eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
یه روز هم میاد که خدا بغلت میکنه و میگه، مگه نگفتم فإنَ معَ العُسرِ یُسرا...
. . . ⭕️ورود ترکش ممنوع⛔️ 💎دکتـــ👨🏻‍⚕ـــر با خنده بهش گفت: برادر! مگه پشت لباست ننوشتی ورود هرگونه تیر و ترکش ممنوع!!😄 پس چرا مجروح شدی؟! گفت: دکتر جان! ترکشه بیسواد بوده! - تقصیر من چیه؟!🤕🤷‍♂😂 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌ @Hamrahe_Shohada
سلامت   می کنم  سردار  دلها غیوری  حاج   قاسم  یار  دلها یل ِ میدانی و خورشید مایی تو بودی کاشف ِ  اسرار  دلها کرم الله کریمی @Hamrahe_Shohada
سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت به رقص درآیی قصه عشق انسان بودن ماست :) 🤲 @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی دیده نشده از سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله صلی الله علیه و آله در جمع نیروهای گردان سلمان نشر دهید و همراه ما باشید @Hamrahe_Shohada
پیرمردی هست کم حرف سکته کرده و نیمی از بدنش کامل در اختیارش نیست با این حال عصا زنان به سختی تمام خودش رو به مسجد می رسونه... که همین هم برای امثال بنده حجت هست تا.... گاهی توفیق میشه ایشان را تا منزلش میرسونیم. امروز وقتی به منزل رسید گفت: عتبات مشرف بودم رفتم خدمت حاج محمد که کلید دار حرم حضرت ابالفضل علیه السلام هست، می گفت ۴۵۰سال هست که نسل ما این توفیق را دارند. پیرمرد از او می پرسه تا حالا امام عصر عج را زیارت کردید؟ میگه لبخند زد و گفت: هر شب جمعه حضرت اینجا تشریف می آورند و گریه های حضرت را دیده ام در ادامه گفت یکبار حضرت ابالفضل علیه السلام را زیارت کردم ایشان با لباس جنگی و کلاه خود و پوتین بودند عرض کردم چرا ...؟ فرمود آماده هستم تا امام عصر عج به من فرمان دهد تا شمشیر بکشم و... @Hamrahe_Shohada
سفیر جدید ترکیه وارد اسرائیل شد..
هجدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر مقاومت پس از گذر از کربلا، نجف‌، مسیر پیاده‌روی اربعین، یزد و فارس، اکنون به مشهد رسیده است. بخش صحنه‌ایِ جشنواره از ۱۲ تا ۱۵ آذر در مشهد برگزار می‌شود.
۲مترپسردادم" ٢کیلـواستخوان‌گرفتم… منوازتحریم‌می ترسونید؟🙂💔 @Hamrahe_Shohada
اگرمے خواستیم ڪہ نهایتاً خود رابا پسندِ غرب و غرب زدگان بسنجیم، دیگر چہ داعیہ ای برای انقلاب ڪردن وجودداشت؟ @Hamrahe_Shohada
این تصویر حکایت عجیبی دارد. در این تصویر شهید احمد بیابانی در کنار مقام معظم رهبری حضور دارد. سال ۱۳۶۰ بود که رهبر انقلاب به ریجاب آمده و با پاسداران و بسیجیان دیدار داشتند. بعد از دیدار، بیش از سی نفر از پاسداران با رهبر انقلاب عکس گرفتند. احمد بیابانی پاسدار نبود. او از شرایط بدی که داشت فرار کرده و به جبهه آمده بود. او قرار بود دستگیر و اعدام شود خدا او را دوست داشت و دستش را گرفت. عکاس به احمد گفت: یک عکس دیگر مانده. احمد هم لباس یکی از پاسدارها را گرفت و اجازه خواست و با حضرت آقا عکس گرفت. روز بعد عکاس وارد سپاه شد و گفت: بچه ها خبر بد! فقط یک عکس از عکسهای دیروز ظاهر شده. آن هم عکس احمد است. احمد بیابانی از خدا خواسته بود گذشته اش را پاک کند. میخواست جای چاقو و... که روی بدنش هست دیده نشود. خدا دعایش را مستجاب کرد. گلوله توپ به ماشین او خورد... بدن احمد در عشق به خدا شعله ور شد. 🌷شهید احمد بیابانی🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 @Hamrahe_Shohada
🥀مادر شهید عجمیان چرا باید از قاتلین پسرش بگذرد ؟ ✨بعداز انهمه سکوت ومماشات حالا نوبت به رافت اسلامی رسید !!؟ ▫️با چه کسی مماشات می کنید وبرای چه کسی رافت اسلامی را جاری میکنید۱۱؟ ▫️نکنه باورتان شده است که بی بی وسی واینترنشنال و یا اسرائيل وامریکا تشویقتان می کنند !!؟ این کار به هیچ عنوان وبه هیچ شکلی قابل قبول نیست (ضمنا انتشار گذشت مادر عجمیان از قاتلین فرزندش ‌‌صحت ندارد.) 👈خون شهدا را پایمال نکنید @Hamrahe_Shohada
یه وقتایی که سرگرم کانالهای تلگرام . اینستا . ووو هستی یه لحظه به یاد کسانی باش که یه روزایی تو کانالهای جبهه برای امروز تو جنگیدن و 🌷شهید شدند . @Hamrahe_Shohada
منابع خبری از وقوع انفجار بزرگ در تلاویو حکایت میکنند...
پوستری که در شبکه های فلسطینی در خال پخش شدنه و خبر از انتقام به وقت شهید ابوالعطا یعنی ساعت ۹ شب به وقت فلسطین میده از دیروز ۷ فلسطینی به دست تروریست‌های صهیونیست به شهادت رسیدن/۲۲:۳۰ بوقت تهران
🌷امام روح الله : امروزخمینی آغوش و سینه خویش را برای تیر‌های بلا و حوادث سخت و برابر همه توپ‌ها وموشك‌های دشمنان باز كرده است، و همچون همه عاشقان شهادت، برای درك شهادت روزشماری می‌كند.. مقام شهادت، خود اوج بندگی و سیر و سلوك در عالم معنویت است.  ما می‌گوییم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملكت با كسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم "لا اله الا الله " را بر قلل رفیع كرامت وبزرگواری به اهتزاز درآوریم. خوشا به حال مجاهدان ! خوشا به حال وارثان حسین - علیه السلام ! ۱۳۶۷/۴/۲۹ @Hamrahe_Shohada
پشت امام جماعت اهل سنت نماز می خواند با خانواده های شهدا مینشیند و گوش برای درد دل های آنان می شود به بازار میان مردم می رود و می گذارد با او عکس سلفی بگیرند.... او رئیس جمهور نیست، خدمتگزار است برای همین ژست ریاست ندارد... این صحنه ها برایمان عادی و کم ارزش نشود. هشت سال خون دل خوردیم و در حسرت چنین صحنه هایی بودیم. زنده باشی ابراهیم جان،✋ تبرت را محکم بگیر و بت های زمانه را بشکن @Hamrahe_Shohada
🌸امام علی علیه السلام: «من اتی غنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دینه » هر کس نزد ثروتمندی رود و به خاطر توانگری و ثروتش در مقابل او کرنش و فروتنی کند، دو سوم دینش رفته است. 📚حڪمت ۲۲۸ نهج البلاغه ◻️ ◻️◻️◻️ @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
يـٰا ݪَثـٰارَاٺَ اݪحُسَيْــن (ع): ❤️💞❣️💛❤️💞❣️ * #داستـــان ❤️ #عاشقـــانه_دو_مدافـــع❤️ #قسمت_شانز
يـٰا ݪَثـٰارَاٺَ اݪحُسَيْــن (ع): ❤️💞❣️💛❤️💞❣️💛❤️💞❣️💛 * ❤️ ❤️ _دیگہ چیزے نفهمیدم از حال رفتم... وقتے چشمامو باز کردم تو بیمارستاݧ بودم ماماݧ بالا سرم بود و داشت گریہ میکرد بابا و اردلاݧ هم بودݧ _خواستم بلند شم کہ ماماݧ اجازه نداد سرم هنوز تموم نشده بود دوباره دراز کشیدم و چشام گرم شد نمیتونستم چشام و باز کنم اما صداهارو میشنیدم بابا اومد جلو ک بپرسہ چہ اتفاقے افتاده اما ماماݧ اجازه نداد _دلم میخواست بلند شم وبپرسم کے منو آورده اینجا اما تواناییشو نداشتم آروم آروم خوابم برد با کشیدݧ سوزن سرم از دستم بیدار شدم دکتر بالا سرم بود ماماݧ و بابا داشتـݧ باهاش حرف میزدݧ _آقاے دکتر حالش چطوره❓ خدارو شکر درحال حاضر حالش خوبہ اینطور ک معلومہ یہ شوک کوچیک بهش وارد شده بود و فشارش افتاده بود ولے باز هم بہ مراقبت احتیاج داره بابا کلافہ دستے ب موهاش کشید و بہ ماماݧ گفت اخہ چہ شوکے میتونہ بہ یہ دختر ۱۸سالہ وارد بشہ چیشده خانم چہ خبره❓ ماماݧ جواب نداد و خودشو با مرتب کردݧ تخت مـݧ مشغول کرد _بلند شدم و نشستم ماماݧ دستم و گرفت و گفت: اسماء جاݧ چیشده چہ اتفاقے افتاده❓دکتر چے میگہ❓ نمیتونستم حرف بزنم هر چقدر ماماݧ ازم سوال میپرسید خیره بهش نگاه میکردم از بیمارستاݧ مرخص شدم یہ هفتہ گذشت تو ایـݧ یہ هفتہ دائم خیره ب یه گوشہ بودم و صداے رامیـݧ و حرفاش و دیدنش با اون دختر میومد تو ذهنم نہ با کسي حرف میزدم ن جواب کسے رو میدادم حتے یہ قطره اشک هم نریختہ بودم اگہ گریہ هاے ماماݧ نبود غذا هم نمیخوردم _اردلاݧ اومد تو اتاقم و ملتمسانہ درحالے ک چشماش برق میزد ازم خواهش کرد چیزے بگم و حرفے بزنم ازم میخواست بشم اسماء قبلے اما مـݧ نمیتونستم.... _ماماݧ رفتہ بود سراغ مینا و فهمیده بود چہ اتفاقے افتاده اما جرأت گفتنش ب بابا رو نداشت همش باهام حرف میزد و دلداریم میداد یہ هفتہ دیگہ هم گذشت باز مـݧ تغییرے نکرده بودم یہ شب صداے بابارو شنیدن کہ با بغض با ماماݧ حرف میزد و میگفت دلم براے شیطنت هاش، صداے خندیدݧ بلندش و سربہ سر اردلاݧ گذاشتنش تنگ شدہ او شب بخاطر بابا یہ قطره اشک از چشمام جاری شد _تصمیم گرفتـݧ منو ببرݧ پیش یہ روانشناس ماماݧ منو تنها برد و قضیہ رو براے دکتر گفت اوݧ هم گفت تنها راه در اومدݧ دخترتوݧ از ایـݧ وضعیت گریہ کردنہ باید کمکش کنید گریہ کنہ اگر همینطورے پیش بره دچار بیمارے قلبے میشہ _اما هیچ کسے نتونست کمکم کنہ بهمن ماه بود مـݧ هنوز تغییرے نکرده بودم تلوزیوݧ داشت تشیع شهداے گمنام و مادر هایے رو کہ عکس بچشوݧ تو دستشوݧ بود اروم زیر چادرشوݧ اشک میریختـݧ رو منتظر جنازه ے بچہ هاشوݧ بودݧ رو نشوݧ میداد خیلے وقت بود تو ایـݧ وادیا نبودم با شنیدݧ ایـݧ جملہ ک مربوط ب مادراے شهداے گمنام بود بغضم گرفت: گرچه میدانم نمی ایی ولی هر دم زشوق سوی در می ایم و هر سو نگاهی میکنم اوݧ روز تو دلم غم عجیبے بود شب با همیـݧ افکار بہ خواب رفتم...* نویسنده✍️"" ادامــه.دارد....
🏳باید در تاریخ ثبت ڪرد🏳 ☀️امام خامنه ای : یک کتابی تازه خوانده‌ام که خیلی برای من جالب بود. دختـر و پسـر جوان -زن و شوهر- متولّـدین دهه‌ی ۷۰، می‌نشینند برای اینکه در جشن عروسی‌ شان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند! به ‌نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی‌ شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به‌ خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه میگیرند. پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) می شود؛ گریه‌ی ناخواسته‌ی این دختر، دل او را می لرزاند؛ به این دختر -به خانمش- می گوید که گریه‌ی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد! و آن خانم می گوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمی خواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمه‌ی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است، مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقت‌های درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛ اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمیشود»؛ نه، بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل. این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گران‌قدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) است. وضعیّت این‌جوری است.  ۱۳۹۷/۰۶/۱۵
هرگونه کپی برداری از کانال حتی بدون ذکر منبع و نام کانال از شیر مادر هم حلال ترمی باشد 😊🌷🍀 هر گوشی یک پرچم📲 @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا