🥀 دلِ پاک،عملِپاکمیسازد... !!
✨اینکه چقدر حرفهای قشنگ بلدیم مهم نیست،
اینکه چقدر شبیه حرفهای قشنگمون هستیم مهمه!!
👈آنان که مواضع سخیف و خطرناک افراد ناشی را از سادگی و ساده دلی می دانند، خود غرق در ساده لوحی اند ...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 زیـارتنامهشهــــــداء 💢
❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹
کاشمیشـدهمچوشهداخاکیباشیم
شهدا نگاهی...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ
یااباصالحَ المَهدی
یاخلیفةَالرَّحمن
و یا شریڪَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🌷🕊
بسیجیشهیدعباسنظری🥀🍃
تولد ۱۰ فروردین ۱۳۴۱ اردستان - اصفهان
شهادت ۶ آبان ۱۳۶۲ ارتفاعات مریوان کردستان
✍ بخشهایی از وصیتنامه این شهید عزیز
✅ خواهرانم از شما میخواهم که سنگرتان را که همان حجابتان هست را حفظ نمایید و در حفظ حجاب برای دیگران الگو باشید و همانطوری که پیام شهیدان چنین است که حجاب تو، سنگر آغشته به خون من است و این وظیفه همگی شماست که سنگرها را حفظ کنید
✅ و شما ای برادرانم، امام امت این اسطوره تقوا که به حق نائب امام زمان عج است را یاری کنید و روحانیت مبارزِ در خط امام را پیروی کنید و دنباله رُوی آنها باشید
✅ اینک ای پروردگار من از تو سپاسگزاری میکنم که این سعادت را به من عطا نمودی که بتوانم در راه تو این جان ناقابلم را فدا کنم و به فیض عظیم شهادت برسم
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
⭕️ من اسرائیل را میزنم و فکر اینکه چه اتفاقی میافتد هم نخواهم بود..
▪️شهید سلیمانی در جمع یگانهای نیروی قدس در حرم حضرت رقیه ۱۳۹۷:
من همه جا گفتم اگر اسرائیلیها غلطی بکنند و محلی از ما را بزنند که کسی شهید بشود من حتماً تلاویو را میزنم. حتماً این کار را می کنم! دشمن میداند ما برای این موضوع خودمان را هم آماده کردیم. میداند خودمان را برای این تجهیز کردیم، میداند. و تردید نمیکنیم در این کار.
▪️ما یا نیستیم یا اگر بنا باشد باشیم از عزتمان دفاع میکنیم، این حتمی است.
اگر بنا باشد کسی بگوید به من که: نه، زدند تو نزن، من نیستم. حتماً نخواهم ماند. من حتماً درنگ نمیکنم سؤال هم از جایی نمیکنم و میزنم. در فکر اینکه چه اتفاقی میافتد نخواهم بود!
#شهیدالقدس #جان_فدا
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
#قسمت_ششم #شهيد_مهدي_زين_الدين روز بعد از تولد لیلا تلفن زد . این ده روز اندازه ی یک سال بر من گ
#قسمت_هفتم
#شهيد_مهدي_زين_الدين
لیلا چهل روزه شده بود که تازه او آمد . نصفه شب آمده بود رفته بود خانه ی مادرش . فردا صبح پیش من آمد ، خیلی عادی ؛ نه گُلی ، نه کادویی . صدایش را از آن یکی اتاق می شنیدم که داشت به پدرم می گفت " حاج آقا ، اصلاً نمی دانم جواب زحمت های شما را چه طور بدهم . " پدرم گفت " حرفش را هم نزنید بروید دخترتان را ببینید . " وقتی وارد اتاق شد ، من بهت زده به او زل زده بودم . مدت ها از او خبری نداشتم ، فکر می کردم شهید شده ، مفقود یا اسیر شده . آمد و لیلا را بغل کرد . بغلش کرده بود و نگاهش می کرد . از این کارهایی هم که معمولاً پدرها احساساتی می شوند و با بچه ی اولشان می کنند ، گازش می گیرند ، می بوسند ، نکرد . فقط نگاهش می کرد . من هم که قبل از آن این همه عصبانی بودم انگار همه عصبانیتم تمام شد . آرامشش مرا هم در بر گرفته بود ، فهمیدم عصبانیتم بهانه بوده . بهانه ای برای دیدن او و حالا که دیده بودمش دیگر دلیلی برای عصبانیت نداشتم . به قول مادربزرگم مکه رفتن بهانه بود ، مکه در خانه بود .
هنوز دو روز نشده بود دوباره رفت . وقتی داشت می رفت گفتم " من با این وضعیت که نمی توانم خانه ی پدرم باشم . شما منو ببر توی منطقه ، آن جایی که همه خانم هایشان را آورده اند . " احساس می کردم تولد لیلا ما را به هم نزدیک تر کرده و من حق دارم از او بخواهم که با هم یک جا باشیم . فکر می کردم لیلا ما را زن و شوهر تر کرده است . گفتم " تو خیلی کم حرفهایت را می گویی . " خندید و گفت " یک علت ابراز نکردن من این است که نمی خواهم تو زیاد به من وابسته شوی . " گفتم " چه تو بخواهی چه نخواهی ، این وابستگی ایجاد می شود . این طبیعی است که دلم برای شما تنگ شود . " گفت " خودم هم این احساس را دارم . ولی نمی خواهم قاطی این بازی ها شوم . از این گذشته می خواهم بعدها اگر بدون من بودی بتوانی مستقل زندگی کنی و تصمیم بگیری . " گفتم " قبلاً فرق می کرد اشکالی نداشت که من خانه پدرم بودم ، ولی حالا با یک بچه " گفت " اتفاقاً من هم دنبال یک خانه ی مستقل هستم . " گفتم " مهدی گاهی حس می کنم نمی توانم درونت نفوذ کنم " گفت " اشتباه می کنی . به ظواهر فکر نکن . "
🌸پايان قسمت هفتم داستان زندگي #شهيد_مهدي_زين_الدين 🌸
#همراه_شهدا
💐 سالروز ولادت با سعادت جبل الصبر ، بنت امیر المؤمنین علی (علیه السلام) عمه جان امام زمان(ارواحنا فداه) ، حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) بر وجود نازنین امام عصر ارواحنا فداه و همه منتظران مبارک باد. 💐
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada