شهید سبزعلی محمدی
فرزند ميرزاعلي
متولد 1340/01/13
محل تولد : زنجان
تاریخ شهادت : 1363/05/04
سبزعلی: سیزدهم فروردین ۱۳۴۰، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش میرزاعلی، کشاورز بود و مادرش ام کلثوم نام داشت. خواندن و نوشتن نمی دانست. جوشکار بود. ازدواج کرد. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. چهارم مرداد ۱۳۶۳، در پایگاه چاوشان ارومیه توسط نیروهای عراقی بر اثر انفجار گلوله توپ و اصابت
🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
✍مجتبی هر روز میومد و #التماس میکرد تا پدر و مادرم #راضی بشن بذاره بره ولی مادرم چون خیلی وابسته داداشم بود به هیچ عنوان راضی نمیشد، چندبار همینطور گفت وگفت و خانواده اجازه نداد تا اینکه #محرم و #صفر اومد و مجتبی هر شب هیئت بود وگاهی وقتاهم #نوحه میخوند، شبا که میومد خونه با مادرم حرف میزد و میگفت: مادرجان من باید برم #حرم حضرت زینب(س) من باید برم دفاع کنم از حرم بی بی زینب(س) و همینطور اشک میریخت، تا اینکه مادرم رضایت داد، «مجتبی» روز جمعه بود که میرفت سمت #تهران و بهم زنگ زد و گفت: آبجی جان #حلالم کن گفتم: داداش برو و زود برگرد مواظب خودتم باش،ولی ، گفت: این راهی که من میرم برگشتنش باخداست؛ «مجتبی»آرزوش شهادت بود، بعد از #شهادت«مجتبی» دوستاش و همرزمانش میگفتن: که« مجتبی »یکی از بچه های #فعال ما بود که در هر #معرکه جنگ شرکت میکرد و میگفت: تنها آرزوش #شهادت هستش.💔
#نحوه_شهادت_مظلومانه :
«مجتبی »و «رضا اسماعیلی» با هم به دست دشمن افتادن و به #شهادت رسیدن، «مجتبی» رفته بوده جلو و «رضا »هم به دنبالش رفته تا برش گردونه و بگه جلوتر نره چون منطقه دست دشمن بوده، ولی «مجتبی »روی موتور بوده و نشنیده بود جلوتر که رفته؛ #تکفیری ها با #میل_گردی میزنن تو سر مجتبی،از روی موتور میفته ،رضا هم که بعد مجتبی اسیر میشه ،میارن و جلوی مجتبی به بد ترین شکل شکنجه میکنن ،ودر نهایت سرش را میبرن 😔تکفیریها این دوتا رو خیلی اذیت کردن ودر آخر هم شهیدشون کردن،مجتبی اولین جاویدالاثر لشگر فاطمیون بود که بعد از ۵ سال پیکرش برگشت.
#همراه_شهدا
#اسارت
#شهید_تیپ_فاطمیون
@Hamrahe_Shohada
#حسین_جانم
بِأبی اَنتَ و اُمّی که خجالت دارد
همهی ایل و تبارم به فدایت ارباب💔
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله
#اللهم_الرزقنا_حرم
جمعه
روز آخر ذى الحجّه و روز آخر سال اسلامى قمرى است.
لذا مرحوم «سيّدبن طاووس» نقل كرده است كه در اين روز، دو ركعت نماز مى خوانى و در هر ركعت،
يك مرتبه سوره «حمد» و
ده مرتبه سوره «قل هو اللّه» و
ده مرتبه «آية الكرسى» را مى خوانى و پس از نماز مى گويى:
اَللّهُمَّ ما عَمِلْتُ فى هذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَل نَهَيْتَنى عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ،
وَنَسيتُهُ وَلَمْ تَنْسَهُ، وَدَعَوْتَنى اِلَى التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرائى عَلَيْكَ، اَللّهُمَّ فَاِنّی
اَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لى، وَما عَمِلْتُ مِنْ عَمَل يُقَرِّبُنى اِلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنّى،
وَلا تَقْطَعْ رَجآئى مِنْكَ ياكَريمُ.
وقتى چنين كردى شيطان مى گويد: واى بر من! هرچه در مدّت اين سال زحمت كشيدم (و او را وسوسه كردم) با اين عمل، همه را از بين برد و سالش را به خير پايان داد.
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
Mohammad Fosouli - Meshki Miposham - 128 - mahanmusic.net.mp3
7.95M
مداحی محمد الجنامی امسالم الهی که محرم رو ببینم
مشکی می پوشم گرم چاووشم////
یاد شش گوشم دوستت دارم
ای اصل ایمان ای جان جانان////
عشق بی پایان دوستت دارم
کاری کن تسلای قلب مادرت باشم////
امسالم مثل هر سال آقا؛ نوکرت باشم
نوحه محمد الجنامی امسالم الهی که محرم رو ببینم
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
رفته بودند جنوب توی #فکه، یکی از رفقایش مداحی می کرد و روضه میخواند..!
یکدفعه روح الله بلند شد و گفت:
سید، رسیدی به گوشواره...
از رقیه بخون از بیابون های داغ، پای برهنه، دست های سنگین دشمن...
میگفت و بلند بلند گریه می کرد.
از خود بی خود شده بود..!
همه با دیدن حالِ روح الله به گریه افتادند
عاشقِ حضرت رقیه سلام الله بود!
همین که شنیده بود تکفیری ها تا حرم حضرت رقیه سلام الله رسیده بودند، دیوانه می شد..!
حتی نمی توانست غذا بخورد.
می گفت: من نباید الان اینجا باشم
و اون حرومی ها برسند نزدیکِ حرم حضرت رقیه..!
#شهید_روح_الله_قربانی🕊🌹
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada