شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهیدسرفراز
💠 خلبان شهید محمد حاجی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
معرفی کتاب قلبی برایت میتپد 🌱
بریده ای از کتاب:
هر شب که از عراق زنگ میزد. از کارهای آن روزش برایش میگفت: «این جا هم یه خروس بهم دادن تا سر ببرم.» زهره نتوانست جلوی خندهاش را بگیرد: «اونجا هم دست بردار نیستی؟! ول کن روحالله این چه ماموریتیه؟!» فکرش را نمیکرد، آن کار، آنجا هم به دردش بخورد. پرت شد به زمانی که روحالله عصبانی و دمغ کنار ماشینها، موتورش را خاموش کرد. مسافرتشان دسته جمعی بود. زهره را همراه برادرهایش فرستاد. خودش هم با موتور پشت سرشان تا شهرکرد گاز داده بود. از دور، چشمش به یک گله گوسفند افتاد. نصفشان وسط و کنار جاده دمر بودند. تا نزدیک شد. از وضع و قیافه لاشهها فهمید یک ماشین به گله زده. نصفی را آش و لاش کرده. بعد هم فلنگ را بسته بود. باورش نمیشد اینقدر یک نفر بیرحم باشد. کلافگی از سر رویش میبارید.
#معرفی_کتاب_شهدا 🕊🌱
#شهید_روح_الله_مهرابی 🕊🌱
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
پرسیدم،
کدامین خصلت از خدایِ
خود را دوست داری؟!
گفت :
همین بس که میدانم ؛
او میتواند مچم را بگیرد ؛
ولی دستم را میگیرد:)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#همراه_شهدا
زور بازویتان
نه از این لقمه نانِ ناچیز
که از همان رمز "یازهرا" بود ...
دی ماه ۱۳۶۵
شمالشرقی بصره
منطقه عملیاتی کربلای ۵
نیروهای تعاون لشکر۳۲ انصارالحسین
عکاس: محمود بدرفر
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
Gholamreza Sanatgar - Ghasem Hanooz Zendast (128).mp3
5.17M
قاسم هنوز زنده س...
🎙غلامرضا صنعتگر
حاج قاسم : شهدا لایق درجه نظامی بودند نه من! من غاصب درجه هستم!!
💠نماینده رهبری در سپاه قدس:
حاج قاسم نه فقط در اسفند ۱۳۹۷ و موقع گرفتن نشان ذوالفقار ، حدود سی سال پیش از آن ، در بهمن ۱۳۶۹ هم همین روحیه را داشت.
آن سال ، در ابتدای بحث درجه دادن به فرماندهان سپاه ، گویا چند نفر از فرماندهان از جمله قاسم سلیمانی و احمد کاظمی به آقا نامه ای به این مضمون می نویسند که ما درجه نمی خواهیم، برای درجه به سپاه نیامده ایم و به تکلیف عمل کرده ایم.
ظاهرا بعضی ها این کار را نوعی تمرد دانسته و حرف هایی زده بودند.
حاج قاسم چنان از این قضیه ناراحت شده بود که عکس العمل نشان داد و نامه نوشت:
خداوندا
تو شاهد باش که حاضر نبوده و نیستم برای بقای درجه ام، یا کمی و زیادی آن به اندازه ی نقطه ای قلم بر کاغذ بیاورم،
بلکه صرفا برای این است که بعضی برادران ، استنباط های زشتی کردند،
مانند نعوذ بالله مخالفت با دستور رهبری.
ما بالاترین و والاترین درجه را که شهادت در راه خداست ، در کنار سفره ای که اولیای الهی در آن مهمان بودند ، از دست دادیم و هرگز تصور چنین درجاتی را هم نمی کردیم،
و امروز این درجات را از آنِ دیگران که مستحق لطف رهبری بودند، یا هستند، می دانم،
و خود را غاصب آن می دانم.
خوب بود حوزه ی محترم محترم نمایندگی، به جای تقلید از حوزه ی ارتش، به فکر ابتکارات دیگری بود،
و ای کاش در دوران جنگ هم حداقل توجهی شده بود.
و حالا بعد از نوشتن دانستنی های خودم اعلام می کنم من لایق مسئولیت بر این همه انسان های خوب نیستم.
و چه خوب است از انسان های لایق و مخلص استفاده شود، نه مرد گرفتاری مانند من که در مسائل اولیه ی خود مانده ام.
📚حاج قاسمی که من می شناسم ص ۱۱۸
☘
☘☘☘☘☘
☘🌿🍀☘🌿🍀
🔸حجة الاسلام شیرازی نماینده رهبر در سپاه قدس:
حاج قاسم دفترچه تلفنی داشت که شاید صدو پنجاه شماره ی تلفن خانواده شهید توی آن یادداشت کرده بود.
روزی نمی شد که با چند نفرشان تماس نگیرد، توی هر فرصتی در طول روز ، به مادر ، پدر ، همسر، و بچه های شهدا زنگ می زد.
با هر یک، ده دقیقه— پنج دقیقه صحبت می کرد، حالشان را می پرسید و مشکلاتشان را می شنید.
توی راه خانه به محل کار، در مسیر فرودگاه و رفتن به جلسه ها، این زمان ها متعلق به خانواده شهدا بود.
آقای رزم حسینی می گفت:
"یک روز از سردار سلیمانی پرسیدم با این سختی ها و بعضاً تنگنای بودجه، این حوصله و صبر را از کجا آوردی؟"
حاج قاسم گفته بود:
"دسته کم صد و پنجاه پدر و مادر شهید هر روز مرا به اسم دعا می کنند."
📚حاج قاسمی که من می شناسم ص ۳۸
🔆🔅🔅🔅
دست نوشته فرمانده فقید سپاه قدس شهید سلیمانی کمی قبل از پرواز شهادت از دمشق به بغداد پنج شنبه ۱۲ دی ماه نوشته شده و ایشان این متن را کنار آینه محل اقامت خود قرار داده و قلم را روی آن گذاشته بود.
در دست نوشته آمده است:
«الهی لا تکلنی
خداوندا مرا بپذیر
خداوندا عاشق دیدارتم
همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و
نفس کشیدن نمود
خداوندا مرا پاکیزه بپذیر
الحمدلله رب العالمین
خداوندا مرا پاکیزه بپذیر»