eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
7.1هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
اَلسَّلامُ‌عَلَيْكَ‌، يا‌وَعْدَ‌اللهِ‌الَّذی‌ضَمِنَهُ؛ سلام بر شما، اے وعده‌ے خدا، كه خودش آن را ضمانت نمود؛... "فرازےاززیارت‌آل‌یس"
__ هرگز نیست یادت را خاموشی...
تو ای‌ بشر! حق‌ نداری‌ آن‌ چنان در عشق‌ کسی فرو روی که خدا تحت الشعاع قرار بگیرد..! @Hamrahe_Shohada
اول مرداد سالروز شهادت دانشمند هسته ای گرامی باد🌷 ♦️داریوش رضایی نژاد اول مرداد 1390 توسط عوامل سرویس جاسوسی اسرائیل (موساد) به شهادت رسید. @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 صفحه ۲۵ جهش معنوي جبار ستوده، حسين اهل كرم در زندگي بســياري از بزرگان ترک گناهي بزرگ
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 صفحه ۲۶ ... ريزبيني و دقت عمل در مسائل مختلف از ويژگيهاي ابراهيم بود. اين مشخصه، او را از دوستانش متمايز ميکرد. فروردين 1358بود. به همراه ابراهيم و بچه هاي کميته به مأموريت رفتيم. خبر رسيد، فردي که قبل از انقلاب فعاليت نظامي داشته و مورد تعقيب مي باشــد در يکي از مجتمع هاي آپارتماني ديده شده.آدرس را دراختيار داشتيم. با دو دستگاه خودرو به ساختمان اعلام شده رسيديم. وارد آپارتمان مورد نظر شديم. بدون درگيري شخص مظنون دستگيرشد. ميخواستيم از ســاختمان خارج شــويم. جمعيت زيادي جمع شده بودند تا فرد مورد نظر را مشــاهده کنند. خيلي از آنها ساکنان همان ساختمان بودند. ناگهان ابراهيم به داخل آپارتمان برگشت و گفت: صبر کنيد! با تعجب پرسيديم: چي شده!؟ چيزي نگفت. فقط چفيه اي که به کمرش بسته بود را باز کرد. آن را به چهره مرد بازداشت شده بست. پرسيدم: ابرام چيکار ميکني !؟ در حالي كه صورت او را ميبست جواب داد: ما بر اساس يك تماس و خبر، اين آقا را بازداشت کرديم، اگر آنچه گفتند درست نباشد آبرويش رفته و ديگر نميتواند اينجا زندگي کند. همه مردم اينجا به چهره يک متهم به او نگاه ميکنند. اما حالا، ديگر کسي او را نمي شناسد . اگر فردا هم آزاد شود مشکلي پيش نمي آيد. وقتي از ساختمان خارج شديم کسي مظنون مورد نظر را نشناخت. به ريزبيني ابراهيم فکر ميکردم. چقدر شخصيت و آبروي انسانها در نظرش مهم بود. ___________________ تأثير کلام مهدي فريدوند: چند ماه از پيروزي انقلاب گذشت. يکي از دوستان به من گفت: فردا با ابراهيم برويد ســازمان تربيت بدني، آقاي داودي(رئيس ســازمان)با شما کار دارند! فردا صبح آدرس گرفتيم و رفتيم ســازمان. آقــاي داودي که معلم دوران دبيرستان ابراهيم بود خيلي ما را تحويل گرفت. بعد به همراه چند نفر ديگر وارد سالن شديم. ايشان براي ما صحبت کرد و گفت: شما که افرادي ورزشکار و انقلابي هستيد، بيائيد در سازمان و مسئوليت قبول کنيد و... ايشان به من و ابراهيم گفت: مسئوليت بازرسي سازمان را براي شما گذاشته ايم. ما هم پس از کمي صحبت قبول کرديم. از فرداي آن روزکار ما شروع شد. هر جا که به مشکل برمي خورديم با آقاي داودي هماهنگ ميکرديم. فراموش نميكنم، صبح يک روز ابراهيم وارد دفتر بازرســي شــد و سوال کرد: چيکار ميکني؟ گفتم: هيچي، دارم حکم انفصال از خدمت ميزنم. پرسيد: براي کي!؟ ادامه دادم: گزارش رســيده رئيس يکي از فدراسيونها با قيافه خيلي زننده به محل كار ميياد. برخوردهاي خيلي نامناسب باکارمندها خصوصا خانمها داره. حتي گفته اند مواضعي مخالف حرکت انقلاب داره. تازه همســرش هم حجاب نداره! ... @Hamrahe_Shohada لیست صفحات این کتاب https://eitaa.com/Hamrahe_Shohada/2925 🍃🍃🍃🍃🍃
🍃 📓 نام کتاب : " کوچه باران " ✍ نویسنده : " امیر اسماعیلی " 📑 ناشر : " پرنده " 📖 توضیحات : شهید سجاد زبرجدی در وصیت نامه‌اش چنین می‌نویسد: من منتظر همه شما هستم. دعا می‌کنم تا هر کسی لیاقت داشته باشد شود. خداوند سریع‌الاجابه است و اگر می‌خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. همه ما همدیگر را در زیارت می‌کنیم. یکی با و یکی با ، ان شاء الله همه با روی ماه باشیم. اگر درد دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر ، به لطف خداوند حاضر هستم. 📕 این کتاب روایت‌هایی‌ است از احساس، شور و البته منطق. از شهدای مدافع حرم. روایت‌هایی از نگاه منتظر برای دیدار پدر، روایت‌هایی از اشک شهید و بغض فروخفته پدران شهید، روایتی از حال و هوای خانواده‌های شهدای تیپ فاطمیون . روایتی از پسر شهیدی که هر شب منتظر بود پدرش از بهشت به او زنگ بزند. 📘 این کتاب را بچشید. هم حالتان را عوض می‌کند و هم شما را با شهدا بیشتر آشنا می‌کند. 📚
. می‌گفت: سخت‌ترین‌شکنجہ‌ها‌رو‌تو‌ساواڪ‌ دید وسخت‌ترین‌مقاومت‌رو‌باکوملہ‌داشت(: می‌گفت: انگارهرچی‌بیشترسختی‌میکشہ عاشق‌تر‌میشہ(꧇♥️"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهدا‌یی‌را‌دیده‌ام‌که🥀حتی‌اولش‌نمیدانستند‌چگونه‌وضو‌بگیرند‌! آنجا‌فهمیدم‌که‌عــشــــــق❤️ معجزه‌میکند‌!
گفتم : دگر قلبم شوق شهادت ندارد ! گفت : مراقب ِنگاهت باش ... اَلعَین بَریدُ القَلب ؛ چشم پیغام رسان دل است . -شهیداحمدمشلب- باشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیرزنان دفاع مقدس 🔸مخالف با حضور دوستان و بستگان نزدیک در منزل ما جمع شدند تا برای خروج از شهر تصمیم بگیرند. من در مقابل پدرم ایستادم و گفتم که همراه شما نمی آیم. چون دختری بودم که از لحاظ اخلاقی و درسی زبانزد فامیل بودم. پدرم به خاطر نافرمانی سیلی محکمی به صورتم زد. بعد از این جریان از خانه خارج شدم اما مخالفت با حضور زنان و دختران در خرمشهر تنها به خانواده ها محدود نمی گشت. بلكه بسیاری از فرماندهان و رزمندگان مرد نیز با این حضور موافق نبودند. ترس از اسارت عمده دلیل آنان برای این مخالفت بود.