eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
8.3هزار ویدیو
75 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یااباصالحَ المَهدی یاخلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
🥀🥀🌾🥀🥀🌾🥀🥀🌾 ✔️تفسیر آيه ٤٥سوره انفال : شش دستور ديگر در زمينۀ ! 🔹 در اين آيه و آيۀ بعد شش دستور مهمّ به مسلمانان داده شده است: ✔️ ۱ ــ نخست مى‌گويد: «اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! هنگامى كه گروهى از دشمنان را در برابر خود در ميدان نبرد ببينيد ثابت قدم باشيد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا) ، يعنى ديگر از نشانه‌هاى بارز ايمان در همۀ زمينه‌ها مخصوصاً در پيكار با دشمنان حقّ است. ✔️ ۲ ــ «خدا را فراوان ياد كنيد تا رستگار و پيروز شويد» (وَ اذْكُرُوا اللّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ). شکّ نيست كه منظور از ياد خدا تنها ذكر لفظى نيست، بلكه خدا را در درون جان حاضر ديدن است، اين توجّه به خدا روحيّۀ سرباز مجاهد را تقويت مى‌كند و در پرتو آن احساس مى‌نمايد كه در ميدان مبارزه تنها نيست، تكيّه‌گاه نيرومندى دارد كه هيچ قدرتى در برابر آن مقاومت نمى‌كند، و اگر هم كشته شود به بزرگترين سعادت، يعنى سعادت شهادت رسيده است. 📚برگزیده تفسیر نمونه
🍂🌸 فرازی از وصیت‌نامه شهید محمدرضا تورجی‌ زاده ✅ هم رزمانم، سخنی با شما دارم. ✅ همیشه گفته‌ام: بسیجی‌ها، سپاهی‌ها این لباسی که بر تن کرده‌اید خلعتی است از جانب فرزند حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس لیاقت خود را به اثبات برسانید. ✅ نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید. روز به روز بر معنویت و صفای روح خود بیفزایید، نماز شب را وظیفه خود بدانید، حافظی بر حدود الهی باشید، در اعمال خود دقت کنید که جبهه حرم خداست؛ در این حرم باید از ناپاکی‌ها به دور بود. ✅ عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بر بگیرید، به دورش بچرخید، از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است. ✅ اگر جنازه‌ای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید : یا زهرا (علیها السلام). خدایا در قبر مونسم باش که چراغ و فرش و مونسی به همراه ندارم. ✅ خدایا ما را از سلک شهیدان واقعی که در جوار خودت در عرش الهی در کنار مولا حسین (علیه السلام) هستند قرار بده». @Hamrahe_Shohada
35.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهری_در_آسمان " تصاویری بسیار زیبا و خاطره برانگیز از پشت صحنه مستند زیبای شهری در آسمان ساخته سید شهیدان اهل قلم شهیدمرتضی_آوینی در مورد روزهای سخت خرمشهر در آغازین روزهای جنگ تحمیلی با گفتارها و تصاویری زیبا از این شهید والامقام " یاد باد یاد مردان مرد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌یادشهداکمترازشهادت‌نیست @Hamrahe_Shohada
🔲 ◾️▪️سالروز قیام خونین ۱۵ خرداد را به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نایب برحقشان وشما شاگردان مکتب امام خمینی(ره) وسربازان مطیع ولایت، تسلیت عرض می نماییم!!! @Hamrahe_Shohada
وداع با شهید سعید آبیار در حرم حضرت رقیه(س) سعید آبیار از مستشاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه در حمله شب گذشته جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به حلب به شهادت رسید. @Hamrahe_Shohada
📜 کارنامه عملکرد درخشان شهید آیت الله رئیسی ☀️امام خامنه ای(دیروز): 🔖سبک مدیریّت او در بین همکاران خودش یک سبک بود، 🔖با صمیمیّت همراه بود؛ 🔖با همکارانش، با وزرا، با مدیران دولتی با صفا و صمیمیّت رفتار میکرد. 🔖 برای مردم، کرامت قائل بود، عزّت قائل بود؛ 🔖 به مردم، به جوانها برای اظهار نظر میدان می داد؛ 🔖حرمت مردم را نگه می داشت. 🔖به جوانها اعتماد میکرد، 🔖جوانها را تکریم میکرد.  🔖به کسانی که به خود او بدی کرده بودند، با کرامت برخورد میکرد؛ 🔖 به کسانی که حتّی به او اهانت کرده بودند، پاسخ تند، پاسخ زشت، پاسخ عصبی نمیداد. 🔖متقابلاً در مرزبندی با دشمنان انقلاب صراحت داشت؛ 🔖 در مورد کسانی که با انقلاب بد بودند، مخالف بودند، دشمن بودند، دوپهلو صحبت نمیکرد؛ صریح صحبت میکرد، 🔖مرزبندیِ صریح داشت؛ 🔖 به لبخند دشمن اعتماد نمیکرد. ۱۴۰۳/۳/۱۴ @Hamrahe_Shohada
روضه شهید مظلوم آیت الله دکتر رئیسی😢 ⚠️برداشتن نقاب از چهره منافقان نان به نرخ روز خور ☀️امام خامنه ای(دیروز): بعد از فقدان این عزیز، من دیدم تقریباً همه‌ی روزنامه‌ها، همه‌ی مطبوعات، در فضای مجازی، اشخاص گوناگون از جریانهای مختلف، از خدمات او و تلاشهای شبانه‌روزی او حرف میزنند، از او تمجید میکنند، تعریف میکنند؛ ❤️‍🔥 دلم سوخت؛ دلم برای رئیسی سوخت؛ [بعضی از] اینها در زمان حیات او حاضر نبودند یک کلمه از این حرفها را بگویند‼️ در زمان حیات او این برجستگی‌ها را می دیدند امّا کتمان می کردند‼️ بلکه عکس آن را می گفتند ‼️ 💔و او را می‌آزردند. البتّه او غالباً جواب نمی داد امّا گاهی پیش من می‌آمد و مقداری شکایت می کرد. ۱۴۰۳/۳/۱۴ @Hamrahe_Shohada
898.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدرئیسی:نگوییدتاسال دیگر فردا شایدنباشیم🇮🇷 @Hamrahe_Shohada
هجوم اسرای ایرانی به تلویزیون برای دیدن امام شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ - تکریت - اردوگاه ۱۶ مدتی بود برایمان تلویزیون آورده بودند. شب قبلی وقتی تلویزیون عراق، سیمای رنجور و بیمار امام را نشان داد، دل‌ها فرو ریخت. وقتی اخبار شبانگاهی تلویزیون عراق تصویر بستری شدن امام در بیمارستان قلب تهران را نشان داد، اسرا با سرعت به تلویزیون هجوم بردند و سراپا گوش شدند. عراقی‌ها بهت‌زده بودند. نگهبان‌ها تا آن روز نتوانسته بودند با تهدید و اجبار اسرای ایرانی را پای برنامه‌های رقص، ترانه و شورهای تلویزیونی‌شان بنشانند. در اسارت همان طور که به خانواده‌مان فکر می‌کردیم، به همان میزان به امام می‌اندیشیدیم. بیشتر دل‌خوشی‌ها این بود که بعد از آزادی ما را به دیدار امام می برند. فکر دیدن امام بعد از آزادی دردها و رنج‌های اسارت را آسان می‌کرد. عشق به امام به نوعی با زندگی اسارتی گره خورده بود. قلبی نبود که با یاد امام نتپد. دلی نبود که به یاد امام نباشد. به اتفاق دیگر مجروحین جلوی تلویزیون جمع شدیم. چشم‌های گریان و نگران اسرا متوجه خبرنگار و اخبار شبانگاهی بود. برای لحظه‌ای سکوت بر فضای داخل سوله حاکم شد. هیچ‌کس آرام و قرار نداشت. دلم برای دیدن عکس امام تنگ شده بود. بعد از شنیدن خبر بستری شدن امام بی‌صبرانه منتظر شنیدن خبر بهبودی‌اش بودیم. پخش تصویر سیمای امام که از تلویزیون عراق به پایان رسید، بچه‌ها از جلوی تلویزیون متفرق شدند. هر کسی مثل ماتم‌زده‌ای به گوشه‌ و کناری رفت و برای سلامتی امام دست به دعا برد. حاج سعدالله با حالت خاصی گفت: خدایا خودت می‌دونی ماییم و این امام، امام رو از ما نگیر! شب سختی بود. خیلی دیر گذشت. آن شب تا صبح بیشتر بچه‌ها در اضطراب و نگرانی به سر بردند، حتی آن‌هایی که خیلی وقت‌ها بی‌تفاوت بودند. شب را به این امید که فردا خبری از سلامتی امام بدست‌مان برسد، سپری کردیم. 📚پایی که جا ماند. سید ناصر حسینی @Hamrahe_Shohada
اگر امام خواسته باشد دعای اسرا تاثیر ندارد *یکشنبه ۱۴خرداد ۱۳۶۸ تکریت- اردوگاه ۱۶ قبل از ظهر تعدادی از بچه‌ها در محوطه خاکی اردوگاه رو به قبله روی زمین نشسته و برای سلامتی امام دعا می‌کردند. حاج حسین شکری می‌گفت: مطمئنم اگه خدا بخواهد دعای کسی رو اجابت کنه، اون دعای اسرای دل شکسته است. اما اگه امام از خدا خواسته باشه که بره پیش شهدا و جد اطهرش، دعای ما تأثیری نداره! بعدازظهر سوت‌ آمار به صدا درآمد و بچه‌ها مضطرب و نگران روانه سوله‌ها شدند و در صف آمار به ردیف نشستند. نگاه‌ها متوجه عراقی‌ها و اعلاء مترجم عرب زبان ایرانی بود. اعلاء هر روز قبل از این که فرمانده‌ اردوگاه برای آما وارد سوله شود، اخبار روزنامه‌ای عراق را به فارسی برایمان ترجمه می‌کرد. این شیوه ترجمه روزنامه‌های عراق توسط یکی از اسرای عرب‌زبان در صف آمار در سوله‌ها مرسوم بود. منتظر شنیدن خبر بهبودی امام بودیم. از بعدازظهر تعداد زیادی نگهبان اطراف سوله را گرفته بودند. از افزایش نگهبان‌های دور اردوگاه، این گونه استنابط می‌شد که به عراقی‌ها آماده‌باش داده‌اند. وارد سوله که شدیم عراقی‌ها در را بستند و از سوله خارج شدند. اعلاء مثل همیشه نبود. قبلاً آرامش و بدون معطلی اخبار روزنامه‌های عراق را ترجمه می‌کرد. اعلاء که سعی داشت جلوی گریه‌اش را بگیرد، خبر دلخراشی را اعلام کرد. وقتی با گلوی بغض گرفته‌اش گفت: - امام خمینی (ره) به ملکوت اعلی پیوست! خشکم زد! فکر می‌کردم خواب می‌بینم. هیچ‌وقت به جماران بدون امام فکر نکرده بودم. بعد از چند ثانیه سکوت بر فضای سوله حاکم بود، به یکباره ناله اسرا بلند شد. تمام سوله گریه و ناله شد. خیلی‌ها بر سر و صورت خود می‌زدند، هر یک از اسرا انگار یکی از فامیل‌های درجه یک خود را از دست داده بود. صدای ضجه و گریه در فضای سوله پیچیده بود. بعضی‌ها همان لحظه اول بیهوش شدند. هر کس به گونه‌ای ناله می‌کرد، از عمو ابراهیم پیرترین تا امیر نُه ساله کوچک‌ترین اسیر اردوگاه، باور نمی‌کردیم وجود نازنین امام را از دست داده باشیم. نگهبان‌ها تصور نمی‌کردند اسرای ایرانی این‌قدر به امام دلبسته باشند. ستوان فاضل، معاون دوم اردوگاه وارد سوله شد. به دستور او حق نداشتیم بیش از دو ساعت برای امام عزاداری کنیم؛ آن شب وقتی عراقی‌ها گفتند برای گرفتن سهمیه شام جلوی در سوله به صف شوید، هیچ‌کس نرفت. تنها شبی بود که هیچ‌کس لب به غذا نزد. آخر این رحلت، فرزندان امام را درغربت یتیم کرده بود. آخرای شب از گوشه و کنار صدای گریه و ناله بلند بود. هوای داخل سوله گرم بود، بچه‌ها سرشان را زیر پتو کرده و گریه می‌کردند. این گریه‌ها و ناله‌ها تا نیمه‌های شب در گوشه و کنار سوله به گوش می رسید. 📚پایی که جا ماند.سید ناصر حسینی @Hamrahe_Shohada