فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از جان چه خبر گیری و
از چشم چه پرسی...؟
آن بیتو پر از آتش و
این بیتو پر آب است
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشه هایی از زندگی و مجاهدت شهید ابراهیم..
ملقب به حاج قاسم لبنان...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در سینــهام دوباره غمی جــان گرفتـه است.
امشـب دلم به یـاد شهیــدان گرفتــه است.
تا لحظــــهای پیـــش دلم گـــور ســرد بود.
اینــک به یمـــن یاد شمــا جـــان گرفتــه است.
هفته #دفاع_مقدس گرامی باد...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
اگر ۳۰۰ سال هم از دفاع مقدس بگذرد شهدا فراموش نخواهند شد
🌷 امام خامنه ای:
سی سال می گذرد از پایان دفاع مقدّس امّا اگر سیصد سال هم بگذرد، این
#شهدای_عزیز_ما_فراموش_نخواهند_شد؛
روزبهروز اینها زندهتر می شوند؛
بحمداللّه در جامعهی ما روزبهروز اینها زندهتر دارند می شوند.
۹۷/۸/۱۴
🌷🌷🌷🌷🌷
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
شهدای همه ایران شهدای قم هستند
🌸امام خامنه ای:
خیلی از شهدای شهیدشدهی در غیر قم هم در واقع شهید قم هستند؛
شهید مطهّری هم شهید قم است،
شهید بهشتی هم شهید قم است،
شهید باهنر هم شهید قم است؛
این شهدا هم پرورشیافتههای قم هستند
و شاید به یک معنا بشود گفت:
شهدای همهی ایران، شهدای قم هستند.
✅ قم این راه را باز کرد،
✅ قم حرکت را آغاز کرد،
✅ قم به ندای امام بزرگوار پاسخ گفت.
۱۴۰۱/۸/۸
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🌷 شهید آقا سید مرتضی آوینی:
«زمین نیز جای چندان محکمی نیست؛ سیاره ای کوچک در دل آسمان لایتناهی!
🔹نه، زمین هم جای آنچنان محکمی نیست که بتواند اطمینان بخش باشد. اطمینان تنها در یاد خداست و برای آنکه با یاد خدا انس دارد، زمین و آسمان دریا تفاوتی ندارد. همه جا ملک خداست و هیچ حول و قوهای مگر از جانب او نیست.»
📚 «گنجینه آسمانی»
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
بی-کلام-مذهبی-54.mp3
3.77M
از کرخه تا راین
مناسب نمایشگاه عکس شهدا
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 زیـارتنامهشهــــــداء 💢
❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹
کاشمیشـدهمچوشهداخاکیباشیم
شهدا نگاهی...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یااباصالحَ المَهدی
یاخلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🌹 شهید سیزده ساله
🏴بهنام محمدی🥀 در خرمشهر به دنیا آمد .همان جایی که برای پایداریش جنگید و شهید شد.با وجود مخالفت فرماندهان همیشه خود را به صف اول رزمندگان میرساند . بهنام در کمک رسانی به زخمی شدگان و رساندن مهمات تلاش زیادی میکرد طوری که بعضی اوقات به قدری نارنجک و تسلیحات جنگی با خود میبرد که حتی توان راه رفتن نداشت.
.
🥀بهنام🌱 بارها توسط بعثی ها اسیر شد اما هر دفعه با بهانه ای خود را نجات میداد و یا جمله من دنبال مامانم می گردم گمش کردم از دست عراقی ها رهایی میافت و اطلاعات دشمن را برای رزمندگان میبرد.
.
▪️دستش زخمی شده بود گروهبان مقدم از کوله پشتی خود باندی را برای پانسمان کردن دستش در آورد اما بهنام اجازه نداد و گفت: باند را بگذار برای کسانی که تیر خورده اند و یک مشت خاک بر روی زخمش ریخت و رفت ...اوضاع خیلی سخت شده بود. ناگهان بچه ها متوجه شدند که بهنام گوشه ای افتاده است و از سر و سینه اش خون می جوشید پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود و چند روز قبل از سقوط خرمشهر شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در 1359/7/28 پر کشید.🥀🌱🏴
.وصیت شهید بهنام محمدی🇮🇷🥀🌱
من نمیدانم چه بگویم. من و دوستانم در خرمشهر می جنگیم به ما خیانت می شود. من می خواهم وصیت کنم , هر لحظه در انتظار شهادت هستم . پیام من به پدر و مادر ها این است که بچه های خود را لوس و ننر بار نیاورید از بچه ها می خواهم امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند . به خدا توکل کنند . پدر و مادرها فرزندان خود را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا بار بیاورید.
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
انتشار 2 کتاب گویا از جوانترین رزمنده دفاع مقدس
«ایران صدا» کتاب گویای زندگینامه و خاطرات جوانترین رزمنده دفاع مقدس. 🥀🍃 بهنام محمدی 🥀🍃نوشته داوود امیریان را منتشر کرد.
🥀شهید بهنام محمدی،🏴🇮🇷 چندین بار نیز به اسارت دشمن درآمد، اما هر بار با توسل به شیوهای از دست آنان گریخت و با بهرهگیری از هوش، توان و جسارت خود توانست اطلاعات ارزشمندی ازموقعیت دشمن را به دست بیاورد و در اختیار فرماندهان جنگ قرار دهد و در رساندن مهمات به رزمندگان اسلام بسیار تلاش میکرد
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
سلام خداوند متعال بر شهیدان شهیدان عزیز را مهمان دلهاکنید باذکر صلوات بر محمد آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد
هفته دفاع مقدس گرامی باد🥀🌱🇮🇷🌸☘
یکی از همرزمان و دوستانشان می گفت:
حجره ای داشتم نزدیک حجره آیت الله جوادی آملی و ایشان از آنجا گذر می کرد.
روزی نوار دعای کمیل شهید تورجی را گوش می کردم که آقای جوادی آملی وارد حجره شدند و پرسیدند: این صدای کیه؟ ایشون سوخته اند.
گفتم: صدای یک شهیده. گفتند: نه شهید نیستند، سوخته اند؛ ایشان (در عشق خدا) سوخته است.
گفتم: ایشان شهید شده. فرمانده گردان یازهرا (س) هم بوده.
استاد ادامه داد: ایشان قبل از شهادت سوخته بوده...
شهیدمحمدرضاتورجیزاده🌹🕊
#همراه_شهیدا
@Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا خدا خدا استوری مذهبی شهدا در مورد خدا
#همراه_شهیدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
سلام خداوند متعال بر شهیدان شهیدان عزیز را مهمان دلهاکنید باذکر صلوات بر محمد آل محمد اللهم صل علی م
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 بگذارید به جبهه بروم، میخوام از اسلام و قرآن دفاع کنم
✨ مصاحبه دانش آموز شهید اروجعلی ابوالفضلی زنجانی و التماسهای همراه با بغض و گریه اش برای رفتن به جبهه.
پیکر مطهر شهید بعد از ۳۲سال چشم انتظاری خانواده در منطقه عملیاتی مجنون تفحص و به آغوش خانواده بازگشت..
▫️مادر شهید اروجعلی علاوه بر فرزند خود در سالهای جنگ همسر ، برادر و داماد خود را نیز تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده است.
👈این همان التماسی است که گفتیم با باج دادن فرق دارد واین ها همون خانواده یی هستن که کوخ نشینن اما دل دل بزرگی دارند
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🇮🇷مردم شریف ایران به پاس تجلیل از ایثارگران شهدا و رزمندگان دفاع مقدس آنهم در هفته دفاع مقدس که به نام #جهادتبیین ایثارگریهای شهدا و خانواده های معظم آنها و ایثارگران نامگذاری شده است، پیشنهاد میکنیم نظر به اینکه بهترین جهاد تبین ، نمایش عملی و ابراز ارادت نسبت به شهد و خانوادهای آنها و ایثارگران و رزمندگان دفاع مقدس هست. همه دلسوزان اسلام و انقلاب و میهن عزیزمان ایران اسلامی، در طول این هفته دفاع مقدس ، #چفیه بسیجیان و ایثارگران را که نماد ارزشی انقلاب و ولایت و جهاد و مقاومت و شهادت هست را به گردن انداخته و این چنینی ابراز حمایت و همبستگی خود را با این عزیزان ابراز نماییم.
#هفتهدفاعمقدسگرامیباد.
#نشرحداکثری
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
🌷شهدا جاذبه عجیبی دارند.
اثر مغناطیسی شهدا در دل آدم های سالم فوق تصور است
و می تواند به عنوان یک محک برای ارزیابی دل های نورانی و پاک قرار بگیرد...
📎حجه الاسلام پناهیان
دلت که گرفت
با کسی دردو دل کن که آسمانی باشد.این زمینی های در کار خودشان مانده اند🕊
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🔶امیرالمومنین علیه السلام:
💢هر کس از شما
که در بستر خویش
🔅 با شناخت خدا
🔅وپیامبر(ص)
🔅واهل بیت پیامبر بمیرد
♥️شهید از دنیا رفته
وپاداش او بر خداست...
📚خطبه۱۹۰ نهج البلاغه
#همراه_شهیدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
. 📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_صدوسیُ_هفت آموزشهای تیراندازی که به خاطر در
.
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_صدوسیُ_هشت
منطقه هنوز ناآرام است. رحیم هم آرام و قرار ندارد. من بیشتر پشت خط با بیسیم کارها را دنبال میکنم. تکفیریها گاه و بیگاه با خمپارهها و موشکها از ما پذیرایی میکنند.
آتش، بیامان از آسمان میبارید. با تکفیریها 400 متر بیشتر فاصله نداشتیم. جمعی از نیروهای اهل نبل و الزهراء بیشتر توی دشت پیشروی کرده بودند و تا دویستمتری به دشمن نزدیک شده بودند. تیربار تکفیریها که روشن شد، یکی از نیروهایم شهید شد و یکی مجروح.
آن که مجروح شد را برگرداندند اما شهیدمان ماند توی دشت. آرام و قرارم رفت. پشت بیسیم گفتم آتش بریزید و مرا پوشش بدهید تا بروم و پیکر شهید را برگردانم. میدانستم که تیربارچیهای دشمن در کمیناند اما دلم رضا نمیداد که پیکر شهیدمان، بیپناه بماند. هرچه بیشتر اصرار میکردم فرمانده فوج با رفتنم بیشتر مخالفت میکرد. میگفت بیتابی نکن! آتش دشمن شدید است و اگر بروی خودت هم شهید میشوی. من میگفتم نمیخواهم پیکر شهیدمان بیفتد دست تکفیریها... به جبر، توی مقر نگهم داشتند. یاد آن پیکر در دشت افتاده، بغض میشد و میرفت تا راه گلویم را بگیرد...
چند ساعت بعد که توی مقر بودم، صدای یک انفجار مهیب، گوشهایم را آزرد. به سرعت رفتم به سمت محل انفجار. ماشین مهمات را در انتهای کوچهای بنبست، با موشک تاو زده بودند. هر لحظه امکان دارد موشک دوم را به ماشین دیگری که در تیررسشان بود، بزنند. دوربینهای پیشرفتهای داشتند و منطقه را خوب دیدهبانی میکردند. کسی از بچهها انگار دلش را نداشت که برود و ماشین دوم را از تیررس دشمن دور کند.
تا پیشقدم شدم و پا جلو گذاشتم، یکی از نیروها پرید سمت ماشین و آن را برد به محلی امنتر.
توی ماشین اول، چهار نفر از نیروها، در آتش خشم دشمن میسوختند. سریع دستبکار خاموش کردن آتش شدم تا پیکرها بیش از این نسوزند. نیروها را سروسامان میدادم که آتش زودتر خاموش شود. آتش که خاموش شد، صورتهای سوخته نیروها هم آشکار شد. انسانها همراه آن ماشین به کلی سوخته بودند. دودهها آینه ماشین را کدر کرده بودند. چشم تیز کردم اما نمیتوانستم تشخیص بدهم که کدام نیروها هستند.
حس عجیبی داشتم. صحنهای که در برابرم بود، مرا به حیرت وامیداشت. نظیر آن را هرگز ندیده بودم. چهار انسان که اجزای پیکرشان، کاملا سوخته بود. حیران بودم اما هول نه؛ با خودم فکر میکردم که این نیروها در آن لحظات آخر چه احساسی را تجربه کردهاند. سوختن، این استعاریترین و تمثیلیترین نوع جان دادن، حالا در برابر چشمهایم بود. به نظرم آمد که جان دادنِ شکوهمندی است. ذوقِ سوختن... خواستنی است. بچهها که آمدند تا پیکرها را ببرند، گوشهای ایستادم به تماشا. صحنهها شعر میشد در دفتر ذهنم:
چو ذوق سوختن دیدی، دگر نشکیبی از آتش
اگر آب حیات آید، تو را ز آتش نیانگیزد...
لابد این نیروها هم در انتهای آن کوچهی بنبست، ذوق سوختن را چشیده بودند. دیگر چرا هراس از آتش، وقتی آتش، آبِ حیات میشود؟ و راستی که این کوچهها هم دیگر بنبست نیستند... دارم به این صحنه شگفت نگاه میکنم که حمودی میگوید یکی از این شهدا، ایرانی بود. گوش تیز کرده بودم که حرفهایش را با یکی از نیروها بشنوم. نمیدانم چرا دلم برای امیر شور میزد؛ نکند این پیکر... چندباری توی بیسیم صدایش کردم اما جوابم را نداد. پنج دقیقهای که گذشت، صدایش را پشت بیسیم شنیدم و خیالم راحت شد.
حمودی، نشانی میدهد از آن شهید ایرانی. حسین هم خودش را میرساند. نشانههای حمودی و پلاک سوختهاش را که بررسی میکنند، شهیدمان شناسایی میشود. آن شعلهها انگار به جان من هم سرایت کرده بود. فهمیدیم که آن شهید ایرانی، مهدی طهماسبی بوده است.
یادم آمد که دیروز، نماز مغرب و عشاء را دوتایی، با هم به جماعت خوانده بودیم. دو سه روز بیشتر از آمدنش به خط نمیگذشت. چه خوشاقبال بود که قربانیاش پذیرفته شد. مگر نه این که خدا قربانی هابیل را سوزاند و این نشانه پذیرفته شدن قربانی بود؟ ما از نسل هابیلیم... در خزانهی خدا هنوز هم آتش هست...
...
۱۳۸
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
#همراه_شهدا