که در درون شما قرار دارد. 📚هزار ویک حکایت عرفانی ص۳۹۳ @Hamrahe_Shohada
♦️دلار آزاد وارد کانال ۴۰ هزار تومان شد
♦️اجل معلق در کمین موساد😁😎
همراه شهدا🇮🇷
#سه_دقیقه_در_قیامت    ✳️ جانبازی در ركاب مولا سال 1388 توفيق شد كه در ماه رجب و ماه شعبان، زائر
‍ ╔═.🌺.═══◌‌✤═══╗ سه دقيقه در قيامت 🔰 ✳️ شهيد و شهادت در اين سفر كوتاه به قيامت، نگاه من به شهيد و شهادت تغيير كرد. علت آن هم چند ماجرا بود: يكي از معلمين و مربيان شهر ما، در مسجد محل تلاش فوق العاده اي داشت كه بچه ها را جذب مسجد و هيئت كند. او خالصانه فعاليت ميكرد و در مسجدي شدن ما هم خيلي تأثير داشت. اين مرد خدا، يكبار كه با ماشين در حركت بود، از چراغ قرمز عبور كرد و سانحه‌اي شديد رخ داد و ايشان مرحوم شد. من اين بنده خدا را ديدم كه درميان شهدا و هم درجه آنها بود! من توانستم با او صحبت كنم. ايشان به خاطر اعمال خوبي كه در مسجد و محل داشت و رعايت دستورات دين، به مقام شهدا دست يافته بود. در واقع او در دنيا شهيد زندگي کرد و به مقام شهدا دست يافت. اما سؤالي كه در ذهن من بود، تصادف او و عدم رعايت قانون و در واقع علت مرگش بود. ايشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشين سكته كردم و از دنيا رفتم و سپس با ماشين مقابل برخورد كردم. هيچ چيزي از صحنه تصادف دست من نبود.در جايي ديگر يكي از دوستان پدرم كه اوايل جنگ شهيد شده بود و در گلزار شهداي شهرمان به خاك سپرده شده بود را ديدم. اما او خيلي گرفتار بود و اصلا در رتبه شهدا قرار نداشت! تعجب كردم. تشييع او را به ياد داشتم كه در تابوت شهدا بود و... اما چرا؟! خودش گفت: من براي جهاد به جبهه نرفتم. من به دنبال كاسبي و خريد و فروش بودم كه براي خريد جنس، به مناطق مرزي رفتم که آنجا بمباران شد. من کشته شدم. بدن مرا با شهداي رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمندهام و...اما مهمترين مطلبي كه از شهدا ديدم، مربوط به يكي از همسايگان ما بود. خوب به ياد داشتم كه در دوره دبستان، بيشتر شبها در مسجد محل، كلاس و جلسه قرآن و يا هيئت داشتيم. آخر شب وقتي به سمت منزل مي آمديم، از يك كوچه باريك و تاريك عبور ميكرديم.از همان بچگي شيطنت داشتم. با برخي از بچه ها زنگ خانه مردم را ميزديم و سريع فرار ميكرديم! يك شب من ديرتر از بقيه دوستانم از مسجد راه افتادم. وسط همان كوچه بودم كه ديدم رفقاي من كه زودتر از كوچه رد شدند، يك چسب را به زنگ يك خانه چسباندند! صداي زنگ قطع نميشد. يكباره پسر صاحبخانه كه از بسيجيان مسجد محل بود، بيرون آمد. چسب را از روي زنگ جدا كرد و نگاهش به من افتاد.ً او شنيده بود كه من، قبلا از اين كارها كرده ام، براي همين جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت: بايد به پدرت بگويم که چه كار ميكني! ⏪پایان قسمت 8⃣2⃣ ↩️ ادامه دارد ╚═◌‌✤═════.🌺.═╝ @Hamrahe_Shohada
♦️یک گوشه ای از چند خیانت 🔺 درمتن برجام(ص ۲و۷۱)که دست پخت ظریف و تیمشه، حاج قاسم بعنوان مانع صلح و امنیت بودن! 🔺 در fatf(توصیه شماره۳۹استرداد) قبول کردند که تروریستهارو تحویل امریکابدهند درصورتیکه درلیست(SDN ص۱۹۰۳) ۶۷ بار اسم حاج قاسم ذکر کرده