eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
7.2هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada #کپی_ازاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🥀شهید"مهدی نعمایی"🥀:دلم می‌خواهد آن دنیا درکنار شهدای دفاع مقدس باشم 🍃🥀شهید مهدی نعمایی عالی در۲۹ شهریور ۱۳۶۳، در کرج متولد شد. خانواده مهدی اصالتا مازندرانی بودند اما در کرج سکونت داشتند. 🔸از دانشجویان ممتاز دانشگاه امام حسین (ع) بود که توانست مدرک لیسانس مدیریت نیروهای مخصوص، جوشکاری و برشکاری زیر آب تا عمق چهل متری، مدرک تاکتیک  و جودو را کسب کند همچنین به زبان عربی تسلط داشت. 🔹سال ۹۵ برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و یاری دیگری مجاهدان که مقابل تروریست های تکفیری می جنگیدند عازم سوریه شد ▪️سرانجام در ۲۳ بهمن ماه همان سال، مصادف با شهادت حضرت زهرا (س) به همراه همرزمانش در خودرو که به طرف منطقه می رفتند، توسط مین کنار جاده ( تله انفجاری) به شهادت رسید. 🥀وصیت شهید به همسرش: ▫️وصیت کردند که مرا در امام‌زاده محمد کرج، بین شهدای دفاع مقدس به خاک بسپارید. یک‌بار از او پرسیدم چرا کنار بچه‌های دفاع مقدس؟ 🌷 آقامهدی با آن لبخند بهشتی‌اش گفت من که در این دنیا دایم کنار مدافعان حرم بودم، دلم می‌خواهد آن دنیا درکنار شهدای دفاع مقدس باشم. 🍃🥀شهیدمهدی نعمایی عالی @Hamrahe_Shohada
خاطره ای از لحظه ی دیدار دختر 🍃🥀شهید"مهدی نعمایی🥀🍃"با پیکر پدرش کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید «اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟»آرام در گوشش گفتم « این پیکر بابامهدی است.» 🔸یکهو دلش ترکید و داد ‌زد «این بابا مهدی منه؟» از صدای گریه‌های ریحانه مردم به هق هق افتادند.دوباره در گوشش گفتم «ریحانه جان یک کار برای من می‌کنی؟» 🔹با همان حال گریه گفت «چه کار؟» بوسیدمش و گفتم «پاهای بابا را ببوس.» پرسید «چرا خودت نمی‎بوسی؟» گفتم «همه دارند نگاهمان می‎کنند. فیلم می‎گیرند. خجالت می‎کشم.» گفت «من هم نمی‎بوسم.» ▫️یک نگاهی توی صورتم کرد. انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید. سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت:مامان از طرف تو هم بوسیدم. 🔻یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می‌دهد. به برادرم التماس کردم ببردش. ●گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟اگر می‌دید طاقت می‎آورد؟ نه، به خدا که بچه‌ام دق می‌کرد. همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه غافل بودم. 🍃🥀شهید مهدی_نعمایی @Hamrahe_Shohada
966_62290310941537.mp3
4.55M
🎧 فوق زیبا❣️ 💐 ریسه میبندن تو بهشت 💐 رو نردبوم آسمون 🎤حاج 🌹 (عج)💖 @Hamrahe_Shohada
15.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج قاسم و شهدا مهمانان ویژه سرود سلام فرمانده:) عشــــ❤️ـــق جانم امام زمــــــانم... ارواح مطهر شهدا صلوات🌷 @Hamrahe_Shohada
🌷تارك الصلاة نشويد و حرف آنها را گوش نكنيد و و را ياري نماييد و در نماز و ساير عبادات كاهلي ننماييد و نماز را در بخوانيد و در طول عمر خود ياور امام و اسلام و مسلمين باشيد و سعي كنيد از كه قابل هدايت نيستند، فاصله بگيريد🌷 @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
#بسم_رب_الشهدا #قسمت_سی_پنجم #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا با صدای اذان از خواب پاشدم تواین یک سال بعد
برگشتم خونه اما چه برگشتنی انگار مسافرخونه رفته بودم خانوادمو فقط سر میز ناهار شام میدیدم اوناهم اصلا باهم حرف نمیزدن هرزمان دلم میگرفت میرفتم مزارشهدا باهاشون حرف میزدم دلم باز میشد بعداز حادثه چشمم کلا کاراته گذاشتم کنار دوساله محجبه شدم واقعا خیلی وقتها حس میکنم تو آغوش خدا هستم بهمن ماه ۹۰ بود کم کم زمستون داشت جاش به بهار ۹۱میداد تو اتاقم روسریمو لبنانی بستم چادرمشکیمو سرم کردم از خونه خارج شدم به پایگاه رسیدم درش باز کردم دیدم بچه ها دور زینب جمع شدن ازش میخان دعاشون کنه و زینب حلالیت میخاد من در حال تعجب : کجا ان شاالله زینب زینب:دارم ‌میرم جنوب خادمی و برگزاری نمایشگاه زینب خیلی حرفا زد ولی من فقط همین یه جمله را شنیدم دلم میخاست جای زینب بودم💔💔 از پایگاه مستقیم رفتم مزار شهدا و این بار مزاری که به یاد شهید همت بود تا رسیدم اشکام جاری شد و گفتم و.......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از KHAMENEI.IR
1_17023570694.mp3
13.26M
✍ پادپخش | مرور صوتی بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار دانشمندان، متخصصان و مسئولان صنعت دفاعی کشور. ۱۴۰۳/۱۱/۲۴ 🎧 از طریق یکی از سکوهای زیر بشنوید👇 📥 castbox | shenoto
حجـآب.. ظاهر‌عاشقانہ‌دختریست کھ‌دلش‌برآۍ‌خدایش بآتمام‌وجود‌مےتپد:)
تیر مستقیم توپ بدن حجت را برده بود و تنها سر و دستش مانده و از سینه به پائین چیزی نمانده بود تازه آرزوی حجت یادم آمد... می گفت: «خدایا! برای حجت گلوله توپی بفرست، گلوله کلاش برای حجت افت داره...» همین باقی مانده از پیکر را داخل یک جعبه مهمات گذاشتیم و راهی عقب شدیم .... شهید حجت فتوره چی @Hamrahe_Shohada